داستان ارمنی و تشییع جنازه یک مسلمان و بیتفاوتی دولت!
هفتهنامهی آئینه یزد نوشت:
«به جز روزنامههای سهگانه سیاسی و نظامی بعلاوه صداوسیما و مجلس و دولت که وضع را عادی و گل و بلبل میدانند هرجا بروی از وضع موجود صدای اعتراض و گلایه از فشار گرانی و تورم و آیندهای نامعلوم بلند است ولی در جواب سکوت و رضایتمندی دولت و مجلس و لبخند مدیران و نمایندگان مجلس را میبینیم.
از این دو برخورد یاد داستان قدیمی افتادم که یکی از ارمنیها در خاکسپاری مشتری مسلمانش شرکت میکند، میبیند یک روحانی در گوش میت چیزهایی به عربی میگوید و تکانش میدهد از فرد کنار دستیش میپرسد: این آقا چه میگوید و چه میکند؟ پاسخ میدهد: اسامی امامان و پیامبر و اصول دین را به وی تلقین میکند که امشب وقتی به سراغش آمدند بتواند درست جواب بدهد.
ارمنی تعجب کرده میگوید این رفیق ما 30 سال هر هفته از من عرق میگرفت، نام من «وارتان» هست بازهم به من میگفت «تارزان»، چندبار هم طلبکاران زیر مشت و لگد و چوب گرفتنش تا طلب من و دیگران را بدهد که نیامد و بدهی خود را به طلبکاران و من نپرداخت الان در این چند دقیقه چطور میتواند این همه اسمها را یاد بگیره!! و یا با چند تکان یادش بیاید!!
ببخشید ذهن زباندراز با کتک هم این مثل یادش نمیآمد که به متن بالا بچسباند!!»
انتهای پیام