خرید تور نوروزی

«اصلاحات بن‌سلمانی از آقای رئیسی نخواهید!»

/ گفت‌وگوی تفصیلی با یاسر عرب - ۲ /

آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: یاسر عرب با توضیح درمورد مقطعی که ارتباطاتی با دفتر سیدابراهیم رئیسی داشته است خاطره‌ای نقل می‌کند که: «مثلا گفتیم در مدارس دخترانه چرا باید حجاب اجباری باشد، درحالیکه همه با یکدیگر محرم هستند؟! پاسخ جالبی داشتند، گفتند آقای عرب اصلاحات بن‌سلمانی از آقای رئیسی نخواهید!»

عرب در بخش پایانی گفت‌وگوی خود با نصاف نیوز به مسائلی چون حدود توانایی رئیسی در اداره دولت، پوزیسیون و اپوزیسیون، مشکل تاریخی دولت دوسر در ایران، زیست واکنشی و توسعه‌ی مادرانه پرداخته است. در ادامه بخوانید:

انتخابات 1400 و نامزدهایش

حرف‌های یاسر عرب به انتخابات رسید: از ستاد آقای همتی به من زنگ زدند و مرا به همکاری دعوت کردند. من دوباره این شرط پنج صفحه را مطرح کردم. رابط ما گفتند که ایشان چنین برنامه‌ای در این فرمت دارد، ولی شفاهاً می‌توانند به من توضیح بدهند؛ اما من دیگر نه فقط توضیح کتبی و شفاهی می‌خواستم، بلکه می‌خواستم این برنامه را روی سایت در اختیار مردم قرار دهند. مردم که نباید به مشتی وعده رای دهند. برنامه و توصیف شرایط و راهبردهای برون رفت از مشکلات باید مشخص باشد. به هر حال این اتفاق آنجا هم نیفتاد. 

چند نفر دیگر هم چنین پیشنهادی دادند اما باز هم بخاطر نداشتن این پنج صفحه هیچگونه همکاری میسر نشد.

راست، چپ، عدالتخواه و اپوزیسیون با اهدافی تماما سلبی

جالب است برایتان بگویم که بعدها گروهی مجازی بود که بعضا جلساتی حضوری هم داشتیم به اسم هم‌افزایی؛ افراد مختلفی در آن به شکل گردهمایی دوستانه و گعده اهل فکر حضور داشتند؛ بانی‌اش هم در ابتدا و در فضای مجازی آقا مهدی نصیری بود. از جمله جلساتی که بنده حضور داشتم توفیق گفت‌وگو با عزیزانی چون مصطفی تاجزاده، حسین دهباشی، محمود صادقی، میلاد دخانچی، سیدمحمدحسین بادامچی، امیر تفرشی، فیروز رجائی، محمد مهاجری، محمدرضا جلایی‌پور و…. را به شکل مجازی و حقیقی داشتم؛ همین خلأ وجود این پنج صفحه را در این جلساتی که داشتیم مطرح کردم و از برخی دوستان این جمع خواستم که لااقل برای همین گروه هم‌افزایی، 5 صفحه مرامنامه بنویسیم. نوشتن چنین چیزی نیاز به مطالعه‌ی تاریخ معاصر ایران در چند جلسه داشت ولی من این حوصله را در این جمع ندیدم. نهایتاً این گروه به یک هویت جمعی نتوانست برسد. و سطح گروه در همین گعده‌ها و دیدارها باقی ماند.

بعداً یک گروه دیگری مرا دعوت کردند که عدالتخواهان آنجا بودند؛ افرادی مثل وحید اشتری، میلاد گودرزی، محمدرضا اصنافی، امیر تفرشی، سلمان کدیور، مرتضی کیا و…. آنجا هم من این بحث و دغدغه را عنوان کرده و این اتفاق برای ایجاد یک مرامنامه و یک هویت جمعی نیفتاد.

انصاف نیوز: فکر نمی‌کنید مثلاً در گروه قبلی‌ای که توضیح دادید که آقای تاجزاده هم در آن حضور داشته افراد صرفاً یک عده سلبریتی بوده‌اند که بیشتر دیده می‌شدند؟ تنها اشتراک این جمع انگار همین بوده!

خیر همه یک مسئله داشتند و آن هم ایران بود.

انصاف نیوز: این خیلی کلی است!

بله، خیلی کلی است. 

انگار فقط دعوایی است بین «برای…» و «سلام فرمانده»!

انصاف نیوز: انتظار شما زیاد بوده، والا که از آن جمع بیش از این چیزی بر نمی‌آمده! اهداف‌شان تنها سلبی بوده!

بله مسئله دقیقاً همین‌جاست. دقیقاً همانطور که هویت جمهوری اسلامی سلبی است هویت این دوستان ما هم کمی بیش از حد سلبی و تنها در مواجهه با میان‌مایگی مدیران فعلی است. فی المثل در مورد آقای تاجزاده علیرغم احترام بسیار زیادی که برای او قائلم ولی سطح مطالباتش برای اصلاح را سطح مساعد برای حل مسائل ایران نمی‌دانم کما اینکه همین سطح از مطالبات هم تحمل نشد و الان او در اوین است. 

این پنج صفحه یا چیزی شبیه به این را از اپوزیسیون هم ندیدیم. همه‌چیز در سطح مانده است. انگار فقط دعوایی است بین «برای…» و «سلام فرمانده»! عدالتخواهی ما دعوایی است در حد افشای برخی مفاسد و این سطحی‌زدگی است.

انصاف نیوز: آنهایی که سال 57 انقلاب کردند شرایط‌شان در این مورد خیلی بهتر نبود؟ یعنی دورنما و اهداف مشخص‌تری داشتند.

بله، بخشی از این واقعیت به این دلیل است که سنت حوزه، سنت تأمل است. گفتمان چپ هم چندین دوره کمون‌هایش را تجربه کرده بود و آزمون و خطاهایی داشت. در هر دو وجه زمان برده بود تا ایده‌ای به نام جمهوریت و اسلامیت مطرح شود، هرچند که خود انقلاب 57 هم شتابزده بود و فقط رژیم تغییر کرد.

ما ایرانی‌ها از هر طیف سیاسی، از طرفداران پهلوی گرفته تا حزب الهی‌ها و اصلاح‌طلب‌ها، فعلا همه درگیر شکل‌گرایی هستیم. در چنین فضایی آدم‌های اهل تأمل کنار می‌کشند، چون فضا را مناسب فعالیت نمی‌بینند. برای مثال همین آقای سیدمحمد بهشتی، قد و قواره‌اش از بسیاری از مسئولان و وزیران ما بالاتر است، اما چه جایگاهی دارد در برابر آن حجم از توانایی و دانش انباشته؟

این نویسنده و فیلمساز جوان در ادامه از توسعه گفت: توسعه یک سطح قابل مشاهده برای همه دارد که مشکلاتش بسیار واضح هستند و آنها را مسائل توسعهٔ فیزیکال می‌گویند. مسئله‌ی دیگر در بحث توسعه، نیروی انسانی است. یک لایه عمیق‌تر از این دو مورد مسئله‌ی حکمرانی و توسعه است؛ به این معنا که حکمران امروز نگاه توسعه‌محور ندارد.

اما عمیق‌تر هم می‌توان نگاه کرد. نگاهی که به شما می‌گوید شما در یک دور باطل تاریخی هستید. الان سعی می‌کنند آرام آرام آقای رئیسی را در قامت یک آخوند با سیاست‌های لیبرال نشان دهند و او را به تدریج «دیگری» کنند. این یک درد مزمن تاریخی است. مسئله حکمرانی مدرن است. در این سطح کدام گفتمان حاضر شده است بایستد و به جای وعده وعیدهای پوچ اقتصادی، مشکلات تاریخی را به زبان ساده با مردم مطرح و از ایشان درخواست حضور واقعی برای اصلاح فرایندهای جامعه‌پردازانه کند؟

ایدئولوژی‌هایی پشت این مسئله‌ی تاریخی ما وجود دارد. فرم همه‌ی ایدئولوژی‌های حکمرانی‌های مختلف در ایران، معایبی داشته است. تمام گفتمان‌هایی که در این 150 سال وارد این کشور شده به آفت پدرسالاری دچار شده؛ کشور ما چه جادویی دارد که با هر گفتمانی چنین می‌کند؟ روان جمعی ایرانیان دلیل اصلی است. این روان هر معرفتی را که واردش می‌کنی انگار که آن را به اقتدارگرایی تبدیل می‌کند. 

ایرانیان یک تبختر و غرور عجیبی نسبت به خود دارند و فکر می‌کنند انسان‌های جداگانه‌ای هستند. مثال‌هایی در ریشه‌ی ملی و ایرانی است، مانند هنر نزد ایرانیان است؛ یا مثال‌هایی برای ریشه دینی آن مثل اینکه «انت و شیعتک هم الفائزون». این دو با هم ترکیب شده‌اند و انگاره‌ی عجیبی ساخته‌اند. یک رومانتیسیسم سیاسی، تاریخی، فرهنگی.

از سوی دیگر حکمرانان ما هستند که به جای نضج باور به ایده‌ی دولت متوسط، حرف‌های رؤیایی می‌زنند. محمدرضا شاه می‌گوید ده ساله به دروازه‌های تمدن می‌رسیم؛ یا بعد از انقلاب گفته می‌شود آب و برق مجانی می‌شود یا تمدن ایرانی اسلامی درست کنیم. روسای جمهور ما هم همین‌طور بوده‌اند و هستند. فلان مسئول بند کفش خود را نمی‌تواند ببندد، سخن از قدرت برتر بودن ما در این ور و آن ور به میان می‌آورد. این وعده‌های توخالی روان مردم را به هم می‌ریزد. حکمرانان ما درک مردم از واقعیت را ندارند.

ما مردم خواهان توسعه هستیم ولی متاسفانه خودمان هم ظرف روانی مورد نیاز آن را تهیه نمی‌کنیم. به همین دلیل هم هست که رضا پهلوی یا هرکس دیگری که بخواهد دموکراسی به معنای واقعی خود بیاورد، ممکن نمی‌شود. بنابراین ما قبل از توسعه‌ی سیاسی یا هر نوع توسعه‌ی دیگری به توسعه‌ی روانی نیاز داریم.

زیست واکنشی / توسعهٔ مادرانه

آقای عرب حرف‌هایش را با توضیح شرایط کنونی، تحت عنوان زیست واکنشی و طرح ایده‌ی توسعه‌ی مادرانه ادامه داد: این وضعیت نرسالاری توامان با همان به هم‌ریختگی روانی جمعی‌ای که ما داریم، با یک اقتدارگرایی خشن همراه می‌شود و شرایط را به وضعیت زیست واکنشی می‌رساند. در این شرایط آن گروهی که حقوقش نادیده انگاشته شده ایستادگی می‌کند.

به نظر من راه برون‌رفت از چنین شرایطی که اقتدارگرایی زنانه در مقابل قدرت‌ورزی مردانه ایستاده، توجه به مفهومی به نام توسعه‌ی مادرانه است که نه مردانه است و نه زنانه. استفاده از واژه‌ی مادر در این ترکیب، نه به دلیل شان بیولوژیک و یا باردار شدن و فرزندآوری زن است. بلکه به دلیل صبر بر تربیت خود و فرزند به شکل توامان است. این مقامی است که پدران نیز می توانند به آن نائل بیایند. هر معلمی مادر است و هر مربی مادر است و هر مرشدی مادر است. و اینجاست که می‌فهمیم چرا بهشت زیر پای مادران است. توسعه‌ی مادرانه، ویژگی‌های منحصر به فردی دارد مثل: تکثرپذیر، تسهیلگری، صبر، از خود گذشتگی، و اینکه اقناعی است و نه اقتدارگرا. مادر در فرهنگ ما رویای شخصی ندارد، خلاف آنچه توسعه تا به حال در ایران بوده است که همواره رویای فردی یک حکمران بوده است چه شاه و چه شیخ. بنابراین ساخت سیاسی این نوع توسعه در هم تنیده خواهد بود و نه آمرانه.

توسعهٔ مادرانه با اسلام هم تضادی ندارد. هر سه واژه‌ی امام، ام و امت یک روح واحد دارند. امام در مقام مادر جامعه است. علی بخاطر نگاه مادرانه‌ای که به جامعه داشت، برای اینکه اصل این جامعه آسیب نبیند حکومت و قدرت را رها کرد.

امت هم عین رحم مادر، بستر رشد فردی در میان آرامش است و با این معنی اصلاً مقابل ملت نیست.

در توسعه‌ی مادرانه امر گفت‌وگو بسیار مهم است. عرض کردم که جمهوری اسلامی خودش با خودش هم نمی‌تواند گفت‌وگو کند. اصلاً کسی با جمهوری اسلامی گفت‌وگو نکرده که بخواهد گفت‌وگو را یاد بگیرد. یک سیستمی بوده که با قلدربازی و تحت تأثیر به هم ریختن شرایط منطقه و با هزاران زخم روی تن از دشمنان خودساخته یا دیگرساخته، رشد کرده و حالا هم با جای زخم‌های مجاهدین و صدام و CIA و داعش و موساد و عادت مقاومت کردن و جنگیدن با همان سنت اقتدارگرایی ایستاده و می‌گوید ما حق خود را در این منطقه می‌گیریم. پس زیست و رشد و فهم جمهوری اسلامی یک زیست و رشد اجتماعی و معمول و مرسوم نبوده است که حالا ما بخواهیم توقع داشته باشیم فرایندهای اقتصاد و حکمرانی و سیاست او، اجتماعی و اقناعی و مادرانه و گفت‌وگو محور باشد. خب از این شرایط تا توسعه مادرانه که بنده عرض می‌کنم راه درازی در پیش است؛ صد البته که توسعه‌ی مادرانه نیازمند توسعه‌ی روانی ایرانیان و شرح صدر حاکم است.

دفتر رئیسی می‌خواستند رئیسی اپوزیسیون دولت خودش باشد

انصاف نیوز: از ارتباطی که با دفتر آقای رئیسی داشتید هم بگویید.

من نگاهم این است که در هر جایی و در مقابل هر شخصی باید فرایند گفت‌وگو را باز نگه داشت. و به بهینه‌سازی امور تا حد وسع کمک نمود. فی‌المثل عرض می‌کنم، همین روزها به دوستان عرض کردم  الآن اگر من بتوانم با خواننده گرامی جناب داریوش هم گفت‌وگو کنم این کار را می‌کنم و فکر می‌کنم مفید هم خواهد بود، چون ایشان را انسان عاقل‌تری از مابقی این اپوزیسیون کاسب و هیجانی می‌بینم.

در همکاری با دفتر آقای رئیسی آنها تماس گرفتند من که از سال 96 گفته و نوشته‌ام که قد و قواره‌ی آقای رئیسی ریاست جمهوری نیست. اتفاقاً به دلیل مخالفت با ایشان بود که مشکلات من در تولید، در رسانه، در صداوسیما و ممنوع‌التصویر شدن شروع شد. 

به هر حال با من تماس گرفتند که در فرم به مشکل برخورده‌اند و نیاز به کمک دارند؛ من هم گفتم فقط اگر قصد تغییر دست‌فرمان دارید می‌توانم کمک کنم. در این مدت ما با یکی از معاونت‌های نهاد ریاست جمهوری در موضوعات مختلف گفت‌وگو داشتیم. این گفت‌وگوها حدوداً یک سالی طول کشید. به شکل خلاصه هیچ عمل مثبتی در خلال و یا بعد از این ارتباط انجام نشد و هیچ بودجه‌ای هم توسط ما دریافت نشد. 

در این مدت هر دو طرف این گفت‌وگوها فهمیدند که این دولت ظرفیت ایجاد کوچک‌ترین تحولی را ندارد و اوضاع همین‌طور خواهد بود.

اما کمک اصلی‌ای که این‌ها از ما می‌خواستند این بود که کمک کنیم برند شخصی حاج آقای رئیسی از جایگاه فعلی ایشان و دولت جدا شود و حتی تا حدودی بتواند نقش اپوزیسیون دولت خود را هم ایفا کند، طوریکه برند شخصی ایشان و شان مطالبه‌گریشان حفظ شود. 

اصلاحات بن‌سلمانی از آقای رئیسی نخواهید!

انصاف نیوز: همراهان شما در این گفت‌وگوها چه کسانی بودند؟

یک نفر را می‌توانم نام ببرم؛ جناب مرتضی کیا.

انصاف نیوز: دقیقاً از چه زمانی شروع شد؟

دو یا سه ماه بعد از رأی آوردن آقای رئیسی. دقیقش را بخواهم بگویم یک گفت‌وگو یا مونولوگی آقای رئیسی داشتند که همه‌چیزش بد بود؛ نور بد، حرف‌ها بد و…. چندین مرتبه هم این فیلمبرداری کات خورده بود، چون بیان این بنده خدا منقح و مرتب نبود.  از ما کمک خواستند که ایشان چه بگوید یا در چه شرایطی بگوید و در ادامه اینکه نظرات اصلاحی بدهید که چه کارهای خوبی می‌شود در کشور کرد؟

من یک مثال خرد از این گفت‌وگوها می‌زنم؛ ما گفتیم در مدارس دخترانه چرا باید حجاب اجباری باشد، درحالیکه همه با یکدیگر محرم هستند؟! پاسخ جالبی داشتند، گفتند آقای عرب اصلاحات بن‌سلمانی از آقای رئیسی نخواهید!

یک مثال دیگر عرض کنم قبل عید نوروز که ما آنجا رفتیم، گفتند دولت قرار است کاری برای تصادفات جاده‌ای کند. فکر می‌کنید طرح پیشنهادی آقای رئیسی برای کاهش سوانح جاده‌ای چه بود؟ حاج‌آقا گفته بودند که 50 کامیون خاک در نقاط حادثه‌خیز در پیچ جاده‌ها خالی کنیم. 

انصاف نیوز: سال گذشته ایشان در مورد فقر مطلق هم مطلبی عنوان کردند آن هم پیشنهاد شما بود؟

خیر؛ پیشنهاد من این بود که به مناسبت نوروز اینبار رئیس جمهور به جای کاخ ریاست جمهوری به میان مردم بیاید و پیام نوروزی‌اش را هم همین بین بگوید. این طرح من بود که به مسجد جامع خرمشهر و بک گراند قرار دادن مومنین و مومنات به عنوان آکساسوار صحنه تبدیل شد. ما این طرح‌ها را که می‌دادیم به این امید بودیم که شاید احتمال تاثیری باشد، خب در دراز مدت دیدیم که نیست متاسفانه!

طرح تحول دولت برای دولتی که توان اجرایی آن را ندارد

عرب با طرح تحول دولت حرف‌هایش را ادامه داد: موضوع بحث دیگر ما طرح تحول دولت بود. این طرح تحول دولت طرح خوبی است اما اینها این‌کاره نیستند. برخی از مسائلی که ما مطرح می‌کردیم اصلاً این بزرگواران متوجه نمی‌شدند که بخواهند موافقت یا مخالفت کنند. 

من آن زمان با اینکه مخالف ریاست جمهوری ایشان بوده و حتی او را رئیس دولت نمی‌دانستم اما فکر نمی‌کردم که آقای رئیسی باید استعفا دهد و می‌خواستم در صورت امکان کمک کنم اما الان فکر می‌کنم باید استعفا دهد. شاید اگر بت ابراهیم بت‌شکن که عده‌ای ساختند بشکند آنانی که این بت را هم ساختند از رودربایستی با خودشان دربیایند. و فرایندهای اصلاحی آغاز شود.

انصاف نیوز: این برنامهٔ تحولی که می‌گویید شامل چه چیزهایی است که اینقدر برای شما جذاب بوده؟

طرح تحول دولت بسیار مفصل است و نکات مثبت بسیاری دارد. نکات منفی‌ای هم دارد مثل ادبیات قرارگاهی و جهادی‌ای که دارد و باید اصلاح شود. این سند تحول دولت 4 یا 5 برابر بلندتر از قد این دولت است.

تجمیع این سند به کوشش آقای اسماعیل سقاب اصفهانی است؛ کسی که سند تحول آستان قدس هم در زمان آقای رئیسی نوشت و سند تحول قوهٔ قضائیه را هم در زمان آقای رئیسی نوشت. 

انصاف نیوز: در آن دو جا این سند تحول چه فایده‌ای داشت؟

خب در عمل که تحول کلاً در کشور ما به معنی بازی است! هیچ تحولی قرار نیست اتفاق بیافتد اما این ادبیاتی که در این سند مطرح شده مسئله‌مندانه سراغ موضوعات کشور رفته است. نظام مسائل را نویسنده درست درآورده است و 7000 صفحه‌ی تخیلی آقایان نیست.

انصاف نیوز: آن 7000 صفحه واقعاً وجود خارجی دارد؟

شنیده‌ام متعلق به تیم آقای سعید جلیلی است که همان سال 96 هم این را به آقای رئیسی داده بودند.

انصاف نیوز: در این یک سال که شما به دفتر آقای رئیسی مشاوره دادید به هیچ نتیجه‌ای نرسیدید؟

خیر، هیچ نتیجه‌ای و حتی کسانی را که با ما جلسه می‌گذاشتند را هم عوض کردند.

انصاف نیوز: هیچوقت در این یک سال آقای رئیسی را دیدید؟

خیر و اساساً دیدن ایشان فایده‌ای هم ندارد. واقعاً خود ایشان بیشتر از این شام خوردید یا ناهار خوردید نیست! بحث بر سر این بود که در شیوه‌ی اداره‌کنندگان آقای رئیسی تغییری ایجاد کنیم. این گفت‌وگوها نهایتاً به جایی رسید که به ما گفتند حداقل فیلم مستندی راجع به آقای رئیسی بسازید. من هم پاسخ دادم که شرمنده و خداحافظ! اصلاً فکر نکنید هدایت آقای رئیسی خیلی سیستماتیک است! خیر، اتفاقاً خیلی هم هیئتی است.

رئیسی، رئیس جمهوری با توانایی اداره‌ی یک دفتر ازدواج و طلاق

انصاف نیوز: آقای هاشمی، آقای خاتمی، آقای احمدی‌نزاد، آقای روحانی هر کدام گفتمانی داشته‌اند. آقای رئیسی چطور؟

ایشان خودش گفته است من سرباز ولایتم؛ آمده‌ام گام دوم انقلاب در بیانیه‌ی رهبری را اجرایی کنم و گفتمانی هم ندارم. 

انصاف نیوز: همین را هم می‌تواند انجام دهد؟

خیر! اصلاً ایشان کننده نیست! آقای رئیسی در بهترین حالت می‌تواند یک دفتر ازدواج و طلاق را اداره کند آن هم با کمک دیگران!

ما هم اصلاً انتظار نداشتیم دست فرمان دولت برگردد و این مباحث ثقیل فقط می‌خواستیم این مسیر کجی که دولت می‌رود کمتر کج شود. این منطق را هم در گفت‌وگو و مشورت دکتر محسن رنانی به من پیشنهاد دادند که ولو احتمال کم باشد، محتمل بالا است شما برو و نظر بده.

انصاف نیوز: تصور می‌کنید در یک سال آینده برای دولت و مجلس چه اتفاقی خواهد افتاد؟

بین دولت و مجلس که هر روز تخاصم‌ها بیشتر خواهد شد و این شکاف علنی‌تر خواهد شد. اتفاق خوب برای حکمرانی ما در یک سال آینده این است که از توهمی به نام دولت یکدست بیرون خواهد آمد. 

انصاف نیوز: اینکه شما می‌گویید از این توهم بیرون خواهند آمد یعنی چه؟ برای مثال آیا انتخابات آزاد برگزار خواهند کرد؟

خیر، ممکن است اینطور استدلال کنند که خب این یک دولت جوان انقلابی بود اما دولت جوان انقلابی دانش‌بنیان نبود! چهار سال دیگر با بعدی! من که چشم عبرت‌بین بین این بزرگواران نمی‌بینم که بخواهد تغییر جهت بدهند. (مکث می‌کند) در این مورد حرف‌هایم را ادامه نمی‌دهم.

از آن‌جا که زیست درون‌جلسه‌ای دارند و اطرافشان دائم شلوغ است واقعاً فکر می‌کنند دارند کارهای بزرگ و مهمی انجام می‌دهند و مردم متأثر می‌شوند. 

انصاف نیوز: فکر نمی‌کنید به جای دولت دانش‌بنیان قالیباف و اطرافیان او بر سر کار می‌آیند؟

بله من هم به عنوان مثال گفتم. بله، احتمالاً خواهند گفت دولت روحانی دولت برجام بود و دولت قالیباف دولت انجام خواهد بود. 

زمانه‌ی شعاردرمانی، وعده‌درمانی، صبردرمانی و حرف درمانی گذشته است و الان به وضعیت زردرمانی رسیده‌ایم! خودشان هم به این موضوع آگاه هستند و در جلسات خصوصی وقتی از سرمایه‌ی اجتماعی حرف می‌زنند خودشان می‌دانند وضعیت چقدر خراب است. 

انصاف نیوز: چند روز گذشته ایده‌ای تحت عنوان میانه‌روها مطرح شد. نظر شما در مورد این شورا چیست؟

آتشی که در وضعیت روانی جامعه‌ی ایران باید ابتدا خاموش شود بعد می‌توان گفت که آیا این ستون‌هایی که باقی مانده در این جامعه قابل اتکا هستند یا خیر! میزان آتش خشمی که بین مردم هست اینطور نیست که به این بزرگواران اقبالی نشان دهند.

حتی اگر موضع اقبال نباشد، کسی کمک این‌ها را قبول نخواهد کرد. این‌ها یک جزیره‌ی کوچکی هستند که باقی مانده‌اند؛ شاید در آینده با دیگری اشتراک مساعی داشته باشند. سطح مطالبات مردم بسیار جلوتر از این‌هاست و وزنی هم بین مردم ندارند. و ابزاری هم برای چانه‌زنی با هسته سخت قدرت ندارند. 

این حکومت اگر بپذیرد یک حکومت متوسط است و ایده‌های بلندپروازانه‌اش را کنار بگذارد مردم هم خواهند پذیرفت که متوسطند. حکومت خودش سطح مطالبات مردم را بالا برده است. باید آتشی که برپا کرده‌اند و وضعیت نامتعادلی که برای مردم ایجاد کرده‌اند را در ابتدا مهار کنند. این شرایط قبل از گفت‌وگو است شما نمی‌توانید با این مردم گفتگو کنید! 

حکومت وقتی این توقف و تأمل را انجام داد خطاب به حاکمیت می‌گویم بعد این ایده را بپذیر در بالای سر همه‌ی مدارس، فرودگاه‌ها و… در کنار «بسم الله الرحمن الرحیم» یا بعد از «بسم‌الله الرحمن الرحیم» این جمله را حک کن که «ما همه نااهلیم!» مشتی نااهل آخوند، کراواتی، اصلاح‌طلب، اصولگرا، جبهه پایداری و مشتی نااهل مردم؛ فقط حکمرانی بین نااهل و نااهل‌تر در چرخش است. ظرفیت تاریخی به دست آوردن یک دولت مدرن تمام و کمال را نداریم! 

اصلاً این ظرفیت برای ما حاصل نشده که امر قانون را منطق‌پذیر کند. این فقط یک نفر نیست که می‌خواهد فراقانون باشد؛ قانونگذار می‌خواهد فراقانون باشد؛ مجری قانون و مردم هم می‌خواهند فراقانون عمل کنند و…. بپذیریم که ما ملت قانون‌گریزی هستیم. و در آخر اینکه از ایده‌های غلوآمیز دوری کنیم ما انسان‌های ایرانی معمولی و شیعه‌ی متوسطی هستیم!


توضیح در ساعت ۱۸ روز دوشنبه: با پوزش از مخاطبان و همینطور آقای عرب، بخشی از متن به دلیلی ویرایش شده است.


انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. سلام – آخر برادر ! اختیارات بن سلمان کجا ، اختیارات رئیس قوه مجریه در حکومت اسلامی کجا ؟ حالا هرکس که باشد – مقایسه شما هم سنگ نیست .

  2. “…بپذیریم که ما ملت قانون‌گریزی هستیم. و در آخر اینکه از ایده‌های غلوآمیز دوری کنیم ما انسان‌های ایرانی معمولی و شیعه‌ی متوسطی هستیم!…”

    ضمن احترام به صداقت و شجاعت ایشان ، باید گفت ما فرزندان حرف نشنو مادری هستیم به نام قرآن…

    شما باز دارید از جزیره ناشناخته ای دیگر این بار بنام “شیعه گری” گفتگو میکنید…چیزی در ظاهر و چیزی دیگر در باطن آنست…

    مختصر اینکه باید در فهم سخنان مادر ، رعایت اتصال کنیم نه اینکه گزینشی و ناقص بیانات او را بشنویم…مشکل اساسی و تاریخی ما در فهم معصومیت برای “اولی الامر” در قرآن است…

    با اینکه در آیه ای دیگر از سوره ، “اولی الامر” به فرماندهان و امیران گفته شده است ، میخواهیم در آیه دیگری آنها را معصوم در فهم قرآن و شریک القرآن بدانیم!!

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿۵۹﴾ النساء

    وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾ النساء

    بعد از برداشت اشتباه و غیر متصل از آیه اول (59) و معتقد شدن به معصومیت برای اولی الامر ، ولایت مطلقه را برای جانشینان آنها قائل میشویم…این دقیق نشنیدن سخنان مادرانه عواقب دارد…

    در شنیدن قصه های مادرانه نیز چنین اشتباهی نمی کنیم…آیا در یک سوره ، یک کلمه “اولی الامر” این قدر متفاوت بکار میرود؟…تفاوت در “امر” نمیتواند این اصطلاح را هم به معصوم و هم غیر معصوم بکار بگیرد و اشاره صریح نباشد…

    3
    3
  3. مگر رئیس جمهور! اختیاراتی هم دارد؟ کیهان قانون وضع می کند و جوان مسول برقراری عدالت است و فارس هم اجرا می کند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا