نقدی بر سخنان اخیر حداد عادل
هواداران تندرو شورای ائتلاف به متن بیانیه مراجعه نکرده و از خود نپرسیده اند در بیانیه دوکشور ایران و چین « دو طرف همه اشکال تروریسم و حملات تروریستی علیه غیرنظامیان را محکوم کردند. …دو طرف، بر توسعه و تشویق اندیشههای «اعتدالگرایانه» با هدف کاهش ریشه ای فضای حیاتی تروریسم تاکید کردند…» به چه معنایی است؟
به گزارش خبرآنلاین، غلامعلی حدادعادل در چهارمین نشست وبیناری شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در رویهای مرسوم، با بیان کمکاریها و کاستیهای شدید دولت سابق در بهبود اوضاع کشور و انتقاد از تعللهای صورت گرفته طی دهه گذشته برای بهبود روابط ایران با کشورهای دیگر، به دستاوردهای یک ماه اخیر دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی اشاره کرد که میتواند علاوه بر خنثیسازی تحریمهای دشمنان، باعث بهبود شرایط و ثبات اقتصادی در کشور شود.
اما حدادعادل بیان نکرد که بهبود روابط با همسایگان در پناه تغییر استراتژیک خط مشی جمهوری اسلامی در امضای بیانیه مشترک ایران و چین صورت گرفته، و باعث شده راه آشتی و ارتباط با همسایگان هموار شود. در بیانیه مشترک میخوانیم: «طرف ایرانی از ابتکار چین برای صلح و ثبات و ارتقای گفتگوها میان دولتهای خلیج فارس استقبال نمود. طرف چینی از تلاش کشورهای منطقه در تقویت اتحاد و هماهنگی، حل اختلافات از طریق گفتگو و دستیابی به روابط خوب همسایگی حمایت میکند. طرف چینی مایل است در حراست از صلح، ثبات و امنیت منطقهای با طرف ایرانی همکاری نماید.»
همچنین آقای حداد عادل نمیگویند که در حوزه امنیتی و دفاعی برای باز شدن راه تعامل و ارتباط با همسایگان، و بهبود شرایط اقتصادی ایران که بسیار به جا و درست است، جمهوری اسلامی ایران متعهد به کنار نهادن مشی سابق و اتخاذ «میانه روی» در مشی جدید شده است. این همان مشی ای است که بعد از خرداد ۷۶ و انتخابات ۹۲ هر دو گروه اصلاح طلب و اعتدال گرا، یعنی خاتمی و روحانی بر آن اصرار می کردند اما از سوی گروه های تندرو، تحت عنوان «غربگدا» و … لقب میگرفتند. ضمن این که دائم خط مشی مذکور را با بحران مواجه میکردند. یکی از آن موارد حمله به سفارت عربستان سعودی است که برای تایید چنین حمله ای سید ابراهیم رئیسی وارد گود شد و حمله به سفارت را مورد تایید قرار داد.
سید ابراهیم رئیسی در دی ماه ۹۴ و پس از حمله تندروها به سفارت عربستان در تهران و تعطیلی آن، در گفت وگویی به عنوان دادستان کل کشور عربستان را غده سرطانی دانسته و گفت: «جهت حرکت حکومت آل سعود به سمت خواسته های دشمن است و ما اقدامات این رژیم را امتداد راهبردی نظام استکبار جهانی می دانیم. آل سعود تبدیل به غده سرطانی در منطقه و جهان و جهان اسلام شده است.» اما در مواضعی اصولی رهبر انقلاب حمله به سفارت عربستان و انگلیس را عملی غلط و بد و «به ضرر کشور اسلامی » ذکر کردند این درحالی بود که دادستان وقت در این باره مواضع خود را اصلاح نکرد و هزینه های سنگین حرکت تندروها را مردم و کشور پرداختند. با چنین مواضعی بود که رئیسی گمان می کرد با تکیه به مسند ریاست جمهوری به راحتی می تواند اقدام به تامین معیشت مردم بکند. رئیسی تاکید کرده بود «اقتصاد و معیشت را به مذاکره و رفع تحریم گره نمیزنیم دنبال رفع تحریم هستیم ولی زندگی مردم را شرطی نمیکنیم. یک برنامه تحولی فوری و آنی و کوتاه مدت تنظیم کردیم که ۱۰ مسئله محوری را حل کند.» اما پس از دو سال فشار بر روی مردم، مسایل آنگونه حاد شد که آقای حدادعادل دستاوردهای یک ماه اخیر دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی را عاملی علاوه بر خنثیسازی تحریمهای دشمنان، باعث بهبود شرایط و ثبات اقتصادی در کشور می داند.
با این همه این که چرا آقای حداد عادل در وبینار شورای ائتلاف بدون پرداختن به چنین موضوعاتی، کماکان سیاست عدم گرایش به حقیقت گویی را به کار می برند موضوعی است اساسی برای کشوری که بزرگان آن همچون مدرس، سیاست را عین دیانت دانسته اند و مردم شاهدند در عمل چنین موضوعی در صحنه سیاسی ایران منتفی است. زیرا ایشان به هوداران تندروی خود نمیگویند عامل اساسی بهبود روابط با کشورهای منطقه، امضای بیانیه مشترک ایران وچین بوده که تاکید بر مشی میانه در آن یعنی آشتی با همسایگان و جهان، در سه دولت سازندگی، اصلاحات و اعتدالگرا دنبال میشد؛ از این رو حال که چنین توفیقی حاصل شده، بر اساس سیاست نگاه به شرق، بر اساس عمل ایران به تعهدات در بیانیه مشترک ایران و چین است که در حوزه امنیتی و دفاعی بر مشی « اعتدالگرایانه» تاکید شده است. پرداختن به موضوعات انحرافی از سوی حدادعادل مورد پرسش صحت و سقم چنین اظهاراتی از سوی هواداران او نیز هیچگاه واقع نشده است. به نظر می رسد هواداران تندرو شورای ائتلاف به متن بیانیه مراجعه نکرده و از خود نپرسیده اند در بیانیه دوکشور این که « دو طرف همه اشکال تروریسم و حملات تروریستی علیه غیرنظامیان را محکوم کردند. آنها مخالفت خود را با اعمال استانداردهای دوگانه در مبارزه با تروریسم و ارتباط دادن تروریسم به هر مذهب و گروه قومی خاص ابراز داشتند. دو طرف، بر توسعه و تشویق اندیشههای «اعتدالگرایانه» با هدف کاهش ریشه ای فضای حیاتی تروریسم تاکید کردند. دو طرف از ابتکارات همدیگر برای حفاظت از صلح و امنیت منطقهای استقبال نمودند» به چه معنایی است؟ آیا با این تعهدات جمهوری اسلامی ایران می تواند با کشورهای مهم منطقه از جمله عربستان آشتی نکند؟ اما آیا شفاف شدن مواضع شورای ائتلاف در این حوزه به معنای ریزش هواداران خواهد بود؟
انتهای پیام