چرا اپوزیسیون متحد نمیشود؟
محمد توکلی، انصاف نیوز: یک تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با انصاف نیوز به آخرین وضعیت گروهها و چهرههای اپوزیسیون پرداخته و به این سوال پاسخ داده است که «چرا اپوزیسیون نمیتوانند متحد شوند؟»
مسعود فروزنده، تاریخپژوه با بیان اینکه «راه حل امنیتی مسالهی اعتراضات را حل نمیکند بلکه به آن عمق میبخشد»، میگوید: رابطهی تنگاتگی بین گشودگی رفتار حکمرانان و جنبش خیابانی (و نه مسلحانه) وجود دارد. اگر دولت (به معنای عام آن) با گروههای معترض با آغوش باز و افزایش ظرفیت سیاسی مواجه شود میتواند خیابان را آرام نگاه دارد.
او دربارهی وضعیت گروههای اپوزیسیون گفت: وقتی گروهها و احزاب ارزیابی کنند که جمعیت قابل اعتنایی به دنبال آنان است و به خیابان میآیند تکروی شروع شده و همه قهرمان میشوند. این ویژگی را در تمام گروهها و احزاب و جمعیتها در تاریخ معاصر ایران، از عصر مشروطه تا کنون میبینیم.
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با آقای فروزنده دربارهی آخرین وضعیت و دلایل متحد نشدن اپوزیسیون که در یازدهم اردیبهشت انجام شده را میتوانید در ادامه بخوانید:
انصاف نیوز – با توجه به اعتراضات پائیز 1401 و فراز و فرودهایی که در چند ماهه اخیر شاهد بودیم تحولات اپوزیسیون را چگونه ارزیابی میکنید؟ و اصولا آیا دلایل قانع کنندهای برای عدم اتحاد اپوزیسیون وجود دارد؟
مسعود فروزنده: بگذارید ابتدا بگویم که منظور از اپوزیسیون مجموعهی متشکل مخالفان خارج از کشور است که در چند دوره تغییر ماهوی یافت و نقطهی عطف آن بعد از جنبش سبز سال ۱۳۸۸ بود.
زیرا اپوزیسیون موجود، تحت تاثیر نیروهایی است که بعد از حنبش سبز به خارج مهاجرت کرد. دربارهی مخالفان داخلی سر فرصت گفتوگو میکنیم. تحولات را به چهار دوره تقسیم میکنم.
دورهی اول دورهای است که اغلب فعالان سیاسی خارج از کشور به این باور رسیدند که «تا اپوزیسیون متحد و منسجم و دارای تشکل نشود جنبشی در داخل ایران سامان نمیگیرد».
«اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» به معنای آغاز «امر سلبی» بود
رواج این نظریه پس از اعتراضهای دی ۱۳۹۶ بود. نظریهی «تقدم اپوزیسیون» بهطور تلویحی مورد اجماع قرار گرفت و تشکلهای جدیدی تاسیس شد.
به موازات آن اتفاق دیگری به وقوع پیوست. کنشگران جوان و پر حرارت در ظرف رسانه ظهور کردند که پیرمردها را برنمیتافتند. خودشان میخواستند وارد کارزار شوند و به شیوهی خودشان عمل کنند.
شعار «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» یادتان است. این شعار رادیکال به معنای آغاز «امر سلبی» بود. سلبریتیها بعدها به این کنشگران جوان اضافه شدند. بخشی از کنشگران رادیکال که بیش از دیگران دیده شدند را «توپچی» لقب دادهام.
جنبش 1401 اپوزیسیون را غافلگیر کرد
دورهی دوم، «خیابان» بود که از ۲۸ شهریویر ۱۴۰۱ آغاز شد و تا بهمن ماه ادامه یافت. مرگ مهسا امینی موجی از اعتراضات را پدید آورد. این جنبش خیابانی، اپوزیسیون را غافلگیر کرد و نشان داد نظریهی «اپوزیسیون متحد شود تا جنبش درایران سامان گیرد» اساسا اشتباه محض بود.
از همان اوایل اعتراضها، فعالیتهای توپچیهای رسانهای جنبش را به دستانداز انداخت. جسارت و خلاقیت توپچیهای رسانهای و سلبریتیها بیشتر به چشم آمد. غلبهی کنشگران و سلبریتیها بر رهبران و احزاب به معنای در هم ریختگی بیشتر در اپوزیسیون بود.
هر گروه در اپوزیسیون در طول اعتراضهای چهارماهه دستورالعملهای جداگانهای صادر کرد. فراخوانها انسجام نداشت. عدهای از «خنثی سازی و عمامهپراکنی و شعار علیه تیم ملی در مسابقات جام جهانی و استفاده از کوکتل مولوتوف» حمایت میکردند، عدهی دیگر از راهبرد «جلب حمایت بیشتر مردم» سخن میگفتند.
از اواخر ماه دوم بسیاری به این نتیجه رسیدند که جنبش بدون سر است و باید برایش تشکل و انسجام دست و پا کرد. یعنی شکل جدیدی از نظریهی سابق (تقدم اپوزیسیون) بر سر زبانها افتاد.
دورهی سوم، فعالیت جدی برای «اتحاد و انسجام» بود که در نشست جورج تاون در بهمن ۱۴۰۱ شروع شد. رهبران و احزاب به تکاپو افتادند تا بی نظمیها را به «اتحاد و انسجام» تبدیل کنند.
چند سلبریتی به نشست هشت نفره که گویی شورای رهبری است دعوت شدند. در واقع اندیشیده شد تضاد بین سلبریتی و کنشگران با رهبران و احزاب حل وفصل شود. نکتهی قابل توجه این بود که نخبگان حضور نداشتند.
این اتحاد و انسجام دیری نپایید و مورد حملهی توپچیها و نیروهای سیاسی قرار گرفت که در دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ با خروج حامد اسماعیلیون به پایان راه رسید.
دورهی چهارم، خیلی زود با مفهوم «تکثر و شفافیت» بهجای «اتحاد و انسجام» آغاز شد.
رهبران و احزاب با تحلیل جدید به حمایت از نظریهی «تکثر» برخاستند. آنها شرایط جدید را تئوریزه کردند و گفتند: «تکثر شرط لازم و ضروری برای شفافسازی آیندهی ایران است. بهتر است هر گروه و تشکل مواضع خود را در افکار عمومی قرار دهد. مبارزهی مدنی و جنبش اعتراضی اقتضا میکند همهی تشکلها و احزاب با پرچم و شعار خود در فرایند جنبش انقلابی مشارکت کنند»
انصاف نیوز – چرا آن «اتحاد» به این «تکثر» بدل شد؟
فروزنده: دو عامل به گسستگی کمک کرد تا نظریهی «تکثر» پدید آید. عامل سازمانی و عامل گفتمانی.
همانگونه که شرح دادم «رسانه» به مثابه «سازمان» محل تجمع کنشگران و سلبریتیها بود و اینان عملا مانند توپچیها جلوتر از احزاب و رهبران عمل میکردند و با شدت حرف خود را در فضای مجازی به کرسی مینشاندند و احزاب را تحت فشار میگذاشتند.
فضای مجازی دو اثر متضاد در جنبشها میگذارد؛ هم موجب اتحاد و شبکه میشود و هم نتیجهی معکوس دارد. توپچیهای رسانهای بر وجوه اختلاف تاریخی و تباری و گفتمانی تاکید کردند و در نهایت ظرف رسانه بر احزاب و رهبران پیروز شد.
اپوزیسیون در جدال با تاریخ است
انصاف نیوز – عامل گفتمانی که تکثر را پدید آورد چه بود؟
فروزنده: خیلی ساده بگویم اپوزیسیون در جدال با تاریخ است؛ آن را شرح میدهم. تحلیل آنها این بود در زمانی که جنبش رهبری و ایدئولوژی واحد ندارد و رنگارنگ و متکثر است، «اتحاد» مفهوم مناسبی برای جنبش کنونی نیست.
استدلال آوردند که هر چه تنوع سلیقه و آرا بیشتر شود سازمان اجتماعی جنبش گستردهتر میشود. منابع بسیجکننده مانند سلبریتیها و کنشگران رسانهای و حامیان مالی بیشتر میشود.
مدافعان «تکثر» شرح دادند که «اتحاد با شعار همه با هم» به حذف سلیقهها میانجامد و احتمال پیدایی دیکتاتوری از درون یک جنبش تودهای که یک گروه یا طبقهی هژمونی داشته باشد را بیشتر میکند و انقلابی که از آن متصاعد شود خیلی زود به استبداد روی میآورد. اینگونه شد که تکثر مورد توافق قرار گرفت و «امر واحد» در شکل خیابانیاش به «امر متکثر» توسط اپوزیسیون تبدیل شد.
اپوزیسیون در «امر سلبی» توافق دارند اما در «امر ایجابی» نه
انصاف نیوز – اینکه اپوزیسیون به مفهوم اتحاد نظر خوشی ندارد از سر ناچاری و نتیجهی شرایط است؟
فروزنده: این را شرایط دیکته کرده است ولی روکشی تئوریک را سوار آن کردهاند. به طور شفاف گفتهاند رهبر ندارند و از سوی دیگر به دلیل عدم تجانس نمیتوانند به اجماع حداکثری جز اجماع بر «سرنگونی» برسند.
حتی برای شیوهی گذار و مرحلهی جایگزینی هم اختلاف بارز وجود دارد. در واقع در «امر سلبی» یعنی سرنگونی قدرت سیاسی توافق دارند اما در «امر ایجابی» یعنی شکل و محتوای «حکومت جدید» توافق ندارند.
توپچیهای رسانهای نگذاشتند گفتمان و استراتژی واحد شکل بگیرد
انصاف نیوز – آنهایی که «توپچیهای رسانهای» مینامید چه نقشی داشتند؟
فروزنده: توپچیها در رسانه اعوجاج و بی نظمی خلق کردند و نگذاشتند گفتمان و استراتژی واحد شکل بگیرد. یعنی رسانه به مثابه سازمان در جهت مخالف انعقاد گفتمان حرکت کرد. سازمان با گفتمان وحدت نداشت.
هر چند این جنبش رسانهمحور و ایدهمحور بود اما همانقدر که رسانه در اوجگیری اعتراضها مفید است همانقدر بلای جنبشها میشود. مانند نظریه «معین بودن سلبریتیها» که هنوز طرفدار دارد، آنها به فرهنگ سیاسی سلبریتیها که پر از اعوجاج و بالا و پایین شدن است توجه نمی کنند.
این نظریه که سلبریتیها میتوانند معین و بسیجکننده جنبش اعتراضی باشند ناقص است و باید روی آن کار شود. برخی معتقدند سلبریتیها در کنار دو ضلع رهبران و احزاب مفید فایده هستند که غلط است.
تمایل شدید به تکروی یک ویژگی تاریخی است
انصاف نیوز – آیا میتوان نتیجه گرفت «تمایل شدید به تکروی» چه در اپوزیسیون، چه در گروهها و احزاب یک ویژگی تاریخی است؟
فروزنده – بله این یک ویژگی تاریخی است و دلیل آن هم ارزیابی اشتباه از کمیت حوزهی سمپاتی است. وقتی گروهها و احزاب ارزیابی کنند که جمعیت قابل اعتنایی به دنبال آنان است و به خیابان میآیند تکروی که بیماری ایرانی است شروع و همه قهرمان میشوند. این ویژگی را در تمام گروهها و احزاب و جمعیتها در تاریخ معاصر ایران از عصر مشروطه تا کنون میبینیم.
انصاف نیوز – گروههای دیگری که مشی مسلحانه دارند مانند «سازمان مجاهدین خلق» و حزب دمکرات و کومله چنین جمعبندی را قبول دارند؟
فروزنده: «مجاهدین خلق» اینگونه تحلیلها را «خزعبلات از سر استیصال» میدانند و تکلیفشان روشن است اما نقشهی راهشان با احتیاط تغییر کرده و اقدام نظامی را با «هماهنگی» دیگران به حداقل رساندهاند تا «وضعیت انفجار» پدید آید.
حزب دمکرات و کومله نیز به طور شفاف گفتهاند به تنهایی توانایی سرنگونی را ندارند و از این رو به «هماهنگ شدن» با دیگران روی آوردهاند. این گروهها بهطور تاکتیکی به عمل سیاسی روی آوردهاند و با توافق از پیش تعیین شده «مسالهی استقلال از ایران» را کمتر ادعا میکنند.
انصاف نیوز – آیا میتوان گفت فقدان «رهبری» در اپوزیسیون آنها را به نظریهی «تکثر» کشانده است؟
فروزنده: نه بهطور قطعی. میتوانم بگویم به دلیل نبود نیرویی که به طور مطلق دست بالا را داشته باشد.
تضاد پادشاهیخواهان با چپ و گروههای قومی روز به روز بیشتر میشود
انصاف نیوز – پادشاهیخواهان چگونه زیر بار آن رفتهاند؟
فروزنده: چالش واقعی پادشاهیخواهان هستند که در مقایسه با دیگر گروهها بیشترند و یکنواختی و یک پارچگی بهتری دارند همچنین رهبرگرا هستند. البته می دانید جمعیت هوادار فشار فوق العاده ای بر رهبری برای جدایی از گروه های چپ و اتنیکی و نشست جورج تاون یا منشور مهسا وارد کرد. تضاد اینان با چپ و گروه های قومی روز به روز بیشتر میشود.
انصاف نیوز: صدای کدامیک از کنشگران رسانهای و یا به قول شما «توپچیها» بیشتر است؟
فروزنده: فرقی ندارد. بسیاری از اکانتهای فیک آتش بیار معرکه هستند. و حتی برخی اشخاص حقیقی نقش بازی میکنند.
تقسیمبندی گرایشهای مختلف موجود در اپوزیسیون
انصاف نیوز – از گرایشهای مختلف موجود در اپوزیسیون بگویید؟ در این باره تقسیمبندیهای متفاوتی ارائه میشود.
فروزنده: تعیین مبنا برای تقسیمبندی احزاب به دلیل آنکه شفافیت نداشتهاند کار مشکلی است. تقسیم بندی راست و چپ و ملی کفایت نمیکند.
اگر مبنای تقسیمبندی را سیاستهای حکومتی در چارچوب اقتصاد سیاسی قرار دهیم به دو اردوگاه «لیبرال دموکراسی» و «سوسیال دموکراسی» می رسیم.
بر اساس این تقسیمبندی بخش عمدهی پادشاهیخواهان از نظام «لیبرال دموکراسی» و اغلب جمهوریخواهان از نظام «سوسیال دموکراسی» حمایت میکنند. اما در عین حال بخشهایی از حامیان نظام «سوسیال دمکراسی» از «اقتصاد بازار آزاد» احساس نگرانی میکنند و به «سوسیالیسم دمکراتیک» نزدیکتر هستند.
همگی در سخنان و اطلاعیهها علاوه بر «دموکراسی» به «سکولاریسم» و «اعلامیه حقوق بشر» تاکید دارند اما در شکل حکومت (پادشاهی یا جمهوری) و شیوهی حکمرانی (ریاستی، نیمه ریاستی، پارلمانی) اختلاف دارند.
در موضوعهایی مانند فدرالیسم و درجهی سکولاریسم، رادیکال یا نرمال، اختلاف عمیق دارند و مانیفست سیاسی مشخصی ارائه نکردهاند.
به همین دلیل به صفت سیاسی که بدان شهرت دارند و برای عامه خوانندگان شما روانتر و قابل تشخیص هستند باید تقسیمبندی کرد.
پادشاهی خواهان را می توان به دو گرایش «لیبرال» و «اقتدارگرا» تقسیم کرد.
«مجاهدین خلق»، پژاک، دموکرات و کومله در استراتژی مبارزهی مسلحانه وحدت دارند
اما جمهوری خواهان در پنج گرایش فعالیت و تشکل دارند:
گرایش چپ؛ مانند فداییان خلق و حزب کمونیست
گرایش ملی؛ مانند سامانههای جبهه ملی
گرایش ملیمذهبی (یا ملی مدنی)؛ که بیشتر ویژگی نخبگی دارند و در نشست «گفتوگو برای نجات ایران» رکن اصلی بودند.
گرایش سندیکایی – صنفی – معیشتی
گرایش مسلحانه و قومی – فدرالی؛ مانند «مجاهدین خلق»، حزب دموکرات، کومله و پژاک.
از این بابت «مجاهدین خلق» با سه گروه قومی آورده شده که در استراتژی مبارزهی مسلحانه وحدت دارند. سه گروه قومی یاد شده علاوه بر روش مسلحانه، هدف غاییشان جدایی از ایران است. اما اکنون بهطور تاکتیکی روش سیاسی را پذیرفتهاند و در چارچوب ایران به فدرالیسم قومی اعتقاد دارند.
انصاف نیوز – نسبت به آیندهی فعالیت اپوزیسیون چه تحلیلی دارید؟
فروزنده: از آنجایی که «انسجام» به سمت «تکثر» رفته تنها تحت تاثیر یک عامل میتواند دوام داشته باشد و آن خیابان است. تحت تاثیر خیابان است که آیندهی اپوزیسیون بازتعریف می شود. در صورتی که به سمت و سوی خاموشی برود جز همایش و نشست چیزی نمیبینیم.
هر چقدر گشودگی بیشتر باشد احتمال تکرار اعتراضات کمتر خواهد شد
انصاف نیوز – پیشبینی شما چیست، آیا دوباره شاهد تکرار اعتراضاتی مانند اعتراضات پاییز سال گذشته خواهیم بود؟
فروزنده: پیشبینی دربارهی اینکه جنبش اعتراضی مانند شهریور و مهر 1401 دوباره به وجود بیاید یا نه واقعا سخت است و نمیشود دربارهاش به سادگی صحبت کرد زیرا همه چیز به دولت بستگی دارد که چگونه با موضوع مواجه شود.
برخورد امنیتی – انتظامی راهبرد اساسی نیست، راهبرد اساسی اقناع و گوش دادن و گستردهتر کردن ظرفیت سیاسی و گشودگی است.
هر چقدر گشودگی بیشتر باشد احتمال تکرار آن وقایع کمتر خواهد شد. یک رابطهی تنگاتگی بین گشودگی رفتار حکمرانان و جنبش خیابانی (و نه مسلحانه) وجود دارد هر چقدر دولت (به معنای عام آن) با گروههای معترض با آغوش باز و افزایش ظرفیت سیاسی مواجه شود میتواند خیابان را آرام کند. راه حل امنیتی مساله را حل نمیکند بلکه به آن عمق میبخشد.
انصاف نیوز – برخی گروهها به جنبش خود به خودی یا خود انگیخته و برخی دیگر به جنبش ارادهگرا و سازمانیافته اعتقاد دارند، آیا در میان اپوزیسیون وحدت نظری درباره یکی از این دو وجود دارد؟
فروزنده: وحدت نظر دیده نمیشود. مخالفتهایی بر حرکت ارادهگرا و سازمانیافته وجود دارد. دلیل آن ضعف ستادی اپوزیسیون است که پیش از این گفته شد. مدافعان جنبش خود به خودی یا خود انگیخته بر این باور هستند که «تحریک گسلهای اجتماعی از طریق تبلیغات رسانهای و بهرهبرداری از اشتباهات دولت بهترین و به صرفه ترین راه کار است».
انتهای پیام
تجزیه اتفاق خوبیه
تیتر این گزارش را باید تعویض کنید
توصیه هایی برای اتحاد اپوزوسیون
یا
راهکارهای اتحاد براندازان
واقعا خجالت داره..این مبلغ یارانه از جیب بیت المال می خورید و مشغول ارائه راهکار به دشمنان این مرزو و بوم هستید
ننگ بر شما که در طول تاریخ دویست ساله گذشته ایران همیشه مایه سرافکندگی و نفوذ اجانب بوده اید.
دقیقا، انصاف نیوز و بیشتر اصلاح طلبها مشغول تئوریزه کردن و راه حل دادن به اغتشاشگران اند
نقد بسیار بجایی بود از اپوزیسیون. از تحلیل های عالی که تا حالا خونده بودم همین بود
«… یعنی رسانه به مثابه سازمان در جهت مخالف انعقاد گفتمان حرکت کرد. …» منظورتون چیه؟ چرا رسانه ها را یک واحد فرض کرده اید؟ رسانه ها هم مواضع متفاوتی داشتند. البته همه پوشش خبری اتفاقات را مفصل داشتند ولی در بخش تحلیل و تفسیر خیلی متفاوت بودند، مثلا بی بی سی با ایران اینترنشنال و یا رادیو فردا …
«هر چند این جنبش رسانهمحور و ایدهمحور بود اما همانقدر که رسانه در اوجگیری اعتراضها مفید است همانقدر بلای جنبشها میشود.» چرا جنبش را «رسانه محور» میدانید، مگه رسانه ها باعث جنبش شدند؟
کلا چرا شما از «اپوزیسیون» جوری حرف می زنین که انگار یک واحد منسجم است. در حالی که جریانات موسوم به اپوزیسیون بسیار متفاوت هستند. که درونشان از جمهوریخواه تا سلطنت طلب و یا ملیون، هنوز هیچکدام در درون خودشون نتوانسته اند به وحدت نظری و عملی برسند، حتی در مواردی که مسائل کاملا ملی است و خواسته همه شون هست.
در جواب به پرسش «آیا دوباره شاهد تکرار اعتراضاتی … خواهیم بود؟» گفته اید: «همه چیز به دولت بستگی دارد که چگونه با موضوع مواجه شود.
برخورد امنیتی – انتظامی راهبرد اساسی نیست، راهبرد اساسی اقناع و گوش دادن و گستردهتر کردن ظرفیت سیاسی و گشودگی است.
هر چقدر گشودگی بیشتر باشد احتمال تکرار آن وقایع کمتر خواهد شد. ….» فکر می کنید با اندک گشایش فضای اجتماعی سیاسی، امکان ظهور جنبشی دیگر نخواهند بود؟ فشار اصلی اقتصادی است که روز به روز بدتر هم می شود و چشم انداز بهبود هم دیده نمی شود.