چرا روسیه و چین متحدان استراتژیک ایران نیستند
عبدالرضا فرجی راد در جهان صنعت نوشت: با مروری بر تاریخ دیپلماسی درمییابیم که روسیه و چین به عنوان دو قدرت جهانی همواره و به صورت طبیعی نهتنها در قبال ایران، بلکه در برابر تمامی بازیگران بینالمللی به دنبال منافع خود هستند. این دو کشور از آنجا که با غرب دچار تنش و زاویه شدهاند به دنبال یارگیری در سطح جهانی هستند در نتیجه در این عرصه تقابلی چه دوستانی بهتر از اعراب خلیجفارس میتوانند پیدا کنند؛ بازیگرانی که علاوه بر ثروت، اکنون ملاحظات و مفروضات توسعه را به خوبی متوجه شدهاند و با بهکارگیری تکنولوژیهای جدید به دنبال تحولات جدی در کشورهای خود هستند.
در چنین شرایطی برای روسیه عدمموضعگیری اعراب به عنوان متحدان آمریکا در جنگ اوکراین حائزاهمیت است. همچنین با توجه به اینکه تحریمهای شدیدی علیه روسیه از سوی غرب اعمال شده است، امروز شاهد هستیم که دوبی به عنوان یکی از مراکز مهم تجارت جهانی، در تامین بسیاری از کالاها و محصولات مورد نیاز روسیه نقشی قابل توجه ایفا میکند. در حالی مبادلات تجاری میان روسیه و امارات به ۵/۱۱ میلیارد دلار رسیده که این کشور با عربستان سعودی در اوپکپلاس نیز همکاری نزدیکی داشته و برای عدمکاهش قیمت نفت هماهنگی کامل دارند. این موضوع در حالی اتفاق میافتد که عربستان به عنوان متحد آمریکا چه در طول جنگ تحمیلی و چه پس از آن، تلاش داشت تا با پایین آوردن قیمت نفت به ایران ضربه بزند، اما حالا موضع ریاض به خصوص پس از روی کار آمدن محمد بن سلمان برعکس شده و سعودیها سیاست عدمکاهش قیمت نفت را همراه با روسیه دنبال میکنند. در نتیجه، تمامی این موارد برای مسکو اهمیت مضاعف دارد، چراکه هر دو کشور به عنوان بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت، هرگونه تصمیمشان در حوزه انرژی، میتواند تاثیر قابل ملاحظهای در اقتصاد جهانی داشته باشد.
در چنین شرایطی سوال مهم این است که ایران تحریمشده چه فایدهای میتواند برای روسیه یا چین داشته باشد؟ در حالی که امروز ایران علاوه بر آمریکا با اروپا (که سابقه دیپلماتیک ۵۰۰ ساله با ما دارد)، دچار واگرایی است، شاهد هستیم که مذاکرات با اروپاییها در امارات برگزار میشود؛ جایی که ادعای جزایر سهگانه ایرانی را نیز دارد. بنابراین وقتی ایران در انزوا قرار دارد. اظهارنظرها از سوی چین و روسیه با توجه به منافعی که همکاری با اعراب برای آنها دربر دارد، به صورت طبیعی ملاحظات ایران را در نظر نخواهد داشت. به همین دلیل است که نهتنها حرف خود را به راحتی میزنند، بلکه پای بیانیههای ضدایرانی را نیز امضا میکنند و همزمان منافع خود را هم در نظر میگیرند.
در واقع در شرایطی روسها همکاری با اعراب را به ایران ترجیح میدهند که در نقطه مقابل چینیها نیز سطح مناسبات خود با کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس را به چندصد میلیارد دلار رساندهاند، به طوری که شاهد هستیم، پکن در حالی تازه به خلیجفارس قدم گذاشته که تنها با عربستان یک توافق ۵۰۰ میلیارد دلاری منعقد کرده است. در نتیجه هیچ عقل سلیمی چنین سطحی از مناسبات را با امارات و عربستان نادیده نمیگیرد و براساس منافع خود حتی علیه تمامیت ارضی ایران هم بیانیه مشترک با این کشورها صادر میکند.
البته این نکته نباید فراموش شود که هر چند اقدام روسیه و چین در قبال ایران غیردوستانه محسوب میشود، اما در عرصه دیپلماسی و سیاست، چندان ایرادی هم نمیتوان به این دو کشور گرفت. در واقع در حالی که برخی از دولتمردان ما صحبت از اتحاد استراتژیک با روسیه و چین میکنند، چنین برداشتی از سوی پکن و مسکو وجود ندارد. متحدان استراتژیک برای خود تعریفی خاص دارند؛ به این معنا که منافع و مشکلات کشورها با یکدیگر تقسیم شود. با این تعریف، اساسا تهران و مسکو نمیتوانند رابطه استراتژیک داشته باشند، چراکه اولا اقتصاد دو کشور مکمل یکدیگر نیست و در ثانی دو کشور رقیب انرژی محسوب میشوند. در واقع وقتی ایران و روسیه از جمله تولیدکنندگان بزرگ انرژی محسوب میشوند و دو مصرفکننده عمده یعنی اروپا و شرق دور به این انرژی نیاز دارند، طبیعی است که تهران و مسکو در این زمینه رقیب جدی یکدیگر باشند. یعنی هر چند که دو کشور میتوانند به عنوان همسایه روابط خوبی داشته باشند، اما قاعدتا نمیتوانند متحدان استراتژیک تلقی شوند. به همین دلیل اگر واقعبینانه به سطح تحولات و مناسبات نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که برخلاف برخی از برداشتها در داخل، ایران نه با چین و نه با روسیه رابطه استراتژیک ندارد.
انتهای پیام