«عشق مردم آذربایجان به خاندان جلیله خامنه ای زبانزد عام و خاص است»
نمایندهی ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی گفت: عشق و علاقه مردم آذربایجان به خاندان جلیله خامنه ای واقعاً زبانزد عام و خاص است که ما میبینیم که حتی در کشورهای همسایه هم این عشق و علاقه وجود دارد.
متن گفتوگوی «خامنهای دات آر» با حجتالاسلام سیدمحمدعلی آلهاشم را در ادامه میخوانید:
در روزهای گذشته برای پاسداشت مقام علمی و معنوی حضرت آیتالله سیّد جواد خامنهای رویدادی در تبریز برگزار و از کتاب «زندگی اینجاست» نیز رونمایی شد. در ابتدای صحبت از ویژگیهای برجسته شخصیتی و علمی ایشان بگویید و اینکه چرا بزرگداشت چنین شخصیتهایی حائز اهمیت است؟
بسم الله الرّحمن الرّحیم، زندگانی بزرگان دین و علما برای ما یک چشمه ساری است. این علما هستند این بزرگان دین هستند که همیشه با ما هستند اگر چه در میان ما فاصلههایی از لحاظ زمان و مکان وجود دارد. نه زمان میتواند به اصطلاح آوای آن بزرگان را در گوش ما خاموش کند و نه مکان میتواند اینها را، بزرگان را، علمای دین را از ذهنمان محو کند. از این رو باید بدانیم که بالاترین و تأثیرگذارترین شیوههای آموزشی و پرورشی و بهترین راه گسترش دانایی، ترسیم زندگانی انسانهایی فرهیخته و پیشگامان همیشه جاوید عرصهی علم و ایمان است. زندگی این علما باید به تصویر کشیده شود و ما باید این بزرگان را به جامعه بهخصوص به نسل جوان بشناسانیم.
مرحوم آیتالله سیّد جواد خامنهای و پدر ایشان مرحوم حضرت آیتالله سیّد حسین خامنهای مدتها در تبریز مشغول هدایت مردم بودند. در مسجد جامع تبریز -که مراسم بزرگداشت هم در همانجا برگزار شد- اقامهی نماز جماعت داشتند. این خاندان از سلسلهی اصیل سادات، سادات حسینی و از نسل پاک امام چهارم حضرت امام زین العابدین هستند. یکی از فرزانگان بزرگ این خاندان که آیینهی تمام نمای عالمان صالح به شمار میآمدند آیتالله سیّد حسین خامنهای، پدر آقای آیتالله سیّد جواد خامنهای بودند که از علما و فقهای به نام شهر تبریز بودند. خب ایشان در خامنه به دنیا آمده بودند. بعد از تحصیلات مقدماتی در خامنه و تبریز به نجف اشرف عزیمت کرده بودند. بعد از طی مدارج عالی علوم دینی در حوزهی علمیهی نجف در زمرهی فقها و مدرسان آن حوزه قرار گرفتند.
بعد از آن هم به تبریز برگشتند.
بله. پس از بیست سال اقامت و تحقیق و تدریس در نجف در سال ۱۳۱۵ قمری به تبریز رفتند. خب آیتالله فاضل شربیانی بعد از بازگشت آیتالله سیّد حسین خامنهای به تبریز یک نامهای مینویسد به آیتالله میرزا حسن مجتهد تبریزی که سند آن را خودم شخصاً تقدیم رهبر انقلاب کردم. در این نامه نوشته است که: در این اوقات جناب مستطاب، جناب الفقهاء الکرام و اسوة المحققین العظام، عماد العلما، فخر المجتهدین الثقاه آقا سیّد حسین خامنهای سلمهالله تعالی خیال مراجعت تبریز را داشتند. سفارش ایشان را در بهترین وسایل دانسته و مقام تصدیع آمد که جناب مستطاب معظّمله از وصف اوصاف علم و عمل و تقوا و ورع و تکمیل نفس قوی است. در حقیقت وجود مسعودش مایهی خیر و برکت و اکرام و اعزازش و ذخیرهی فاخرهی آخرت مکرمین خواهد شد. معلوم است همیشه این گونه اشخاص معزز از آن خانوادهی جلیله، کمال اکرام و تمجیدات را دیده و خواهد دید.
آیتالله سیّد حسین خامنهای در تبریز همزمان با تدریس و تربیت طلاب به ارشاد و آموزش وظایف شرعی به مردم مشغول بودند و ظهرها در مسجد جامع و شبها در مسجد کریم خان تبریز اقامه نماز میکردند. از آیتالله سیّد حسین خامنهای یعنی جدّ بزرگوار رهبر انقلاب، فرزندانی دانشمند و پارسا به یادگار ماند که از استوانهها و مفاخر علمی شهر تبریز به شمار میآیند. فرزند بزرگ ایشان آیتالله سیّد محمد خامنهای مشهور به سیّد محمد پیغمبر از شاگردان آیتالله ملافتح الله شیخ الشریعهی اصفهانی و آیتالله آخوند خراسانی بود. علت اینکه به ایشان سیّد محمد پیغمبر میگفتند اخلاق بسیار حسنهشان بوده است. وی در تحولات سیاسی تبریز و انقلاب مشروطیت جزو علمای نقش آفرین مشروطه بود و مدت زیادی امامت مسجد خونی تبریز را به عهده داشت.
فرزند دوم آیتالله سیّد حسین خامنهای، فقیه بزرگوار آیتالله سیّد جواد خامنهای است. ایشان نیز از استوانههای علم و عمل و در زهد و تقوا نمونهی روزگار بودند و در سنین نوجوانی مقارن با آغاز نهضت مشروطیت برخی رویدادهای مهم تاریخ تبریز را به چشم خود دیده بودند. در عظمت روحی حضرت آیتالله سیّد جواد خامنهای همین بس که رفیق دیرینه ایشان، آیتالله میرزا علی غروی علیاری میفرمود: در باب اعتقادات به همان نگاه و التزام ناب شیعهی اثنی عشری قائل و عامل بود و در تخلّق به حلم و بردباری گوی سبقت را از همگان ربوده و در مردم داری و سلوک با فقرا زبانزد خاص و عام بود.
آیتالله سیّد جواد خامنهای بعد از عزیمت به مشهد نیز از علمای به نام آنجا بودند. و حاصل ازدواجی ایشان ولادت چهار پسر و یک دختر بود. آقای سیّدمحمد خامنهای، رهبر انقلاب آیتالله سیّدعلی خامنهای، آقای سیّدهادی خامنهای و آقای سیّدمحمدحسن خامنهای.
الان که سی و چهار سال از رحلت امام خمینی رحمهالله میگذرد شاهدیم که انقلاب با همان صلابت رهبری میشود. انقلاب ما با همان شجاعت و اقتدار امام رهبری میشود.
با این احتساب زنده نگه داشتن یاد و نام ایشان، تقدیر از بستر دینی و ملی در منطقه آذربایجان هم محسوب میشود که همواره از رهروان این مسیر بودهاند.
خب ما تبریز را باید دیار مؤمنان و صالحان بنامیم. دیار مردان مرد، تبریز در همیشهی تاریخ این مرز و بوم افتخارآفرینی کرده است و خیزشگاه غیورمردانی است که در عرصههای گوناگون افتخار آفریدهاند. برگزاری این گونه بزرگداشتها در روحیهی طلبههای جوان، روحانیون جوان و هم در روحیهی مردم آذربایجان نقش به سزایی دارد و پیوند تبریز و آذربایجان را با ولایت نشان میدهد.
خاطرم هست که در سالهای دهه ۷۰ قبل از فروپاشی شوروی به دعوت استاندار وقت آذربایجان مرحوم آقای دکتر پرهیزکار در جریان برگزاری یک نمایشگاه اقتصادی به باکو رفتیم. آنجا یکی دو تا روستا رفتیم. در یکی از آن روستاها آقای حاج علی اکرام خدا رحمتش کند آنجا از ما پذیرایی کرد، اهالی روستا میگفتند زمانی که حضرت آیتالله سیدجواد خامنهای از دنیا رفته بودند در این روستاها برای ایشان مجلس ختم گرفته بودند. عشق و علاقه مردم آذربایجان به خاندان جلیله خامنهای واقعاً زبانزد عام و خاص است که ما میبینیم که حتی در کشورهای همسایه هم این عشق و علاقه وجود دارد.
لذا این بزرگداشت را اثرگذار در بین خواهران و برادران و طلاب جوان و اهالی بازار و دانشجویان میدانم و امیدواریم که انشاءالله بتوانیم با این کارها بزرگان را به جامعه و نسل جدید بشناسانیم.
انتهای پیام