خرید تور تابستان

خاطرات علم ؛ اواسط مهر ۴۷

انتخاب نوشت: یادداشت‌های اسدالله علم: نامه‌ای از [هوشنگ] انصاری، سفیر خودمان در واشینگتن، شکایت از دست حرکات [اردشیر زاهدی] وزیر خارجه، رسیده بود. دادم ملاحظه فرمودند. اوقات تلخ شدند، ولی، چون حالا به جهاتی به اردشیر مرحمت دارند، فرمودند این کار را خودت اصلاح کن. این بود که اجازه خواستم اردشیر را که برای شرکت در مجمع عمومی سازمن ملل رفته است و انصاری هر دو را بخواهم و کار را به اصلاح بگذرانم. اجازه خواستم اگر اصلاح نشد تندی کنم، فرمودند بکن!

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۴۷: شکایت سفیرمان در امریکا از دست اردشیر زاهدی
یادداشت‌های علم، دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۴۷: شکایت سفیرمان در امریکا از دست اردشیر زاهدی

یادداشت‌های اسدالله علم: شاه آرزو می‌کرد ده سال فرصت داشته باشد که زیربنای کشور را مستحکم کند. عرض کردم خدا به شما بیشتر وقت خواهد داد، چون نیت خیر دارید. فقط باید سعی کنیم خسته نشوید. (نقشه‌های عالی برای صنعتی کردن کشور در سر می، پروراند، خداوند به او توفیق بدهد.) در خصوص واگذاری املاک استیجاری به زارعین به بعد از ۱۲ سال فکرم را عرض کردم که نظرم صحیح نیست بگذارید مردم بی اجری بروند، یعنی یک امیدی به سرمایه که در دست دارند داشته باشند. بحث زیاد شد. چون مرد منطقی ست عرایضم را تماماً رد نکرد. به هر حال خوشحالم که وظیفه ام را نسبت به کشورم و پادشاهم با ذکر حقایق انجام دادم.

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۴۷: خوشحالم که وظیفه ام را با ذکر حقایق انجام دادم
یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۴۷: خوشحالم که وظیفه ام را با ذکر حقایق انجام دادم

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۴۷: خوشحالم که وظیفه ام را با ذکر حقایق انجام دادم
یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۴۷: خوشحالم که وظیفه ام را با ذکر حقایق انجام دادم

یادداشت‌های اسدالله علم: صبح شرفیاب شدم. بعضی کارهای جاری را عرض کردم. [آتسوچی اومایا]، سفیر ژاپن، دیدنم آمد راجع به بعضی کارهای ژاپونی ها در ایران که می خواهند بکنند، منجمله سرمایه گزاری بزرگ در کشیدن خط آهن کرمان – یزد، توضیحاتی داد.پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۴۷: ژاپونی‌ها می‌خواهند سرمایه گذاری بزرگی برای کشیدن خط آهن کرمان - یزد بکنند
یادداشت‌های علم، دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۴۷: ژاپونی‌ها می‌خواهند سرمایه گذاری بزرگی برای کشیدن خط آهن کرمان - یزد بکنند

یادداشت‌های اسدالله علم: خدایا چه روز بدی ست، دارم خفه می شوم. امروز که تلگرافات را می دیدم، تلگرافی به زبان آلمانی از زوریخ بود. چون آلمانی نمی دانم، دادم ترجمه کردند. خدایا چه بلایی به سرم آمد. دختر قشنگ ۲۰ ساله[ای] که چندی قبل دعوت کرده بودم به ایران آمده بود و شرح حالش را هم شاید در صفحات قبل داده بودم، مرده است. چه قدر زیبا و چه قدر عفیفه بود و چه حالاتی داشت. یک طرف زلزله می آید، یک طرف جنگ است، یک طرف خوبان می میرند. نفهمیدم. فلسفه این کارها را نمی فهمم.پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم، شنبه ۱3 مهر ۱۳۴۷:  خوبان دارند می میرند، فلسفه این اتفاقات را نمی فهمم
یادداشت‌های علم، شنبه ۱3 مهر ۱۳۴۷:  خوبان دارند می میرند، فلسفه این اتفاقات را نمی فهمم

یادداشت‌های علم، شنبه ۱3 مهر ۱۳۴۷:  خوبان دارند می میرند، فلسفه این اتفاقات را نمی فهمم

یادداشت‌های اسدالله علم: تلگرافات فوری از واشینگتن رسیده بود که بعضی سناتورها می گویند چون از فروش اسلحه مخصوصاً هواپیمای فانتوم به اسرائیل خودداری می کنیم، به ایران هم نباید بفروشیم. جواب سختی امر فرمودند بدهم که شما ندهید از جای دیگر خواهیم خرید. به علاوه خریدش به اسرائیل روی موازنه تسلیحاتی خاورمیانه اثر دارد و ممکن است آنها در این خصوص با روسها قرار و مدار ضمنی داشته باشند، ما که در این گیرودار نیستیم.

یادداشت‌های علم، جمعه ۱۲ مهر ۱۳۴۷:  بعضی سناتورهای امریکایی گفته اند چون به اسرائیل فانتوم نمی فروشیم به ایران هم نمی توانیم بدهیم/ شاه گفت بگویید اگر ندهند از جای دیگر هواپیما می خریم
یادداشت‌های علم، جمعه ۱۲ مهر ۱۳۴۷:  بعضی سناتورهای امریکایی گفته اند چون به اسرائیل فانتوم نمی فروشیم به ایران هم نمی توانیم بدهیم/ شاه گفت بگویید اگر ندهند از جای دیگر هواپیما می خریم

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا