یادی از مرحوم قیصر امینپور
علی شکوهی، روزنامه نگار، یادداشتی از خود که پنجشنبه ۱۹ خرداد ۹۰ نوشته بود را در سالگرد درگذشت مرحوم قیصر امین پور در کانال خود بازنشر کرده که در پی می آید:
✅ من خیلی اهل شعر و شاعری نیستم. البته با این عبارت به خودم لطف کردم و الا باید میگفتم اصلا اهلش نیستم و این یک نقیصه بزرگ من است. در عین حال شاعرها را دوست دارم و از میان شاعرهای نسل انقلاب به چند نفر از جمله مرحوم سلمان هراتی، مرحوم سید حسن حسینی و مرحوم قیصر امینپور ارادت ویژه دارم و البته دوستان بزرگوارم ساعد باقری و سهیل محمودی هم جای خود دارند و به دلایلی که همگان میدانند، در یکی دو سال اخیر ارادت من به آنها مضاعف هم شده است.
✅ غرض این که در پنجشنبه هفته قبل (۱۲ خرداد ۹۰) فرصتی برای بازدید از سد گتوند فراهم شد که جذاب و دیدنی بود و در مسیر بازگشت توفیقی شد تا بر سر قبر مرحوم قیصر امینپور حاضر شویم و فاتحهای بخوانیم. در گتوند و بر مزار وی، برای قیصر شعر ایران بنای یادبودی ساخته شده که از کنار جاده که عبور میکنی به چشم میآید و برای مسافران بهترین راهنماست. از خوششانسی ما عصر پنجشنبه بود و پدر بزرگوار و تنی چند از دیگر بستگان آن مرحوم هم بر سر مزار وی حاضر بودند و توفیق زیارت آنان هم نصیب ما شد. از آشنایی محدود خودم با مرحوم قیصر و از ماندگاری وی در تاریخ ادبیات متعهد کشورمان گفتم و برای ایشان طلب مغفرت کردم. پدر ایشان اصرار داشت که حتما به منزل ایشان برویم و شب مهمان ایشان باشیم ولی از آنجا که ما در این سفر یکروزه، تابع میزبان بودیم، عذر خواستیم و خداحافظی کردیم.
✅ در صدد بودم در این یادکرد از مرحوم قیصر امینپور، شعری از ایشان را برای شما بیاورم و به مجموعه آثار او که مراجعه کردم، «اخوانیه» او جلب توجه مرا کرد که برای مرحوم سیدحسن حسینی سروده است. این شعر برای امروز ما که سخت به تحکیم اخوت میان مردم محتاجیم، موضوعیت دارد. این شما و این هم شعر اخوانیه قیصر:
✅ چرا عاقلان را نصیحت کنیم؟
بیایید از عشق صحبت کنیم
تمام عبادات ما عادت است
به بیعادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟
به هنگام نیت برای نماز
به آلالهها قصد قربت کنیم؟
چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم؟
چه اشکالی دارد در آیینهها
جمال خدا را زیارت کنیم؟
مگر موج دریا ز دریا جداست؟
چرا بر «یکی» حکم «کثرت» کنیم؟
پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم
«وجود» تو چون عین «ماهیت» است
چرا باز بحث «اصالت» کنیم؟
اگر عشق خود علت اصلی است
چرا بحث «معلول» و «علت» کنیم؟
بیا جیب احساس و اندیشه را
پر از نقل مهر و محبت کنیم
پر از گلشن راز، از عقل سرخ
پر از کیمیای سعادت کنیم
بیایید تا عین عینالقضات
میان دل و دین قضاوت کنیم
اگر سنت اوست نوآوری
نگاهی هم از نو به سنت کنیم
مگو کهنه شد رسم عهد الست
بیایید تجدید بیعت کنیم
برادر چه شد رسم اخوانیه؟
بیا یاد عهد اخوت کنیم
بگو قافیه سست یا نادرست
همین بس که ما ساده صحبت کنیم
خدایا دلی آفتابی بده
که از باغ گلها حمایت کنیم
رعایت کن آن عاشقی را که گفت:
«بیا عاشقی را رعایت کنیم»
انتهای پیام