«آدرس غلط» شهرداری برای فرار از مسئولیت؛ مافیای ساخت و ساز در جای دیگر است یا خلازیر؟
یک رسانه به بررسی ادعاهای شهرداری پرداخته است که آیا فرار مسئولیت است یا ….
«فراز دیلی»، روزنامه اینترنتی نوشت:
فقط چرخ کوتاهی در خلازیر و شهرک احمدیه نشان میدهد که اسکلتهای بیحساب و کتاب چطور تا پنج و حتی شش طبقه در این منطقه بالا رفتهاند. موضوعی که عدم نظارت شهرداری بر ساختوسازهای این منطقه را روشن میکند. و امضایی است پای سند ناکارآمدی زاکانی و مدیریت شهری او.
شهرداری تهران پس از فاجعه خلازیر که ۵ نفر در آن جان باختند، تلاش دارد تا در قامت طلبکار و فداکار قرار بگیرد. موضعی که البته با توجه به پیشینه این دست اتفاقات در کشور چندان عجیب هم نیست؛ دادن آدرس غلط. شهرداری و رسانههای حامیاش تلاش دارند تا همچنان ژست مبارزه با فساد و مافیای ساختوساز را حفظ کنند و اینگونه نشان دهند که مافیای ساخت و ساز هجمه رسانهای علیه این آنها تدارک دیده است. در حالی که هیچ رسانه و شهروند آگاهی تاکنون اعتراضی به تخریبهای ساختمانها غیرمجاز نداشته بلکه سوال اینجاست که شهرداری تاکنون در جایگاه ناظر دقیقا کجا بوده است؟
فقط چرخ کوتاهی در خلازیر و شهرک احمدیه نشان میدهد که اسکلتهای بیحساب و کتاب چطور تا پنج و حتی شش طبقه در این منطقه بالا رفتهاند. موضوعی که عدم نظارت شهرداری بر ساختوسازهای این منطقه را روشن میکند. و امضایی است پای سند ناکارآمدی زاکانی و مدیریت شهری او. پیگیریهای «فراز» نشان میدهد که در ساختوسازهای غیراصولی و غیرقانونی شهرک احمدیه خلازیر پای مافیا در میان نیست، بلکه در تراکمفروشیهای شهر تهران و مناطق گران شهر است که مافیا برجهای بدقواره بالا میبرد.
شهرداری در اعتراضات نظارت را فراموش کرد؟
حتی بیشتر اهالی منطقه خلازیر که با آنها گفتوگو کردیم نیز از این ساختوسازهای غیرمجاز گلایه دارند. اما این ساختوساز نه کار مافیا بلکه برخی از مردم همان ناحیه است. آنها در این زمینهای بایر و خاکی دست به ساختوسازهای غیرقانونی و البته غیراصولی زدند. این ساختوسازها در دوره مدیریت زاکانی انجام شده و میزان پیشرفت ساختمانها هم گواهی هم همین موضوع است. چراکه اکثر این ساختوسازها تا مرحله اسکلتسازی و آجرچینی پیش رفتهاند و اگر پنج طبقه را در نظر بگیریم، هر طبقه حدود ۱۵ روز زمان میبرد که در مجموع بین ۲ تا ۳ ماه خواهد بود. برخی از این ساختوسازها هم بر اساس گفته اهالی سال گذشته در بحبوحه اعتراضات در کشور انجام شده است. موضوعی که دستمایه رسانههای حامی شهرداری برای ربط دادن این ساختوسازها و فاجعه اخیر به اعتراضات است.
حال سوال اینجاست که چرا اعتراضات باید عملکرد نظارتی شهرداری تهران را تحت تاثیر قرار دهد؟ آیا شهرداری مشغولیتهایی به جز مسئولیت اصلی خود یعنی خدمات شهری و شهرسازی دارد که اعتراضات بر آن اثرگذار باشد؟ مگر اینکه شهرداری همانطور که قصد استخدام نیروهای حجاببان داشته در اعتراضات نقش دیگری خارج از وظایف اصلی خود به عهده گرفته باشد.
مافیای ساخت و ساز پشت تخریب باغهای تهران است
آدرس غلط دیگر شهرداری پنهان شدن پشت موضوع مافیای ساخت و ساز است. مافیای ساخت و ساز کسانی هستند که در شهرک غرب یا منطقه یک تهران برج بالا میبرند. اینکه این تراکمها چطور به این افراد فروخته میشود و اینکه چطور ۱۲۸ هزار هکتار از باغهای تهران از بین رفته و تبدیل به تراکم و برج شده سوالاتی است که شهرداری باید به آن پاسخ دهد. یعنی درست جایی که پای مافیای ساخت و ساز در میان است. طبق آمارها باغها و زمینهای مشجر شهر تهران امروز حدود هزار و ۶۲۰ هکتار است که حدود ۲ تا ۳ درصد از سطح شهر تهران را تشکیل میدهد. با این همه باقی ماندن همین حد از باغها نیز میتواند به هوای تهران کمک کند. این در حالی است که شورای شهر ششم تهران در پی احیای لایحه برج باغ برآمد تا ساختوسازها در باغها را به رسمیت بشناسد. این مصوبه البته برای ۱۳ سال پیش از شورای شهر پنجم در زمان شهرداری حناچی هم وجود داشت که ملغی شد تا باغهای تهران بیش از این تخریب نشوند. علیرضا زاکانی هم به محض روی کار آمدن این لایحه را ارائه کرد تا بار دیگر ساختوساز در باغات انجام شود و حتی مدعی شد این لایحه با حفظ باغات نیز سازگار است. موضعی که انتقادهای بسیاری برانگیخت.
افزایش بی رویه تراکم فروشی در دوره شهرداری زاکانی
هر چند که علیرضا زاکانی شهردار مدعی است که حتی یک سانتیمتر در دوره او تراکم فروشی نشده و خدا به بودجه شهرداری برکت داده اما آمارها حقیقت دیگری را نشان میدهد. در زمستان ۱۴۰۰ شهرداری تهران در پروانههای صادر شده اجازه ساخت و ساز ۲.۲ میلیون متر مربع ساخت و ساز در مجموع زمینهایی به مساحت ۴۹۲ هزار متر مربع را داده است. این آمار به لحاظ سطح اشغال مجاز نشان میدهد که شهرداری به طور میانگین اجازه بارگذاری و ساخت و ساز ۷۵۶ درصدی را در مجموع پروانههای ساختمانی صادر شده داده است.
این در حالی است که بر اساس دادههای مرکز آمار، در زمستان ۱۳۹۹ شهرداری تهران به طور میانگین در پروانههای ساختمانی صادر شده اجازه بارگذاری و ساخت و ساز ۵۸۷ درصدی را داده بود.
به این ترتیب یک سال پس از نشست بر صندلی ساختمان بهشت زاکانی اجازه افزایش ۱۶۹ واحدی میانگین بارگذاری و ساخت و ساز با مجوز شهرداری را داده که به معنی واگذاری بیشتر تراکم برای ساخت و سازها تا حدود ۳۰ درصد دارد. نام دیگر این کار «شهر فروشی» است که البته زاکانی منکر آن است و سعی دارد با عباراتی مثل بهسازی و نوسازی بر آن سرپوش بگذارد.
هرچند که از دو سال مدیریت دوره ششم تنها گزارش مرکز آمار ایران درباره پروانه های ساختمانی صادر شده در سال ۱۴۰۰ منتشر شده هیچ دادهای از مراکز مستقل مثل مرکز آمار ایران به صورت کامل برای ارزیابی کارنامه زاکانی و مدیریت شهری و شورای شهر ششم در دسترس نیست. با انتشار گزارشها درباره میزان صدور پروانه ساخت در سال ۱۴۰۱ قطعا آمارها میزان تراکم و شهر فروشی شهرداری را مشخص میکند و شهرداری باید درباره آن پاسخگو باشد.
آدرس غلط دادن و تلاش برای نمایش کارآمدی با پایین کشیدن ساختمانهای غیرمجاز و غیراصولی دردی از شهر تهران دوا نمیکند. آن هم در حالی که این تخریبها هم به اندازه همان ساختوسازها غیراصولی بوده و منجر به کشته شدن ۵ نفر و جراحت بیش از ۱۱ نفر شده است. شهرداری و شخص علیرضا زاکانی شهردار تهران امروز باید پاسخگوی ۲ سال مدیریت خود باشد و در برابر ساختوسازهای غیرمجاز منطقه ۱۹، عدم نظارت و مسئولیت خود را بپذیرد.
انتهای پیام