خرید تور تابستان

بهشتی پور: افزایش تحریم‌ها از دوره احمدی‌نژاد کلید خورد

ستاره صبح نوشت: اگر چه دولتمردان فعلی عقیده داشتند سیاست خارجی را به سفره خانوار گره نخواهند زد، اما افزایش قیمت ها که از تبعات تحریم است، در سبد معیشت مردم دیده می شود. تحریم ها به طور مستقیم از طریق افزایش تورم، بر رفاه اجتماعی تاثیر گذاشته و از کیفیت زندگی میلیون ها ایرانی کاسته است. ستاره صبح در گفت و گویی با حسن بهشتی پور، پژوهشگر سیاست خارجی به پیشینه تحریم ” داماتو” و “قانون عیسی” پرداخته که در ادامه می خوانید:

  چگونه آمریکا به فکر استفاده از ابزار تحریم افتاد و فشار های تحریمی علیه ایران را از چه سالی آغاز کرد؟
تحریم ها به تدریج به وجود آمد و ماهیت آن متفاوت شد. ارزیابی موثر بودن تحریم ها تنوع آن ها را بیشتر کرد. امروز گستردگی حیطه های تحت قابل توجه است.
اولین تحریم ایران، بعد از ماجرای گروگانگیری صورت گرفت. ولی آن تحریم محدود بود.
سال 1995 آلفونسو داماتو، سناتور جمهوری خواه آمریکایی طرحی به مجلس سنای آمریکا ارائه کرد که براساس این طرح تحریم هایی علیه ایران و لیبی به کار گرفته شود.
محتوای این تحریم ها شرکت های طرف قرارداد ایران و لیبی را موظف می کرد با این دو کشور تجارتی بالاتر از 20 میلیون دلار نداشته باشند در این صورت مشمول تحریم آمریکا می شدند.
آمریکا از آن دوره ضمن تحریم ایران مجبور کردن سایر کشور ها به رعایت قوانین تحریمی را آغاز کرد.
اما “قانون داماتو” چندان جدی گرفته نشد. آمریکا در آن سال ها نتونست خواسته اش را مثل امروز به دیگران تحمیل کند.
20 دسامبر 1995 و در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون تحریم های آمریکا علیه ایران به تصویب مجلس سنا رسید و رییس جمهور این قانون را امضا کرد.
جدی ترین تحریم ها علیه ایران از این دوره شروع شد و توانست محدود سازی کند. به طور مثال کونوفو شرکت آمریکایی بزرگی بود که برای سرمایه گذاری نفتی در ایران در مناقصه ای بین المللی برنده شد و قرارداد خوبی بسته شده بود، اما تصویب “قانون داماتو” جلوی کار این شرکت را گرفت. توتال فرانسه به جای کونوفو به ایران آمد و پروژه “عسلویه یک” را اجرا کرد.
بعد از این که لیبی با امریکا به توافق رسید، بخش لیبی از این تحریم ها حذف شد. در اوج برخورد های دولت احمدی نژاد و صدور قطعنامه ها علیه ایران، در سال 2006 قانون داماتو به قانونی مهم و الزامی به نام “قانون عیسی” تبدیل شد. آمریکایی ها چهار نوع تحریم برای ایران تعریف کردند و تحریم های بیشتری علیه ایران اعمال شد.
یک نوع تحریم توسط مجالس ایالتی آمریکا برای محدود سازی صادرات و واردات ایران و آمریکا وضع می شد. یک نوع تحریم توسط مجلس سنا و نمایندگان آمریکا وضع می شد که مهمترین آن ها قانون عیسی یا قانون آی اس ای است.
یک بخش دیگر فرمان هایی بود که با دستور مستقیم شخص رییس جمهور الزامی می شد. از جمله در فوریه 2012 باراک اوباما فرمان اجرایی برای اعلام وضعیت اضطراری در مورد ایران صادر کرد و تحریم ها در این دوره گسترده شد. نوع چهارم تحریم ها پیروی از قطعنامه های شورای امنیت بود. متاسفانه شش قطعنامه تحت فصل هفتم علیه ایران توسط شورای امنیت صادر شد که بدترین آن قطعنامه 1929 بود.

  تحریم های آمریکا علیه ایران در چه دوره ای شدت پیدا کرد؟ همینطور از چه زمانی سایر کشور ها آمریکا را در محدود سازی ایران همراهی کردند؟
تشدید تحریم ها مصادف با دولت های نهم و دهم و زمان ریاست جمهوری آقای محمود احمدی نژاد بود. متاسفانه رفتار دولت در این وضعیت تاثیر داشت.
زمانی که ایران تحت فصل هفت منشور سازمان ملل قرار گرفت تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی معرفی شد.
در این حوزه دو مفهوم وجود دارد اولین مفهوم ناقض صلح و امنیت جهانی است و دومین مفهوم تهدید کننده امنیت جهانی است.
با صدور پی در پی قطعنامه ها فشار بر روی ایران بیشتر شد. باید توجه داشته باشیم که حتی چین و روسیه هم به این قطعنامه ها رای می دادند.
در آن دوره آقای احمدی نژاد رییس جمهور بود. اسرائیلی ها از شرایط پیش آمده نهایت استفاده را بردند و جهان را متوجه ایران کردند.
در دولت های یازدهم و دوازدهم با تمرکزی که وزارت امور خارجه بر حل مشکلات ایران داشت این فضا کمی شکست و اتفاقاتی امیدوار کننده رخ داد که با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید تلاش های دولت آقای روحانی ناکام ماند. ترامپ توانست بار دیگر دنیا را به تحریم ایران مجبور کند.
با سلطه مالی آمریکا بر نظام پولی دنیا، خواسته های این کشور در جهان اجابت می شود. در این دوره شرکت های روسی و چینی جزو اولین کمپانی هایی بودند که هم زمان با تحریم آمریکا ایران را ترک کردند.
ایران در سال های 1384 تا 1390 تحریم های سختی را تجربه کرد ولی از 1397 به بعد با خروج آمریکا از برجام تحریم ها به مراتب گسترده تر شد و تاثیرات عمیق خود را نشان داد.
در این بین ایران هم خود تحریمی کرد. از سویی سلطه مالی آمریکا بر اقتصاد جهان مانع از همکاری کشور ها با ایران می شد و از سویی به دلیل نپیوستن به اف ای تی اف از نظام پولی جهان طرد شدیم و عملا قادر به فعالیت نبودیم. نپذیرفتن دو لایحه “پالرمو” و “سی اف تی” تاثیر تحریم بر اقتصاد را تعمیق کرد.

  دولت های نهم و دهم تحریم ها را دست کم گرفته بودند. از چه دوره ای تحریم ها جدی گرفته شد؟
ارزیابی آقای احمدی نژاد و بسیاری از دولتمردان ایشان این بود که سیاست دفاعی دولت آقای خاتمی و گفت و گو با دنیا بی نتیجه بوده ست. ولی تاریخ نشان داد اینطور نبوده و سیاست خارجی دولت هفتم و هشتم در جهت تامین منافع ملی ایران بود.
اعضای تیم آقای احمدی نژاد بر این باور بود که هر چه به غرب امتیاز بدهی باز بیشتر می خواهد، افرادی از آن دولت که هنوز هم در قدرت نقش دارند همچنان بر این باور اصرار دارند. آنها تصور می کردند با بالا بردن تعداد سانتریفیوژ ها، بالا بردن کیفیت و افزایش ذخایر اورانیوم غرب مجبور به تجدید نظر می شود.
افزایش توان هسته ای ایران بر تصمیماتی که غربی ها در مورد ایران می گرفتند تاثیر داشت، اما این تمام ماجرا نبود.
آن نگاه نیمه واقعیت بود، نیمه دیگر واقعیت این است که برای چنین رویارویی باید توان اقتصادی کشور بالا می رفت. انرژی هسته ای باید اقتصاد ایران را قدرتمند می کرد.
آقای احمدی نژاد بهترین فرصت اقتصادی ایران در طول تاریخ دولت های بعد از انقلاب را در اختیار داشت. زیرا این دولت 640 میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کرده بود. این حجم از فروش نفت در تاریخ ایران بی سابقه بود. ایشان نه تنها از چنین ظرفیت بزرگی برای بالا بردن توان اقتصادی کشور استفاده نکرد بلکه معلوم نشد آن همه پول چطور و کجا خرج شد؟!
او با شعار عامیانه خطاب به اعضای شورای امنیت به خیال خودش روحیه داخلی را بالا می برد. احمدی نژاد با ادبیات بین الملل با دنیا صحبت نمی کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا