راغفر: دولت فقر را توزیع کرده؛ طبقه متوسط، امروز فرودست شده
روزنامه اینترنتی فراز نوشت:
بخش قابل توجهی از طبقه متوسط جامعه به طبقه پایین فرو ریخته است و به همین دلیل فاصله بین طبقات پایین و متوسط کمتر شده است اما این اتفاق به زیان طبقات متوسط تمام شده است.
سیدصولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به تازگی گفته: «دولت سیزدهم براساس وعده خود در ایجاد سالانه یک میلیون فرصت شغلی، از ابتدای تشکیل تاکنون موفق به اشتغالآفرینی برای بیش از ۱میلیون و ۹۷۰هزار نفر شده است. بخش قابل توجهی از فقر مطلق ریشهکن شده است و در تداوم مسیر افتخارآفرین دولت مردمی تلاش میکنیم معیشت مردم بهبود یابد.»
چرا وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به صورت شفاف آمار ریشه کنی فقر مطلق را عنوان نمیکند و به بیان «بخش قابل توجهی از فقر مطلق» اکتفا میکند؟ برای بررسی بیشتر این پرسش روزنامه اینترنتی «فراز» با دکتر حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه گفتوگو کرد.
راغفر گفت: به اعتقاد من جواب دادن به این گونه اظهار نظرها درست نیست. اینگونه اظهار نظرها مسخره است. باید پرسید بخش عمده یعنی چند درصد. ۱۰ درصد، ۵۰ درصد و یا یک درصد؟! حرفهایی که در زمینه آمار گفته میشود، واقعا مسخره است. وقتی میگویند فقر مطلق، باید دید منظور این مسئولان از فقر مطلق چیست؟ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، یک وقتهایی فقر مطلق را، فقر کلیشهای تعریف میکرد. یعنی تعریف فقر مطلق را در این میدانستند که افراد بتوانند هزینه غذایی که در زندگی مصرف میکنند را تامین کند.
او ادامه داد: در حالی که فقر مطلق معنای مشخص دارد و آن حداقل یک زندگی است و در شرایطی که در آمد کمتر از حداقل یک زندگی باشد، سلامت افراد به خطر میافتد. سلامت به معنای اینکه افراد تغذیه مناسب ندارند، دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی به اندازه کافی ندارند، سرپناه مناسب ندارند و نیازهای مشابه، همهی این موارد جز اقلام سبد تعیین شده برای خط فقر مطلق است.
او افزود: اینکه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از خط فقر سخن میگوید، معلوم نیست منظور ایشان از خط فقر مطلق چیست؟ باید دقیق بگویند این آمارها کجا اتفاق افتاده است.
دکتر راغفر گفت: محرومترین مناطق کشور از جمله سیستان و بلوچستان است که میدانیم نه تنها اتفاقی در این منطقه نیافتاده است بلکه وضعیت بدتر هم شده است.
او ادامه داد: بگویند کجا فقر مطلق کاهش پیدا کرده است، شواهد آن چیست؟ به نظر میآید دولت در موضع انفعالی افتاده است چراکه وعدههایی که در شروع دولت سیزدهم به مردم داده بود، تقریبا هیچ کدام محقق نشده و فقر هم عمیقتر و گستردهتر شده است، برای همین مسائلی اینگونه مطرح میشود.
او افزود: در سالهای اخیر با توجه به اینکه وضعیت اجتماعی با وجود تورم، گرانی به وضعیت وخیمی رسیده است و به نظر میآید دولت سیزدهم در موضع انفعالی قرار گرفته است و برای رفع اتهام از خود به آمارسازی پرداخته است.
این اقتصاددان گفت: با وجود این تورم، بیان اینکه فقر مطلق کاهش پیدا کرده است، باور پذیر نیست. تورم به معنای کاهش قیمتها نیست اما حتی اگر تورم کم شده باشد که شواهدی برای این مسئله وجود ندارد، به معنای افزایش قیمتها است.
او ادامه داد: سرعت افزایش قیمتها در زندگی مردم کمتر شده است ولی افزایش قیمت همچنان وجود داد و درآمدهای مردم بخصوص طبقات متوسط و پایین جامعه به تناسب افزایش تورم افزایش نداشته است. بنابراین یعنی این افراد به طور طبیعی فقیرتر شدهاند؛ به همین دلیل نمیشود بدون ارائه شواهد، صحبت از کاهش فقط مطلق کرد چون بدون شواهد در مقابل، مردم هم میتوانند بگویند نه ما همچنان فقیر هستیم و هیچ رشدی را نمیبینیم.
او افزود: ما برای راستی این گفتههای، نه تنها شواهدی را در سطح جامعه نمیبینیم بلکه برعکس، در سطح جامعه فقر بیش از هر زمانی خود را نشان میدهد.
او ادامه داد: سالها است که دولت از آمار دادن شانه خالی میکنند. آمارهایی که داده میشود، بسیار ناکافی و متاسفانه فاقد کیفیت لازم برای ارزیابیهای دقیقتر است.
راغفر گفت: با توجه به زمزمههایی در مورد «دستفروشی هم شغل محسوب میشود»، باید گفت در محاسبه آماری که در مورد ایجاد اشتغال برای یک میلیون و ۹۷۰ هزار تومان نفر بیان میشود، دستفروشان را هم محاسبه کردهاند.
او ادامه داد: حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد اشتغال کشور، اشتغال غیررسمی است. مشاغلی که بیمه ندارد، دستمزد خیلی پایین دارد، شغلهایی که بیثبات هستند. مثل: دستفروشی، راننده اسنپ، خیاطی و غیره.
او افزود: معمولا این گروهها با حداقل دستمزد و کمتر از حقوقی که قانون تعریف کرده است، کار میکنند و همچنان مورد استثمار قرار میگیرند.
او ادامه داد: هیچ نظارتی از طرف دستگاههای ناظر از جمله وزارت کار و تعاون اجتماعی برای تعیین حداقل دستمزد وجود ندارد. این مشاغل جز مشاغلی است که بسیار بیثبات و آسیبپذیر است و افرادی که در این مشاغل کار میکند عمدتا کسانی هستند که در فقر زندگی میکنند. بنابراین آمار روشنی وجود ندارد تا آمارهای رسمی بیان شده را تایید کند ولی شواهد خلاف گفتههای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را نشان میدهد.
راغفر افزود: باتوجه به اینکه شعار دولت سیزدهم حفظ کرامت انسانی بود، و این موضوع در سالهای اخیر افت زیادی داشته است و در اقدامات دولت سیزدهم کرامت انسانی مورد توجه قرار نگرفته است. مشاغلی در کشور داریم که شغل نیست اما درآمد دارد. مثل دستفروشی یا زبالهگردی، که حداقل پنج میلیون تومان در ماه درآمد دارند، اما کرامت انسانی این افراد زیر سوال رفته است. تعریف کرامت انسانی و خط فقر مطلق یعنی همین. یعنی انسانها بتوانند کرامت و عزت نفس خود را با آن حداقل نیازها حفظ کنند. به نظر میرسد متاسفانه خیلیها هستند که چنین توانایی ندارند.
این اقتصاددان افزود: گفته میشود در دولت سیزدهم ضریب جینی کاهش داشته است. باید گفت خود ضریبجینی، کاستیهای جدی دارد که نمیشود بدون توجه به آن کاستیها، مسئله کاهش یا افزایش را بیان کرد. ضریب جینی در واقع نوعی پراکندگی توزیع درآمد را نشان میدهد.به عنوان مثال: ضریب جینی در یک جامعه روستایی فقیر احتمالا خیلی پایین است و علت شاید در این باشد که سطح درآمد ثروتمندترین و فقیرترین آدمها نزدیک به هم است و تفاوت چندانی باهم ندارد. این جامعه، جامعه فقیری است اما ضریبجینی آن پایین هست. در مقابل ممکن است جامعهای وجود داشته باشد که مردم آن اغلب ثروتمند باشند ولی تفاوت ثروت آدمها زیاد باشد و افراد فقیر نداشته باشد، با این حال ضریب جینی این منطقه میتواند بالا باشد.
او ادامه داد: بنابراین این که ضریب جینی کم شده باشد، نشانه توزیع درآمد نیست. بلکه به معنای این است که بخش قابل توجهی از طبقه متوسط جامعه به طبقه پایین فرو ریخته است و به همین دلیل فاصله بین طبقات پایین و متوسط کمتر شده است اما این اتفاق به زیان طبقات متوسط تمام شده است.
او گفت: براساس تجربه شخصی خود و فعالیت در حوزه آمار بیش از سه دهه گذشته میتوان گفت آمارهای مربوط به دهکهای هفتم با بالا یعنی خانوادههای ثروتمند در کشور جمعآوری نمیشود. خانواده این گروههای چون الزامی ندارند، اصلا پاسخ به پرسشنامه نمیدهند. بنابراین نمیتوان گفت این آماری که برای ضریب جینی محاسبه میشود، قابل اعتماد و اتکا است.
راغفر در پایان گفت: اگر میگویند شکاف طبقاتی پایین آمده و ضریب جینی پایین است، به معنای این نیست که توزیع درآمد اتفاق افتاده است. نه. توزیع درآمد به شدت بدتر شده است. فاصله بین طبقات پایین و طبقه متوسط کمتر شده است. به عبارت بهتر توزیع عادلانه ثروت اتفاق نیافتاده است و این فقر بوده که به صورت عادلانه توزیع شده است.
انتهای پیام