یک مناظره | رنجبر درخشیلر: تاسیس فرهنگستان زبان ترکی ملت جعلی میسازد | جواد میری: فارسی زبان مادری همه نیست
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: مناظرهای در مورد ایدهی احداث فرهنگستان زبان ترکی، اهمیت زبان فارسی به عنوان زبان ملی و سابقهی تاریخی آن با عنوان «تقسیم بیسر و صدای قومی و زبانی ایران؟» میان سیدجواد میری، استاد پژوهشگاه علوم انسانی و جواد رنجبر درخشیلر، شاهنامهپژوه و دانشآموخته علوم سیاسی در دفتر انصاف نیوز صورت گرفت. نسخهی تصویری این مناظره در اینستاگرام انصاف موجود است. آنچه در ادامه میخوانید بخش اول نسخهی نوشتاری این مناظره است.
تاسیس فرهنگستان زبان ترکی، ملت جعلی میسازد
انصاف نیوز: بهانهی اصلی طرح این مناظره ایدهی فرهنگستان زبان ترکی است. آیا چنین ایدهای تقسیم بیسر و صدای زبانی ایران است یا خیر؟! من خواهش میکنم مهمانان ما برای مقدمه موضع خود را در این مورد توضیح بدهند.
رنجبر: با درود به بینندگان و شما دوستان عزیز. ببینید من یک یادداشتی نوشتم با این محتوا که فرهنگستان مانند سایر لغات ما معنای دقیق و خاص خود را دارد و ما نمیتوانیم هر معنایی که خواستیم به فرهنگستان بدهیم. فرهنگستان برای پاسداشت و ترویج زبان ملی و محصول تحولات مدرن اروپاست.
وظیفهی فرهنگستان این است که به زبان ملی بپردازد وقتی میگوییم فرهنگستان زبان ترکی درواقع داریم یک ملتسازی جعلی میکنیم و زبانی را که در جای خود محترم است را به جای یک زبان ملی مینشانیم. این خدشهی بزرگی به وحدت ملی است. موضع من دقیقا همین است.
«زبان ملی ایرانیان در 1000سال گذشته زبان فارسی بوده» مغلطه است
میری: باتشکر از وقتی که در اختیار من قرار دادید. ببینید مقدمهای که آقای دکتر فرمودند چند نکتهی کلیدی دارد. یکی مفهوم زبان ملی که در زمان رضاشاه این را از اروپا گرفته و در هزاران سال گذشته ما چنین تعریفی داشتهایم. اینجا خلطهای معرفتی صورت میگیرد.
زبان ملی را طبق ساختار و چارچوب نظری یوروسنتریکی(اروپامدارانه) تعریف کردند. در ایران مفهوم ملت قبل مشروطه یک معنا دارد و بعدش معنای دیگر. وقتی واژهی ملت را به کار میبریم به معنای آیین و مذهب و دین است که در این معنی مفهوم ملت ربطی به زبان ندارد. مثلا اگر سوال شود که زبان آیینی مردم ایران چیست می توانید بگویید زبان عربی، عبری یا پهلوی برای زرتشتیان، ارمنی برای ارمنیها و زبان آرامی برای آسوری است.
اما بعد از انقلاب مشروطه و تاسیس ملت_دولت در ایران زبان ملت ایران صرفا زبان فارسی نیست یعنی تمامی کسانی که در داخل ایران زندگی می کنند ملیت، فرهنگ، آداب و سنن و رسومشان جزیی از ملت ایران است پس در اینجا هم زبان، هم فرهنگ و هم دین و مذهب و سایر گرایشها قرار میگیرد. اینکه بگوییم زبان ملی ایرانیان در 1000سال گذشته زبان فارسی بوده یک مغلطه است. خود مفهوم ملیت به معنی ناسیونالیسم و ناسیونالیته نهایتا 200سال عمر دارد.
رنجبر: آقای میری میگویند درواقع ایران بخشی از اروپاست. به عینک اروپا داریم ایران را می بینیم. بزرگترین مغلطه ای است که میشود کرد درحالیکه ایشان حرفهای مرا مغلطه نام نهادند.
میری: شما گفتید من نگفتم!
رنجبر: شما گفتید ناسیونالیست و ملیت امر جدیدی است؛ بله در اروپا امر جدیدی است و متعلق به قرن 18ام و 19ام است. در قرن 20ام همین ملیت در قاموس اروپا دو فاجعه بسیار بزرگ درست کرد و به فاشیسم و نازیسم منجر شد.
(اینترنت قطع میشود و بحث اینترنت طبقاتی به میان میآید)
ما مسائل ایران را نمی توانیم ذیل مسائل اروپا تحلیل کنیم. اگر هم بخواهیم تحلیل مقایسهای کنیم باید سراغ کشورهایی برویم که سابقه تمدنیشان مثل سابقه تمدنی ماست.
سابقه تاریخی ملیت در ایران بسیار طولانیتر از تحولات اروپاست
ناسیونالیسم متعلق به اروپاست و هیچ ربطی هم به ما ندارد. ما جز دورهی کوتاهی در جنگ جهانی دوم که عده ای در ایران گرفتار ناسیونالیسم شدند هیچوقت چنین چیزی در ایران نداشتیم.
سابقه تاریخی ملیت بسیار طولانیتر از تحولات اروپاست. مثلا به خمسه نظامی مراجعه می کنید؛ نظامی شاعر مهمی است و در منطقه گنجه است یعنی منطقهای ترکزبان است. در تمام خمسه نظامی ما نشانهها و آیینها و همه چیز را ایرانی و فارسی می بینیم.
ما مطمئن نیستیم نظامی به چه زبانی صحبت می کرده اما تمام استعارهها، تلمیحات و زبانش همانی است که عینش در خراسان یعنی 2 یا 3000 کیلومتر آنطرفتر هم وجود دارد. در دیوان قطران تبریزی هم همین اتفاق می افتد. در آثار نظامی و هفت پیکر نیز به ایرانی بودن به عنوان یک مفهوم میرسیم.
نکتهی جالب توجه این است که با اینکه ایران در آن دوره از نظر سیاسی دچار فروپاشی شده بود و سیستم سیاسی یکپارچه نداشتیم اما همه این شاعران در هر جای ایران که بودند شاه منطقه خود را شاه ایران مینامیدند چرا که میل عمیق و ناخودآگاه به سوی ملیت و تشکیل ایرانی مشابه دوره ساسانی وجود داشته است.
ما از همان دوره ملت بودهایم اما ملت را به معنای دینیاش میفهمیدیم یعنی مثلا میگفتیم ملت ابراهیم یا ملت اسلام. این یک تحول معنایی است که بعدها مثلا ملت اسلام در مقابل nation اروپایی استفاده شده است.
اما زبان چه نسبتی با این ملیت دارد؟! شما نگاهی به دوران مادها بیندازید؛ هخامنشیان یا گاهان اوستا را نگاهی بیندازید. این گاهان سه هزار سال قدمت دارد. این زبان همان زبانی است که در طول تاریخ متحول شده است تا در اواخر دوره ساسانی دری شده است. فارسی دری را شما هزار سال است که میبینید ادامه دارد. شما همین الآن اگر دیوان رودکی یا شاهنامه فردوسی را بیاورید همه ما تقریبا متنشان را میفهمیم.
کسی زبان فارسی را وارد ایران نکرده و به ایرانیان تحمیل نشده است
به علاوه این زبان را کسی وارد ایران نکرده است. در فرانسه و آلمان تحمیل کردند ولی زبان دری و فارسیای که الان من دارم صحبت می کنم به طبیعیترین شکل ممکن در طول تاریخ شکل گرفته است و زبان همهی ایرانیانی بوده که در ایرانشهر میزيستهاند.
ایرانشهر یعنی کشور ایران، مفهوم خاصی ندارد. در گستره ایرانشهر از خراسان تا جنوب ایرانشهر تا آذربایجان این زبان را به صورت طبیعی پذیرفتند و استفاده کردند. زبانهای دیگر ذیل این زبان جز هويت ايرانی تعريف شدهاند.
انصاف نيوز: برداشتی كه من بسيار شنيدهام اين است كه زبان فارسی زبان قوم فارس، كه من نمیدانم چگونه قومی است، به ساير قومها تحميل شده است. چنين تحليلی درست است و اصلا وجود دارد؟
میری: ببينيد ما اگر صورت بندی مسئله را درست نداشته باشیم محل مناقشه مشخص نمیشود. اینکه از زمان مادها تا امروز ما این زبان را داشتهايم خب اين سفسطه است. اصلا ما تعریف خطی از تاریخ نداریم. تاريخ دائم در تلاطم است این تفسیر ما از تحولات تاریخی است. اینها مقدمات فهم از فلسفهی تاریخ است. ايشان بحثی میکنند مانند كتابهای تاریخ که ما از مادها به اینجا رسیدهایم این چه حرفی است آخر آقای رنجبر؟!
سه زبان مهم خصوصا در شرق جهان اسلام داشتهایم عربی، فارسی و ترکی
اینکه زبان فارسی در این پهنه بوده و نه تنها در اینجا بلکه در هندوستان و بالکان و اوراسیا هم بوده است شکی در این نیست. به خاطر اینکه زبان فارسی یکی از زبانهای مهم در عرصه فرهنگ بوده است.
سه زبان مهم خصوصا در شرق جهان اسلام داشتهایم عربی، فارسی و ترکی؛ برای همه اینها هم تاریخ نگاری است اینکه ما بگوییم زبان فارسی زبان ملیت ایران بوده قبل از اینکه اصلا خودآگاهی ملی تشکیل شود که نمیتواند درست باشد.
مفهوم ملت و اراده ملی
اصلا مفهوم ملت در فلسفه سیاسی یعنی چه؟! ملت یعنی سوژه شدن انسان قبل از دوران معاصر.
ببینید وقتی یک واژهای را در جای نادرست استفاده میکنیم تبعات نادرست هم خواهد داشت. یعنی چی که مفهوم ملت را قبلا اروپاییها نداشتهاند و ما از 3000سال قبل داشتهایم. قبلا همه رعیت بودند و تنها یک نفر خودآگاه بوده آن هم شاه یا امپراطور بوده. بعد از عصر روشنگری همانطور که کانت در آن مقاله کوتاه میگوید که از قیمومیت هر آنچه که غیر از عقل بیرون بیایید به سوژه بدل میشوی یعنی انسان یا جامعه خوداگاه میشوید و انسانی میشوید که اراده معطوف به تحول دارد.
دقیقا به همین دلیل است که کارل مارکس میگوید تا به امروز تفسیر تاریخ داشتهایم و از امروز باید تاریخ را تغییر دهیم.
مفهوم اراده ملی شکل میگیرد. در عصر روشنگری فیلسوفان فرانسوی بحث از اراده ملی را مطرح میکنند. با ارادهی ملی است که ملت و ملیت شکل میگیرد وگرنه که همهی ما رعیت هستیم. رعیت چه میکند؟! بله، رعیت شورش میکند؛ شاهی را به زمین میزند ولی میگوید پسر عادلش را به جایش بگذاریم. این رعیت هیچ وقت تصور این را ندارد که خودش بتواند ادارهی امور را دست بگیرد. ملت به این معناست.
زبان فارسی نه زبان مادری ایرانیان بلکه یکی از زبانهای ملی آنان است
«زبان فارسی، زبان 3000سالهی ملت ایران بوده» و این قبیل حرفها چیزهای ساختگیای هستند که آقای سیدجواد طباطبایی ساخته بود و به خورد دولتمردان ما و برخی نیروهای سیاسی داد.
اگر بخواهیم چنین قضاوتهایی داشت باشیم حقیقت این است که زبان ملت ایران در طول تاریخ نوسان داشته و زبان عربی، فارسی و ترکی از جمله زبانهای مهم این پهنه بودهاند.
اما اینکه ما امروز در چه وضعیتی قرار داریم و چه زبانی زبان ماست نیازمند کاوش در مفهوم زبان است. وقتی میگوییم زبان داریم در مورد چه چیزی حرف می زنیم؟! زبان مادری منظور است؟! زبان ملی؟! زبان رسمی؟! زبان مشترک ایرانیان؟! به نظر من زبان مادری تمام ایرانیان زبان فارسی نیست اما زبان ملی بسیاری از ایرانیان زبان فارسی در کنار زبانهای دیگر است. زبان رسمی ایران مطابق همین قانون اساسی زبان فارسی است و نیز زبان میانجی ایرانیان و حتی بیرون از مرزهای ایران زبان فارسی است.
این عین واقعیت است اما اشکال آنجایی پدید آمده است که کسانی مانند محمود افشار، جواد شیخ الاسلامی، عباس اقبال آشتیانی، مهندس ناصح ناطق و مرحوم محمدرضا باطنی در سال 56 میگویند برای اینکه به وحدت ملی برسیم باید زبانهای غیر فارسی را امحا کنیم.
ترک فارسیگوی غلط مصطلح است
انصاف نیوز: آثار ادبی تولید شده به زبان فارسی و در ادبیات فارسی در قیاس با زبانهای محلی چه وزنی دارند؟
رنجبر: یک اشتباه بسیار بزرگ روش شناختی در مباحث آقای میری این است که اولا ما باید همه چیز را با مقیاس غربی بسنجیم و ما هیچ چیز ایرانی را نمیتوانیم بفهمیم مگر اینکه از ابزار غربی استفاده کنیم. با این روش مشکلاتی پیش میآید.
یک غلط مصطلحی وجود دارد که میگویند ترک پارسیگوی مثلا به استاد شهریار این عنوان را میدهند یعنی شهریار وقتی در تبریز شعر فارسی میگوید یک زبان ادبی دارد و یک زبانی که در خانه با آن صحبت میکند. تفاوتی ایجاد می شود که میگویند ترک فارسیگوی.
اما تصور میشود سعدی وقتی در شیراز شعر میگفته به همان زبان هم صحبت میکرده است. این یک اشتباه بسیار بزرگ است. زبانی که فردوسی و سعدی و حافظ و هزار سال بعد قطران و … صحبت میکردهاند زبانها و لهجههای محلی مختلفی بودهاند که اتفاقا گنجینه فرهنگی ما هستند.
اما همه اینها در طول هزار سال در یک گسترده بسیار بزرگ وقتی دست به قلم بردند زبان فارسی را انتخاب کردند. اکثر آثار فرهنگی ما به زبان فارسی تولید شدهاند ولی تعدادش کمتر است. ما در سایر زبانهای این گستره شاهنامه یا دیوان حافظ نداریم چرا که اینها برآمده از فرهنگ ایرانشهری هستند.
بعضی از دوستان ما از سوی دیگری افراط میکنند و میگویند شاهنامه فردوسی زبان فارسی و ملیت ایرانی را نجات داده است. این حرفها حرفهای غلطی است. فردوسی وقتی دست به قلم برده آن زبان ملی را به کار برده یعنی همان زبانی که یک تفاوت کوچکی با پهلوی.
شاهنامه برآیند فرهنگ ایران در آن مقطع تاریخی است و شهریار هم دیوان اشعارش را براساس برآیند همان فرهنگ ساخته است. تولیدات ایرانیان به زبان عربی هم تنها در زمان محدود قرن چهارم و پنجم بود و کم کم دیگر نوشته نشد.
ترکانی که ایرانی و مسلمان شدند: سبکتکین پسر را محمود غزنوی نام نهاد
نکته کلیتری من عرض کنم ببینید به اسامی ترکهایی که به ایران آمدند اگر دقت کنید سبکتکین، آلپتکین و مشابه این اسامی داشتهاند بعد که وارد ایران شدند میشود محمود غزنوی یعنی هم ایرانی میشود و هم مسلمان میشود.
اینها پشتوانه فرهنگی نداشتند و به زبان و فرهنگ ایرانی میگرایند. پسر سبکتکین میشود محمود غزنوی و وصیتنامهاش به پسرش هم به زبان فارسی است. در تاریخ بیهقی میخوانیم که در داستانی شخصی پیش سلطان محمود میآید و به ترکی با او صحبت میکند یعنی زبان معمول زبان فارسی است.
ترکها که وارد ایران میشوند زبان فارسی و دین اسلام را میپذیرند و عنصر ترکی با عنصر ایرانی آمیخته میشود در مقابل عنصر عربی. هلاکو خان و خواجه نصیرالدین طوسی با هم می روند خلافت را نمدمالی میکنند.
عنصر ترکی و ایرانی چنان در هم آمیخته میشوند که هیچکس نمی تواند اینها را از هم جدا کند. آن موقع هم نه فروغی و نه رضاشاه و نه ملیت در اروپا بوده است. اینجاست که ملیت ایران شکل میگیرد. درخشانترین دورهی شاهنامهنگاری ما دورهی ایلخانیان است یعنی همان مغولهایی که با آن توحش بی نظیرشان از خراسان کشتند آمدند تبریز و در تبریز شاهنامهنگاری راه انداختند.
ما یک آمیختگی بسیار عمیق داریم بین ترکانی که وارد ایران میشوند و ایرانیها. شکل تغییر اسامیشان را نگاهی بیندازید میبینید که چطور اسلامی و ایرانی میشوند.
مشکل ایدئولوژی زبانی است
ببینید جناب آقای دکتر میری یک مغلطهای هم از طرف آن تفکر نه از طرف شما وجود دارد. ما چیزی داریم به عنوان ترک و ترکزبان چون نژاد را که قبول نداریم. اما از نظر زبان ما میگوییم ترک زبان و یک چیزی داریم به اسم ایدئولوژی زبانی که مشکل ما نیز با همین است. آنچه به عنوان پانترکیسم مطرح است یک تهدید امنیتی است.
همین ایدئولوژی است که میخواهد از محمود غزونی تا ایلخانی و قاجار و حتی پهلوی را جدا کند و آن علقه و اتحادی که ایجاد شده و پذیرش فرهنگ ایرانی توسط ترکهاست را میخواهد از بین ببرد.
من وقتی میگویم با فرهنگستان زبان ترکی مخالفم نه اینکه با این زبان مخالف باشم من با این زبان میخوانم و مینویسم. آنجایی مشکل ایجاد میشود که تبدیل به ایدئولوژی میشود؛ تبدیل به پانترکیسم میشود. اینجا وحدت ملی ما و مسائل ژئوپولتیک و امنیتی ما را زیر سوال میبرد.
نیازی به فرهنگستان زبان ترکی نداریم، فهممان را ایرانی بودن متکثر سازیم
انصاف نیوز: میل به تولید متون به زبانهای غیرفارسی این سالها رو به افزایش است؛ درست است؟
میری: آقای دکتر نکاتی گفتند که شاید نیاز باشد راجع به آنها تردید کنیم. بحث به نظر من سر این نیست که در ایران زبان فارسی اهمیت و جایگاهش کجاست؛ کل نهادهای ما، آموزش ما و شاخصهای کشور ما دارد به زبان فارسی تولید میشود. جایگاه زبان فارسی مشخص است که توزیع قدرت و مکنت میکند.
آنچه که نیازمند دقت کردن است حالا باتوجه به اینکه بحث شما فرهنگستان زبان ترکی است به نظر من نیازی به تاسیس فرهنگستان زبان ترکی یا زبانهای دیگر نیست چرا که آنچه ما نیاز داریم این است که فهممان از ایرانیت را متکثر کنیم.
ما در دوران معاصر نهادی تاسیس کردهایم به نام فرهنگستان زبان و در اینجا ایرانیت را صرفا مساوی با زبان فارسی قرار دادهایم، خیر، میتوانیم فرهنگستان زبانهای ایرانی داشته باشیم. زبانهای ایرانی هم زبان فارسی، هم زبان عربی، هم زبان ترکی، هم زبان کردی، هم زبان ارمنی و… است.
جالب است که ما 120 سال است در همین آموزش و پرورش خودمان در ایران موفق ترین مدل را داشتهایم. تدریس زبان ارمنی وجود داشته است. 110 سال است که آموزش و پرورش ما به زبان ارمنی تدریس میکند. جالب است که هموطنان ما در مدارس ارمنی 4شاخص زبانی را در دو زبان فارسی و ارمنی به خوبی یاد میگیرند و مهارت پیدا میکنند.
شما بر ایرانی بودن قید میگذارید
شما همین مدل را بردار و بیاور در زبانهای دیگری که در ایران هست. وقتی شما ایرانیت را مساوی زبان فارسی قرار میدهی یا حتی فقط مساوی اسلام قرار میدهی قید بر ایرانیت میزنید. در حوزه های دیگر هم قید میزنیم مثلا ایرانیت فقط مساوی زبان فارسی، دین اسلام و مذهب شیعه و مثلا حزب من است خب دیگر هیچ جایی برای تکثر نمیماند.
انصاف نیوز: ببینید هنوز آموزش به زبانهای محلی محقق نشده است اما همین الآن یک مسئله این است که بخشهایی از کسانی که آذری زبان هستند اساسا فارسی کلا نمیدانند.
کسی را ندیدم که فارسی بلد نباشد چون زبان فارسی حضور سراسری و تمامیتی دارد کجا چنین چیزی داریم؟! والله من ندیدهام. من اردبیل بودهام؛ تبریز بودهام و حتی روستای مینق که در 70کیلومتری تبریز است بودهام ولی کسی را ندیدهام که فارسی بلد نباشد. ممکن است با لهجه حرف بزند ولی فارسی میداند. شما تمام کانالهای رسمیات به زبان فارسی است چنین چیزی که شما میگویید اصلا ممکن نیست.
اگر کسی هم فارسی نداند به خاطر این است که محرومیت داشته است و باید سراغ این مسائل رفت برای حل اینگونه مشکلات.
تدریس زبان بحث علمی است نه سیاسی
انصاف نیوز: حتی همین مسئله، یعنی اگر جا بیفتد و مقاومتی در کار باشد که بچه قبل از مدرسه رفتن اصلا فارسی یاد نگیرد آنوقت بدیهی است که در مدرسه هم قاعدتا با مشکل مواجه میشود.
میری: ببینید من بسیاری از ارامنه را دیدم در تهران، با بچه هایشان رفتم صحبت کردم و دیدم که فارسی بلد نیست چرا؟! وقتی میپرسم میگویند خب ما با او به ارمنی صحبت میکنیم. اینها 7سالگی به مدرسه میروند و فارسی یاد میگیرند. مگر ما فارسی را چطور یاد گرفتیم؟! تدریس زبان ها به کسانی که فقط یک زبان بلدند سخت تر است نسبت به کسانی که دو تا سه زبان میدانند.
به نظر من بحث تدریس زبان خیلی علمی و تخصصی است با نگاه سیاسی و امنیتی نمیشود نگاهش کرد. در تمام دنیا میبنیید که وقتی میخواهند زبان دیگری را تدریس کنند تمهیداتی را انجام میدهند که همین کارها را در ایران هم انجام دادهایم. در این 120 سال تاسیس مدرسه به مثابه موسسه مدرن بود مگر چه کردهایم؟!
به نظر من آنچه باعث شده این نوع اشکالات و برداشتهای به قول آقای دکتر پانترکیسم و پانعربیسیم و غیره و حتی از این سو پانفارسیسم یعنی بگوییم زبان تمام ایرانیان زبان فارسی است و اگر غیر از این باشد امنیت ملی ما به خطر می افتد.
زبان گهواره
انصاف نیوز: به هر حال زبان فارسی که زبان ایرانیها هست.
میری: ما که گفتیم زبان ملی، رسمی و مشترک است. بحث اینجاست که استادی به نام گارنیک آساطوریان که خودش هم ایرانیالاصل است میآید و میگوید زبان مادری تمام ایرانیان فارسی است. میگوییم پس سایر زبانها چه میشود؟ جواب میدهند که آن زبان گهواره است. همین را بولد میکنند و بعد سیاستهای آموزشی ما همینها میشوند. بعد به خودش بگویی خب زبان ارمنی هم زبان گهواره است میگوید نه دیگر، اینطور نیست!
اینکه ما بخواهیم بگوییم زبان مادری تمام ایرانیان فارسی است خب از نظر آنتروپولوژیک اینطور نیست. شما از همینجا به یاخچیآباد بروید ببینید آیا زبان مادری همهی ایرانیان فارسی است؟! خب اینکه دیگر بیّن(روشن) است.
فرهنگستان زبان برای همهی زبانها و فرهنگهای ایران فعالیت کند
صحبت اینجاست که فرهنگستان زبان ترکی یا زبان کردی باید ایجاد کنیم؟! من میگویم چرا راه را کج برویم؟! شما همین فرهنگستان زبان فارسیای که اینجا دارید را بیا بگو فرهنگ ایرانی بسیار وسیعتر است و به جای اینکه فرهنسگتان زبان فقط تخصيص به زبان فارسی پیدا کند زبانها و به تبع آن فرهنگهای دیگری هم در ایران هستند.
شما یک بلوچ یا کرد را ایرانی نمیدانید؟! حتما باید فارسی صحبت کند یا فرهنگش مثل بچهی شمرونی تهران باشد؟! خیر، فرهنگ ایران متنوع و زبانها و ادیان و مذاهبش متکثر است.
همهی اینها طبق قاعده شهروندی همهی اینها ایرانی هستند و ملیتشان هم ایرانیست. این یعنی تمام شاخصههای فرهنگی و اتنیکی آنها جز ملیت ایرانی حساب میشود.
فهم ما از ایران نیازمند دقت بیشتری است. آقای رنجبر به نکتهای اشاره کرد و گفت وقتی ترکها وارد ایران شدند کمی عقبتر که بروید تئوریای هست که میگوید قومی به نام آریایی وارد ایران شدند. پس همه مهاجر بودهاند. حالا این اقوامی که در ایران هستند کدامشان ایرانیترند؟!
میگفتند ایرانی خالص کسی است که زبانش پهلوی و دینش هم زرتشتی است؛ یعنی ما ایرانی ناخالصیم؟!
اگر با نگاه عباس اقبال ببینید ایرانیت را طبقهبندی میکند و میگوید زبانهای ترکی، کردی و عربی از لحاظ امنیتی باید طبقهبندی شوند چون خلوص ایرانیت اینها پایینتر از سایرین است. با با این نگاه دچار مشکل میشویم. شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام به آن اشاره میکند و میگوید با آن نگاه ناسیونالیسم باستانگرا در دههی سی و چهل که این کتاب نوشته شده از بیست و هفت میلیون جمعیت ایرانیها بیست میلیون ایرانی محسوب نمیشوند.
اما اگر با نگاه متکثر و واقعبینانه نگاه کنیم ایران همین است که ما هستیم. ما قرار نیست برویم یک ایران خالصی در زمان ساسانیان یا در زمان مادها پیدا کنیم. این همان کاری است که محمود افشار و امثالهم میکردند. اینها میگفتند ایرانی خالص کسی است که زبانش پهلوی است و دینش هم زرتشتی است. حتی در افکار عمومی هم وقتی یک زرتشتی میبینیم مردم میگویند این ایرانی خالص است! یعنی چه؟! یعنی ما ایرانی ناخالص هستیم. 1400 سال است ما این شکلی هستیم.
بخش دوم نسخهی نوشتاری مناظرهی فرهنگستان زبان ترکی را در لینک زیر بخوانید:
انتهای پیام
سلامایراندرتحولاتقفقازبهجای
نگاههوشمندانهوواقعیاتتاریخی
باتزپانفارسیوآریامهریموضع
گیریکرددرنتیجهبهایرانیتدرقفقاز
ضربهواردشداماامثالآقایدرخشیلر
درسنگرفتندامروزامثالآقایسیدجواد
میریکهمطالباتبحقرامطرحمیکنند
بهایرانیتعلاقهدارندامااگرتوجهنشود
دردهههایآیندهدیگرروشنفکرانمشابه
ازدولتمطالبهنخواهندکردوناامید
میشوندخوبایناصل۱۵قانوناساسی
اجراشودوادبیاتمحلیدریککتاب
درسطوحتحصیلیتدریسشوداین
مباحثروشنفکرانوعلاقمندانمحلیرا
اکثرااقناعمیکندآقاهوشمندانهبهمسایل
نگاهکنید
ترکی زبان ایران و بخصوص آذربایجان های ایران نیست . زبان قبلی آذربایجان های ایران در حدود ۱۲۰ یا ۱۵۰ سال پیش زبانی زیبا نزدیک به تاتی و تالشی بوده است که به جبر ترکی را جایگزین کرده اند. ترکی زبانی بیگانه در ایران است.
جناب انصاف نیوز واقعا چه سودی می برید که آنقدر به این بحث های بی پایان دامن می زنید ؟!؟!؟!
اصلاح طلب یعنی تحزیه طلب
زبان مادری همه ما فارسی نیست ، ولی زبان ملی همه ما فارسی است . فارسی زبان میانجی و ابزار گفتگو و مفاهمه یک ملت تاریخی است که از اقوام مختلف تشکیل شده است . تضعیف زبان فارسی ، مقدمه واگرایی اقوام و تجزیه و نابودی ایران است ( خواهشا همه نظرات را منتشر کن اگر انصاف داری ).
کسانی که از تجربه صد سال گذشته مرتبط با تحمیل یک زبان ایرانی به همه مردم ایران و قتل عام زبانهای دیگر ایرانی، درس نگرفته باشند ، این عده اگر کنترل کار دستشان باشد آینده نامطلوبی در انتظار ماست
این آقای جواد میری اگه همین حرفها رو در مورد زبان رسمی و ملیت میزند رو در کشوری چون ترکیه میزد اگه شانس میاورد اعدامش نمیکردند بهش حبس ابد میدادند
دیگر بس کنید خودتان دارید زبان مادری ترکی را سرکوب می کنید و تهمت به ترک ها می زنید
چرا میخواهید تنش ایجاد کنید
زبان مادری هر قومی قابل احترام است فرهنگ را به انسداد نکشید اجازه بدهید دیگران نیز نفس بکشند ……