خطر اتباع غیرقانونی برای ایران
محسن صالحیخواه، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
این روزها حداقل در فضای مجازی به خصوص توئیتر، بحث اتباع خارجی به خصوص اهالی افغانستان داغ است؛ عدهای هشتگ اخراج افغانی مطالبه ملی را داغ میکنند و عدهای معتقدند که اصلا این بحث، حد وسط ندارد و نیازی به بازنگری در موضوع اتباع نیست.
به عنوان شهروندی که برخی نزدیکانش چمدانشان را بستند و به کشورهای دیگر مهاجرت کردند، به هیچ وجه با پدیده مهاجرت سر عناد و مخالفت ندارم. و همچنین وقتی یک دیاسپورای چند میلیون نفری از هموطنانم در سراسر جهان پراکنده شدهاند، باید به خودم یادآوری کنم که مساله مهاجران با گوشت و پوست من به عنوان یک ایرانی درآمیخته است. چون میدانم آدمها برای آیندهای روشنتر یا زندگی در آرامش دست به مهاجرت میزنند. رفتن از سرزمین مادری، همیشه آخرین انتخاب است. بنابراین، نویسنده این چند خط ضد مهاجر نیست؛ آن چه من میگویم، یادآوری خطرات «اتباع غیرقانونی» است و نه «مهاجران افغان».
اول؛ این که به طور دقیق نمیدانیم چند میلیون نفر اتباع غیرمجاز در ایران زندگی میکنند، اولین و بزرگترین خطر است. احمد وحیدی وزیر کشور در آخرین اظهارنظرش، عدد کل افغانهای مقیم ایران را حدود ۵ میلیون نفر اعلام کرد. در حالی که معاون امنیتی و انتظامی او یعنی مجید میراحمدی، در تیرماه سال ۰۱ این تعداد تا ۴.۵ میلیون نفر برآورد کرد که شامل اتباع مجاز و غیرمجاز میشود. اینها رسمیترین آمارها هستند. در دل جامعه اما اعدادی مثل ۹ و ۱۰ میلیون نفر نیز شنیده میشود که اگر صحیح باشند، مثل آمارهای رسمی بخش اصلی آن را اتباع غیرمجاز تشکیل میدهند.
این که در سالهای ۰۱ و ۰۲ مقامات وزارت کشور بگویند ما مشغول ارزیابی هستیم، نشان از عملکرد ضعیف طی سالهای گذشته است. ایران حداقل از سال ۵۸ که اشغال افغانستان توسط شوروی اتفاق افتاد تا کنون، با مساله اتباع دست به گریبان است. موج ورود اتباع غیرمجاز از کشورهای دیگر به خصوص افغانستان هیچ وقت قطع نشده، بلکه روندهای صعودی و نزولی داشته.
دوم؛ اتباع غیرمجاز، مثل شبح میمانند. در حالی که محل زندگی، خط تلفن و حساب بانکی دارند، هیچ کدام به اسم خودشان نیست و جایی ثبت نشده است. معلوم نیست از چه راهی کسب درآمد میکنند. چه کسانی آنها را برای پرداخت حقوق کمتر، به کار میگیرند. اگر جرمی مرتکب شوند، چطور باید آن را پیگیری کرد. این شبح، هزار اما و اگر دارد و تا زمانی که ساماندهی نشود، از بین نمیرود.
سوم؛ اتباع غیرمجاز به خاطر همین ویژگی نامرئی بودن در سامانههای گوناگون، یک خطر ضد امنیتی بزرگ محسوب میشوند. بخشی از تهدید این اتباع به مساله ضدجاسوسی و بخشی دیگر به موضوع امنیت و تروریسم بر میگردد. اتباع غیرمجاز، امکانهای خوبی برای برخی سرویسهای اطلاعاتی حریف به خصوص ISI پاکستان هستند. در خصوص مبحث ضدجاسوسی، آنها به خاطر اینکه به مشاغل مختلفی مثل کارگری، سرایداری و … مشغول میشوند، میتوانند به بسیاری از محلها تردد داشته باشند. در مواقعی نیز نقش هادی و سرپل سرویسها را بازی میکنند. آنها انگیزه فراوانی دارند. تبعه غیرقانونی که از کشوری مثل افغانستان گریخته و به ایران آمده و قصد دارد به اروپا برود، به چه چیزی نیاز دارد؟ پول و ویزا. تبعه غیرمجازی که مثل شبح در یک جامعه زندگی میکند، امکان بسیار مناسبی است.
خبر حضور مستخدم اهل افغانستان در خانه علی اکبر صالحی در زمان ریاست سازمان انرژی اتمی را خاطرتان هست؟ همان کارگری که گفته شد باغبان خانه آقای صالحی بوده و به جرم جاسوسی دستگیر شده. اما بعد گفته شد که او صرفاً دست به دزدی زده و به کارش خاتمه داده شده است. شنیده شده که در کِیس ترور دکتر محسن فخریزاده هم کارگران افغان ویلای او در آبسرد دماوند بازداشت شدند. نمیدانیم این دو مورد از اتباع مجاز بودند یا غیرمجاز. اما هر چه هست، حضور این اتباع در خانههای چنین افرادی – که میشود گفت تنها نمونهها نیستند – خسارتبار است.
در زمینه اقدامات تروریستی، با توجه به سابقه القاعده، طالبان و داعش در افغانستان، این خطر را باید جدی گرفت. نه فقط اتباع افغانستان، که به طور کلی اتباع غیرمجاز با تفکرات بنیادگرایانه خطر تروریستی بزرگی هستند. دو عملیات تروریستی شاهچراغ در سالهای ۰۱ و ۰۲ را به یاد بیاورید که اتباع خارجی در آنها نقش کلیدی داشتند. حالا که موج عظیمی از مهاجران غیرقانونی وارد ایران شده و متوقف نیز نمیشود، امکان ندارد که تروریستهای بنیادگرا و افرادی با افکار طالبانی نیز در میان آنها باشند؟
چهارم؛ خودمان را نباید گول بزنیم. شاید این موج مهاجرت غیرقانونی به خاطر همین عدم نظارتها باشد، نه این که ایران در حال حاضر کشور مناسبی برای زندگی است. اما این حقیقتی است که نمیشود از آن فرار کرد. ما سالهاست با موج مهاجرانی که از سر اجبار ترک وطن کردهاند، مواجه هستیم. پس چه بهتر که از تجربه کشورهای دیگر مثل ترکیه یا اتحادیه اروپا که سالهاست با این مساله دست به گریباناند، استفاده کنیم. هیچ وقت نمیتوانیم میزان ورود اتباع غیرمجاز را به صفر برسانیم. اما وظیفه حکومت این است که تا حد ممکن، این موج را کنترل کند و به ساماندهی اتباع بپردازد.
اصل مهاجرت باید ضابطهمند باشد؛ مثل کشورهای مهاجرپذیر دیگر. اتباع خارجی برای کار، تحصیل یا سرمایهگذاری به ایران بیایند. این مهاجرت نه تنها بد نیست، بلکه موجب ایجاد ارزش افزوده برای کشور نیز میشود. اما اتباع غیرمجاز باید سازوکار حضورشان مشخص باشد. برای چه آمدهاند؟ پناهنده هستند؟ محل اسکانشان کجاست؟ نقش سازمان ملل در ساماندهیشان چیست؟ قصد دارند به کدام کشورها بروند؟ در کدام شهرها حق اقامت دارند و حضورشان در کدام شهرها ممنوع است؟
تجربه ترکیه در این زمینه جالب توجه است. آنهایی که اعلام پناهندگی میکنند، در یک سری شهرهای خاص حق اسکان دارند. پناهندهها نمیتوانند به آنکارا یا استانبول بروند. نه اینکه در این شهرها پناهندهای وجود ندارد. هر قانونی شکسته میشود. اما طبق قوانین مشخص است که کدام شهرها برای اسکان پناهندهها تخصیص داده شده تا روند رسیدگی به پروندهها، به پایان برسد. خواه پاسخ مثبت باشد و یا منفی. آیا نمیخواهند به کشورهای دیگر بروند و قصدشان ماندن در ایران است و پناهنده ما هستند؟ این مورد نیز باید در دستور کار ساماندهی قرار بگیرد.
آخر؛ چطور میخواهیم ۵ میلیون تبعه خارجی که بخش عظیم آن به صورت غیرقانونی در ایران حضور دارند را به قول آقای وحیدی، اخراج کنیم؟! میدانید این چه عملیات بزرگی است؟ چقدر هزینه دارد؟ با آن وضعیت مرز ما با افغانستان و پاکستان، باز همانها به ایران بر نمیگردند؟
راه حل این مساله، وضع قوانین، جدی گرفتن آن، ساماندهی اتباع و تفکیک آنها بر اساس علت حضورشان در ایران است، نه اخراج آنها و باز گرداندنشان به زیر تیغ طالبان. آنها انسان هستند و حق زندگی دارند. من تجربه چند سال کار کردن با اتباع افغان را دارم. انسانهایی بسیار زحمتکش هستند. اما ساماندهیشان، هم به نفع خودشان است و هم به نفع مردم ما.
انتهای پیام
به به پس از اتباع افغان زخم خوردید بازهم از انها حمایت می کنید و این کارشناس دو پهلو حرف می زند یک کلام ختم کلام اگر دست به اخراج نزنید مردم خودشان دست به کار می شوند این خط و این نشان
متاسفانه و باز هم متاسفانه ژست های روشنفکر مآبانه و ملاحظه کارانه و تعارفات بیجا و سخنان دوپهلو و مبهم.این نویسنده و امثال ایشان از چه میترسن؟از اینکه ازطرف عده ای مغرض و مریض احوان به نژادپرستی متهم شوند؟ویا از ترس اینکه از طرف مسوولین مسوولیت ناپذیر و بی تدبیر ومتوهم و عافیت طلب متهم به تفرقه افکنی بین دوملت ایران و افغانستان و عامل صهیونیستها بودن شوند؟
ینی هیچ کشوری در جهان پیدا نمی کنین که میلیون ها مهاجر غیرقانونی که معلوم نیست قبلا چکار میکردن و چه جنایتهایی کردن وارد کشور بشن و آزادانه در جامعه باشن کار کنن خرید کنن سفر برن. واقعا جای تاسف داره که هیچ مسئولی در نظام فکر امنیت و آینده کشور نیست
من خوزستانیم خداروشکر سمت ما زیاد نیومدن
اما واقعا یه سرچ توی گوگل زدم از خوندن پروندهای جنایاتشون وحشت کردم. خدا صبر بده به مردم کرمان و اصفهان و شیراز و مشهد و تهران و کرج مراقب خودتون باشین توی اینروزا. با ارزوی سلامتی برای هموطنام که همیشه بفکر همه بودن اما هیچوقت کسی بفکرشون نبود این ضعف ما ایرانیا توی تاریخمونم هست و دلیل اکثر مشکلاتمون بود
چند وقت پیش با خانواده برای دیدن اقوام به شهر فیروزکوه د استان تهران رفتیم. آنقدر افغانی در سطح شهر بودن که فکر کردم وارد افغانستان شدم باور کنید احساس غربت کردم
یه تعداد مثلا کارشناس جمع میکنند که همه به اصطلاح خارج نشین و مقیم لندن و لس آنجلس هستن و از اونجا دارن به ایرانیای داخل میگن افغان ها تهدید به حساب نمیان و اگر اعتراض کنیم میگن نژاد پرست نباشید. شما ها فقط بلدید حرف های بی اساس به ظاهر روشنفکرانه بزنید. خب اگر این ها جرم و جنایتی مرتکب بشن که مشکلاتش دامن خانواده شمارو نمیگیره.، طرف میاد و میره و راحت ایرانی های داخل رو تهدید میکنه. شما کجا هستید که ببینید چه جنایاتی انجام میدن؟ راحت میان از خونه ها دزدی میکنن و آدم میکشن و بچه هاشون راحت با چاقو دانش آموزا رو زخمی میکنن. شما کجایید که طرف این ها در میاید؟ افسوس که بعضی ها فقط ادای انسان رو در میارن و بویی از انسانیت نبردن.