شاهقاسمی: مانند یک درمانگر به نقطه درد حمله میکنم پس زبانم تلخ است | آرمی: آرمیها تحقیر شدهاند پس خشمگین هستند
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: بخش پایانی گزارش رویارویی احسان شاهقاسمی، استاد علوم ارتباطات دانشگاه تهران (هیتر) و چند آرمی (طرفدار) گروه موسیقی کرهای BTS، در ادامهی موارد مطرح شده در بخش نخست، به نقطهنظرات دو طرف این بحث و جمعبندی آنها پرداخته است.
تصمیم تحریریهی انصاف نیوز بر این بود که درست مانند بحثهای فضای مجازی گفتوگوی میان احسان شاهقاسمی در جایگاه یک هیتر و طرفداران بیتیاس در جایگاه آرمی، بیواسطه و بدون دخالت خبرنگار صورت بگیرد. خبرنگار تنها در بخش پایانی برای جمعبندی و پایان بحث ورود کرد.
طبیعیست که توجه مخاطب برای هر خوانندهای منجر به درآمد شود
مهتاب به تک تک حرفهای شاهقاسمی نقد داشت. او میگفت تعبیر شاهقاسمی ازینکه آنها مسافتی آمدهاند و متحمل رنج این بحث برای متقاعد کردن شاهقاسمی شدهاند، درست نیست و برداشت صحیح این است که آنها میخواستهاند صدای آرمیها را در جلسهای که هیچکدام ربطی به دولت و متعلقاتش ندارد به گوش بقیه برسانند.
دومین نکتهای که مهتاب گفت این بود که برای نسل او تنها همین گروههای کرهای وجود دارند که میتوانند سرگرمکننده باشند هرچند که شاهقاسمی میگوید گوشی و همینها آنها را از خانوادههایشان جدا کرده است.
او میگفت تشنهی موسیقیایست که بتواند روحش را بنوازد و اگر بحث درآمدزایی از توجه مخاطبین باشد برای هر خوانندهای طرفدارانش چنین کارکردی دارند و با این استدلال نباید به هیچ خوانندهای گوش دهند. از طرفی با توجه به آ؛ن آیدل یا ستاره آنچه به مزاج او خوش میآید را دریافت میکند.
شاهقاسمی میگويد با استدلال زينب موافق است و تنها زمانی مشكل به وجود میآید که آرمیها همین استدلال منطقی را قبول نمیکنند و اصرار دارند توجه آنها صرف کار خیر میشود. او با اشاره به آگرین میگفت چون او به 13 سالگی نرسیده قابل بحث کردن نیست همانطور که بسیاری از طرفداران بی تی اس با بحث چیزی را قبول نمیکنند.
آگرین، ده ساله: بی تی اس در هر شرایطی از آرمیهایش حمایت کرده
بی تی اس از ایران هم حمایت کرده
و بعد نظر آگرین را پرسید. او هم چنین پاسخ داد: نظر من اینه که کسی نباید به اینکه بی تی اس چه طرز آهنگ خونیای داره توهین کنه چون هرکس سلیقهای در آهنگ دارد. از نظر من همان پولی که میدهیم بهترش رو دریافت میکنیم یعنی گوش دادن آهنگی که دلمان میخواهد. bts در هر شرایطی از آرمیهایش حمایت کرده.
شاهقاسمی: چه حمایتی؟
آگرین: الآن..اومم…باید در هر شرایطی اعتماد خودمو…اعتماد به نفس داشته باشم. اینو واقعا تو آهنگاش گفته. از ایران هم حمایت کرده.
شاهقاسمی میگفت نوجوانان ما آگاهی ندارند که اینگونه حمایت از این گروهها چه آثاری دارد. اینگونه حمایتها که دیگران را هم با خود همراه میکنند مانند جذب اعضای داعش میماند. او میگفت آرمیها اعتماد به نفس سایرین را تحت تاثیر قرار میدهند و آنها را با خود همراه میکنند.
بعد از یک ساعت خودگردانی جلسه یکی از خبرنگاران ورود میکند تا جلسه به جمعبندی برسد. هرچند اینجا جلسه به پایان نرسید.
زینب: بی تی اس تروماهای کودکیام را رفع کرده است
از آرمی بودنم انصراف میدهم اگر موسیقیدانی اینها را نقد کند
زینب در جمعبندی گفت به وسیلهی بی تی اس در مسیری قرار گرفته که از کودکی آرزوی آن را داشته است و بسیاری از تروماهای کودکیاش را به این وسیله رفع کرده است. او همچنین از نظر دادن بدون علم موسیقی شاه قاسمی انتقاد کرد. خود او با زندوکیلی در مورد این گروهها صحبت کرده بود و میگفت اگر صاحب نظران این حوزه این علاقهی او را نقد کنند « از آرمی بودنم انصراف میدهم.»
مهتاب: در کلیشههای فرزندخواندگی قدیم باقی ماندهاید آقای شاهقاسمی
هیچ چیزی نمیتواند جایگزین بی تی اس در زندگیام شود
مهتاب هم گفت بی تی اس و کی پاپ باعث شده از یکی از بزرگترین دردهای زندگیاش راحتتر عبور کند. او همچنین از این طریق شاه قاسمی را نقد کرد که او بر خلاف گفتهاش كه مدرنيته را نقد میکند در کلیشههای فرزندخواندگی قدیم که فرزندان نباید از خانوادهها دور شوند و امثالهم باقی مانده است و این در حالیست که این نسل تمام کلیشههای نسل گذشته را نقض کرده است. مهتاب میگفت با وجود هیتهایی که گرفته و شرایط خاص سنیاش هیچگاه از این علاقه پشیمان نشده است چون این طرفداری و این گروهها چیزی برای او دارد که هیچچیز دیگری نمیتواند به او بدهد.
آگرین هم خطاب به شاهقاسمی گفت: شما به من میگید نباید راه بیفتم دیگران را آرمی کنم اما همین الان دارید من را هیتر میکنید. کاری را میکنید که به من می گویید انجام ندهم.
شاهقاسمی: کلیشه نیست؛ ژنتیک است
شاهقاسمی در جواب مهتاب گفت آنچه او به آن میگوید کلیشه، ژنتیک است. نزدیکی فرزندان به خانواده ژنتیک ماست. او در پایان این بچهها را اینطور نصیحت کرد که فرصت محدود زندگیشان خیلی ارزشمندتر از این است که آن را صرف یک ایدئولوژی یا حرفهای یک شخص یا هر چیز دیگری کنند. در پایان این بخش از جملاتش هم گفت که بزرگترین ظلم به دانشآموزان ما این است که آرمی شوند.
نفر بعدی گیتا بود که گفت نمونههای شاهقاسمی فقط آنهایی بودهاند که تمام زندگیشان را صرف بی تی اس کردهاند در حالیکه او و مهتاب شاگرد زرنگ بودند گیتا یک حرفه را هم یاد گرفته بود. او میگفت بی تی اس تمام زندگی او نیست.
آگرین: به هیترها هیت نمیدهم؛ خیلی ساده با آنها مخالفم
هیت دادن به یک “سلیقه” اشتباه است
آگرین: از نظرمن، منم تو زندگیام همینم. بعضیها رو میشناسم که کل زندگیشون بی تی اسه. از لحاظ من کارشان نه بد است و نه خوب. ولی من نصف زندگیام بی تی اسه و نصف کارهای دیگهست.
خبرنگار: چرا نصف زندگیات بی تی اسه؟ چه چیزی از بی تی اس میگیری؟
آگرین: مثلا من سبک کی پاپ رو دوست دارم. از ریتمش، مدلش و حمایتهایی که توی آهنگهایش میگه. از طرفدارانشون حمایت میکنن.
خبرنگار: در مورد هیترها گفتی. خودت هم به نوعی به آنها هیت میدهی. چه حسی نسبت به هیترای این گروهها داری؟ مثلا حاضری بحث خشنتری با آنها داشته باشی؟
آگرین: من بهشون هیت نمیدم من خیلی ساده با آنها مخالفم چون به نظر من هیت دادن به دو سلیقهی متفاوت واقعا اشتباهه.
خبرنگار: دوستی داری که به هیترها حمله کند؟ مثل آنهایی که با آقای شاهقاسمی رفتار کردند.
آگرین: نه
شاهقاسمی: 99درصد کامنتهایی که دریافت کردهام فحش بودهاند
آرمی : این چیزیست که شما دوست دارید ببینید
خبرنگار خطاب به جمع: پس این هیترها از کجا میآیند؟ وقتی هیچکدامتان در این گروه نیستید.
شاهقاسمی در تایید حرف خبرنگار گفت که 99درصد از یک میلیون کامنتی که گرفته فحش بوده است.
مهمانان ما با یک کلمهی ساده توضیح دادند: فنهای تعصبی و خیلی تعصبی.
شاهقاسمی گفت حدود 60هزار تا 70 هزار کامنت فحش زیر پستهایش راجع به بی تی اس گرفته و حتی بارها تهدید به قتل شده است و بر این باور بود که سبک و سیاق غالب آرمیها چنین است.
زینب که خودش زیر پست شاهقاسمی کامنت گذاشته بود و مودبانه از سواد موسیقایی او پرسیده بود میگفت: این چیزیست که شما دوست دارید ببینید. همانطور که من دختری را در مترو با پیکسل بی تی اس میبینم و ذوق میکنم که ااا آخ جون یه آرمی دیگه پیدا کردم.
شاهقاسمی: نوجوانان حامی داعش هم احساس میکردند به آنها معنویت داده است
شاهقاسمی در پاسخ میگفت که پژوهشگر است و دادهکاوی میکند و اینطور نیست که فحاشی را بخواهد بیشتر ببیند. او براساس مستنداتش میگفت 99.1 درصد کامنتهایی که دریافت کرده فحاشی بودهاند. به بحث خودکشی برگشت و میگفت نوجوانان حامی داعش هم احساس میکردند داعش به آنها معنویت داده است.
زینب در واکنش به تکرار این قیاس گفت اگر شاهقاسمی باور دارد که طرفداری از یک گروه موسیقی و یک گروهی که به نام دین سر میبرند یکیست مبنای کل این جلسه سست است.
شاهقاسمی حرفهای قبلیاش را تکرار کرد و گفت که اینها سر نمیبرند اما ساز و کارشان یکیست چون هر دو دینی هستند. او میگفت رفتارها و برخوردهای این جمع جزو آن یک درصد متفاوت آرمیهای بی تی اس است.
خبرنگار از همهی مهمانها پرسید که آیا دوستی دارند که به هیترها حمله کند و در برخورد با هیترها خشونت را مجاز بداند یا خیر. پاسخ همه خیر بود.
آرمیها تحقیر شدهاند پس خشمگین هستند
خبرنگار: به نظر شما این خشونت چه استدلالی میتواند داشته باشد؟
مهتاب: غالبا نگاهی که در ایران به آرمیها هست اینگونهست که بخاطر سنشان یک فاز گذراست در صورتیکه شاید واقعا بعضیها قسمتی از زندگیشان را مدیون آن باشند. عدهی دیگری هم میگویند که اینها گیر دادهاند به چند نفر که همانطور که آقای شاهقاسمی هم گفت معلوم نیست خانم هستن یا آقا. در صورتی که این حرفها این خشم را… یک فنر را هم شما هر چقدر فشار دهید یک جایی برمیگرده.
خبرنگار: یعنی چون تحقیر شدهاند خشمگین هستند؟
مهتاب: دقیقا، همه خشمگین هستند.
خبرنگار: پس آن علاقهی وافر نیست که باعث خشم نمیشود.
مهتاب: نه، نه، حرفهاییست که چندین ساله میشنوند. آرمیهای بی تی اس ده ساله کار میکنند و طی این ده سال حرفهایی شنیدهاند که خشمگینشان کرده. این فنر یکهو جایی در میرود.
گیتا: من هم با نظر مهتاب موافقم. وجود یک انسان هم شما با هزار جور حرف منفی پر کنید یک جا دیگر از دست میرود.
خبرنگار: فکر نمیکنید سیل کامنتهای منفی زیر پستهای آقای شاهقاسمی غیرعادیست؟ فکر نمیکنید روی دیگر این رفتار همان «یا با منی یا علیه من» است؟ و علیه من هم باید حذف شود.
گیتا در پاسخ به این سوال گفت که عدهی این آرمیها کم هستند و همانطور که در یک جامعه افراد با اخلاقیات متفاوت وجود دارد آرمیها هم متفاوتند و نمیتوان بخشی از آنها را به همهشان نسبت داد.
هیت دادن به آرمیها یا هیترها درست نیست
خبرنگار: آگرین تو فکر میکنی کسانی که به آقای شاهقاسمی حمله کردهاند چه توجیه یا توضیحی دارند؟
آگرین: به نظر من کارشون درست نیست. من در آپارات و اینستاگرام دیدهام فیلمهایی منتشر میکنند که به آرمیها هیت میدن و برعکسش هم دیدهام که به هیترها هیت میدهند. به نظر من هیچکدامشون درست نیست. من با اینکه آرمیام نمیآم یک ویدئو بسازم که در اون به هیترها هیت بدم.
خبرنگار: تا حالا به این فکر کردی که مطابق حرفهای آقای شاهقاسمی این علاقه و حمایت تو را به مسیر بدی هدایت کند؟
آگرین: نه چون خیلی در این مورد فکر کردم که چرا میخوام آرمی باشم.
آگرین: بی تی اس به من امید داد
خبرنگار: خب چرا؟ چه تاثیر مثبتی در زندگی تو داشته است؟
آگرین: بله، خیلی. مثلا وقتی نصف دوستام با من قطع رابطه کرده بودن بی تی اس به من امید داد. نظرم اینه که نباید هیت بدیم. من هم یکسری هیتر کوچکتر یا بزرگتر از خودم میشناسم که میآیند به بی تی اس و من هیت میدن من هم فقط بهشون گفتم کار زشتیه و رفتم.
شاهقاسمی با اشاره به آگرین و همسنیهایش نکتهی جدیدی را گفت: خیلی جالب است نوجوانان بدون اینکه آگاهی سیاسی و حتی حق رای داشته باشند به دلیل توانایی بیشتر در شبکههای اجتماعی در حوزهی سیاست هم تعیین کننده شدهاند. این بسیار خطرناک است. به احتمال قوی پشیمان میشوند و حس میکنند بازیچه شدهاند. در این فضا که آدمهای بالغتر از فحش خوردن میترسند فضای گفتمانی دست کودکان میافتد. حتی فضای سیاسی هم الان فضای فحاشی و تهدید است.
فنبویهای خجالتزده از تمسخر جامعه
خبرنگار به سمت نوجوانان مهمان برگشت و در مورد فنبویها پرسید: ما به دنبال فنبوی هم بودیم اما به سختی حاضر بودند بیایند و به سختی هم پیدا میشدند. به نظر شما چرا اینطور است؟ به نظر میآید که تعدادشان کمتر است و همان عده هم حتی کمتر ابراز میکنند.
مهتاب: دلیلش این است که توسط خانواده و دوستان مورد تمسخر قرار میگیرند. در دخترها هم این شرایط وجود دارد ولی کمتر است. چون ایدهآلی که برای پسرها وجود دارد این است که همهشان باید آهنگ رپ گوش کنند، همه باید خشن باشند و… جنس زمخت اگر کارهایی مانند جنس لطیف انجام دهد مانند او میشود.
همهمهای میشود در تایید حرفهای مهتاب.
شاهقاسمی: خیر، اینطور نیست. دو دلیل دارد یک اینکه مردها ملیگراتر هستند و نسبت به نفوذ بیگانه حساسترند و در مقابل اینکه زنها دیندارتر هستند. بی تی اس هم دین است. البته آنچه میگویند هم دلیل است و در تمام دنیا هم این دلیل وجود دارد.
مهتاب: پس برابری جنسیتی چه میشود؟
شاهقاسمی در جواب او گفت که چیزی تحت این عنوان وجود ندارد و بحثهای فمینیستی ظلم بزرگی به زنان کرده است چرا که زنان و مردان در عرصههای متفاوتی قوی هستند. او باز هم تاکید کرد غالب طرفداران بی تی اس در سراسر دنیا دختر هستند.
زینب میگفت یک گروه خوانندگان دختر هم وجود دارد که فنبویهای بیشتری دارد و ماهیت این موضوع چون مربوط به موسیقیست اصلا جنسیت نمیشناسد.
جامعهشناسان، توانا در نقد و ناتوان در ارائه راهحل
نوبت به سوالات افراد پشت صحنه هم رسید. خواهر بزرگتر مهتاب که خود جامعهشناسی خوانده بود و در مورد شهرت و مافیای شهرت واحد گذرانده بود. او از زبان یکی از اساتیدش میگفت همیشه باید یک قدم عقبتر به آن شهرت یا شبکه و رسانه نگاه کرد و دید که پشت سر آن چه چیزیست. با بخشی از حرفهای شاهقاسمی و بخشی از حرفهای مهمانها موافق بود. اولین بحثی که او مطرح کرد در مورد فنبویها بود و بحث مردانگی بود. به نظر او مردها الزاما ملیگرا نیستند بحث انتظاراتی است که جامعه از مرد دارد و پسرها اگر از بی تی اس حمایت کنند به آنها انگ میزنند یا گرایش جنسی دیگری را به آنها نسبت میدهند که در جامعهی ما پذیرفته نیست.
نکتهی بعدی که این دانشآموختهی جامعهشناسی به آن اشاره کرد این بود که اساتید جامعهشناسی ما به نقد مسلط هستند اما جایگزین ارائه نمیدهند و تلاشی هم برای فرهنگسازی و بسترسازی نمیکنند بخشی از این هم به بیتوجهی دولتها در کشور ما به این موارد برمیگردد.
مورد سومی که این مهمان انصاف نیوز به آن اشاره کرد این بود که به درستی در این بحث اشاره شد که پدیدهی سلبریتی در جامعهی ما باید شکسته شود اما شیوهی مواجههی ما با آن را نمیدانیم و مستقیم با آن مواجه میشویم همانطور که آقای شاهقاسمی خیلی تند میگوید مثلا بردگی بی تی اس.
شاهقاسمی: مانند یک درمانگر به نقطه درد حمله میکنم پس زبانم تلخ است
شاهقاسمی در پاسخ گفت: برخلاف آنچه مصطلح است میان جامعهشناسانی مانند بوردیو یا دوبووار که میگویند همهی امور اجتماعیست؛ بعضی چیزها اجتماعی نیست. جنسیت یک امر مشخص است. شما یا XY به دنیا میآیید یا XX و تا آخر عمر هم همینطورخواهید بود. این بحثها بسیار آسیبزا خصوصا برای زنان است.
مورد بعدیای که او گفت این بود که مردم هم اساتید جامعهشناسی را جدی نمیگیرند چطور انتظار میرود که دولتها آنان را جدی بگیرند؟! چطور میتوانند سلبریتیها و صنعت جهانی پشت اینها را بشکنند؟!
شاهقاسمی همچنین دربارهی زبان تلخش در نقد بی تی اس گفت او مانند یک درمانگر میخواهد به نقطهی درد حمله کند و نه نقطهی سالم.
او یکی از دلایل صحیح بودن حرفهایش را همان فحشهایی میدانست که شنیده بود و اینطور توضیح میداد که آدمها در مواجهه با حرف بیاساس عصبانی نمیشوند و حرف باید ریشههای در حقیقت داشته باشد که آنها را عصبانی کند.
شاهقاسمی امیدوار بود کتابی که در فوریه در این مورد منتشر خواهد کرد اثرگذاری جهانی داشته باشد.
هنر بحث افتراقات است نه اشتراکات آقای شاهقاسمی
کیوان مهتدی، پدر آگرین که شاعر هم بود دوست داشت نظرش را به این گزارش اضافه کند. میگفت میخواهد حرفهای شاهقاسمی را deconstruct (دیکانستراکشن کردن یک متن به معنای بیرون کشیدن منطق ها و استنباطات مغایر با خود متن است) کنم. او معرفی شاهقاسمی از خودش را نقد کرد چرا که تلاشی برای ایجاد یک پشتوانهی گفتمانی بوده که در این جلسه نیازی به آن نبوده است.
مورد نقد بعدی مهتدی این بود که در این جلسه با استفاده از استفهام انکاری جوابهای نوجوان مهمان ما کانالیزه میشدهاند. سوالی مانند این که آیا به نظر شما هیترها اینگونه نیستد؟! به نظر او به هیچ کدام از مهمانها این فرصت داده نشد تا با آن فضابندی مطلوبش صحبت کند.
آقای کیوان مهتدی نقد سومش را در مفهومی که شاهقاسمی از میانمتنیت یا بینامتنیت ارائه داد مطرح کرد و گفت تعبیر او از intertextuality اشتباه است. به گفتهی او در این مفهوم بحث بر سر زبانیست که از درون زبان دیگر زاده میشود.
پدرآگرین نقد گفتمانیاش بر این جلسه را اینگونه ادامه داد که خاستگاه این هنر (KPOP) اصلا در نظر گرفته نشده است. منظور مهتدی همان توانستن شجریان و نتوانستن بی تی اس بود. او اضافه کرد که هنر بحث اشتراکات نیست؛ بحث افتراقات است و هر هنرمندی تکینه است.
او تخصصی نبودن نظرات شاهقاسمی در حوزهی موسیقی هم یادآوری کرد.
کیوان مهتدی البته این بخش از حرفهای استاد این جلسه را تایید میکرد که وقت و زندگی بچهها بسیار گرانبهاست و کمتر باید صرف این طرفداری شود.
شاهقاسمی در مورد نقد دوم مهتدی گفت به این دلیل که با پستمدرنیسم و فیلسوفانی که او نام برد مخالف است نمیتواند نظری بدهد. او تکینه بودن هر هنرمند را تایید میکرد ولی هنوز برای تشخیص بهتر و بدتر بودن بر توانستن همایون شجریان و نتوانستن بی تی اس اصرار داشت.
استاد علوم ارتباطات نقد دیگر راجع به معرفی خودش را اینطور پاسخ داد که در سن و فن او بهتر بحث را میتوان مفصلبندی کرد یا فرار کرد یا افراد را گیر انداخت ولی نمیتوان انتظار داشت که به 15سالگی برگردد و مانند مهمانان دیگر صحبت کند. برای او طبیعی بود که شخص در ابتدای بحث توضیح دهد که چرا میداند و مدعیست.
شما هم با بی تی اس معروف شدهای آقای شاهقاسمی
زینب میخواست چند جمله اضافه کند: اگر الان ما شما را میشناسیم یا کتاب شما قرار است فروخته شود هم به وسیلهی بی تی اس است. شما هم الآن دارید همان نفع مالی را از بی تی اس میبرید.
زینب در جملات بعدیاش از شاهقاسمی خواست که به جای نقد بستر مناسبی برای جوانان و نوجوانان ایرانی بسازد و شاهقاسمی هم در پاسخ گفت که فقط یک معلم است و البته تلاش کرده که در ذهن بچهها بستر مناسب را بسازد: زور ما به حکومتها نمیرسد چون پول و نیروی سرکوب دارد اما میتوانم روی خودم کار کنم. من هم تلاش میکنم شما به سمتی بروید که در درون خودتان زیرساختها را بسازید.
گیتا نقبی به آن بخش از بحث زد که شاه قاسمی سعی در تحلیل او البته بدون خواست او داشت و به او یادداشت میداد. گیتا میگفت چرا به جای اینکه بگوییم دلیل پناه بردن نوجوانان به بی تی اس فلان ضعف درونیست به خاستگاه آن آسیب و ضعف درونی نمیپردازیم؟! یا چرا نباید دنبال چیزی باشیم که باعث شود آن آسیب را نوجوانان کمتر در وجودشان احساس کنند؟! یا چرا همین موسیقی نمیتواند درمان باشد؟! او میگفت چون کمسن و بیتجربه است نیاز به کمک بیرونی دارد.
شاهقاسمی در پاسخ به او و در توضیح یادداشتهایی که به او داد میگفت من میخواستم تو بدانی که من با توجه به تجربهام درست تشخیص دادهام. هیچ درمان بیرونیای وجود ندارد. کل حرف من این است که اگر در درون خودتان یک خود فدرتمند بسازید دیگر نیازی به شاه قاسمی و بی تی اس ندارید.
گیتا: این روش شما هم اسباب و وسایلی میخواهد. آدمها مانند گِلی هستند که باید شکل داده شوند.
بی تی اس چرا جلوی خودکشی خود کرهایها را نگرفته است؟!
شاهقاسمی: این توهین به خودتان است. این مثالی که شما در مورد خودکشی میگویید واقعا تعبیر غلطیست. خودکشی بسیار پیچیدهتر از این است که با یک حرف مانع یا باعثش شوند. کرهی جنوبی رتبهی چهارم در خودکشی را دارد.
گیتا خودکشی در کره را اینطور توضیح میداد که دانشآموزان کرهای تحت فشار درسی شدیدی هستند.
شاهقاسمی هم میگفت براساس حرف خود مهمانان نوجوان این جلسه باید بی تی اس مانع آن میشد که نشده است و این گفته که بی تی اس مانع خودکشی شده بسیار غیراخلاقی است چون از طریق بیچارگی و درماندگی مردم پول درمیآورند آن هم به دروغ.
او حرفش را اینطور پایان داد: نوجوانان از دینهای رسمی و منبع طبیعی حمایت عاطفیشان که خانواده است جدا شدهاند و سرگشته دنبال پناهگاهی بی تی اس از راه رسیده و میگوید مرا بپرستید. من تو را آرام میکنم برای من بردگی کن.
به جای رفتن سراغ اصل موضوع نمادها (یا نمادهای در دست نوجوانان) را میکوبید
مهتاب هم که رشتهاش علوم انسانی است در مورد بایدی که شاهقاسمی در مورد رواندرمانی مطرح کرد مبنی بر اینکه درمانگر باید به نقطهی ضعف درمانجو حمله کند اضافه کرد که تا زمانیکه خود بیمار این اجازه را ندهد درمانگر اجازه ندارد وارد حریم شخصی بیمار شود چون باعث ناامنی و بدتر شدن حال او میشود.
این مهمان نوجوان جلسه میگفت شاهقاسمی به جای رفتن سراغ اصل موضوع که همان زیرساختهاست نمادهایی که نوجوانان دست گرفتهاند را میکوبد. در این فضا آن نوجوان هم فقط سعی میکند از آن نماد دفاع کند و به شما واکنش نشان میدهد.
احسان شاهقاسمی حرف مهتاب را رد میکرد و باز این حرفش را تکرار کرد که دلیل حملهی نوجوانان فقط این است که آنها میدانند حرف او کاملا درست است و سراغ چیزی رفته که قرار بوده این نوجوانان در وجودشان مخفی کنند. او در مورد اصول یک رواندرمانگر نیز گفت که نوجوانان مخاطب من بیماران من نیستند و پروتکلهای درمان هم در آن فرصت محدود کارکردی ندارد.
انتهای پیام
اصلا غصه نخورید، خدا اینقدر بزرگ هست که امثال شما رو شفا بده، چه استاد و چه شاگردا رو
الله اکبر
خدا بزرگتر است
و این درست است اما ما ها کوچکیم و محدود در مکان و زمان….
یک کودکی و یک نوجوانی و یک جوانی و یک میانسالی و یک سالمندی و یک پیری و کلا یک عمر بیشتر نداریم و اگر خرابش کنیم همیشه در حسرتیم ، چه در برون و چه در درون…
و همه رفتار و گفتار و کردار ماست که خوشبختی را می سازد و عاقلان ِجهان، بسیاری از راههای رفته را به هشدار گفته اند و می گویند…