مارتین اسکورسیزی: عباس کیارستمی «نگاهم کرد و گفت هیچ کاری که دوست نداری را انجام نده»
بی بی سی فارسی نوشت:
مارتین اسکورسیزی، فیلمساز بزرگ آمریکا با فیلم وسترن جنایی جدیدش قاتلان ماه گل که بر اساس حوادث واقعی ساختهشده به سینماها بازگشته است. او در گفتگوی صمیمانهای از پیدا کردن ستارگان درخشان فیلمهایش و از وضعیت صنعت سینما میگوید.
یکشب مانده به نمایش قاتلان ماه گل، جدیدترین فیلم مارتین اسکورسیزی با او در اتاق هتلی که پنجرهاش رو به سنترال پارک نیویورک است، نشستهایم. اسکورسیزی از اوضاع فیلمهای هالیوودی معاصر ابراز تأسف میکند. در مصاحبه مفصلی که برای بیبیسی انجام دادیم به موضوعهای زیادی پرداخت.
او از موج کنونی فیلمهای پرفروش ابر قهرمانی میگوید: «این مدل فیلمها، فیلمهایی نیستند که بخواهم ببینم. هر چه پیرتر میشوم، بیشتر و بیشتر میخواهم وقتم را خوب مصرف کنم. نمیتوانم وقتیکه برایم مانده، صرف چنین فیلمهایی کنم.»
آنچه میگوید با نقلقولی که به شکل غیررسمی از مصاحبهاش با مجله امپایر درز کرده بود جور درمیآید. او گفته بود فیلمهای ابرقهرمانی که برداشت از داستانهای مارول هستند بیشتر «پارک تفریحات» هستند تا «سینما».
او با حسرت روزهایی را به یاد میآورد که استودیوهای فیلمسازی بزرگ «فیلمهای جدی میساختند. حتی کمدیهای جدی میساختند. آنچه میخواهم بگویم این است که الآن همه پولها صرف این فیلمهای فرنچایز میشود. خرج همین فیلمهای اکشن میشود و قرار است همینطور بماند.» در ادامه میگوید امروز فیلمهای مستقل، فیلمهایی که در آنها هنر سینما هنوز در حال رشد و شکوفایی است، جایگاهی که شایستهشان باشد پیدا نمیکنند. میگوید: «ما میخواهیم این فیلمها بزرگتر باشند. میخواهیم تماشاگران بیشتری بتوانند آنها را ببینند.
اسکورسیزی هیچوقت در نظام استودیویی حضور پررنگی نداشته است اما فیلم آخرش قاتلان ماه گل را میتوان مورد نادری از یک فیلم جدی با بودجه بالا بهحساب آورد. از همان نوع فیلمهایی که میگوید دیگر اثری از آنها دیده نمیشود. اقتباس حماسی سه ساعت و نیمهای از کتابی نوشته دیوید گران به نام: قاتلان ماه گل: کشتار مردم اوسیج و تولد اف بی آی.
در این فیلم ستارگان همیشگی فیلمهای اسکورسیزی، رابرت دنیرو و لئوناردو دیکاپریو بازی میکنند. این فیلم وقایعنگاری قتل اعضا یک قبیله بومی در سالهای ۱۹۲۰ است. قتلهایی زنجیرهای که «حکومت وحشت» نام گرفتند و در طی آن ۶۰ بومی آمریکایی به دست مهاجمان سفیدپوست کشته شدند. هدف سفیدپوستان دسترسی و استخراج ذخایر نفتی بود که در زمین قوم اوسیج قرار داشت.
این اولین فیلم وسترن اسکورسیزی و در ضمن درامی جنایی است که او در ساختنش استاد است. بازهم شخصیتهای مرد خشن با زور و خشونت مانند دیگر فیلمهایش میخواهند حرف خود را پیش ببرند. فیلمهای اولیهاش بیشتر بر گانگسترهای نیویورکی متمرکز بودند و داستان شخصیتهایی را روایت میکردند که انگیزههایشان چندان باانگیزه تاجران بیوجدان فیلم قاتلان ماه گل تفاوتی نداشت.
او میگوید: «من در محلهای بزرگ شدم که پر از خلاف خیابانی و جنایتهای سازماندهیشده بود. پر از آدمهایی بود که کارهای بد انجام میدادند. حالا در این فیلم هم میتوان از کسی که از یک مغازه دزدی میکند شروع کرد تا رسید بهجایی که عدهای بخواهند ملتی را، مردمی بومی را کاملاً از بین ببرند.»
این روزها، بسیاری از فیلمهای پرفروش هالیوودی که اغلب فیلمهای ابرقهرمانی هستند، داستانگویی چشمگیری پیش روی تماشاگران نمیگذارند. اسکورسیزی هم چند بار بهعنوان کارگردان برای پروژههایی استخدامشده است اما او معمولاً فیلمها را بنا به چهارچوب و روش موردقبول خودش ساخته است و بهنوعی صدای شخصی او در آن فیلمها انعکاس دارد. او با تمام وجود سینمایی را ارج میدهد که دیدگاه هنری کارگردان در آن غالب است.
اینطور که به نظرمیرسد در قاتلان ماه گل توانسته به این خواستهاش برسد. طبق گزارشها این فیلم با سرمایهگذاری ۲۰۰ میلیون دلاری شرکت آمازون اوریجنیال فیلمز ساختهشده اما اسکورسیزی میگوید آنها او را به حال خود گذاشتند تا فیلم را بسازد. میگوید: «میتوانید بگویید این به خاطر جایی است که به آن رسیدهام.خوب بله. من الان هشتادسالهام و به موقعیتی رسیدهام که میتوانم بیاینکه کسی از بالای سر حواسش به کارم باشد، فیلمم را بسازم. اگر هم مراقبم بودند، خیلی ساکت و بیسروصدا این کار را انجام دادهاند.»
اسکورسیزی در این سالها جایگاه خاص و منحصربهفردی در سینمای آمریکا پیداکرده است. کارگردانی که میتواند فیلمهایی عظیم و آنطور که خودش میخواهد بسازد. این اواخر کریستوفر نولان با اوپنهایمر و گرتا گرویگ با باربی توانستند فیلمهایی با سرمایه بالا مانند اسکورسیزی بسازند که مهر شخصیشان را بر خود داشت. اما آنها استثنا هستند.
دنیای جدید و جسور سینما
اسکورسیزی هشتادساله میداند او و دیگر فیلمسازان با چشمانداز جدیدی در دنیای سینما مواجهاند. شرایطی که در آن تعداد تماشاگرانی که به سینما میروند هنوز به رقم پیش از همهگیری کرونا بازنگشته است. او میداند با آغاز نمایش فیلمش در ایالاتمتحده، با مخاطبانی روبهرو خواهد شد که بیش از هرزمانی از جهت دیدگاههای سیاسی دوقطبی و افراطی شدهاند. اسکورسیزی در دورانی که حساسیتها و پرسشگری در مورد اینکه چه شخصیتهایی و به چه صورت بر پرده سینما بازنمایی میشوند، باید دقت و ظرافتی چند برابر در روایت داستان قتلهای اوسیج به کار میبرد. او از اول مصمم بود که در قاتلان ماه گل، وزنه شخصیتهای بومی فیلم سنگینتر باشد . درواقع روح اصلی این اثر حماسی بیشتر برخاسته از شخصیت زن بومی فیلم با بازی لیلی گلدستون است نه مردان سفیدپوست که رابرت دنیرو و لئوناردو دیکاپریو نقشهایشان را بازی میکنند.
بازی گلدستون یکی از موضوعات بسیار موردتوجه این فیلم است. اسکورسیزی بازی او را در فیلم کلی ریچاردز به نام زنی بخصوص در سال ۲۰۱۶ دید: «صورتش را و آنچه در چشمهایش میگذشت را دیدم و به خودم گفتم خودش است. این زن واقعاً جالب است.» او تأثیری که گلدستون رویش داشت را به خاطر میآورد. در اسکار سال آینده که رقابت برای آن از حالا شروعشده، گلدستون در کارزاری است که اگر در آن موفق شود او را تبدیل به اولین زن بومی آمریکایی خواهد کرد که نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر زن شده است.
هرچند اسکورسیزی شهرتی جهانشمول دارد اما تضمینی وجود ندارد که قاتلان ماه گل در گیشه موفق باشد. در دهه ۷۰ میلادی وقتی اسکورسیزی در اوج کاریاش بود فیلمهایی چون پدرخوانده میتوانستند مخاطبانی جهانی را گرد هم بیاورند. اسکورسیزی شک دارد که سینما این روزها همچنان چنان قدرتی برای کنار هم آوردن تماشاگران داشته باشد.
او میگوید: «مطمئن نیستم. امیدوارم هنوز همینطور باشد. شاید اشتباه میکنم. مشکل اینجاست که عرصه سینما بسیار تکهتکه شده است. فیلمها برای گروههای مشخص تماشاگران ساخته میشوند. فیلمهایی دارید که برای گروه بخصوص با هویت جنسی خاص و گرایشهای جنسی مختلف ساخته میشوند. باید فیلمهایی هم باشند که برای همه هستند.»
مأموریت اسکورسیزی در محافظت از تاریخ سینما
اسکورسیزی در روزگاری که معلوم نیست سرنوشت سینما رفتن چه خواهد بود، بیشازپیش نیرویش را صرف حفظ تاریخ سینما ، سلولوئید و بازسازی فیلمها کرده است. او در سال ۱۹۹۰ به تأسیس بنیاد فیلم کمک کرد. سازمانی که تمام فعالیتش متمرکز بر بازسازی فیلمها است و از زمان تأسیسش در بازسازی بیش از ۱۰۰۰ فیلم همکاری داشته است. یکی از آخرین موفقیتهای این سازمان بازسازی فیلم فشار با کمک آرشیو فیلم انستیتوی فیلم بریتانیا است. این فیلم، به کارگردانی هوراس آوه، اولین فیلم بلند یک کارگردان سیاهپوست در بریتانیا است که در سال ۱۹۷۶ به سینماها آمد. هوراس آوه ماه پیش درگذشت. نمایش جهانی نسخه بازسازیشده این فیلم در ۱۱ اکتبر و در جشنواره فیلم نیویورک بود.
اسکورسیزی معتقد است باید فیلمها را همانطور که درباره کتابهای قدیمی انجام میشود، بازسازی کرد. میگوید: «این فیلمها تصویرهایی در اختیار ما قرار میدهند. آنها بازنمایی آنچه آلان هستیم و آنچه بودهایم هستند.اینکه چطور تغییر کردهایم،چهکارهای خوب و کارهای شرمآوری انجام دادهایم. نمیتوان این مسائل را زیر قالی جارو و پنهان کرد.»
برنامه بعدی اسکورسیزی چیست؟
اسکورسیزی ماه نوامبر ۸۱ ساله میشود و هنوز میخواهد فیلمهایی بسازد. وقتی میخواهد تصمیم بگیرد انرژیاش را صرف چهکاری کند، توصیه فیلمساز بزرگ ایرانی عباس کیارستمی را به یاد میآورد: «نگاهم کرد و گفت هیچ کاری که دوست نداری را انجام نده. اصلاً این کار را نکن. من حالا متوجه منظورش میشوم.»
این کارگردان پیشرو این روزها نگاه نسبتاً عملگرایانهتری به فیلمسازی دارد: «درنهایت همهچیز به آنچه در قاب است ختم میشود. اینکه دوربین را کجا بگذارید و در این وقت باقیمانده از عمرتان چه داستانی را روایت کنید. آیا ارزشش را دارد؟»
بیشتر کسانی که قاتلان ماه گل را دیدهاند گفتهاند این داستانی بوده که قطعاً ارزش روایت شدن داشته است. پیت هاموند، منتقد نشریه ددلاین تا آنجا پیش رفت که آن را «یک دستاورد برجسته سینمایی» نامید و این نظری است که بسیاری با آن موافق خواهند بود. فیلمی که مانند هدیه آخر دوران کاری یکی از بزرگترین فیلمسازان آمریکا است.
انتهای پیام