خرید تور تابستان

پاسخ فتوره‌چی به یک حامی «شهرزاد» و ترانه علیدوستی

در پی انتشار «اعتراضی به تخریب «شهرزاد»: هیچ ربطی به صندوق فرهنگیان ندارد» [لینک]، «نادر فتوره‌چی» که نامش در آن آمده بود جوابیه‌ای ارسال کرده که در پی می‌آید با این توضیح که در چند جا عبارتی حاوی توهین و اتهام، نقطه چین شده است:

مدیر مسئول سایت «انصاف نیوز»
سلام
با توجه به انتشار متن اتهامات بی اساس فردی به نام «افشین پرورش»، موظفید بر حسب قاعده «انصاف» و «اخلاق» ونیز بر حسب قانون مطبوعات، جواب زیر را در اسرع وقت در آن سایت منتشر کنید.
با احترام
نادر فتوره چی

 

پاسخ به چه کسی؟

«Afshin Parvaresh with Titi Alidoosti» یا «Afshin Parvaresh»؟

«و حسنک را سوی دار بردند و بجایگاه رسانیدند. بر مرکبی که هرگز ننشسته بود نشانیدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که: «سنگ زنید». هیچ کس دست بسنگ نمی‌کرد و همه زار می‌گریستند، خاصه نشاپوریان. پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند» ذکر بردار کردن حسنک وزیر- ابوالفضل بیهقی.

پس از بالاگرفتن موج تازه‌ای از تهمت و افتراء بر علیه اینجانب، خوانش مجدد داستان «بردار کردن حسنک وزیر» هم تسلی بخش بود و هم عبرت آموز.

از بخش تسلی می‌گذرم و بر باب «عبرت آموز»ی تکیه می‌کنم؛ خاصه آنجا که می‌گوید: «پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند».

از لحظه‌ای که بر اساس احساس وظیفه شهروندی در قبال خود و دیگران، سکوت در برابر جبروت پوشالی، قلابی، بدلی اما پر زرق و برق و مطلای «بزم فرهنگیِ پولشویی و اختلاس» را دیگر جایز ندانستم، تردید نداشتم که دست گذاشتن بر «شاه کلید» این ماجرا یعنی «شهرزاد» که به ظاهر «داستان عاشقانه‌ای ساده» است، مرا با مافیایی هزار سر مواجه خواهد کرد که از تهران تا لندن و نیویورک به «مشتی رند»، «خرجی» داده و جلوی‌شان استخوانی پرت کرده است که «سنگ زنند».

هنوز تپق‌های «استاد» و «برادر تابناک» و دنباله‌ها و دنبالچه‌های پراکنده در اروپا و استرالیا و مالزی و … تمام نشده، نوبت «انجام وظیفه» خرده‌پاها و چلغوزهایی از نیویورک می‌رسد که «خبر آزادی قریب‌الوقوع امامی» و «عدم دخالت او در پرونده اختلاس» را به نقل از «دوستان شاغل در دادگستری تهران و دادستانی کل کشور» اعلام کنند و از فرط عجله برای گرفتن «مواجب» و «استخوان» وعده داده شده، حتی نام «سفارش‌دهنده» متن و پرتاب کننده‌ی استخوان را نیز به متن ضمیمه کنند و بعد که خیط بالا آمد، «یواشکی» بردارند: «Afshin Parvaresh with Titi Alidoosti» بشود «Afshin Parvaresh».

محتوای لاطائلات این قنطروس نیز، همان «خط اصلی» تابناک و رادیو فردا و کارنامه است: ارتباط فتوره‌چی با سیدهادی رضوی و حالا نام جدیدی به نام سعید ملکان.

«سفارش‌دهنده» متن که البته نام‌اش ساعتی بعد حذف اما، احتمالاً به دلیل بهره هوشی پایین و استیصال ناشی از برملا شدن «دستمزد 900 میلیون تومانی» دریافت شده از پروژه مشترک «امامی و رضوی و ملکان»، فراموش کرده است که «فتوره‌چی»، تا کنون سه بار «سیدهادی رضوی» را به مناظره در هرجا که او تعیین کند فراخوانده و از ابتدای این کمپین تا کنون، با طرح مکرر پرسش «از کجا آورده‌ای؟»، کاری با او کرده است که وی در کمتر از یک ماه بعد از گفتن «شهرزاد ۲ با قوت به جلو می‌رود»، برسد به جایی که بگوید «ادامه ساخت شهرزاد ۲ حرام است».

از پاسخ تکراری به خط تخریبی «ارتباط فتوره‌چی – رضوی» که در چند روز گذشته آغاز شده بگذریم، در متن «[…] نیویورکی» نکاتی وجود دارد که دقت بر آنها را به مخاطبین صفحه او از حیث جنبه‌های «اطلاعاتی – امنیتی» هشدار می‌دهم و در قالب سؤالات زیر می‌شکافم:

1 . افشین پرورش: «اما اینک و پس از رفع شبهات که از طریق دوستان شاغل در دادگستری تهران و دادستانی کل کشور حادث شد، لازم می‌دانم توضیحاتی را در مورد پرونده‌ی محمد امامی تهیه کننده‌ی شهرزاد و کمپین نه به شهرزاد در جهت شفاف سازی و مقابله با پروپاگاندای مسموم فضای رسانه‌های فارسی زبان، توضیحاتی را بیان کنم».

الف – افشین پرورش کیست که «دوستان شاغل»اش در «دادگستری تهران و دادستانی کل کشور» اطلاعات جنجالی‌ترین پرونده‌ی فساد اقتصادی سال‌های اخیر در کشور آنهم با بالاترین درجه‌ی حساسیت اجتماعی را در اختیار او قرار می‌دهند تا در فیسبوک منتشر کند؟

ب – چرا «دوستان شاغل در دادگستری تهران و دادستانی کل کشور» پرورش، «جهت شفاف‌سازی و مقابله با پروپاگاندای مسموم فضای رسانه‌های فارسی زبان» به روزنامه‌ی کیهان و دیگر ارگان‌های رسانه‌ای «نزدیک‌تر» و «معتبرتر» از صفحه‌ی […]ای به نام «افشین پرورش» مراجعه نمی‌کنند؟

ج- اساساً چرا «شفاف سازی» را موجودی […] از نیویورک باید انجام دهد و چرا مافیای شهرزاد با اینهمه دم و دستگاه تبلیغاتی، از همان ابتدا و پیش از آنکه اساساً کمپینی شکل بگیرد، اقدام به «رفع شبهات جهت شفاف‌سازی و مقابله با پروپاگاندای مسموم فضای رسانه‌های فارسی زبان» نکردند؟

2 . افشین پرورش: «محمد امامی جهت اخذ وام دویست میلیارد تومانی، سند ملکی چهل هزار مترمربعی در محله‌ی نارون لواسان را در سال ۱۳۹۱ در اختیار صندوق فرهنگیان قرار می‌دهد. در سال ۱۳۹۴، این ملک دویست و بیست میلیارد تومان (متری پنج میلیون و پانصد هزارتومان) ارزش گذاری شده و به عنوان بازپرداخت وام در اختیار بانک قرار می‌گیرد و اینگونه امامی به طور کامل با بانک، «تسویه حساب» می‌کند».

الف – چرا برای دادن این اطلاعات که البته در بند «ب» کذب بودن آنها روشن خواهد شد، عوامل شهرزاد یکماه و نیم وقت تلف کردند و موجب شدند «پروپاگاندای مسموم فضای رسانه‌های فارسی زبان» شکل بگیرد؟ چرا وقتی از علیدوستی، کیانیان، فتحی، رضوی، ثمینی و غیره سؤال شد، به جای پاسخ دادن پرسشگران را بلاک کردند و در نهایت در متونی کودکانه و دستپاچه، از «سرمایه‌گذار جدید» خبر دادند؟

حالا چرا سکوت کرده‌اند؟ چرا در بیانیه‌ی رسمی‌شان این «رفع شبهات» را انجام ندادند؟

ب – ما چون مثل پرورش به اطلاعات محرمانه دسترسی نداریم و دارای «دوستان شاغل در دادگستری تهران و دادستانی کل کشور» نیستیم، کماکان به گفته‌های تکذیب نشده‌ی «حسین مقصودی، سخنگوی فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی و اداری مجلس» ارجاع می‌دهیم که در تاریخ 2 آبان 95 گفته است: «آقای امامی به همراه همسر آقای غندالی (مدیرعامل بازداشت‌شده‌ی صندوق فرهنگیان) به عنوان تهیه‌کنندگان سریال شهرزاد به صندوق ذخیره‌ی فرهنگیان مقروض بودند. طی بررسی‌ها مشخص است که امامی و همسر غندالی بدهی خود را از طریق واگذاری یک زمین پرداخت کردند، اما طبق مدارک موجود، مبلغ ریالی زمین واگذارشده از بدهی آنها پایین‌تر است، در واقع باید دلیل بازداشت امامی را تا این لحظه «نحوه‌ی پرداخت بدهی خود به صندوق» بدانیم».

ج – محمد امامی چه گلی به سر این مملکت زده است که وام 200 میلیارد تومانی می‌گیرد و خبر «تسویه حساب»اش را […] در نیویورک به ما اعلام می‌کند؟

3 . افشین پرورش: «تا این لحظه هیچگونه سند و مدرکی دال بر استفاده‌ی امامی از وام دویست میلیاردی صندوق فرهنگیان در جهت ساخت سریال شهرزاد یافت نشده است که البته با توجه به فعالیت‌های گسترده‌ی اقتصادی او، رقم شش میلیارد تومان رقمی نیست که او برایش محتاج وام از جایی شود».

الف – شما مگر در مراحل بازجویی حضور دارید که حتی از روند مسائل «تا این لحظه» مطلع هستید؟

ب – نوع و بیلان کاری و اسناد و مدارک «فعالیت‌های گسترده‌ی اقتصادی» جوانی 34 ساله که «رقم شش میلیارد تومان» برایش «رقمی نیست» را منتشر کنید.

4 . افشین پرورش: «بر طبق شهادت چند تن از نزدیکان م.، پس از متون تندی که فتوره چی علیه فیلم ابد و یک روز نوشت، م. به عنوان تهیه کننده ی این فیلم با او تماس گرفته و ازین طریق رفاقتی بین این دو برقرار می شود. همین دلیل این می شود که م. برای متوقف کردن پروژه ی شهرزاد دو به او رجوع کند».

الف – معمولاً این شیوه از لجن‌پراکنی که مستند به ادعای گوینده است را «نیمه پنهان نویسی» لقب می‌دهند. آنهم گوینده‌ای که در هر پاراگراف از متنش ده‌ها سوتی و تناقض و ابهام وجود دارد.

ب – نام و مشخصات، شماره تلفن و آدرس آن «چندتن از نزدیکان م.» که شهادت داده‌اند را منتشر کنید.

ج – آن‌ها که شهادت داده‌اند باید اسناد و مدارک متقن و غیر قابل انکاری در خصوص «رفاقت» و «رجوع» م. منتشر کنند، و در صورتی که قادر به ارائه‌ی این اسناد نباشند از تمامی آنها به دادگاه شکایت خواهد شد.

د – ما تا این لحظه نمی‌دانستیم منافع آقای م. با شهرزاد در تضاد قرار گرفته است و کار به جایی رسیده که او، به صرف نوشتن یک نقد از سوی بنده به «آشغالی» بصری به نام «ابد و یک روز» که خود آغشته به همین پررونده است، قید همه‌ی منافع مالی در شهرزاد و سایر پروژه‌های مشکوک این مافیا را زده است و به ما «رجوع» کرده است که منافع اقتصادی‌اش را مورد تهدید قرار دهیم.

توصیه‌ای به «Titi Alidoosti» و دیگر سفارش دهندگان:

به جای تیر کردن عقب افتاده‌هایی که در یک جمله دوبار می‌نویسند «توضیحاتی را» و به گمان‌شان «رفع شبهات»، «حادث» می‌شود، بهتر است هر چه زودتر به افکار عمومی بابت دستمزدهای نجومی و ارتباط آنها با پرونده‌ی اختلاس از صندوق ذخیره‌ی فرهنگیان توضیح دهید و چون می‌دانم که توضیحی ندارید توصیه می‌کنم به جای این بچه بازی‌هایی که حتی قدرت مدیریت پشت پرده آنها را هم ندارید و فراموش می‌کنید به طرف تذکر دهید دستکم اسم‌تان را در کنار اسم‌اش ننویسد، از مردم عذرخواهی کنید که فرصت بخشش چندان زیاد نیست.

اعتراضی به تخریب «شهرزاد»: هیچ ربطی به صندوق فرهنگیان ندارد

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا