آیا تنها با دیدگاه علمی میتوان به پرسشهای مربوط به منشا حیات پاسخ گفت؟
به گزارش وکنا، به نقل از نشریه علمی-خبری نامه علم و دین که شماره اول آن در سال ۱۳۷۷ منتشر شده است، دکتر چارلز تاونز که استا فیزیک دانشگاه برکلی هستند، به این سوال که با آیا دیدگاه علمی میتوان به پرسش های هستی شناسانه پاسخ گفت، جواب داده اند.
برای من فهمیدنی نیست که رویکرد علمی به تنهایی و جدا از نگرش دینی بتواند منشاء همهی اشیاء را توضیح دهد. این درست است که فیزیکدانان امیدوارند که پیش از انفجار بزرگ را بنگرند و احتمالا منشاء جهان را مثلا به سان نوعی اُفت و خیز تبیین کنند. اما آنگاه این پرسش مطرح میشود که افت و خیز[۱] چیست؟ و به نوبهی خود چگونه آغاز شد؟ به نظر من، اگر صرفا از منظری علمی به کند و کاو بپردازیم، پرسش از منشاء برای همیشه بدون پاسخ باقی میماند. بدین ترتیب، من معتقدم اگر قرار باشد در این باره به تبیین بپردازیم، به نوعی توضیح دینی یا متافیزیکی نیازمندیم.
نگرش من دربارهی حیات به دیدگاه علمی متعارف، بیشباهت نیست، یعنی معتقدم که حیات از سلسله واکنشهای مولکولی سرچشمه گرفته است به نحوی که این واکنش ها، سیستمهای خودآفرین[۲] را ایجاد کرده و نهایتا به تنوع کنونی صور حیات، تحول یافته است، با این وصف، به هیچ وجه مطمئن نیستمکه درک علمی فعلی ما برای تبیین چنین رشدی کفایت کند. احتمالا به مفاهیم جدیدی دربارهی برهم کنشهای سیستمهای پیچیده نیاز خواهد بود. حتی ممکن است این امر، مستلزم نوعی نیرو یا اصول «سازمانبخش»[۳] باشد که تاکنون آنها را تشخیص ندادهایم. یک کلام آنکه، من نمیدانم حیات چگونه نشات گرفته است؟ به اعتقاد من، نوع انسان در مسیر کمابیش پذیرفته شدهی تکاملی، از صور ابتدایی حیات تحول یافته است. درباره این تکامل نیز ما درک خیلی خوبی نداریم. برای نمونه، میتوانیم از جهش تکاملی ظاهرا بزرگی که به قابلیت انسان برای زبان، ریاضیات و مفاهیم مرتبط منجر شد، نام ببریم. ممکن است کسی نداند که آیا این مورد، متضمن برخی اصول نوین است یا خیر؛ همانطور که در مورد منشاء حیات چنین بود. اما لزوم اصول نوین در این مورد شاید در مقایسه با منشاء خود حیات، تا اندازه کمتری، قانع کننده باشد.
من دربارهی رویکرد خاص و منحصر به فردی لازم است دانشمندان برای شناخت منشاء اشیاء به کارگیرند، چیزی نمیدانم. هماکنون روشهای علمی، کاملا متنوع است. ما هر تکنیکی را که بتوان تصور کرد، به کار میگیریم و سزاوار است با ابداع تکنیکهای حتی المقدور نوین به این کار ادامه دهیم. برای من روشن نیست این طریق به چه میزان پاسخ اساسا عمیقتری را راجع به منشاء جهان به ما خواهد داد، اما معتقدم روشهای علمی و بسط آنها با قوای تعقلی انسان، احتمالا در درازمدت، ما را در شناخت منشاء حیات یاری خواهد کرد.
منابع
Towens, Charles H.1992. » The question of origin seems unanswered if we explore
From a scientific view alone« in: cosmos, bios, theos, edited by H. Margenau R. A.
Varghese. La Salle: Open Court.
[۱] .fluctuation
[۲] Organizing force or principles
[۳] .self – organizing
انتهای پیام