نامه سرگشاده دختران جورج بوش به دخترهای باراک اوباما
در حالی که ساشا و مالیا، دختران باراک اوباما خود را برای ترک کاخ سفید حاضر میکنند، جنا و باربارا، دختران جورج بوش، رئیسجمهوری سابق آمریکا نامه سرگشادهای به آنان نوشتهاند.
به گزارش بی بی سی، در این نامه جنا و باربارا به دختران باراک اوباما میگویند در “فصل بعدی” زندگیشان، حامی و مشوقشان خواهند بود.
دخترهای جورج بوش مدت ۸ سال از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸، در کاخ سفید زندگی کرده و پس از آن به دانشگاه و سر کار رفتند.
متن کامل این نامه که در مجله تایم، چاپ شده از این قرار است:
“مالیا و ساشا، ۸ سال قبل در یک روز سرد ماه نوامبر ما به شما در پای پلکان کاخ سفید خوش آمد گفتیم. در حالی که شما به خانه جدیدتان خیره شده بودید ما شوق و هراس را در چشمانتان میدیدیم.
“ما کارمان در بالتیمور و نیویورک را زودتر از وقت معمول ترک کرده و به واشنگتن آمده بودیم تا کاخ سفید را به شما نشان دهیم. شما را به تمام کارکنان کاخ سفید- گل فروشها، باغبانها و سرپیشخدمتها معرفی کردیم؛ همه کسانی که خودشان را وقف این کردهاند که این بنای تاریخی را به صورت یک خانه درآورند.
“ما چهار نفر در سرسراهای کاخ سفید که شما چارهای جز نقل مکان به آنجا نداشتید این طرف و آن طرف رفتیم. هنگامی که شما روی نرده اتاق آفتاب، سُر میخوردید، این درست همان کاری بود که ما وقتی ۸ سالمان بود کرده بودیم و دوباره در ۲۰ سالگی و به یاد نوجوانی آن را تکرار کردیم. شادی و خنده شما مُسری بود.
“در طول ۸ سال، شما کارهای زیادی کردهاید و چیزهای زیادی دیدهاید.
“در جزیره روبن، کنار در سلولی که نلسون ماندلا، دههها در آنجا زندانی بود، ایستادید.
“شما با مادرتان به لیبریا و مراکش رفتید و با دخترها درباره اهمیت آموزش صحبت کردید.
“شما در ضیافتهای شام رسمی شرکت کردید، در پارکهای ملی گردش کردید، با رهبران بین المللی ملاقات کردید و حین بخشودگی بوقلمون به مناسبت روز شکرگزاری، توانستید به لطیفههای پدرتان بخندید، تمام اینها در حالی بود که بچه بودید، به مدرسه میرفتید و دوست پیدا میکردید.
“ما شما را در حالی که با وقار و به راحتی از یک دختر خردسال به یک زن نوجوان تبدیل میشدید نظاره میکردیم.
” و در طول این جریان شما یکدیگر را داشتید، درست مثل ما.
“و حالا شما در آستانه ملحق شدن به یک باشگاه پذیرفته شده دیگر هستید، باشگاه فرزندان رؤسای جمهور پیشین، عضویتی که دنبال آن نبودید و اطلاعاتی هم در باره آن قبلا به شما داده نشده بود.
“ولی اتفاقات خوبی در انتظار شماست. شما داستان زندگیتان را خواهید نوشت، بدون سایه والدین مشهورتان، با این وجود تجربیات هشت سال گذشته همیشه با شما خواهد بود.
“اشخاص فوق العادهای را که در کاخ سفید کار میکنند، هیچوقت فراموش نکنید. نانسی، مسؤل تزیین گل در کاخ سفید کسی بود که وقتی ما هفت ساله بودیم هنگام مراسم تحلیف پدربزرگمان به ما خوش آمد گفت و ما را از هوای سرد بیرون به داخل برد.
“او به ما کمک کرد که دسته گلهای رنگارنگی از گلهای زمستانی برای کنار تخت پدر بزرگ و مادر بزرگمان درست کنیم. بیست سال بعد نانسی گل عروسی جنا را درست کرد. شما هم قدر نانسی خودتان را بدانید.
“ما تماس با مأموران محافظمان را حفظ کردهایم. آنها بخشی از بزرگ شدنمان بودند: در اولین ملاقات با دوست پسرمان با ما بودند، در اولین روزهای ملاقات و حتی در نامزدی و ماه عسل.
“میدانیم که این همیشه کار راحتی نیست- شما و ما نوجوانانی بودیم که همیشه مردانی با کوله پشتی ما را دنبال میکردند- ولی آنها زندگی خودشان را وقف ما کرده بودند.
“از رفتن به کالج لذت ببرید. بیشتر مردم دنیا این را میدانند و ما هم همین کار را کردیم. شما دیگر سنگینی دنیا را برشانههایتان ندارید. چیزهای مورد علاقهتان را کشف کنید. خودتان را پیدا کنید. مرتکب اشتباه شوید- مجاز هستید.
“تمام چیزهایی را که دیدهاید، مردمی که ملاقات کردهاید و درسهایی را که یاد گرفتهاید، همه را حفظ کنید و بگذارید راهنمای شما در تغییرهای مثبت باشد. تردیدی نداریم که این کار را خواهید کرد.
“سفر با پدر و مادرمان بیش از هر کلاسی به ما درس داد. این سفرها چشمهایمان را روی مردمان تازه و همچنین فرهنگها و ایدههای جدید باز کرد.
“در میشیگان با کارگران کارخانه ملاقات کردیم در کالیفرنیا معلمها و در مرز میانمار شفادهندگان را دیدیم، در کامپالا بچههایی را دیدیم که در خیابانهای پر گرد و خاک برای دیدن رئیس جمهور صف کشیده بودند و کودکان مبتلا به ویروس اچ آی وی، که منتظر دریافت دارو برای نجات جانشان بودند.
“دختر لاغر اندامی که لباس تازه آبی رنگش را پوشیده بود، خیلی کم سال به نظر میرسید ولی این طور نبود.
“کوچک به نظررسیدن او ناشی از بیماری بود. مادرش پذیرفته بود که ممکن است تا زمان اثربخش بودن داروها دخترش زنده نباشد ولی خواهران و برادرانش زنده خواهند ماند. بعد از دیدن این دختر بود که باربارا وقتی به مدرسه برگشت رشته تحصیلی اش را عوض کرد و مسیر زندگیاش تغییر یافت.
“شما در زیر فشار باورنکردنی کاخ سفید زندگی کردهاید. شما انتقادات تندی را میشنیدید که مردمی که هرگز حتی پدر و مادرتان را ملاقات نکرده بودند، از آنها میکردند.
“شما کنار ایستاده بودید و شاهد انتقادها از پدر و مادر عزیزتان بودید. پدر و مادری که شما را مقدم بر همه چیز قرار داده بودند و نه تنها دنیا را به شما نشان دادند بلکه آن را به شما دادند. در حالی که فصل تازه زندگی شما شروع میشود، مثل همیشه آنها مواظب و حامی شما خواهند بود. و ما هم همینطور.
انتهای پیام
کاش تو جامعه ای زندگی می کردیم که همچین نامه ای برای دخترای میرحسین هم نوشته میشد
دخترای خاتمی دخترای بنی صدر خائن! دخترای محمود و …