حاشیۀ جوالدوزهای متعدّد به شهردار و شورا در پلاسکو
«سیاوش خوشدل» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی حواشی نقدها به مسوولیتها در حادثهی ساختمان پلاسکو نوشت:
1- جوّ رسانهای پیشنهاد استعفا به شهردار تهران را درک میکنم. امّا ملاحظاتی، مانع میشود که با آن همراه باشم.
حتماً سخنان دو سال پیش آقای شهردار را شنیدهاید که میگوید: «ما اگر همین الآن اماکنی که شرایط ایمنی را رعایت نمیکنند، بر اساس قانون شروع کنیم به پلمپکردن، داد همه میرود بالا. میگویند در این وضع اقتصادی، در این وضع بیکاری، در نبودن اشتغال، اصلاً این رفتار شهرداری را، نمیدانم، {میگویند} سیاسی است این {رفتار}، در بحران اقتصادی میخواهند چوب لای چرخ دولت کنند. من به عنوان شهردار چه کار کنم؟ در این را ببندم، بدبختشان کردهام. نبندم، به وظیفهام عمل نکردهام. بگویند آقا با یک هماهنگی، برویم حدّاقل دو جای مهمّ این طوری را ببندیم، یک اخطار. همهی اینها اخطار دارند. شما همین ساختمان را اخطارش را دیدید. اصلاً وقعی به اخطارهای ما نمیگذارند. اصلاً هیچ برایشان مهم نیست. ما اقدام نکنیم، دوباره اینها آتش میگیرد، سه نفر آنجا فوت کنند، میگویند شهرداری تو خواب بودی، تو چرا این کار را نکردی، چرا وظیفهات را عمل نکردی. یعنی شما واقعاً اصلاً ساختمان پلاسکو را واردش میشوی، وحشت میکنی. یعنی فردا صبح من باید ببندمش. به هر حال ببندم یا نبندم؟»
وقتی آقای شهردار این سخنان را میگفت، شاید میتوانست به استعفا فکر کند. یکی از مواقع استعفا همین شرایط است. جایی که به هر دلیل نمیتوانی وظیفهی خودت را به درستی انجام دهی. امّا شهردار به هر دلیلی، چنین تصمیمی نگرفتهاست.
راه دیگر این بود که شورای شهر، وارد میشد و او را عزل میکرد. دقیقاً با استناد به همین موضوع که شما به هر دلیلی نمیتوانید وظایف قانونیتان را انجامدهید. امّا اعضای شورای شهر هم چنین نکردند.
رسانههای منتقد ایشان هم میتوانستند پیشنهاد استعفا بدهند. امّا ندادند. یا لااقل میتوانستند جوّی به راه بیاندازند که شهردار را در بستن پلاسکو و مانند آن یاری کند. این کار را هم نکردند. مردم هم میتوانستند در صفحات اجتماعی خود این عبارات شهردار را منعکس کنند و ابراز نگرانی کنند. امّا من بعید میدانم کسر قابل توجّهی به آن سخنان توجّهی کرده باشند. چه رسد به انتشار و ابراز نگرانی. خودم هم یکی.
نه آقای شهردار. استعفا ندهید. استعفای الآن شما به کار کسی نمیآید.
نه همهی منتقدان! الان برای درخواست استعفا دیر است. انتقادی اگر دارید، تا صندوق رأی محل قدمرنجه کنید.
به علاوه، انتقادی اگر هست، نگذارید برای بعد از حادثه. قبل از خیلی از حوادث میشود و باید گفت.
2- همین آقای ساعی که وزن ما به مدالهایش نمیرسد، نخستین بار در لیست اصلاحطلبان قرار گرفت و به شورای شهر راه یافت. آن زمان هنوز ورزشکار بود. به محض ورود در شورا هم مواضعی اتّخاذ کرد که روشن شد ربطی به جریان اصلاحات ندارد. اگر اکنون احساس میکنیم ورزشکاران حاضر در شورا خیلی مناسب این جایگاه نیستند، خوب است از آن لیست یادی بکنیم و از تنظیمکنندگان لیست بپرسیم با چه استدلالی ورزشکاری را که هنوز درگیر اردو و تمرین و مسابقه است، برای صندلی مدیریت شهر معرّفی کردید. همچنین به یاد داشتهباشیم که با نحوهی حضورمان پای صندوق رأی، در رسیدن یا نرسیدن این قهرمانان ملّی به صندلیهای تصمیمساز تأثیرگذاریم.
در عین حال، گمان میکنم شورای شهر، ورزشکار و هنرمند هم لازم دارد. البته ورزشکار و هنرمندی که رفتار و گفتار و کردارش، دلالت بر شایستگی او داشتهباشد. تصوّر میکنم حضور برادران خادم در مجلس و شورا محلّ بحث و مناقشه نبود. چون منش این دو به گونهای بود که احساس میشد دستکم در حوزهی خودشان میتوانند مسوول و کارآمد باشند.
انتهای پیام
سلام
اولا اینکه اگر همان موقع با همکاری دادستانی عمل می کردند و آرام آرام شروع به ایمن سازی ساختمان ها بوسیله مالکان می کردند، الان اینگونه نمی شد.
ثانیاً آن زمان آقای رسول خادم چند تن از متخصصان بازنشسته شهرداری را به عنوان مشاور بکار می گرفت و به همین دلیل پخته عمل می کرد.
ولی در این دوره شورا، نه اعضای قدیمی، نه اعضای جدید، نه سیاسیون و نه هنرمندان و ورزشکاران، در عین حال که تخصصی ندارند، چندان به فکر دفاع از حقوق مردم نیستند و نهایتاً هم در پی کسب تخصص و یا اخذ مشاوره درست و حسابی، نیستند.
به روی چشم ، از همین امروز برای رفتن پای صندوق لحظه شماری میکنم .