بیانیهی آیت الله کمال حیدری دربارهی «مرجعیتِ دینی و انسانی»
ترجمهی جدیدترین بیانیهی آیت الله سید کمال حیدری در ترشیح موضوع «مرجعیتِ دینی و انسانی»، به نقل از کانال تلگرامی دفتر این مرجع تقلید در پی میآید:
با نام و یاد خداوند بخشایندهٔ مهرگستر
«بیتردید خدا سرنوشت هیچ گروهی را دگرگون نمیسازد، مگر آنکه پیشتر خود را دگرگون سازند». رعد: ۱۱
توانمندیِ انسان بر دگرگونسازیِ زندگیاش و برایِ از حالتی به حالت دیگر درآمدن، سرشتی ویژه است که در بین همهٔ موجودات، به انسان اختصاص داده شده است. با این ویژگی است که انسان میتواند از حالتی به حالت دیگر منتقل شود؛ شهرها، تمدنها و فرهنگهای گوناگون بنا کند و؛ همواره ذات، محیط و جامعهٔ خود را ازنو بسازد. این توانمندی اکنون ما را به مرحلهای از نوسازی و دگرگونی در جهان معاصر رسانده است؛ جهانی که نسبت به هر چیزی گشوده است؛ جهانی که در آن، انسان میتواند، بدونِ هیچ مانعی، با همنوعانِ خود که در زبان، قومیت، شهروندی، فرهنگ و دین اختلاف دارند، پیوند برقرار سازد.
در سایهٔ دشواریها و دگرگونیهای پدیدآمده در دنیای معاصر، مؤسسههای ترویجدهنده و پلتفرمهای اجتماعی، هر دو، هم از جهت علمی و هم از جهت عملی، در برساخت اندیشهها و شکلدهی به نظریهها، نقش ایفا میکنند. این نقشهای علمی و عملی، با نظر به دانشها و تخصصهای گوناگون، و بهویژه بهواسطهٔ تخصص در علوم انسانی، در معرفتهای دینی و در فرهنگهای اجتماعی، تحقق مییابد.
کار به جایی رسیده است که گویی علم، دانش و فرهنگ از دل فضای مجازی بیرون میآید. این فضا، به بزرگترین واقعیت و مؤثرترین وسیله در ساختِ ذاتِ انسان و اجتماعِ انسانی تبدیل شده است؛ اجتماعی که هویتهای متنوع انسانی، دینی، قومی و… را دربر میگیرد.
این انسان جدید، که در کوتاهترین زمان ممکن، میتواند خود را با استمداد از فضای مجازی، بهروز و معاصر سازد؛ بهکلی از نظم، فرهنگ و محیطی که در گذشته برقرار بوده، بُریده شده است و هیچ ارتباطی با آن ندارد؛ یعنی با سیاست کهن، دین کهن و جامعهٔ کهن، ارتباط خود را قطع کرده و خود را با آنها بیگانه ساخته است؛ یعنی در وضعیتی زندگی میکند که از پیلهٔ هویتهای ساختهشده توسطِ پدران و پدربزرگهای خود رها شده است تا در دریایی از فرهنگهای درهمبرهم و بستهبههم پرواز کند.
این انسان معاصر، بهویژه در جامعهٔ عربی و اسلامی ما، حسِ تعلّقِ خاطر به سنت خود را از دست داده است، و زبان مشترکی با تاریخ و پیشینهٔ اصیل خود ندارد؛ التفاتی به پیشینهٔ تاریخیِ خود نمیکند، هرچند مدتزمان کوتاهی از آن گذشته باشد؛ تاریخ خود را مانند هر تاریخ دیگری، صرفاً دستهای از دادهها میداند که به آنها اهمیتی نمیدهد و نسبت به آنها تعلّقی ندارد.
اوضاعِ نظام معرفتی دین که اکنون و در آینده، یعنی در دوران جدید، در حالِ شکلگرفتن است نیز استثنا نمیخورد.
دین به نحو عام و خصوصاً دین اسلام، با وجودِ اصالت، شرافت تاریخی، استواری معرفتی، ساختار سلوکی منسجم، و نقش بنیادیناش در ساخت انسان، شکلدهی به زندگی، و تحصیل سعادت در دنیا و آخرت، و باوجودِ نقشی که مرجعیت دانشمندان فرهیختهٔ دین درطول تاریخ داشته اند؛ یعنی همهٔ دانشمندانی که بنیانهای دین را استوار ساختند، علوم دینی را بنا نهادند، و از احکام، آموزهها و شعیرههای بااصالت در جامعهٔ دینی و در امت اسلامی محافظت نمودند؛ با وجود همهٔ اینها، همگام با عصرِ جدید، نیاز مبرمی برای دگرگونی در مسیر دین و پیریزی منظومهٔ دینی جدید، پدید آمده است.
این نیاز به طرح چنین پرسشهایی میانجامد:
وظیفهٔ دینی و انسانی ما برای مواجهه با دنیای جدید چیست؟
چهکسی این وظیفه را برعهده میگیرد؟
چگونه میتوانیم با انسان عصر جدید، همراه شویم؟
آیا انسان جدید را میتوانیم متوقف سازیم و او را به گذشتهاش بازگردانیم؟
[در صورت امکانِ بازگشت] آیا بازگشت به گذشته، درست است؟
آیا بر متخصصان واجب است که با کوششی پیوسته، اصالتهای دینی را در امت اسلامی و واقعیتهای جاری – واقعیتهایی که اکنون جریان دارند – رسوخ دهند و با حرکتی شتابان، از امور دینی، آنچه را که میتوانند، نجات دهند؟
در دوران معاصر، چه راههایی، چه شیوههایی و چه وسیلههایی، برای پرداختن به مسئولیتها و رسیدن به اهدافمان وجود دارد؟
پاسخ به این پرسشها، ما را دربرابر جبرهای مهم، چالشهای بزرگ و مسئولیتهای دشواری قرار میدهد. قرارگرفتن در یک موقعیت تاریخی را میطلبد تا به وظایف خود مبادرت ورزیم و خود را در این مسیر قربانی سازیم.
و در این سیاق، بعد از توکل به خداوند، قصد آن میکنیم که چیزی را بنا گذاریم که «مرجعیتِ دینی و انسانی» نامیده میشود. این مرجعیت معاصر، برای همگامشدن با دقیقهٔ تاریخیای که اکنون در آن میزییم و دقیقهای که فرزندانمان در آینده، خواهند زیست، پدیدار شده و؛ نشاندهندهٔ الگووارهای است که همگان در بنانهادن و برساختنِ آن شریکند. زمان زیاد و کوشش بسیاری میطلبد تا بعضی از آثار سازنده و رشددهندهٔ مرجعیتِ دینیِ معاصرشده در جامعه آشکار شود.
و به دستهای از نشانههای مرجعیت معاصر که سازگار با دوران کنونی است، اشاره میکنیم:
۱. مرجعیتِ علمیِ دینیِ تخصصگرایِ جامعیتمحور که هدف آن خدمتگزاری به انسان، ساختن جامعه، ارتقادادنِ آگاهیِ فرهنگی، و محافظت از هویت دینی و انسانی است. برای بسطِ این اهدافِ مهم، مشارکت همگانی، بهرهبردن از عقل جمعی و سرمایهٔ انسانی، در همهٔ بخشهای تخصصی مرتبط با مرجعیت، ضرورت دارد. همچنین، عموم مردم باید در برساختِ آن مشارکت جویند؛ زیرا آنان نیز نگران نتیجهها و دستآوردهایِ الگووارهٔ نوسازی و معاصرانهسازیِ دیناند.
۲. از آنچه در بخش قبلی گفته شد، روشن میشود که مرجعیت معاصر باید الگووارهٔ اصلاحیِ جامع و فراگیری داشته باشد؛ مرجعیت معاصر فردمحور نیست؛ در عقلانیت فردی نمیگنجد؛ عقلانیتِ فردی صرفاً به بخشی از دانشهای اسلامی و انسانی نظر میکند و سایر بخشها را نادیده میگیرد. بنابراین همهٔ بخشهایی که در فرایند استنباط، دگرگونی و ساختن جامعهٔ بههمپیوسته و هوشیار اثرگذار است، باید ملاحظه گردند و مرجعیت معاصر نمیتواند نسبت به آنها بیتوجه باشد.
۳. بر اساس هدفها و مقصدهایی که دنبال میشود، مرجعیت معاصر به فرقه، گروه و دین معیّنی اختصاص ندارد؛ بلکه در مسیر پیشرفتِ واقعیتهای انسانی و اجتماعی، در کنار همهٔ قومها، گروهها و ادیان میایستد.
مرجعیت معاصر، مرجعیتی است که با دیگر مرجعیتهای اجتماعی سازگاری دارد، از آنان پشتیبانی میکند، و با آنان تعامل و پیوندِ کارآمد برقرار میسازد. در مسیر تعامل و تفاهم، موافقت و مخالفت در چشمانداز و، در نحوهٔ نگریستن به موضوعات، اهمیتی ندارد؛ یعنی تفاوتی نمیکند که دو مرجعیتِ اجتماعی موافق با یکدیگر باشند و یا مخالف با یکدیگر؛ بهیکسان عمل کنند و یا عملی مختلف داشته باشند؛ خواه اهداف و مقاصد واحدی را دنبال کنند و خواه نه؛ هیچکدام از این موارد، مانع همکاری، تفاهم و تعامل مشترک نمیشود.
مرجعیت معاصر به دیگر مرجعیتهای اجتماعی، احترام میگذارد، در کنارشان میایستد، خود را به آنها نزدیک میسازد و تلاش میکند تا فضایی مناسب برای عمل جمعی، و همکاری فایدهدار و فعالانه پدید آید.
۴. مرجعیت معاصر الگوارهٔ فراگیرِ بلندمدتی را دنبال میکند؛ خود را در قیدوبند اشخاص و عناوین نمیاندازد و وامدارِ هیچ مکان، دفتر، مرجع و وکیلِ معیّنی نیست؛ در یککلام، وامدارِ هیچ امری نیست که آن را «شخصیسازی» و «مقیّد» میسازد.
و اکنون دوباره به آنچه پیشتر بیان نمودیم، تأکید میورزیم که هیچکس وکیل عام ما نیست؛ ما دفتر رسمی نداریم؛ خود را به قیدوبندهای شیوههای مرسوم و جااُفتادهٔ مرجعیت دینی در که جهان دینی و دنیای اسلام رواج دارد، نمیاندازیم؛ وکیلان ما همهٔ افراد با اخلاص هستند؛ همهٔ دانشمندان، نظریهپردازان و روشنفکران بااخلاص؛ یعنی همهٔ افرادی که گامی برای پیشرفتِ واقعیتهای انسانی و آیندهٔ آن برمیدارند. دفترهای ما در دانشگاهها، مؤسسهها، مرکزهای پژوهشی، همهٔ حوزههای علمیهٔ آگاه به زمان، و تمامیِ اجتماعهایِ فهمیدهای قرار دارد که برای خود مسئولیتی در قبال قرائت ما احساس میکنند.
۵. در زمان کنونی، با سعیِ مُجدّانه و پیوندسازانه، عملِ مرجعیت را بهروز و معاصرانه میسازیم؛ به گونهای که با اوضاعِ زمان و مکانِ کنونی سازگاری داشته باشد. فرایند بهروزسازی با برساخت اجتهاد علمی و عینی در دانشهای متنوع دینی امکانپذیر میشود. در اجتهاد معاصرانه به جدیدترین پژوهشهای استوارِ دانشگاهی در زمینهٔ علوم انسانی اعتماد میکنیم؛ مرکزها و مؤسسههای مرتبط با اجتهاد معاصرانه را نیرومند میسازیم؛ و پایگاههای رسانهای و خبری تأسیس میکنیم که بتواند از پس مواجهه با آنچه که انسان معاصر با آن درگیر است، برآید. مشارکتی فعال در زندگیِ آگاهانهٔ اجتماعی خواهیم داشت تا اثری مثبت در تصمیمگیریهای دینی، فکری و فرهنگی پدید آید.
۶. خداوند را سپاسگزاریم بابتِ اینکه در این دوران، مقبولیتی فراگیر و امیدوارکننده در شهرهای متعدد عربی و اسلامی نصیبمان شد؛ بلکه مقبولیت قرائت ما از مرزهای جهان اسلامی فراروی کرد و به گوش جهانیان رسید؛ مرکزهای دینی و دانشگاهی در دنیا، قرائت ما را شنیدند. اکنون برنامهای منسجم و روزآمد، و پژوهشهایی گسترده و فراگیر بنا میگذاریم تا هدف ما از الگووارهٔ جدید در مرجعیت، تحقق یابد.
۷. اما در دوران کنونی، به هدف برقراری پیوند فعالانه با قوانین قبیلهای و، با همکاران و مقلدانمان و، با همهٔ مؤمنان به الگووارهٔ اصلاحی ما؛ و به هدف ایجادِ چشماندازی جدید برای مرجعیت؛ و برای پاسخدادن به سؤالهای عمومی، پرسشهای معرفتشناختی و کلامی، فتواهای فقهی و دینی؛ و برای رسیدگی به دیگر امور انسانی و اجتماعی؛ تبیین و روشنسازیِ همهٔ این رسالتها را، به گروهی از طلبههای بااخلاص و فاضلمان – که خداوند آنان را موفق بدارد – واگذار میکنیم؛ طلبههایی که فهمی عمیق و آگاهانه از الگووارهٔ جدیدمان، در ذهن و جانشان رسوخ یافته است و صلاحیت دارند که پیام ما را به جامعه برسانند. و در این زمان، به هدف سامانبخشیدن به روند پاسخگویی، صفحههای رسمی و معینی را آماده میکنیم که به پرسشهای تخصصی پاسخ دهند؛ آدرس ثبتشده برای پاسخ به پرسشها از این قرار است:
(http://linktr.ee/kamalalhaidari)
این صفحهها توسط دستهای از دوستان فعال ما که از تخصص بسندهٔ علمی و فنی برخوردارند، اداره میشود. این نکته را باید متذکر شد که این صفحهها صرفاً خبرگزاریهایی از جانب ما هستند و هیچ عنوان دیگری از ناحیهٔ ما بر آنان بار نمیشود.
۸. به دوستدارانم از طلبههای فاضل و همهٔ کسانی که در مسیر اصلاحی ما هستند، توصیه میکنم که بر اصل الگوی ما متمرکز شوند و از حواشیای مانندِ یادکردن اسمها و عنوانهای معیّن، اعتباربخشیها و طرفداریهای فرقهای و اموری از این دست، بپرهیزند. دوستان من، آنگونه که همواره اشاره کردهام، هیچ عنوانی را از جانب من با خود حمل نمیکنند؛ من نه شفاهاً به آنان عنوانی دادهام و نه کتباً، نه وکیل عام من هستند و نه وکیل خاص من، نه معتمد من هستند و نه از جانب من اذن دارند؛ خلاصه، برای من، هیچکدام از عناوینِ جاافتادهٔ شناختهشده، هیچ اعتباری ندارد. آنان صرفاً طلبههای اهل علم هستند که رسالتی را با خود حمل میکنند، به الگوی اصلاحی ما ایمان دارند و آمادهٔ حرکت و فداکاری در مسیر آن هستند.
همچنین توصیه میکنم که از نزاع، دودستگی، دعوا و درگیری، و هر عملی که اثری سلبی بر الگووارهی اصلاحی ما مینهد، بپرهیزید. بر شما باد پرداختن به اعمالی که الگووارهٔ اصلاحی را پیش میبرد و، به موفقیت آن مدد میرساند و، اهداف آن را تحقق میبخشد.
۹. سپاسگزاری و قدردانی میکنم از همهی دوستان و گرامیانی که بر اساس فهم خود از مسئولیت، اشتیاقشان نسبت به دین، جامعه و اصولِ انسانیت؛ همواره در این مسیر، برای شناساندن و بهحرکتدرآوردنِ الگووارهٔ اصلاحی ما و تحققِ اهداف آن، کوششی جدی داشتند.
آنان را دعوت میکنم که، قدمهای خود را در این مسیر بردارند و این کوشش شایستهی خود را ادامه دهند. الگوی اصلاح منحصر به هیچ فرد، گروه و جهت معینی نیست؛ هر کسی بهتناسب موقعیت و ایمانی که دارد، و مسئولیتی که احساس میکند، به آن میپردازد.
۱۰. اما اکنون برای دریافتِ کمکهای مالی و پرداختِ حقوق شرعی، در داخل و خارج عراق، میتوانید با شماره تلفنهای ذیل تماس بگیرید:
+۹۶۴۷۸۰۱۳۳۸۰۰۸
+۹۶۴۷۸۵۸۰۱۰۹۲۴
+۹۶۴۷۷۷۱۰۷۱۹۰۰
خداوند شما و ما را موفق بدارد.
حمد و سپاس، یکسره از آنِ خدا ست.
۲۴ فروردین ۱۴۰۳ش.
کمال حیدری
انتهای پیام
مرجعیت دینی و انسانی ریسی کیه؟قالیباف کیه؟همش باید اعلام شود.
نمی دانم قلم، قلم سید کمال حیدری است یا آن بنده خدا که چند صباحی دانشجوی فلسفه غرب در قم !! بوده و واژگان مُد روز را بجا و بی جا در گفتار خود مصرف می کند ؟
لکن یک سؤال از چناب سید کمال حیدری ! جنابعالی گفته اید به سازمان سنتی مرجعیت اعتقادی ندارید اما چرا از این سازمان و ساز و کار هایش ، پرداخت وجوهات شرعیه را حفظ کرده اید؟؟؟!!!! علت خاصی دارد ؟؟!!!
اینجا ایرانه و ایشون به زبان فارسی میگه جامعه ی عربی اسلامی ما. دقیقا راجع به کجا داره صحبت میکنه؟؟؟؟
با سلام و تحیت
با شناختی که از جناب سید کمال حیدری دارم ، بنظر نمی رسد که این متون از جانب ایشان باشد.
مگر اینکه. . . . . .
ولله الحمد
با سلام و تحیت
مگر بیانیه ای که به فارسی نوشته شده هم ترجمه میشود؟!!!!
این دیگر از عجایب است؟!!!!
چرا اصل بیانیه که بدون ترجمه است منتشر نشده؟!!!!
اول باید اصل بیانیه منتشر میشد و بعدأ
ترجمه آن .
ولی . . . . .
پناه میبریم به خدا از شّر شیطان رجیم.
ولله الحمد
سلاماینکهوکیلونمایندهیکمرجع
تقلیددرشهرییااستانیداشتهباشد
یانداشتهباشدووجوهاترامستقیما
بهحساببانکیواریزکنندوسوالات
شرعیراازطریقپیاماینترنتیبپرسند
تغییربنیادینیست.اماواقعیت
اینستکهنگاهمردمدربعدانقلاب
اسلامیایرانبهمرجعیتدینی
وروحانیتتغییرکردهواینروند
ادامهداردونیازبهبررسیوتجزیه
وتحلیلتوسطمحققینمربوطه
وخودروحانیتمحترمهست
باسلام
خدا وکیلی این از کجا آوردید حضرت عباسی کل دوران از این علما ما داشتیم و داریم و هم اکنون رو سرمون گذاشتیم چ نتیجه ایی داریم ارزش،پولی معیشت خوب حال خوب رفاه خوب ارزانی ارزشمند بودن مردم ایران پیش دیگر کشورها دزدی کم شده ربا خواری نداریم فساد نداریم بفرمایید شما که صادق هستید دروغ تو کارتون نیست ناموسا چی داریم
سلام
اینکه جامعه دینی و استوار ۱۵۰۰ ساله که به مجاهدت های عالمان و اندیشمندان و قبول و اطاعت مردم در روزگاران به ضعف و سستی گراییده پوشیده نیست بویژه نسل جوان و تحصیل کرده که حقایق را عینی و قابل آزمایش می خواهد و می پذیرد . راه بسیار سخت و ناهمواری است که دوباره باید پیموده شود . امیدوارم این میثاق همواره واثق و استوار باقی بماند .انشاالله
آقای کمال حیدری هدف شما مشخص نیست اگر مرجعیت سنتی ندارید پس چرا گرفتن وجوهات را تعطیل نمیکنید پول های دریافتی را چطوری وبر چه اساسی دریافت و هزینه میکنید…
مبهم است. مشتی کلیات. بری از مصادیق.
درود بر آیت الله سید کمال حیدری ایشون فردی دانا و حکیم و فیلسوف هستند….این گونه علماء در دوران ما کمتر پیدا میشن که دور از سیاست، گویا ایشون مدتی در حصر خانگی بودند مثال سید محمد خاتمی _
کروبی _ میر حسین موسوی به خاطر مواضعی که داشتند