امر ملی احیا میشود؟
مصطفی غفاری، جامعهشناس در روزنامه فرهیختگان نوشت: «کیفیت و کمیت برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم در دو مرحله، نوعی دغدغه ملی ایجاد کرد که موجسازی یا موجسواری تخریبی رسانهای، بر درک منافع ملی و دنبال کردن آن غلبه کند. چه کسانی که در انتخابات شرکت کرده بودند و چه آنها که به هر دلیل کناره گرفته بودند، از نتایج انتخابات تا حدی شگفتزده بودند؛ و چه بسا نگران از اینکه تندروی بر سیاستورزی در خانه ملت سایه بیندازد و منافع ملی را به حاشیه ببرد.
بر این اساس، حتا در برخی لایهها فشارهایی شکل گرفت تا چهرههای سیاسی ملی مثل آقای قالیباف این صحنه پرمخاطره را ترک کنند و عطای کنشگری در این میدان را به لقایش ببخشند. چه بسا همین وضعیت، کورسوهای امید اجتماعی را کمفروغتر هم میکرد.
پس از رخداد تلخ پرواز اردیبهشت و خالی شدن یک رکن بزرگ حکمرانی از خدمتگزاری شایسته و مردمی، شرایط نامطمئنتر به نظر میرسید و همین موجب شد دغدغه ملی نسبت به روندهای سیاسی در کشور شدت بگیرد. در این شرایط، فضای عمومی کشور در پس سوگواری، نیازمند خبرهای خوب بود. گام اول آرامشبخش را مردمی برداشتند که در تشییع جنازه پرشکوه رییسجمهور فقید شرکت کردند؛ حتا آنهایی که الزاما در انتخابات مشارکت نکرده بودند یا گزینه منتخبشان مرحوم آقای رئیسی نبود.
گام دوم صدایی بود که دیروز از خانه ملت به گوش رسید. انتخاب هیات رئیسه مجلس دوازدهم نشان داد نمایندگان مردم حاشیهسازی و قطبیسازی رسانهای را با سیاستورزی ملی اشتباه نمیگیرند، بلکه با درک شرایط ویژه کشور، بر اساس دغدغههای ملی تصمیم میگیرند. رایگیری هشت خرداد نشان داد که درست در فاصله یکماه تا انتخابات، وزن و عیار تندروها چقدر است.
بر این اساس میتوان گفت از عرصه سیاسی نشانههایی صادر شده که نشان میدهد هیاهوی رسانهای در سطح ملی و در شرایط ویژه ملی خریدار ندارد. در این شرایط هم کنشگران سیاسی و هم عامه مردم میتوانند با آرامش بیشتری برای میدان ملی هشت تیر آماده شوند. امیدها به اینکه رقابت انتخاباتی بر اساس ایدهها و برنامهها و کارنامهها شکل بگیرد، زنده شده است.
این در حالی است که جامعه ایرانی در طول پنج ساله گذشته، در کنار تجربههای جمعی پرفراز و نشیب، زخمهایی برداشته است. اگر جامعه روشهای حکمرانی را مسبب این وضعیت نداند، دستکم انتظار دارد که این زخمها با تدابیر نظام حکمرانی ترمیم شوند. در این میانه، کاریترین زخم همانی است که رهبر انقلاب در سخنرانی ابتدای سال ۱۴۰۳ «عقبماندگی در همدلی اجتماعی» خواندند و حتا به شریک بودن در غفلت و اختلال در این زمینه اشاره کردند. پس هیچ مقام دیگری نمیتواند خودش را از شراکت در ایجاد یا تداوم این وضع مبرّا بداند.
از آن سو، تعیینکنندهترین میدان برای تصحیح مسیر حکمرانی انتخابات است. اگر دنبال تحول هستیم، بدون مشارکت مردم از دریچه انتخابات امکانپذیر نیست. مشارکت مردم نیز در گرو تقویت احساس اثربخشی در سطح سیاست ملی است؛ جامعه و دولت در این زمینه بهواسطه کنشهایشان با هم گفتوگو میکنند و پیام میدهند.
دو گامی که در این نوشتار فشرده به آن اشاره شد، امیدآفرین است. اما هر جوانه امیدی نیاز به مراقبت دارد. انتظار میرود گامهای بعدی از سوی نهادها و کنشگران درگیر در فرآیند انتخابات نیز به فراهمتر شدن زمینه برای رقابتی سالم و جدی کمک کند تا منافع آن عاید کشور و مردم شود. امر ملی در پرتو مفاهمه -رقابت است که احیا میشود، نه منازعه- خصومت.»
انتهای پیام