این استان ها به شدت کمبود معلم دارند!
رپورتاژ آگهی
کمبود معلم در سالهای اخیر به یک بحران جدی در نظام آموزشی ایران تبدیل شده است. در سال جاری، استانهایی که بیشترین درگیری با کمبود نیروی آموزگار دارند، عبارتاند از:
- سیستان و بلوچستان
- کرمان
- هرمزگان
- خوزستان
- کهگیلویه و بویراحمد
- خراسان رضوی
- تهران
این استانها کمبود معلم دارند!
البته این بحران در مورد مؤسسههای آموزشی خصوصی صدق نمیکند، زیرا تعداد زیادی از بهترین آموزگاران، بهویژه مدرسین زبان انگلیسی، جذب مؤسسههای برجستهای همچون ravaan.co شدهاند و همین مسئله باعث شده تا کیفیت آموزش در این مؤسسات از مدارس عمومی بالاتر باشد.
کمبود نیروی معلم در استانهای مختلف کشور
در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳، کمبود حدود ۱۷۶ هزار معلم گزارش شده است. این امر بر روند آموزش دانشآموزان، بهویژه در مناطق کمبرخوردار، تأثیر منفی چشمگیری خواهد گذاشت.
استانهای محرومی همچون سیستان و بلوچستان، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد بیشترین آسیب را از کمبود معلم دیدهاند. برخورداری از شرایط اقتصادی و جغرافیایی سخت، جذب معلمان را در این مناطق دشوارتر کرده و استخدام نیروی انسانی غیربومی را با چالش مواجه نموده است. به همین دلیل، تربیت معلم توسط این استانها محدود بوده و آموزگاران اهل استانهای دیگر نیز تمایل کمتری برای حضور در این شهرها دارند.
در برخی مناطق کمبرخوردار، کمبود معلم باعث شده تا دانشآموزان بهطور کامل به امکانات آموزشی دسترسی نداشته باشند و بسیاری از کلاسها عملاً خالی بمانند.
این بحران در شهرهای بزرگی همچون تهران و حتی البرز نیز شایع است. گرچه تهران بهعنوان پایتخت، هرگز جزو استانهای محروم و کمبرخوردار کشور نیست، اما تراکم جمعیتی بالای آن باعث شده تا بهویژه در شهرهای حاشیهای، با مشکل کمبود معلم مواجه باشد.
عدم دسترسی به نیروی آموزشی در مقاطع راهنمایی یا دبیرستان چندان مشکلساز نیست، زیرا به دلیل سیستم گردشی، دانشآموزان ممکن است تنها در یکی از زنگهای سهگانه مدرسه بدون معلم بمانند. اما در خصوص پایه ابتدایی، این مسئله به یک بحران جدی تبدیل میشود.
نظام معلمان تکپایه در این مقطع باعث میشود تا در صورت کمبود نیروی آموزشی، کل یک کلاس بدون آموزگار باقی بماند و عملاً هر سه زنگ آن تشکیل نشود. در بسیاری از شهرها و روستاهای کمبرخوردار و حتی مناطق حاشیه تهران، بسیاری از کلاسهای دوره ابتدایی به خاطر نبود معلم اصولاً تشکیل نمیشوند.
دلایل کمبود معلم
بحران کمبود معلمی که امروز شاهد آن هستیم، از ابتدای دهه ۹۰ شمسی آغاز شد. در این دوران، بازنشستگی معلمانی که در دهه ۶۰ وارد سیستم آموزشی شده بودند، کمکم فرا رسید و با توجه به تعداد زیاد آنها، خلأ محسوسی در نیروهای آموزشی به وجود آمد.
در سال ۱۴۰۳ نیز همچنان شاهد همان دلایل قدیمی هستیم که عدم چارهاندیشی برای آنها، بحران کنونی را ایجاد کرده است. بهطور کلی، میتوان چهار علت اصلی برای کمبود معلم نام برد که عبارتاند از:
- بازنشستگیهای گسترده: گرچه این روند از قبل در جریان بوده، اما آمار نشان میدهد که در شهریور ۱۴۰۳ حدود ۷۲ هزار معلم بازنشسته شدند. این حجم از بازنشستگی، بدون جذب نیروی جدید، فشار زیادی بر نظام آموزشی کشور وارد کرده است.
- افزایش جمعیت دانشآموزان: جمعیت دانشآموزی در سال ۱۴۰۳ به بیش از ۱۷ میلیون نفر رسیده و پیشبینی میشود که این رشد تا سال ۱۴۰۸ ادامه یابد. نسبت تربیت معلم با افزایش تعداد دانشآموزان اختلاف زیادی داشته و انتظار میرود این روند بحران را در سالهای آتی تشدید کند.
- کاهش نرخ جذب معلمان جدید: ظرفیت دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم طی سالهای اخیر کاهش یافته است. بهطوریکه طی ده سال گذشته، در برخی از سالها تنها ۳ هزار معلم جذب شدهاند. این در حالی است که کشور نیاز به جذب سالانه حداقل ۳۰ هزار معلم داشته است.
- عدم هماهنگی حقوق معلمان با هزینههای زندگی: در گذشته، حقوق معلمی یکی از پایهحقوقهای مناسب در کشور محسوب میشد، اما امروزه، بهویژه در شهرهای بزرگ، حقوق دریافتی معلمان کافی نیست. همین مسئله باعث شده تا نیروهای کار تمایل کمتری به اشتغال در شغل معلمی داشته باشند. بر اساس آمار، اکثر آموزگاران زیر خط فقر قرار دارند.
نکته: نتیجه این امر، مهاجرت روزافزون آموزگاران به سمت مراکز شهرهای بزرگ برای اشتغال در مؤسسات خصوصی است.
علت عدم استخدام نیروی جدید توسط آموزش و پرورش چیست؟
گستردهترین موج استخدام نیروی آموزشی در ایران مربوط به دهه ۶۰ بوده است. پس از آن، به دلیل کافی بودن نیروهای آموزشی، سازمان آموزش و پرورش پذیرش و استخدام نیروهای جدید را محدود کرد و سختگیریهایی برای این موضوع وضع نمود.
این سازمان اعتقاد داشت که نیروهای تربیتی تنها باید زیر نظر خودش پرورش یابند و از این رو، پذیرش معلم از مؤسسههای آموزش عالی (دانشگاهها) را محدود کرد و تنها به نیروهایی که توسط دانشگاه شهید رجایی یا دانشگاه فرهنگیان (که تحت نظارت مستقیم خودش بودند) تربیت شده بودند، بسنده نمود.
از طرف دیگر، ورود به این دانشگاهها نیز با سختگیریهای زیادی مواجه بوده و عملاً باعث شده بسیاری موفق به اخذ پذیرش نشوند و بسیاری دیگر نیز اصولاً قید ثبتنام در این دانشگاهها را از قبل بزنند.
در نتیجه، نرخ تربیت معلم این مؤسسهها هرگز پاسخگوی نیازمندی کشور به نیروهای آموزشی نبوده و همین مسئله سبب شد که با بازنشستگی نیروهای قدیمی، کشور با یک بحران جدی در زمینه کمبود معلم مواجه شود.
روشهای مقابله با بحران کمبود معلم
وزارت آموزش و پرورش برای مدیریت بحران کمبود معلم، سه پیشنهاد اصلی ارائه کرده است:
- افزایش نرخ حقالتدریس: این اقدام بهجهت ترغیب معلمان بازنشسته برای بازگشت به کار و نیروهای شاغل برای ادامه همکاری پیشنهاد شده است.
- افزایش جذب نیروهای غیررسمی و ظرفیت پذیرش دانشگاه فرهنگیان: بر این اساس، سازمان آموزش و پرورش پیشنهاد داده که از دانشجویان سال آخر بهعنوان نیروی کمکی در کلاسهای درس استفاده شود. از طرف دیگر، با تعدیل سختگیریهای پیشین، تلاش کند تا میزان ورودی دانشگاههای فرهنگیان را نیز افزایش دهد.
- افزایش ظرفیتهای آموزشی: سومین راهکار به بازسازی و گسترش مراکز تربیت معلم و شعب دانشگاه فرهنگیان در شهرهای مختلف اختصاص دارد. آموزش و پرورش اعتقاد دارد که این کار مسیر قبولی در دانشگاههای تربیت معلم را تسهیل کرده و در بلندمدت میتواند موجب رفع نیازهای کشور در خصوص نیروهای آموزشی شود.
چالشها و پیامدهای کمبود معلم در کشور
گزارشها حاکی از آن است که در برخی مناطق، بعضی از مدیران مدارس مجبور شدهاند از خانوادهها درخواست کنند که در تدریس یا مرور درسها کمک کنند. این اخبار خود نشاندهنده عمق بحران بوده و اهمیت چارهاندیشی و برنامهریزی دقیق برای نظام آموزشی کشور را روشن میکند.
عدم تشکیل کلاسهای درسی، بهویژه در مقطع ابتدایی، باعث تأخیر در روند تحصیلی دانشآموزان و از بین رفتن انگیزه در آنها میشود. کمبود معلم همچنین تأثیر مستقیمی بر کیفیت آموزش دارد و نابرابریهای آموزشی را در مناطق محروم تشدید میکند.
سخن آخر
کمبود معلم در کشور عملاً باعث شکلگیری یک بحران آموزشی بزرگ، بهویژه در مناطق محروم و استانهای کمبرخوردار شده و خود این مسئله پایهای برای شکلگیری مشکلات اجتماعی دیگر، همچون افزایش نرخ مهاجرت به شهرهای بزرگ، رشد نرخ بزهکاری و غیره میشود.
چنانچه سازمان آموزش و پرورش سختگیریهای فعلی را کنار نگذارد و موانع را از سر راه برندارد، این بحران روزبهروز رشد بیشتری پیدا کرده و به یک پاندمی آموزشی تبدیل میشود.
انتهای پیام