بیان سردار سلامی دربارهی سوریه از نگاهی دیگر
حجت الاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
به اتفاق دوست و دشمن نظام حکومتی اسد در سوریّه از مردم بریده و خود را با اتکای به سرنیزه بر آنان تحمیل کرده بود، به همین جهت مخالفان مسلّح در کمترین مدت بر این نظام غلبه کردند و نه تنها با هیچ مقاومت مردمی مواجه نشدند که حتی نظامیان رژیم اسد هم مقاومت واقعی نداشتند و در حقیقت معارضان مسلح با آغوش باز از طرف مردم و نظامیان استقبال شدند! [مشابه حمله اعراب به ایران و استقبال مردم و نظامیان ساسانی از آنان]
همه انقلابها هم به طور طبیعی بعد از پیروزی و قبل از مستقرّ شدن نظام جدید، با حدّی از هرج و مرج مواجه میشوند ولی در مورد سوریه، وجود نظام متجاوز، آدمکش و خشمگین صهیونیستی که از مجاهدان مقاومت اعم از سوری، لبنانی، فلسطینی و … ضربه سنگینی خورده و حالا هم دست بالا را دارد و مترصد انتقام گرفتن و کوبیدن مقاومت است، قوز بالای قوز شده و بر هرج و مرج، ناامنی و نابودیگرایی چندین برابر افزوه است.
در این شرایط، فرمانده محترم سپاه در یک سخنرانی عمومی اظهار میدارد:
«همه دیدند تا ما بودیم مردم سوریه زندگی میکردند چون ما به دنبال عزتشان بودیم؛ … ما رفته بودیم تا اجازه ندهیم عزت مسلمانان تخریب شود. مردم در دمشق این را الان به زیبایی البته نه به یک زیبایی دلانگیز، بلکه با نفرت تمام میفهمند که وقتی رجال مقاومت هستند، آنها چقدر عزیزند و اگر مردان ایستادگی و رجال مقاومت نباشند، چه بلایی برسر ملت میآید.»
در ارتباط با این سخنان چند نکته قابل تأمل است:
1. شک نیست که اجابت دعوت و شرکت در سرکوب شورشیهای مسلحی که امنیت مردم و حکومت مردمی را از بین برده و باورها و مقدسات آن مردم را زیر پا نهاده و به قتل و غارت و تجاوز همت دارند[مثل شورشیهای داعش که زنان ایزدی را به بردگی گرفته و مقابر و مکانهای مقدس را منفجر می کردند و …]، پسندیده و مطلوب و شایسته افتخار است ولی این شرکت باید محدود به همان دوره شورش بوده و با برقراری امنیت تمام شود و ادامه آن به هر بهانهای، ناپسند و مخالف حرمت و کرامت و عزت آن مردم است لذا اگر ادامه یابد، به سرعت مورد نفرت آن مردم واقع میگردد.
2. نیروهای خارجی باید علاوه بر کمک به حکومت در سرکوبی شورشیان نامردمی، در مقابل رفتارهای غیر دموکراتیک و غیر مردم سالارانه آن حکومت هم واکنش صریح و قاطع نشان دهند و مدافع حقوق مردم در قبال حکومت باشند و این دفاع از حقوق مردم در مقابل حکومت، باید کاملا عریان و واضح و در مرأی و منظر عموم باشد تا مردم مطمئن شوند که این خارجیها فقط به خواست آنان و برای “کمکشان در حفظ عزت و کرامتشان” آمدهاند نه برای حاکمیت یافتن بر آنها یا انگیزه های نامردمی دیگر.
3. نیروهای کمکی خارجی باید همیشه بدانند و باور داشته باشند و اعلام کنند که حفظ عزت و کرامت به عهده خود مردم و حکومتشان است و اینان فقط یاور آن مردم و حکومت مردمیشان هستند و هیچگاه -نه زمان حضور و نه بعد از آن- از موضع بالا و منّت و قیممآبانه با آن مردم سخن نگویند زیرا مردم حتی “عزت و کرامت خودناخواسته و تحمیلی” را هم نمیپذیرند!
با توجه به موارد بالا از فرمانده محترم میپرسیم:
* اگر دخالت نظامی یا مستشاری ایران در سوریه از ابتدا برای حفط عزت و کرامت مردم و کمک به دفاع آنان در برابر تروریستهای مسلح بود و تا آخر این گونه ماند، چرا این مردم در مقابل خروج یا اخراج آنان از خود بیتابی و ناراحتی اظهار نکردند؟
* همچنین اگر حکومت اسد مردمی و شایسته کمک بود، چرا مردم در مقابل سرنگون شدنش از خود مقاومتی نشان ندادند؟
* اگر دفاع نظامیان یا مستشاران ایرانی از حقوق و کرامت مردم در مقابل اقدامات مستبدانهی اسد این چنن فراوان، قاطع، صریح و آشکار بوده، چرا امروز بر فقدان این دفاع اشک حسرتی نمیریزند؟
* گفتهاید امروز مردم دمشق نه به یک زیبایی دلانگیز بلکه با نفرت تمام” میفهمند که وقتی رجال مقاومت هستند، آنها چقدر عزیزند و وقتی نیستند، چه بلایی برسرشان میآید.
اولا «زیبایی نه دلانگیز بلکه با نفرت تمام» را نفهمیدم چه صیغهای است!
ثانیا از کجا میگویید که آن مردم این بلاها را ناشی از نبود مردان مقاومت میدانند؟ شاید آنها هم این را از بدشانسی خود بدانند که همزمان هم به حکومت مستبدانهی اسد مبتلا بودند و هم دشمن در کمین نشستهای چون رژیم خونخوار، خشمگین و فرصت طلب صهیونیستی، که از شر یکی نجات یافتهاند ولی دیگری بر سرشان آوار شده اما باز هم شادند که حداقل از یکی از آن دو اژدهای خونخوار نجات یافتهاند!
نکته آخر این که آیا این سخن، تجلیل از نیروهای خارجی مقاومت در سوریه است یا تحقیر مردم سوریه؟!
انتهای پیام