پاسخ سلیمی نمین به علوی بروجردی دربارهی آیت الله منتظری
دو سال پیش، سخنانی از آیت الله علوی بروجردی نوه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، دربارهی زیست مرحوم آیت الله منتظری، منتشر شد و سایت اصولگرای جهان نیوز هم در واکنش به آن، نظرات عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا و تاریخ پژوه را در این باره منعکس کرد.
متن اول در همان سال در انصاف نیوز منتشر شده بود ولی حالا متن پاسخ نیز بازنشر میشود.
سایت جهان نیوز متن مصاحبه با سلیمی نمین را با این تیتر منتشر کرده است: «پاسخ مستند سلیمی نمین به گفتار تحریف آمیز علوی بروجردی درباره آیت الله منتظری/ قضاوت آقای علوی بروجردی ناشی از کم اطلاعی است/ اگر تاریخ را خوب مطالعه میکردند چنین جفایی نسبت به امام نمیکردند/ هنوز جریانی به دنبال تطهیر آقای منتظری است»
جهان نیوز در مقدمه نوشته است: «سیام آذرماه امسال و در ایام سالروز درگذشت آیت الله منتظری قائم مقام معزول رهبری، سایت اصلاح طلب انصاف نیوز گفتاری از حجت الاسلام جواد علوی بروجردی را با عنوان «آیت الله منتظری به دنبال جیب و قدرت نبود» [لینک] منتشر کرد که محور کلیت این گفتار، تحریف واقعیت ماجرای آقای منتظری و تقابل ایشان با امام راحل را نوعی فداکاری توصیف کرده است. به جهت اهمیت این موضوع بسیار مهم تاریخ معاصر بعد از انقلاب و گرایشات ادامه دار اصلاح طلبان به جریان آقای منتظری جهان نیوز در این باره به سراغ مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران رفت.»
متن سخنان عباس سلیمی نمین در این مصاحبه در پی میآید:
«هنوز جریانی هستند که به دنبال تطهیر آقای منتظری در مقابل قرائت نظام از ایشان است. در واقع خط تضعیف امام میتواند از طریق افرادی که نزدیک به امام بوده، نقش داشتند و تاثیرگذار بودند ممکن شود. فردی که به امام نزدیک است از یک مقطعی در برابر امام می ایستد و بهترین امکان این است که او را موجه نشان دهند. با این روش طبیعتا طرف مقابل در اذهان خواهد شکست.
وظیفه داریم دلایلی که آقای منتظری در برابر امام ایستاد را بیان کنیم. بر اساس مستنداتی که از خود آقای منتظری در اختیار است یعنی خاطرات ایشان باید این دلایل توضیخ داده شود.
این مجموعه نقد مبسوطی بر خاطرات آقای منتظری نوشته است. این نقد صرفا بر اساس خود خاطرات آقای منتظری صورت گرفته و در آنجا کاملا مشخص است که از چه زمانی ایشان با امام زاویه پیدا کرده و در برابر ایشان صف آرایی میکند.
[درباره نامه آیت الله مشکینی به آیت الله منتظری] آقای مشکینی به عنوان یک شخصیت هم تراز ایشان و رئیس مجلس خبرگان در این نامه مینویسد که ما شما را برای این منصب انتخاب کردیم اما همه دوستداران شما نگرانند که به جای در خدمت عام بودن در خدمت یک جریان خاص قرار بگیرید. اگرچه به شما رای دادند اما نسبت به آینده نگران هستند. قبل از این قضیه هم امام به صورت های مختلف به آقای منتظری در رابطه با اینکه این جریان فاسد را از بیت خود دور کنند تذکر داده بودند. آنها متهم به قتلها و جنایتهای متعدد بودند.
متاسفانه آیتالله منتظری در پاسخ به دلسوزی دوستان، واکنش تندی نشان دادند. ایشان میگویند همان گونه که مراجع اعضای بیت خودشان را تعیین میکنند باید بیت من هم اینطور باشد، چرا باید دیگران دخالت کنند. وقتی امام از طریق آقای منتظری به نتیجه نرسید و این مشکل اصلاح نشد تصمیم گرفتند به مسئولان ذی ربط دستور دهند و این مسئله از طریق آنها پیگیری و بررسی شود.
[با اشاره به اعتراف مهدی هاشمی به قتلها] نه اینکه این اعتراف به خاطر در بازداشت بودن باشد بلکه مستندات قتل کاملا مکشوف، مشخص و پیکرها پیدا شده بود. آیت الله منتظری در ابتدا اعلام برائت کردند و گفتند بیاطلاع بودند که البته این طور هم نبوده و در خاطرات خود آقای منتظری آمده که ایشان از قتل آقای شمس آبادی در زندان مطلع شدند. ولی آقای منتظری میگفتند که قصد آنها قتل نبوده و میخواستند آقای شمس آبادی را گوشمالی دهند چراکه علیه کتاب شهید ثالت صحبت میکرده است. در واقع این صحبت آقای منتظری توجیه این مسئله است.
آیت الله منتظری علیرغم اطلاع از این موارد قتل، باز هم در برابر محاکمه مهدی هاشمی ایستادگی میکرد. اگر چه آیت الله منتظری در ابتدا اعلام برائت کردند اما علیرغم اطلاع از موارد قتل در برابر امام ایستاد و گفتند که نباید محاکمه شود و محاکمه او محاکمه من است و تحمل نمیکنم. اگر محاکمه ادامه یابد مجبورم ترک کنم و به حاشیه روم.
[درباره سخنان آقای علوی بروجردی دربارهی اینکه آیتالله منتظری به دنبال جیب و قدرت نبود و علیرغم اینکه میدانستند ماههای پایانی عمر امام است باز هم به روش خودشان ادامه دادند و عملاً فداکاری کردند] قطعا این بزرگوار به تاریخ اشراف ندارند و کم اطلاعی ایشان باعث چنین قضاوتی شده است. آقای منتظری ساده زیست بود، اما به این معنی نیست که وقتی فردی ساده زیست باشد ضعفی متوجه او نیست.
آیت الله منتظری سرنوشت خود را به یک فرد جانی گره زد. همه کارهای ایشان را در قم مهدی هاشمی اداره میکرد و برای آقای منتظری مهم بود که مهدی هاشمی به عنوان فرد تعیین کننده در تشکیلاتش حذف نشود.
نمیتوان از آقای منتظری که از قتلهای مهدی هاشمی مطلع بوده دفاع کرد. تذکرات امام درباره این جریان فاسد برای اوایل دهه شصت است نه انتهای این دهه و قبل رحلت امام. اگر به ریشه اختلافات در اوایل دهه شصت توجه نشود آن زمان چنین تحلیلی برداشت میشود.
[درباره خاطرات آقای منتظری] اگر خاطرات ایشان دقیق مطالعه شود، آنقدر تناقضات وجود دارد که یک مطلع فهیم متوجه میشود برای آقای منتظری زیر بار قانون رفتن دشوار است چراکه تصور میکند موجب شکستن شخصیتش میشود؛ لذا در برابر امام میایستد. آقای منتظری نه به خاطر دنیاطلبی بلکه احساس میکند محاکمه مهدی هاشمی به عنوان فردی که همه امور دفترش را در اختیار دارد شکستن شخصیت ایشان را در پی دارد.
[در پاسخ به این سوال که انگیزه آقای علوی بروجردی از مطرح کردن این سخنان چیست] از انگیزه ایشان اطلاعی ندارم و نمی توانم قضاوت کنم، اما قطعا میتوانم عرض کنم که ایشان اشرافی بر تاریخ ندارد. مسائلی بین آقای منتظری و جریان انقلاب رخ داد که همه از جمله عبدالله نوری، کروبی، امام جمارانی و حتی آقای طاهری امام جمعه اصفهان که از مقربین آیتالله منتظری بود به آن اعتراض کردند. آقای کروبی هم در واکنش به این رفتارهای آیتالله منتظری در نامه خود به ایشان نوشت که از فردی دفاع میکنید که 27 قتل در پروند دارد.
اکنون فضایی ایجاد شده که دشمن توانسته به هم ریختگی در صفوف ما ایجاد کند و تاریخ را مخدوش و قربانی کند. اگر ایشان تاریخ را خوب مطالعه میکرد چنین جفایی نسبت به امام نمیکرد. امام تلاش زیادی کردند تا مسئله مهدی هاشمی به گونهای حل شود که لطمهای به اعتبار آقای منتظری وارد نشود. تذکرات بسیاری را خصوصی و از طریق افراد نزدیک به آقای منتظری به ایشان منتقل کردند، ولی متاسفانه تاثیری نداشت.
خود آقای منتظری در خاطراتش قتل آقای شمس آبادی توسط مهدی هاشمی را قبول میکند. منتهی ایشان این موضوع را توجیه میکند. کسی که قتل کرده باید محاکمه شود، اما آقای منتظری محکم ایستاد و میگفت میخواهند علیه من توطئه کنند. چه کسی میخواست علیه ایشان توطئه کند؟ امامی که آنقدر برای شاگردش زحمت کشیده بود؟ این مقاومت آقای منتظری در برابر حرف حق به تصور اینکه به اعتبارش لطمه وارد میشود در تاریخ بسیار تاسف بار است که در مقابل استاد مسلم خودش ایستاد و زیر بار تذکرات دلسوزانه نرفت».
انتهای پیام