فرضیههایی دربارهی کنش سیاسی احمدی نژاد
«رضا صادقیان» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی کنش احمدی نژاد نوشت:
بعد از ثبتنام نابهنگام احمدینژاد به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری در وزارت کشور شاهد بروز واکنشهای بسیار بودیم، هر ناظری به فعل وی براساس زاویهی نگاهش نگریست. برخی نیز عقیده داشتند عمل وی انتحاری بوده است. با این حال اکثر ناظران اجتماعی صبر کردن تا واکنش وی نسبت به ردصلاحیت و یا تأیید صلاحیت وی را مشاهده کنند. تا این لحظه به غیر از تعویض بکگراند صفحه توتیتر شخصیاش خبری دیگر در دست نیست. متن بیانیه علیاکبر جوانفکر را نیز نمیتوان به عنوان سخن احمدینژاد برداشت کرد، او نشان داده در هر حالی سخن خود را میگوید و چندان در بند مشورتهای قبلی نیست.
براساس دادههای منتشر شده از سوی نزدیکان احمدینژاد، تکاپوی رسانهی نزدیکان رییس دولت سابق در فضای پرابهام و دلنگرانی انجام میگیرد. گویی آهسته و آرام میزانی قابل توجه اضطراب در جملات آنان نمایان شده است. در این فضا فعل آنان قبل از آنکه راهی به سوی کنش سیاسی منتهی به یک کنش سیاسی معتدل باشد، تحرکی است برای باقی ماندن در رویدادهای غیرقابل محاسبهی سیاسی. ماندگاری که از نگاه آنان با اتکا به ادبیات تحریکآمیز و استفاده از عبارتهای پرمعنا و دوپهلو شدنی است و نه یک کنش سیاسی معتدل و قابل پیشبینی. در واقع باید بپذیریم تا هنگامی که احمدینژاد به عنوان یک شخصیت سیاسی در عرصهی سیاست حضور دارد ترجیح میدهد مخاطبان خود را سوپرایز کند.
تأیید صلاحیت احمدینژاد بعید به نظر میآمد. آنچنان که در یادداشتهای دیگری به این نکته اشاره داشتم ولی موج امیدواری و فضاسازی رسانههای نزدیک به شخص احمدینژاد آنچنان درهم و آشفته به نظر میآمد که خودشان نیز نمیدانستند نتیجهی نهایی خبر از تأیید و یا رد صلاحیت خواهد بود. گاهی امیدواری در میان بود و در برخی از لحظهها ناامیدی و عدم تأیید صلاحیت. با این حال کنشهای سیاسی در یک گام به پایان نمیرسند، فعالیتهای اجتماعی ترکیبی از کنشها و واکنشهای با برنامه و یا برنامهریزی نشده است، آنچه در این میان باعث میشود احمدینژاد بیش از دیگر سیاسیون زیر ذرهبین قرار گیرد، کنشهای غیرقابل پیشبینی اوست.
برخی از تحلیلگران ثبتنام احمدینژاد در رقابتهای انتخاباتی را یک کنش از روی احساس تفسیر کردند. فردی که در وزارت کشور برای همراهی از کاندیدای مورد حمایتش وارد سالن شده و با نمایش شناسنامهاش مقابل دوربینهای خبری به یکباره ثبتنام کرد. فروکاستن یک کنش سیاسی به امر حسی و شوقی در عالم سیاست این ذهنیت را برای دیگران فراهم میکند که خطاهای دیگر سیاسیون را با نگرش حسی بازتعریف و از ارائه دلایل عقلانی آن فعل سیاسی دوری کنند. وقتی جایی فراخ برای احساسات برانگیخته شدهی یک سیاستمدار در عالم تصمیمگیری و جریانسازی قائل میشویم، ناخواسته سیاست را از عقلانیت و یک کنش با برنامه خارج میکنیم و به سوی یک واکنش عاطفی سوق میدهیم. سرانجام بروز چنین رفتارهایی برای همگان هزینهساز خواهد بود. با این وجود نمیتوان تصمیمهای اتخاذ شده توسط احمدینژاد را چنانچه در پی حفظ جایگاه مخالفت با نظم موجود شناخته شود، براساس بروز احساسات لحظهای فهم کرد.
برخی نیز کنشهای سیاسی احمدینژاد بعد از رد صلاحیت وی را به ترتیبی مینگرند که ایشان و نزدیکان وی به سوی یک کنشگری پرمخاطره در کشور گام برمیدارند، به عبارتی شفافتر او میخواهد سر مخالفان – منتقدان داخل نظام شناخته شود. منتقدی که گاه در هیبت مخالف نظام ظاهر و در یک زمان نقش ناهمگون رفتار مبتنی بر کنش اصلاحطلبان و اپوزیسیون را بازی کند. در واقع ردای منتقد بودن وضع موجود را به کنار نهد و قبای مرد همیشه مخالف را بر تن کند. میگویند رییس دولت سابق در تلاش است چهرهای ضد نظم موجود از خود بروز دهد، وجه دیگری که سالها با آن زندگی کرده ولی فرصت عیان کردن چنین نمایی را برای اکثر شهروندان کمتر به دست آورده است. موافقان چنین نظریهای مخالفتهای ایشان در دور دوم ریاست جمهوری از قبیل چالش بر سر معاون اولی آقای مشایی، عزل وزیر امور خارجه در زمان مأموریت در کشور آفریقایی سنگال، 11 روز خانهنشینی و نشنیده گرفتن توصیههای معتمدان نظام، ستیز با وزیر اطلاعات وقت و داشتن خطکشی نسبتاً روشن با دیگر شخصیتهای سیاسی نزدیک به جریان اصولگرا و دیگر شخصیتهای سیاسی حال حاضر در کشور را به عنوان شاهدی بر مدعای خود نقل میکنند، تکههای که در نهایت از دل آن ستیزجویی ترسیم میشود. رفتار سیاسی که از هر سو نگریسته شود صرفاً ستیز و مخالفت با نظم حاکم را به ذهن القا میکند، بخش پایانی مصاحبهی اخیر وی با خبرگزاری آسوشیتدپرس، نحوهی پاسخ رییس دولت نهم و دهم به برخی سؤالات بسیار مهم و سخنرانی ایشان در خوزستان خالی از چنین معانی نیست.
احمدینژاد طرفداران خود را دارد. شهروندانی که همچنان دل به سخنان و عملکرد او بستهاند و نمایی دگر از کنشهای او را از منظری که منتقدان روایت میکنند مورد توجه قرار نداده و نمیدهند، برای آنان حرفهایی که منتقدان و تحلیلگران سیاسی درباره رییس دولت نهم و دهم میزنند با افکار او همخوانی نداشته و ندارد، از همین روست که شماری از شهروندان در ستادهای مردمی گرد بقایی جمع شدند و به فعالیت انتخاباتی قبل از تأیید صلاحیت ایشان مشغول. این بخش از شهروندان که دست بر قضا پایبند به قوانین و عرفهای سیاسی کشور هم هستند، رفتارهای او را در جهت استحکام بیشتر نظام میفهمند، برداشت آنان با سخنان محمدعلی رامین از پیروزی احمدینژاد در رقابت انتخاباتی سال 84 بیاندازه نزدیک است. از همینرو ردصلاحیت او را باور نمیکردند.
در مقابل این ارزیابیها، شماری از تحلیلها عملاً میکوشند زاویهدار بودن وی با نظم فعلی را فریاد بزنند. با توجه به سخنان اخیر بقایی و نزدیکان وی دربارهی ساختار قدرت در جمهوری اسلامی و ابراز ارادت چندباره به ولایت فقیه دو از ذهن است احمدینژاد گرد چنین بازی پرمخاطرهای بگردد، مگر آنکه به دنبال کنشی بسیار پرهزینه و غیرقابل پیشبینی در آیندهای نه چندان دور باشد. هر چه هست چند روزی دیگر صبر میکنیم. نحوهی برخورد احمدینژاد با رد صلاحیت خودش و بقایی، برقراری محدودیتهای رسانهای از سوی حاکمیت و به کارگیری ادبیات معتدل یا تهاجمی دربارهی کلیت ساختار سیاسی نشان خواهد داد کنشهای وی نزدیک به کدامین فرضیه است.
انتهای پیام
سلام دكتر جان
تحليل بجايي است
محموت و مخالفت با نظم موجود ؟! از اين پهلوان پنبه چه توقعاتى داريد !