از باجگیری در رسانه های اجتماعی چه میدانیم؟
| ?Blackmail on social media: What do we know and what remains unknown |

باجگیری در رسانه های اجتماعی: مروری بر یافتهها و خلاءهای دانشی
نویسندگان: مارتین باتلر؛ آلن پرسی؛ علی الحبسی؛ صفا سزر
مترجم: مهدی روزدار
(2021)
دانشکده مهندسی و علوم رایانه، دانشگاه کوئینز بلفاست، ایرلند شمالی
چکیده
تعداد افرادی که در رسانه های اجتماعی قربانی باجگیری میشوند، رو به افزایش است. با این حال، تاکنون تلاش اندکی برای تلفیق و جمعبندی پژوهشهای انجامشده در این حوزه صورت گرفته است. این مطالعه با هدف پر کردن این خلأ، به بررسی آنچه تاکنون درباره باجگیری و افشای اطلاعات حساس در شبکههای اجتماعی میدانیم، میپردازد.
در این راستا، دو «مرور سریع» انجام شد. نتایج این بررسی ها نشان داد افرادی که اطلاعات بیشتری را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، جوانتر، زن، و متمایل به استفاده از این پلتفرمها برای تولید و انتشار تصاویر هستند؛ این افراد بیش از سایرین در معرض خطر باجگیری قرار دارند.
با این حال، نگرانی از حریم خصوصی یا احتمال قربانیشدن لزوماً مانع از افشای اطلاعات حساس در شبکههای اجتماعی نمیشود. در پایان، پیامدهای این یافتهها برای طراحی مداخلات مؤثرتر و مسیرهای پژوهشی آینده مورد بحث قرار گرفته است.
کلیدواژهها: جرایم سایبری؛ شبکههای اجتماعی؛ باجگیری؛ افشای اطلاعات شخصی؛ جرایم آنلاین؛ اطلاعات حساس
مقدمه
موارد مربوط به باجگیری در شبکههای اجتماعی بهطور فزایندهای به نهادهای قضایی و انتظامی در سراسر جهان گزارش میشود (Al Qahtani, Shehab and Aljohani 2018; Al Salehi 2016; EUROPOL 2017; Office of National Statistics 2019). با این حال، آمارهای رسمی به دلیل گزارشنشدن بسیاری از موارد، احتمالاً تصویری کامل از گستره واقعی این جرایم ارائه نمیدهند (Ahmed et al. 2017). اگرچه پژوهشهای متعددی درباره باجگیری بهطور کلی انجام شده است، اطلاعات مربوط به باجگیری در بستر شبکههای اجتماعی هنوز محدود است.
پرداختن به این خلأ دانشی برای طراحی مداخلات مؤثر با هدف کاهش قربانیشدن افراد و پیگرد مجرمان ضروری است. برای مثال، پژوهشها نشان دادهاند که تمایل به افشای اطلاعات حساس در شبکههای اجتماعی، خطر قربانیشدن را افزایش میدهد (Al Qahtani et al. 2018; Al Saggaf 2016; Kopecký 2017; Monaghan 2017). درک اینکه چرا کاربران چنین اطلاعاتی را افشا میکنند، میتواند به طراحی مداخلات مؤثرتر برای پیشگیری از این پدیده کمک کند. این مطالعه تلاش دارد با مرور نظاممند پژوهشهای موجود در زمینه باجگیری در شبکههای اجتماعی و بررسی علل افشای اطلاعات حساس، بخشی از این خلأ را پر کند.
باجگیری در شبکههای اجتماعی
اصطلاحات «باجگیری» (blackmail)، «اخاذی» (extortion) و «سکستورشن» -اخاذی جنسی – (sextortion)اغلب بهجای یکدیگر به کار میروند، در حالیکه معانی متفاوتی دارند. در اخاذی، معمولاً با استفاده از زور یا تهدید به زور، سعی در کسب پول یا اموال ارزشمند میشود، اما باجگیری شامل تهدید به افشای اطلاعاتی درباره قربانی است که ممکن است برای او پیامدهای منفی در پی داشته باشد(Kopecký، ۲۰۱۷). سانچو (۲۰۱۷) نیز تأکید دارد که در اخاذی آنلاین تهدید به نابودی دارایی یا داده صورت میگیرد، در حالیکه در باجگیری آنلاین، تهدید به انتشار اطلاعات خصوصی است که به اعتبار فرد آسیب میزند.
اطلاعات حساس بهعنوان «اطلاعاتی تعریف میشود که در صورت دسترسی افراد نامناسب، میتواند به حریم خصوصی یا امنیت فرد لطمه وارد کند (OHM ۲۰۱۵، ص. ۱۱۳۳). در اخاذی آنلاین، ممکن است مهاجم با نفوذ به رایانه، تهدید به حذف یا نابودی اطلاعات کند؛ در حالیکه در باجگیری، مجرم قربانی را با افشای اطلاعات شرمآور یا مضر تهدید میکند.
«سکستورتشن» یا اخاذی جنسی، نوعی خاص از باجگیری آنلاین است که در آن از محتوای جنسی برای تهدید قربانی استفاده میشود (National Crime Council، ۲۰۲۰). در شبکههای اجتماعی، اطلاعات حساس ممکن است از طریق جمعآوری داده از پروفایل کاربران، بیاحتیاطی آنان، یا فریب آگاهانه برای افشای اطلاعات به دست آید.
باجگیری در شبکههای اجتماعی بهسرعت در حال گسترش است. اطلاعات اغلب از طریق حسابهای کاربری جمعآوری یا بهصورت فریبکارانه استخراج میشوند (Monaghan 2017). کوپکی (۲۰۱۷) گزارش داده است که ۶ تا ۸ درصد نوجوانان چک (۸ تا ۱۷ سال) تجربه باجگیری در شبکههای اجتماعی را داشتهاند. همچنین، تحقیقات القحطانی و همکاران (۲۰۱۸) در عربستان سعودی نشان میدهد که باجگیران از قربانیان درخواست پول نقد، روابط جنسی یا خدمات مختلف داشتهاند.
در عمان نیز آمار باجگیری در شبکههای اجتماعی افزایش یافته، تا جایی که بر اساس گزارش ها برخی قربانیان اقدام به خودکشی کرده اند (Al Salehi، ۲۰۱۶). احمد و همکاران (۲۰۱۷) نیز از گزارش سالانه حدود ۳۰٬۰۰۰ مورد باجگیری در کشورهای عضور شورای همکاری خلیج فارس خبر دادهاند، که ۸۰ درصد آنها زنان بودهاند و اغلب با محتوای جنسی تهدید شدهاند.
باجگیری از کودکان در بستر آنلاین، با هدف وادار کردن آنها به ارسال تصاویر بیشتر، ارائه خدمات جنسی یا پرداخت پول، در یک دهه اخیر رشد چشمگیری داشته است (EUROPOL، ۲۰۱۷). همچنین، برخی شرکتها نیز هدف باجگیری قرار میگیرند، زمانی که تهدید به آسیب به اعتبار آنها صورت میگیرد ( Raas، ۲۰۱۵).
باجگیرها معمولاً پول، خدمات جنسی یا انجام کارهایی (مشروع یا غیرمشروع) را طلب میکنند (Alam، ۲۰۱۸؛ Al Salehi، ۲۰۱۶). پیامدهای باجگیری میتواند بسیار شدید باشد (Alseyah، ۲۰۱۱)؛ از جمله آسیب به اعتبار فرد و خانواده، ناراحتیهای روانی، و در برخی موارد، خودکشی (Al Makrami، ۲۰۱۵؛ Monaghan، ۲۰۱۷). این تجربه میتواند باعث اضطراب، ترس، افسردگی، اختلال در روابط اجتماعی، انزوا یا ترس از مواجهه با دیگران شود.
در کودکان، عوارض جانبی ممکن است شامل خودسرزنشی، خاطرات آزاردهنده، اضطراب، عزتنفس پایین، کابوس، بیخوابی، عصبانیت، حملات اضطرابی و افت تحصیلی باشد. با وجود این پیامدها، پژوهشها نشان میدهد افراد همچنان به افشای اطلاعات حساس در فضای مجازی تمایل دارند (Al Qahtani ، ۲۰۱۸؛ Al Saggaf، ۲۰۱۶؛ Kopecký، ۲۰۱۷؛ Monaghan، ۲۰۱۷).
افشای شخصی آنلاین (خودافشایی آنلاین) (Online Self-Disclosure)
افشای شخصی به معنای به اشتراکگذاری آگاهانه اطلاعات حساس با دیگران است( Derlaga و Berg، ۱۹۸۷). این فرآیند ممکن است شامل ارائه اطلاعات شخصی، احساسات یا تصاویر باشد (Bazarova و Choi، ۲۰۱۴ ). افشای شخصی آنلاین، به معنای انجام این عمل در بستر فضای مجازی است (Bauer، Schmid و Strauss، ۲۰۱۸). شبکههای اجتماعی این نوع افشاگری را تشویق میکنند، زیرا برای آنها ارزش تجاری بالایی دارد (Abramova ، ۲۰۱۷).
پلتفرمهای اصلی شبکههای اجتماعی در حال حاضر شامل فیسبوک، واتساپ، توییتر، یوتیوب، لینکدین، پینترست و اینستاگرام هستند ( Kapoor ، ۲۰۱۸). مجرمان و گروههای سازمانیافته جنایی تمایل بیشتری به استفاده از این فضاها دارند، چراکه کاربران این پلتفرمها اغلب اطلاعات شخصی خود را آزادانه به اشتراک میگذارند( Ali ، ۲۰۱۸؛ EUROPOL، ۲۰۱۷؛ شورای ملی جرایم، ۲۰۲۰).
اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با باجگیری در این بسترها اغلب بر آگاهسازی عمومی و ارائه توصیههایی برای اجتناب از قربانیشدن تمرکز داشتهاند (Al Lawati، ۲۰۱۶؛ Sawer، ۲۰۱۶). این کمپینها سعی دارند مردم را از به اشتراکگذاری اطلاعات حساس بازدارند، با این حال، کاربران همچنان این اطلاعات را افشا میکنند. برخی دلایل مطرحشده برای تداوم این رفتار، شامل بیتوجهی به پیامدهای منفی احتمالی و تمرکز بر لذت آنی یا تقویت روابط است (Bauer و Schiffinger، ۲۰۱۶).
دولتها و نهادهای قضایی در انطباق با تحولات سریع شبکههای اجتماعی و فرصتهای مجرمانهای که فراهم میکنند، با چالش مواجه هستند. این موضوع توانایی آنها را برای کاهش قربانیشدن، شناسایی و تعقیب مجرمان محدود کرده است (Tow، Dell و Venable، ۲۰۱۰؛ Williams ، ۲۰۱۹؛ Yar، ۲۰۱۸). این مطالعه با هدف پر کردن این شکاف دانشی، میکوشد با تلفیق پژوهشهای موجود، درکی جامعتر از چرایی افشای اطلاعات حساس در شبکههای اجتماعی و افزایش آسیبپذیری کاربران در برابر باجگیری ارائه دهد.
مطالعه حاضر
این مطالعه در پی پاسخگویی به دو پرسش پژوهشی اصلی است:
• سؤال اول: تاکنون چه پژوهشهایی درباره وقوع باجگیری در شبکههای اجتماعی انجام شده است؟
• سؤال دوم: چرا افراد در شبکههای اجتماعی اقدام به افشای اطلاعات شخصی میکنند و این مسئله چه ارتباطی با احتمال قربانیشدن در باجگیری در شبکههای اجتماعی دارد؟
از طریق مرور این منابع، امید است بتوان روشن ساخت که چه دانشی تاکنون در این زمینه به دست آمده، چه خلأهایی همچنان باقی ماندهاند و چگونه میتوان درک نظری خود را از این پدیده گسترش داد و توانایی در کاهش میزان قربانیشدن را بهبود بخشید.
روششناسی
برای پاسخ به سؤالات پژوهش، دو «مرور سریع» (Rapid Review) و جداگانه انجام شد. «مرور سریع» روشی سریع و درعینحال معتبر برای تلفیق شواهد نسبت به بررسی های نظاممند سنتی است (Khangura, Konnyu, Cushman, Grimshaw & Moher, 2012 ). این روش بهویژه در حوزههای نوظهور علمی، شواهدی کاربردی و بهموقع ارائه میدهد و تفاوت قابلتوجهی با مرورهای نظاممند از نظر کیفیت نتایج ندارد (Tricco, Langlois & Straus, 2017؛ NCCMT, 2010).
مراحل اصلی «مرور سریع» شامل موارد زیر است:
• تدوین راهبرد جستوجو
• شناسایی پایگاههای داده مناسب
• غربالگری نتایج براساس معیارهای ورود مشخص
• ارزیابی کیفیت مقالات
• استخراج یافتههای کلیدی
• تلفیق و تحلیل مضامین استخراجشده (Campbell et al., 2019)
راهبرد جستوجو
با همکاری یک کتابدار متخصص، دو راهبرد جستوجوی جداگانه طراحی شد.
مرور سریع اول – درباره باجگیری در شبکههای اجتماعی:
واژگان جستوجو:
(“Social media” OR Facebook OR Twitter OR Snapchat OR WhatsApp OR Pinterest OR YouTube OR “social networks” OR “web 2.0” OR webcam OR Internet) AND (blackmail* OR sext*)
مرور سریع دوم – درباره دلایل افشای اطلاعات شخصی:
کلیدواژگان جستوجو:
(“Social media” یا Facebook OR Twitter OR Snapchat یا WhatsApp یا Pinterest یا YouTube یا “social network*” یا “web 2.0” یا webcam یا Internet) AND (“self-disclosure” “self disclosure” یا “selfdisclosure” یا disclosure یا “self-expression” یا expression یا “self expression” یا “selfexpression” یا “self-presentation”) AND (motivat یا factor یا reason یا photo یا picture یا video)
جستوجو در نوامبر ۲۰۱۸ در ۱۸ پایگاه داده علمی انجام شد. این 18 پایگاه داده ای عبارتند از:
• IBSS (کتابشناسی بین المللی علوم اجتماعی)
• Sociological Abstracts
• PsycInfo
• SCOPUS (اسکوپوس)
• ProQuest (پروکوئیست)
• Social Services Abstracts
• Social Policy and Practice
• Social Care Online
• QUB PhD Theses
• ProQuest Dissertations & Theses A&I
• EMBASE
• پایگاه کتابخانه دانشگاه سلطان قابوس
• IEEE Xplore
• Web of Science
• ScienceDirect (ساینس دایرکت)
• Westlaw UK
• JIL Journal
• Google Scholar (گوگل اسکالر)
نتایج اولیه جستوجو شامل ۴۰۴۳ مقاله برای مرور اول و ۸۶۱۲ مقاله برای مرور دوم بود. مقالات شناساییشده به نرمافزار Mendeley منتقل و با استفاده از معیارهای از پیش تعیینشده غربالگری شدند.
معیارهای گزینش
مقالات برای ورود به بررسی ها باید دارای ویژگیهای زیر میبودند:
• انتشار از سال ۲۰۰۴ به بعد
• دارای داوری علمی (Peer-reviewed)
• نگارش به زبان انگلیسی یا عربی
• حاوی دادههای اولیه (Primary Data Collection)
• تمرکز بر باجگیری یا افشای شخصی در شبکههای اجتماعی
دلیل انتخاب بازه زمانی از سال ۲۰۰۴، همزمانی آن با ظهور شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک (۲۰۰۴)، یوتیوب (۲۰۰۵)، توییتر (۲۰۰۶)، واتساپ (۲۰۰۹) و اینستاگرام (۲۰۱۰) است. همچنین به دلیل محدودیت منابع، فقط مقالات انگلیسی یا عربی بررسی شدند. تأکید بر مطالعات دارای داده اولیه برای تضمین کیفیت و اصالت یافتهها بود.
پس از غربالگری، تنها ۱۰ مقاله برای مرور اول و ۶۷ مقاله برای مرور دوم واجد شرایط تشخیص داده شدند. بررسی و انتخاب نهایی توسط دو عضو تیم پژوهش انجام شد.
گردآوری و تحلیل دادهها
کیفیت مقالات منتخب با استفاده از ابزار Mixed Methods Appraisal Tool (MMAT) ارزیابی شد؛ ابزاری معتبر برای بررسی پژوهشهای کمی، کیفی و ترکیبی (Pace et al., 2012). تمام مقالات واجد کیفیت لازم بودند و دادهها با استفاده از ابزار طراحیشده استخراج شدند. تحلیل دادهها به روش تحلیل مضمونی (Thematic Analysis) صورت گرفت و یافتهها در قالب روایت توصیفی ارائه شدند تا تصویری جامع از دامنه تحقیقات موجود فراهم آید.
یافتهها
یافتهها در دو بخش ارائه شدهاند:
- یافتههای مرور سریع اول: درباره باجگیری در شبکههای اجتماعی
- یافتههای مرور سریع دوم: درباره افشای شخصی در شبکههای اجتماعی
بخش اول: باجگیری در شبکههای اجتماعی
نخستین نکته قابلتوجه، کمبود شدید پژوهشهای منطبق با معیارهای مطالعه بود. از ۴۰۴۳ مقاله اولیه، تنها ۱۰ مقاله واجد شرایط بودند، که با توجه به رشد روزافزون این پدیده در آمارهای جهانی، قابلتأمل است. از میان این ۱۰ مقاله، فقط دو مورد مستقیماً به پدیده باجگیری در شبکههای اجتماعی پرداخته بودند؛ سایر مطالعات تمرکز کلیتری بر فضای مجازی یا جرایم جنسی آنلاین داشتند و تنها بهطور جانبی به موضوع باجگیری اشاره کرده بودند. این مسئله نشاندهنده خلأ قابلتوجهی در ادبیات علمی است که میتواند مانع توسعه سیاستگذاریها، اقدامات پیشگیرانه و پاسخهای مؤثر بر اساس شواهد شود. در شرایطی که تصمیمگیرندگان به شواهد دقیق نیاز دارند، نبود دادههای خاص درباره باجگیری در شبکههای اجتماعی، کار را دشوار میکند.
تحلیل این مقالات منجر به شناسایی سه مضمون کلیدی شد: - آسیبپذیری در برابر قربانیشدن
- تفاوتهای فرهنگی در آگاهی و واکنش به باجگیری
ما روشها و تکنیکهای اجبار در شبکههای اجتماعی
۱. آسیبپذیری در برابر قربانیشدن
مطالعات مختلف عوامل خطر زیر را در افزایش احتمال قربانیشدن شناسایی کردهاند:
• سن
• جنسیت
• گرایش به افشای شخصی
• تمایل به اشتراکگذاری تصاویر خصوصی
یافتهها نشان میدهد افراد جوانتر، بهویژه در رده سنی ۱۵ تا ۲۵ سال، بیشتر در معرض خطر هستند (Al Neyadi et al., 2015؛ Kopecký, 2017 ). زنان نیز نسبت به مردان آسیبپذیرترند، چرا که بیشتر تحت فشار برای ارسال تصاویر خصوصی یا جنسی قرار دارند (Kopecký, 2017؛ Monaghan, 2017). این مطالعات همچنین رابطه مستقیمی میان میزان افشای اطلاعات و احتمال قربانیشدن نشان دادهاند (Kopecký, 2016) . بهطور خاص، افرادی که تصاویر شخصی و خیلی خصوصی به اشتراک میگذارند، بیش از دیگران در معرض خطر قرار دارند (Hamilton-Giachritsis et al., 2017؛ Van Ouytsel et al., 2017؛ Quayle et al., 2018).
عوامل دیگری که به افزایش آسیبپذیری افراد در برابر باجگیری در شبکههای اجتماعی منجر میشوند، شامل ناآگاهی از پیامدهای قانونی تولید و اشتراکگذاری تصاویر بسیار خصوصی از افراد زیر سن قانونی، و همچنین طراحی و قابلیت استفادهی اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی هستند (Hamilton-Giachritsis ، ۲۰۱۷؛ Kennedy و Phippen، ۲۰۱۸). برای نمونه، نوجوانان اغلب از عواقب قانونی ایجاد و انتشار تصاویر خصوصی در فضای آنلاین در حالی که زیر سن قانونی هستند بیاطلاعاند. این ناآگاهی احتمال تولید و اشتراکگذاری چنین تصاویری را در میان آنها افزایش میدهد و در نتیجه، احتمال قربانی شدن در باجگیری نیز بیشتر میشود (Kennedy و Phippen، ۲۰۱۸). طراحی و کاربری آسان اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی نیز ممکن است با تسهیل خودافشایی، سادهتر کردن روند تولید و توزیع تصاویر خصوصی، دائمی بودن این تصاویر، و نبود امنیت و فرایندهای راستیآزمایی کافی هنگام ایجاد حسابهای کاربری، آسیبپذیری در برابر باجگیری را افزایش دهد (Hamilton-Giachritsis و ، ۲۰۱۷). اپلیکیشنهایی که ویژگیهای آنها کاربران را به افشای اطلاعات و تصاویر ترغیب میکند، فرآیند تولید و اشتراکگذاری تصاویر را سادهتر میسازند، تصاویر را در پلتفرم نگه میدارند و اجازهی ایجاد حسابهای کاربری با اطلاعات نادرست را میدهند، میتوانند وقوع باجگیری را تسهیل کنند.
تفاوتهای فرهنگی در سطح آگاهی و نگرش
شواهدی از نقش مهمی که هنجارهای فرهنگی میتوانند در شکلگیری نگرشها و انگیزههای افراد برای خودافشایی در شبکههای اجتماعی ایفا کنند، و همچنین در میزان آگاهی آنها از احتمال قربانی شدن در باجگیری آنلاین نیز قابل مشاهده است. مطالعات انجامشده در کشورهای غربی نشان دادهاند که افراد اغلب احساس میکنند هنجارهای فرهنگی آنها را به انتشار محتوای جنسی در حسابهای شبکه اجتماعی تشویق میکنند، زیرا افراد در تلاشاند تا جذابیت خود را افزایش داده و تعامل بیشتری با سایر کاربران برقرار کنند Al-Makrami 2015؛ Monaghan 2017؛ Kennedy و Phippen 2018 ). بهویژه، زنان گزارش دادهاند که از آنها خواسته شده تا تصاویر خصوصی خود را به اشتراک بگذارند؛ برخی نیز اظهار داشتهاند که برای حفظ روابط و تعاملات خود، تحت فشار قرار گرفتهاند تا چنین تصاویری را منتشر کنند (Al-Makrami 2015).با این حال، کاربران شبکههای اجتماعی در کشورهای غربی سطح آگاهی کمتری از احتمال وقوع باجگیری یا آسیب به حیثیت خود بهدلیل اشتراکگذاری چنین اطلاعاتی در شبکههای اجتماعی گزارش کردهاند (Al-Makrami 2015). در مقابل، هنجارهای فرهنگی در کشورهای عربی تمایل دارند که انتشار محتوای جنسی در پروفایلهای شبکههای اجتماعی را منع کنند (Al-Makrami 2015؛ Al Saggaf 2016 ). این امر بهویژه در مورد زنان صادق است، چراکه زنان در صورت انجام چنین رفتارهایی، با آسیبهای شدیدتری به حیثیت خود و تنزل جایگاه اجتماعی مواجه میشوند (Al-Makrami 2015؛ Al Saggaf 2016). در نتیجه، افراد ساکن کشورهای عربی—بهویژه زنان—گزارش دادهاند که در مورد احتمال وقوع باجگیری و آسیب به حیثیت، در صورت افشای اطلاعات شخصی حساس در شبکههای اجتماعی، آگاهی بیشتری دارند (Al Saggaf 2016). در واقع، همین هنجارهای فرهنگی و پیامدهای اجتماعی احتمالیِ ناشی از چنین افشاسازیهایی، موجب نگرانی عمیق زنان عرب در مورد حریم خصوصیشان در شبکههای اجتماعی شده است و اینکه چگونه ممکن است اطلاعاتی که به اشتراک میگذارند، از سوی دیگر کاربران برای باجگیری از آنها مورد سوءاستفاده قرار گیرد—نگرانیای که در همین سطح در میان زنان کشورهای غربی مشاهده نشده است (Al-Makrami 2015).
با این حال، علیرغم این ترسها، هنجارهای فرهنگی محدودکنندهی شکلگیری روابط خارج از فضای مجازی در فرهنگهای عربی—بهویژه برای زنان—بهعنوان انگیزهای برای افراد عمل میکند تا در شبکههای اجتماعی به خودافشایی آزادانهتری روی آورند، زیرا آنها از این فضا برای ایجاد روابط جدیدی استفاده میکنند که از قید محدودیتهای اجتماعیای که در تعاملات واقعی تجربه میکنند، آزاد است (Al-Makrami 2015). در نتیجه، با وجود آگاهی بیشتر در مورد احتمال وقوع باجگیری و پیامدهای جدی آن، افراد در فرهنگهای عربی همچنان خود را در معرض خطر باجگیری در شبکههای اجتماعی قرار میدهند، چراکه در پی ایجاد روابط مطلوب جدید هستند (Al-Makrami 2015). اینگونه پژوهشها، پرسشهایی را درباره میزان اثربخشی کارزارهای آگاهیبخشی در تغییر رفتار و کاهش ریسک باجگیری در شبکههای اجتماعی مطرح میکنند، و همچنین نشاندهندهی نیاز به تحقیقات بیشتر برای درک نحوهی تعامل هنجارهای فرهنگی، نگرشها و باورها در تأثیرگذاری بر رفتار افراد هستند.
تکنیکهای قهری که باجگیران از آن بهره می گیرند
تکنیکهای اجبار در باجگیری از نوجوانان و بزرگسالان در شبکههای اجتماعی در چندین پژوهش مورد توجه قرار گرفته است (Hamilton-Giachritsis، ۲۰۱۷؛ Kennedy و Phippen، ۲۰۱۸؛ Kopecký، ۲۰۱۶؛ Monaghan، ۲۰۱۷؛ Van Ouytsel ، ۲۰۱۶).
باجگیران از دو روش اصلی برای بهدست آوردن اطلاعات حساس استفاده می کنند: در نخستین حالت، قربانیان توضیح داده اند که با باجگیر خود در رابطهای (چه در فضای مجازی چه در فضای واقعی) قرار داشتند و بهصورت داوطلبانه اطلاعات یا تصاویر حساسی را با او به اشتراک گذاشتهاند و/یا باجگیر آنها را در حالیکه بهصورت داوطلبانه در فعالیتی حساس از طریق «وبکم» شرکت داشتند، ضبط کرده است ( Hamilton-Giachritsis ، 2017؛ Kennedy و Phippen، 2018؛ Kopecký، 2016؛ Monaghan، 2017؛ Van Ouytsel ، 2016). باجگیری تنها زمانی آغاز شده است که این روابط از هم پاشیده یا زمانی که قربانیان دیگر تمایلی به اشتراکگذاری اطلاعات، تصاویر یا ویدیوهای حساس با باجگیر نداشتهاند. در این مرحله، قربانیان تحت فشار قرار گرفتهاند تا رابطه را از سر بگیرند و/یا همچنان به افشای اطلاعات، تصاویر یا ویدیوهای حساس ادامه دهند . تاکتیک دوم شامل تلاش باجگیر برای تأثیرگذاری عاطفی بر قربانی بوده است تا او را وادار به افشای اطلاعات حساس کند. در این روش، باجگیر وانمود میکرد افسرده و/یا دارای تمایلات خودکشی است و سعی میکرد با ایجاد حس گناه یا مسئولیت در قربانی، او را وادار کند برای کمک، اطلاعات مورد نظر را در اختیارش قرار دهد ( Hamilton-Giachritsis ، 2017).
مطالعات نشان دادهاند که هم بزرگسالان و هم جوانان قربانی این تاکتیکهای اجبارآمیز بودهاند. نکتهی نگرانکننده این است که مطالعات مربوط به جوانان همچنین نشان میدهند کسانی که خود قربانی باجگیری در شبکههای اجتماعی شدهاند، احتمال بیشتری دارد که بعدها از همین تکنیکهای قهری علیه دیگران استفاده کنند و به این ترتیب، چرخهای از سوءاستفاده را تداوم ببخشند (Kennedy و Phippen، 2018؛ Kopecký، 2016). با این حال، مشخص نیست که آیا در بزرگسالان نیز چرخهی مشابه «قربانی تا مجرم» رخ میدهد یا چه سازوکارهایی ممکن است باعث این دگرگونی شوند.
خودافشایی در شبکههای اجتماعی
در مقایسه با موضوع باجگیری، درباره خودافشایی در شبکههای اجتماعی پژوهشهای بیشتری صورت گرفته است. از میان ۶۷ مطالعه بررسیشده، ۴۱ مقاله بهطور مستقیم به این پرسش پرداختهاند که چرا افراد اطلاعات شخصی خود را در این فضا افشا میکنند و چه عواملی احتمال بروز این رفتار را افزایش میدهد. سایر مقالات، بهصورت غیرمستقیم به این مسئله اشاره داشتهاند. تنها دو مقاله بهطور خاص به بررسی ارتباط میان خودافشایی و قربانیشدن در باجگیری پرداختهاند. این پژوهشها نشان دادهاند که هرچه میزان افشای اطلاعات در شبکههای اجتماعی بیشتر باشد، احتمال قربانیشدن در باجگیری نیز افزایش مییابد. آنها همچنین تأکید کردهاند که هنجارهای فرهنگی میتوانند انگیزهها و نگرشهای مرتبط با افشای شخصی را شکل دهند. از بررسی مجموعه مقالات، سه مضمون کلیدی درباره خودافشایی در شبکههای اجتماعی استخراج شد: نیاز به برقراری ارتباط و ابراز وجود؛ شکاف بین نگرانی درباره حریم خصوصی و خودافشاگری آنلاین؛ تأثیر ویژگیهای پلتفرمهای شبکههای اجتماعی بر خودافشایی.
نیاز به روابط اجتماعی و ابراز وجود
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر خودافشایی در شبکههای اجتماعی، انگیزههای افراد برای استفاده از این فضاهاست. بسیاری از کاربران هدف خود از استفاده از این پلتفرمها را ایجاد یا حفظ روابط اجتماعی عنوان کردهاند. آنان با هدف تعمیق دوستیها، کسب حمایت، تأیید و جایگاه اجتماعی، اقدام به افشای اطلاعات شخصی میکنند (Al-Makrami، ۲۰۱۵؛ Krasnova ، ۲۰۱۰). این افراد اغلب با دقت محتواهایی را انتخاب میکنند که با اهداف ارتباطیشان همراستا باشد و تصویری مطلوب از خود ارائه دهند (Bronstein، ۲۰۱۴). در مقابل، کاربرانی که انگیزه آنها از استفاده، ابراز وجود است، معمولاً با انگیزههای هیجانیتری اقدام به افشاگری کرده و کمتر بر پیامدهای آن تمرکز دارند (Seidman، ۲۰۱۴). در جوامعی که روابط واقعی با محدودیتهای فرهنگی مواجه است، شبکههای اجتماعی به بستری برای «نمایش خود واقعی» تبدیل میشوند. کاربران از افشای اطلاعات شخصی بهعنوان راهی برای پاسخ به نیازهای هیجانی و ابراز هویت استفاده میکنند ( Al-Makrami، ۲۰۱۵).
همراستا با پژوهشهای حوزه باجگیری، مطالعات مرتبط با خودافشایی نیز عواملی مانند سن، برونگرایی، خودکنترلی و خودکارآمدی را در شکلگیری رفتار افشاگرانه مؤثر میدانند. افراد جوانتر و برونگراتر، دارای «خودکنترلی» پایینتر و «خودکارآمدی» بالاتر در استفاده از فناوری هستند و بیشتر به افشای اطلاعات شخصی در فضای مجازی میپردازند (Krämer & Winter، ۲۰۰۸؛ Orzech ، ۲۰۱۷؛ Yu، ۲۰۱۴). در نتیجه، هم انگیزههای فردی و هم ویژگیهای شخصیتی، نقش مهمی در رفتارهای افشاگرانه آنلاین ایفا میکنند.
شکاف بین نگرانی درباره حریم خصوصی و خودافشاگری
مطالعات نشان دادهاند که افراد در مورد خصوصی خود در شبکههای اجتماعی نگرانیهایی دارند. با این حال، در اغلب پژوهشهایی که به بررسی تأثیر این نگرانیها بر تمایل افراد به خودافشایی پرداختهاند، مشخص شده که چنین نگرانیهایی لزوماً تأثیر مستقیمی بر رفتار خودافشاگرانه ندارند. هنگام تصمیمگیری درباره افشای اطلاعات، افراد معمولاً مزایا و معایب آن را تحلیل میکنند (: Hallam و Zanella، ۲۰۱۷؛ Salleh ، ۲۰۱۳). این تحلیل، فرایند تصمیمگیری آنها در مورد افشای اطلاعات را هدایت میکند. در بسیاری از موارد، معایب خودافشایی آنلاین دستکم گرفته میشود، در حالی که مزایای آن، مانند ایجاد ارتباط یا ابراز وجود، بیشازحد برآورد میشود( Cheung، Lee و Chan، ۲۰۱۵). با این حال، نگرانیهای حریم خصوصی میتوانند بر نوع شبکه اجتماعی انتخابشده از سوی افراد و نیز میزان استفاده آنها از تنظیمات مربوط به حریم خصوصی تأثیرگذار باشند (Heravi، Mubarak و Choo، ۲۰۱۸). برای مثال، چنین نگرانیهایی ممکن است کاربران را به محدودسازی گزینه های مربوط به قابلیت دسترسی به اطلاعات پروفایل و/یا کاهش تعامل با کاربران ناشناس ترغیب کند. اما با وجود این نگرانیها، افراد همچنان اطلاعات شخصی خود را با کسانی که در فهرست تماس هایشان هستند، به اشتراک میگذارند (Heravi ، ۲۰۱۸). در واقع، نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی بیشتر بر این موضوع تأثیر میگذارند که چه کسانی میتوانند اطلاعات را مشاهده کنند و با چه کسانی تعامل صورت میگیرد، اما لزوماً مقدار یا نوع اطلاعات افشاشده را تغییر نمیدهند.
افزون بر این، به نظر میرسد که میزان مقبولیت اجتماعی خودافشایی در میان همسالان، بیش از نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی بر رفتار خودافشاگرانه تأثیر دارد (Van Gool ، ۲۰۱۵) . اگر خودافشایی رفتاری رایج و پذیرفتهشده در میان دوستان و همسالان باشد، کاربران بیشتر به آن گرایش پیدا میکنند. این یافتهها سؤالاتی را درباره اثربخشی مداخلاتی که با هدف افزایش آگاهی در مورد حریم خصوصی طراحی میشوند مطرح میکند. اگر چنین مداخلاتی صرفاً بر تقویت نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی تمرکز داشته باشند، ممکن است به دلیل شکاف میان نگرانیها و رفتار واقعی، اثربخشی محدودی داشته باشند. در مقابل، مداخلاتی که هنجارهای اجتماعی پیرامون خودافشایی را هدف قرار دهند، احتمالاً موفقتر خواهند بود.
تأثیر ویژگیهای پلتفرم بر خودافشایی
آخرین موضوع کلیدی استخراجشده از این مطالعات، تأثیر ویژگیهای پلتفرمهای شبکههای اجتماعی بر رفتار خودافشایی کاربران است. میزان و نوع تنظیمات مربوط به حریم خصوصی در اپلیکیشنهای مختلف میتواند سطح اعتماد کاربران را افزایش دهد (Bevan-Dye & Akpojivi, 2016؛ Krasnova ، 2010). هرچه اعتماد کاربران به این اپلیکیشنها بیشتر باشد، تمایل آنها به خودافشایی آنلاین نیز افزایش مییابد. علاوه بر این، میزان اعتمادی که کاربران به سایر افراد در این پلتفرمها دارند نیز بر خودافشایی تأثیرگذار است؛ اعتماد بیشتر به دیگر کاربران، با افزایش خودافشایی همراه است (Chen، Shao & Zhi, 2018 ). عواملی مانند قابلیت رمزنگاری محتوا، سهولت در ثبت و اشتراکگذاری تصاویر، و موقتی یا دائمی بودن محتوا نیز در میزان خودافشایی نقش دارند. زمانی که محتوا رمزنگاری میشود، کاربران احساس میکنند کنترل بیشتری بر دریافتکنندگان اطلاعات دارند؛ همین امر موجب افزایش خودافشایی میشود (Ampong ، 2018؛ Krasnova ، 2010) حتی اگر دیگر کاربران بتوانند آن محتوا را بدون رضایت افشاکننده به اشتراک بگذارند. همچنین، اگر اپلیکیشنی رایگان، کاربرپسند و مجهز به امکانات آسان برای اشتراکگذاری تصاویر باشد، احتمال خودافشایی کاربران افزایش مییابد (Bazarova & Choi, 2014). هنگامیکه افراد باور دارند تصاویر یا دادههایشان بهصورت موقت به اشتراک گذاشته میشود (مانند اسنپ چت)، احتمال خودمهارگری کاهش یافته و میزان افشای اطلاعات افزایش مییابد (Hofstetter، Rüppell & John, 2017). ویژگیهای طراحی و پلتفرمهای مختلف اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی نیز میتوانند بر نحوهی استفادهی افراد از این اپلیکیشنها تأثیر بگذارند و در نتیجه، بر میزان و نوع خودافشایی آنلاین کاربران در هر اپلیکیشن اثرگذار باشند. در نهایت، رضایت کاربران از طراحی و ویژگیهای فنی پلتفرم نیز میتواند تمایل به خودافشایی را تقویت کند (Li-Barber, 2012. از این رو، ضروری است بررسی شود که چگونه طراحی و ویژگیهای پلتفرم هر اپلیکیشن ممکن است به شکل متفاوتی بر رفتار خودافشاگرانه افراد تأثیر بگذارد. در نتیجه، میزان آسیبپذیری کاربران شبکههای اجتماعی در برابر باجگیری نیز ممکن است بسته به نوع اپلیکیشنی که از آن استفاده میکنند، متفاوت باشد.
بحث و نتیجهگیری
در پاسخ به پرسش نخست این مطالعه باید گفت که تحقیقات اندکی دربارهی وقوع اخاذی در شبکههای اجتماعی انجام شده است؛ این در حالی است که آمارهای جهانی نشاندهندهی روند فزایندهی این نوع جرم است. این کمبود پژوهش، اهمیتی اساسی دارد؛ چراکه میتواند مانعی برای تدوین سیاستها، رویهها و مداخلات مبتنی بر شواهد باشد و همچنین فهم نظری ما از این پدیده را محدود کند. برای مثال، اگرچه مجرمان یا گروههای سازمانیافتهی جنایی ممکن است با تظاهر به روابط عاشقانهی آنلاین و سپس اخاذی از قربانیان در این نوع بزهکاری نقش داشته باشند، تمرکز صرف بر این دسته از مجرمان میتواند موجب نادیده گرفتن مواردی نظیر سوءاستفادهی شریکهای سابق در روابط خارج از فضای مجازی شود که از شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزاری برای اخاذی استفاده میکنند. افزون بر آن، درک اینکه چرا و چگونه برخی قربانیان جوان ممکن است بعدها خود به عاملان اخاذی تبدیل شوند، نیز مغفول مانده است. در نتیجه، برای تدوین مداخلات، سیاستها و اقدامات مؤثر در این حوزه، برطرفسازی این شکاف دانشی امری ضروری است. بهعنوان نمونه، باید بررسی شود که قربانیان جوان در چه زمانی و چگونه در معرض خطر تبدیل شدن به عاملان اخاذی قرار میگیرند تا بتوان حمایتهای تخصصی لازم برای جلوگیری از تکرار چرخهی سوءاستفاده و قربانیسازی دیگران را به آنها ارائه داد. پرسش دوم این پژوهش در پی آن بود که چرا برخی افراد در شبکههای اجتماعی به خودافشایی میپردازند و این رفتار چگونه ممکن است با قربانی شدن در اخاذی مرتبط باشد. یافتهها نشان میدهند افرادی که به دنبال ایجاد رابطه یا ابراز وجود هستند، سن کمتری دارند، برونگرا هستند، خودکنترلی پایینتری دارند و در استفاده و مدیریت شبکههای اجتماعی احساس توانمندی بیشتری میکنند و معمولاً اطلاعات بیشتری را بهصورت آنلاین افشا میکنند. این گروه از افراد، به دلیل حجم بالاتر اطلاعات افشاشده، بیش از دیگران در معرض خطر اخاذی در شبکههای اجتماعی قرار دارند. همچنین، افراد جوانتر، زنان، و کسانی که تمایل بیشتری به تولید و انتشار تصاویر در این فضاها دارند، با ریسک بالاتری مواجهاند. نکتهی جالب آن است که نگرانی دربارهی حریم خصوصی یا آگاهی از خطر اخاذی لزوماً بر میزان خودافشایی کاربران تأثیری ندارد؛ این نگرانیها عمدتاً بر سطح آشکار بودن اطلاعات در پروفایلها و بر نوع تعامل با دیگر کاربران اثر میگذارند، اما تأثیر معناداری بر مقدار یا نوع اطلاعات افشاشده ندارند.
علاوه بر آن، ویژگیها، طراحی و سهولت استفاده از اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی نیز میتوانند بر میزان و نوع خودافشایی تأثیرگذار باشند. در نتیجه، برخی از این پلتفرمها ممکن است بیش از دیگران، کاربران را در معرض خطر اخاذی قرار دهند. این یافتهها چه بینشی برای کنشگرانی که در پی مقابله با این پدیده هستند فراهم میکند؟
نخست آنکه مداخلات تخصصی برای حمایت از قربانیان جوان اخاذی در شبکههای اجتماعی بسیار ضروری است تا از تبدیلشدن آنها به عاملان این نوع رفتار جلوگیری شود. هرچند تحقیقات بیشتری برای شناخت سازوکارهای علّی چرخهی «قربانی به مجرم» و امکان وقوع آن در میان بزرگسالان لازم است، اما بررسی این نکته که تجربهی اخاذی چگونه ممکن است برداشت جوانان از رفتار «عادی» در فضای آنلاین را تغییر دهد و بر تعاملات آیندهی آنها با سایر کاربران اثر بگذارد، میتواند ارزشمند باشد. از سوی دیگر، این یافتهها سؤالاتی دربارهی اثربخشی مداخلات مبتنی بر افزایش آگاهی مطرح میکنند. بسیاری از این مداخلات در تلاشاند تا از طریق آگاهسازی در مورد خطرات بالقوه، همچون نقض حریم خصوصی یا قربانی شدن، از بروز اخاذی پیشگیری کنند (Al Lawati, 2016؛ Sawer, 2016 ). با این حال، یافتههای این پژوهش نشان میدهند چنین اقدامات آگاهیبخش الزاماً بر تمایل به افشای اطلاعات حساس یا نوع آنها تأثیری نمیگذارند؛ چراکه نیاز به ایجاد رابطه، کسب توجه یا ابراز وجود ممکن است از هرگونه احتیاط ناشی از نگرانیهای حریم خصوصی یا ترس از قربانی شدن پیشی بگیرد ( Al Makram, 2015؛ Heravi ، 2018؛ Krasnova ، 2010).
بر اساس این مطالعات، مداخلاتی که بهدنبال کاهش قربانی ها در شبکههای اجتماعی هستند، باید به انگیزههای بنیادین افراد برای استفاده از این فضاها بپردازند. به بیان دیگر، این مداخلات باید به تمایل کاربران برای ابراز وجود، ایجاد روابط، کسب جایگاه اجتماعی، پذیرش، حمایت و/یا تأیید توجه داشته باشند و به آنها آموزش دهند که چگونه میتوانند این اهداف را بهصورت ایمن و بدون به خطر انداختن خود در برابر باجگیری محقق کنند. همچنین، باید به هنجارهای اجتماعی گستردهتر جامعه که پیرامون میزان پذیرش افشای اطلاعات در شبکههای اجتماعی و تولید و انتشار تصاویر جنسی (بهویژه در مورد زنان) شکل گرفتهاند، نیز پرداخته شود تا از بروز باجگیری در این فضاها و فشار روانی افراد برای خودافشایی آنلاین جلوگیری شود. آگاهسازی کاربران شبکههای اجتماعی از تاکتیکهای اجبار که باجگیران از آنها استفاده میکنند نیز میتواند مفید باشد؛ چراکه چنین آگاهیای به کاربران کمک میکند تا این تاکتیکها را شناسایی کرده و در برابر آنها مقاومت کنند. در نهایت، از آنجایی که طراحی، قابلیت استفاده و ویژگیهای اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی میتوانند بر رفتار خودافشاگرانه و در نتیجه، آسیبپذیری در برابر باجگیری تأثیر بگذارند، ممکن است لازم باشد قوانینی تدوین شود که شرکتهای شبکه اجتماعی را ملزم به دقت بیشتر در طراحی قابلیتهای پلتفرم، نحوهی استفاده از آنها، فرایندهای امنیتی و راستیآزمایی هنگام ایجاد حساب کاربری، و همچنین ایفای نقش فعالتر در نظارت بر محتوای منتشرشده کند. از طریق این اقدامات، میتوان احتمال قربانی شدن در باجگیری در شبکههای اجتماعی را کاهش داد؛ با سختتر کردن فرایند اشتراکگذاری اطلاعات حساس، دشوار کردن ساخت حسابهای جعلی، و محدودسازی تشویق کاربران به خودافشایی.
با اینحال، با وجود بینشهایی که از مرور تحقیقات موجود درباره باجگیری و خودافشایی در شبکههای اجتماعی بهدست آمده، چندین محدودیت مهم در این مطالعات وجود دارد که باید مدنظر قرار گیرد. برای مثال، مقالاتی که با معیارهای ورود به این پژوهش همخوانی نداشتند، کنار گذاشته شدند. در نتیجه، مطالعاتی که به زبانهایی غیر از انگلیسی یا عربی منتشر شدهاند، در این بررسی لحاظ نشدند. همچنین، تمرکز بر مقالات علمی منتشرشده و ارزیابی شده ممکن است به بروز سوگیری در انتشار یافتهها منجر شده باشد؛ چراکه پژوهشهایی که نوآوری یا اهمیت خاصی ندارند، معمولاً منتشر نمیشوند. به همین دلیل، کنار گذاشتن مطالعاتی که با معیارهای انتخاب این تحقیق مطابقت نداشتند، میتواند قابلیت تعمیم نتایج را کاهش داده و بر نتیجهگیریهای حاصل از آنها تأثیر منفی بگذارد. پژوهشهای آینده باید به رفع این محدودیتها بپردازند.
علاوه بر این، تلفیق پژوهشهای موجود در این حوزه چندین شکاف مهم در دانش ما را آشکار کرده است که همچنان بدون پاسخ ماندهاند. برای مثال، تعداد کمی از مطالعات بررسی کردهاند که چگونه انگیزههای متفاوت افراد برای استفاده از شبکههای اجتماعی ممکن است بر خطر قربانی شدن در باجگیری تأثیر بگذارد. بنابراین، در حال حاضر نمیدانیم آیا افرادی که برای ایجاد یا حفظ رابطه از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، بیشتر از کسانی که با هدف ابراز وجود یا اهداف دیگر در این فضا فعالیت میکنند، در معرض خطر باجگیری قرار دارند یا نه. بههمینترتیب، اینکه آیا تجربه و میزان شیوع باجگیری در شبکههای اجتماعی بسته به نوع اپلیکیشن مورداستفاده متفاوت است یا خیر نیز مورد بررسی قرار نگرفته است. از آنجایی که طراحی و ویژگیهای اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی میتواند بر مقدار و نوع خودافشایی آنلاین و همچنین بر نوع استفاده کاربران از این پلتفرمها اثر بگذارد، این احتمال وجود دارد که خطر قربانی شدن در باجگیری در میان اپلیکیشنهای مختلف متفاوت باشد. اگرچه افزایش آگاهی کاربران در مورد امکان وقوع باجگیری در شبکههای اجتماعی ممکن است لزوماً به کاهش خودافشایی منجر نشود—با توجه به شکاف مشاهدهشده در مطالعات پیشین میان ترس از قربانی شدن، نگرانیهای حریم خصوصی و رفتار خودافشاگرانه—چنین آگاهیبخشی ممکن است به کاهش اعتماد کاربران به پلتفرمها بینجامد و در نتیجه، بهطور غیرمستقیم باعث کاهش خودافشایی شود، نه صرفاً از طریق هشدار دربارهی خطر باجگیری یا نگرانی دربارهی حریم خصوصی. علاوه بر این، باید بررسی شود که چگونه هنجارها و باورهای فرهنگی دربارهی مزایا و معایب افشای اطلاعات در شبکههای اجتماعی ممکن است نهتنها بر رفتار خودافشایی، بلکه بر احتمال قربانی شدن در باجگیری نیز اثرگذار باشند. همچنین تحقیقات بیشتری دربارهی چرخهی «قربانی به مجرم» که در برخی مطالعات مطرح شده، مورد نیاز است تا سازوکارهای علّی این پدیده بهتر درک شود و مشخص گردد آیا این چرخه در میان بزرگسالان نیز رخ میدهد یا نه. بنابراین، مسائل قابلتوجهی همچنان بیپاسخ ماندهاند که مانع از درک نظری ما از این پدیده و همچنین توسعهی سیاستها، رویهها و مداخلات مبتنی بر شواهد در این زمینه شدهاند. تحقیقات آینده باید به رفع این خلأهای دانشی بپردازند.
References
Abramova, O., A. Wagner, H. Krasnova, and P. Buxmann. 2017. Understanding self-disclosure on social networking sites-A literature review. Americas Conference on Information Systems 23: 1-10.
Ahmed, A., E. Awad, S. Farouq, R. Ayesh, M. Mohammed, N. Alneqabi, M. Abdulahamiad, and J.
Ismail. 2017 Online blackmail. Crimes feed on the boom of social networking.
https://www.albayan.ae/across-the-uae/news-and-reports/2017-07-24-1.3009066. Accessed 17 December 2019.
Al Lawati, H. 2016. Big jump in cyber blackmail cases in Oman. Retrieved from https://timesofoman.com/article/93557 Accessed 10 February 2020.
Al makrami, H. 2015. Online self-disclosure across cultures: A study of Facebook use in Saudi Arabia and Australia. PhD Thesis, Queensland University of Technology, Australia.
Al Qahtani, E., M. Shehab, and A. Aljohani. 2018. The effectiveness of fear appeals in increasing smartphone locking behavior among Saudi Arabians.
https://www.usenix.org/conference/soups2018/presentation/qahtani. Accessed 17 December 2019.
Al Saggaf, Y. 2016. An exploratory study of attitudes towards privacy in social media and the threat of blackmail: The views of a group of Saudi women. The Electronic Journal of Information Systems in Developing Countries 75(1): 1-16.
Al Salehi, B. 2016. Blackmailing reportage for year 2016, Information Technology Authority. Oman. https://ita.gov.om/ITAPortal/MediaCenter/Document_detail.aspx?NID=109. Accessed 17 December 2019.
Alam, S. 2018. E-extortion: how do teenagers’ suicide? https://www.ida2at.com/cyber-extortionhow-do-teenagers-suicide/. Accessed 17 December 2019.
Ali, S., N. Islam, A. Rauf, I. Din, M. Guizani, and J. Rodrigues. 2018. Privacy and Security Issues in Online Social Networks. Future Internet 10(114): 1-12.
Alseyah, A. 2011. Symposium on extortion: concept – causes – treatment. Centre for Women Studies.
Riyadh. http://www.feqhup.com/uploads/145612377634481.pdf. Accessed 17 December 2019.
Al Neyadi, A., A. Al Kaabi, L. Al Kaabi, M. Al Ghufli, M. Al Shamsi and M. Khan. 2015. Internet Governance and Cyber Crimes In UAE. International Journal of Scientific & Technology Research, 4(11): 350-357.
Ampong, G., A. Mensah, A. Adu, J. Addae, O. Omoregie and K. Ofori. 2018. Examining Self-Disclosure on Social Networking Sites: A Flow Theory and Privacy Perspective. Behavioural Sciences 8(6): 58.
Bauer, C. and M. Schiffinger. 2016. Perceived Risks and Benefits of Online Self-Disclosure: Affected by Culture? A Meta-Analysis of Cultural Differences as Moderators of Privacy Calculus in Person-toCrowd Settings. http://aisel.aisnet.org/ecis2016_rp/68 Accessed 10 February 2020.
Bauer, C., K.S. Schmid, and C. Strauss. 2018. An Open Model for Researching the Role of Culture in Online Self-Disclosure. https://aisel.aisnet.org/hicss-51/in/global_issues/3/. Accessed 17 December
2019.
Bazarova, N. and H. Choi. 2014. Self-disclosure in social media: Extending the functional approach to disclosure motivations and characteristics on social network sites. Journal of Communication 64(4):
635-657.
Bevan-Dye, A. L. and U. Akpojivi. 2016. South African Generation y students’ self-disclosure on Facebook. South African Journal of Psychology 46(1): 114-129.
Bronstein, J. 2014. Creating possible selves: Information disclosure behaviour on social networks. Information Research: An International Electronic Journal 19(1): n1.
Campbell, A., T. Forbes, A. McLaughlin, G. Davidson, M. Butler, C. Blair, N. Menabney and C.
McKeaveney. 2019 Rapid evidence review: The relationship between alcohol and mental health problems. London: Alcohol Change UK.
Chen, S., B. Shao and K. Zhi. 2018. Predictors of Chinese Users’ Location Disclosure Behavior: An Empirical Study on WeChat. Information 9(9): 219.
Cheung, C., Z.W. Lee and T.K. Chan. 2015. Self-disclosure in social networking sites: the role of perceived cost, perceived benefits and social influence. Internet Research 25(2): 279-299.
Derlaga, V.J. and J.H. Berg. 1987. Self-disclosure: Theory, research, and therapy. London: Plenum Press.
EUROPOL. 2017. Online sexual coercion and extortion as a form of crime affecting children: law enforcement perspective. https://www.europol.europa.eu/publications-documents/online-sexualcoercion-and-extortion-form-of-crime-affecting-children-law-enforcement-perspective. Accessed 17 December 2019.
Hallam, C. and G. Zanella. 2017. Online self-disclosure: The privacy paradox explained as a temporally discounted balance between concerns and rewards. Computers in Human Behaviour 68: 217-227.
Hamilton-Giachritsis, C., E. Hanson, H.C. Whittle, and A.R. Beech. 2017. Everyone deserves to be happy and safe. A mixed methods study exploring how online and offline child sexual abuse impact young people and how professionals respond to it. London: NSPCC.
Heravi, A., S. Mubarak and K.K.R Choo. 2018. Information privacy in online social networks: Uses and gratification perspective. Computers in Human Behavior 84: 441-459.
Hofstetter, R., R. Rüppell and L.K. John. 2017. Temporary sharing prompts unrestrained disclosures that leave lasting negative impressions. Proceedings of the National Academy of Sciences 114(45): 11902-11907.
Kapoor, K.K., K. Tamilmani, N.P. Rana, P. Patil, Y.K. Dwivedi, and S. Nerur. 2018. Advances in social media research: past, present and future. Information Systems Frontiers 20(3): 531-558.
Kennedy, C. and A. Phippen. 2018. Sexting and sexting behaviour-“Oh you’re all children, children do silly things. You’ll be fine. Get over it!”. Entertainment Law Review, 28(6): 1-13.
Khangura, S., K. Konnyu, R. Cushman, J. Grimshaw, and D. Moher. 2012. Evidence summaries: the evolution of a rapid review approach. Systematic reviews 1(1): 10.
Kopecký, K. 2017. Online blackmail of Czech children focused on so-called “sextortion” (analysis of culprit and victim Behaviours). Telematics and Informatics 34(1): 11-19.
Kopecký, K. 2016. Czech Children and Facebook–A quantitative survey. Telematics and Informatics, 33(4): 950-958.
Krämer, N. C. and S. Winter. 2008. Impression Management 2.0: The Relationship of Self-Esteem,
Extraversion, Self-Efficacy, and Self-Presentation Within Social Networking Sites. Journal of Media Psychology 20(3): 106-116.
Krasnova, H., S. Spiekermann, K. Koroleva and T. Hildebrand. 2010. Online social networks: Why we disclose. Journal of Information Technology 25(2): 109-125.
Li-Barber, K. T. 2012. Self-disclosure and student satisfaction with Facebook. Computers in Human Behaviour 28(2): 624-630.
Malik, A., K. Hiekkanen, A. Dhir and M. Nieminen. 2016. Impact of privacy, trust and user activity on intentions to share Facebook photos. Journal of Information, Communication and Ethics in Society 14(4): 364-382.
Monaghan, A. 2017. The impact of Self-Generated Images in online pornography. Middlesex University: Doctoral Dissertation.
National Crime Council. 2020. Sextortion. https://www.nationalcrimeagency.gov.uk/what-wedo/crime-threats/kidnap-and-extortion/sextortion-webcam-blackmail Accessed 27 February 2020.
NCCMT. 2010. Methods: Synthesis 1. Rapid reviews: Methods and implications. Hamilton: National Collaborating Centre for Methods and Tools.
Office of National Statistics. 2019. Crime in England and Wales: year ending December 2018. https://www.ons.gov.uk/peoplepopulationandcommunity/crimeandjustice/bulletins/crimei nenglandandwales/yearendingdecember2018 Accessed 27 February 2020.
Ohm, P. 2015. Sensitive Information. Southern California Law Review 88(5): 1125-1196.
Orzech, K. M., W. Moncur, A. Durrant, S. James and J. Collomosse. 2017. Digital photographic practices as expressions of personhood and identity: variations across school leavers and recent retirees. Visual Studies 32(4): 313-328.
Pace, R., P. Pluye, G. Bartlett, A.C. Macaulay, J. Salsberg, J. Jagosh, and R. Seller. 2012. Testing the reliability and efficiency of the pilot Mixed Methods Appraisal Tool (MMAT) for systematic mixed studies review. International Journal of Nursing Studies 49(1): 47-53.
Quayle, E., L.S. Jonsson, K. Cooper, J. Traynor and C.G. Svedin. 2018. Children in Identified Sexual Images–Who Are they? Self‐and Non‐Self‐Taken Images in the International Child Sexual Exploitation Image Database 2006–2015. Child Abuse Review, 27(3): 223-238.
Raas, K.M.R. 2015. The threat of social media blackmailing in the hospitality industry: when customers misuse their power. Bachelor’s thesis: University of Twente.
Salleh, N., R. Hussein, N. Mohamed and I.J. Aditiawarman. 2013. An empirical study of the factors influencing information disclosure behaviour in social networking sites. In 2013 International
Conference on Advanced Computer Science Applications and Technologies (pp. 181-185). IEEE.
Sancho, D. 2017. Digital extortion: A forward-looking view. https://documents.trendmicro.com/assets/wp-digital-extortion-a-forward-looking-view.pdf Accessed 20 February 2020.
Sawer, P. 2016. Huge rise in ‘sextortion’ by crime gangs using social media to entrap victims.
https://www.telegraph.co.uk/news/2016/11/30/huge-rise-sextortion-crime-gangs-usingsocial-media-entrap-victims/ Accessed 27 February 2020.
Seidman, G. 2014. Expressing the “true self” on Facebook. Computers in Human Behaviour 31: 367- 372.
Tait, S. E., and D. Jeske. 2015. Hello Stranger! Trust and Self-Disclosure Effects on Online Information Sharing. International Journal of Cyber behaviour, Psychology and Learning, 5(1): 42-55.
Tow, W.N.F.H., P. Dell, and J. Venable. 2010. Understanding information disclosure behaviour in Australian Facebook users. Journal of Information Technology 25(2): 126-136.
Tricco, A.C., E.V. Langlois, and S.E. Straus. 2017. Rapid reviews to strengthen health policy and systems: A practical guide. Geneva: World Health Organisation.
Van Gool, E., J. Van Ouytsel, K. Ponnet and M. Walrave. 2015. To share or not to share? Adolescents’ self-disclosure about peer relationships on Facebook: An application of the Prototype Willingness
Model. Computers in Human Behavior 44: 230-239.
Van Ouytsel, J., E. Van Gool, M. Walrave, K. Ponnet, and E Peters. 2017. Sexting: adolescents’ perceptions of the applications used for, motives for, and consequences of sexting. Journal of Youth Studies, 20(4): 446-470.
Williams, M., M. Butler, A. Jurek-Loughrey, and S. Sezer. 2019. Offensive communications: exploring the challenges involved in policing social media. Contemporary Social Science. https://doi.org/10.1080/21582041.2018.1563305.
Yar, M. 2018. A failure to regulate? The demands and dilemmas of tackling illegal content and behaviour on social media. International Journal of Cybersecurity Intelligence & Cybercrime 1(1): 5-20
Yu, S. 2014. Does low self-control explain voluntary disclosure of personal information on the Internet. Computers in Human Behavior 37: 210-215.
انتهای پیام

