اسماعیل امینی: «حافظ به زبان پارسی» ادا و تخریب است | پزشکی که دیوان حافظ را «پارسی» کرد

سرویس فرهنگی، انصاف نیوز: اخیرا ویدئویی در اینستاگرام منتشر شده است که شخصی ابیاتی از دیوان حافظ را به زبان «پارسی و بدون هیچ واژه‌ی عربی» می‌خواند. اسماعیل امینی، استاد ادبیات، با انتقاد از این کار گفت: «دست بردن در آثار دیگران با هر توجیهی اشتباه است و می‌شود را نوعی تخریب دانست.»

در آن ویدئو خانم بیت اصلی حافظ را می‌خواند: «به ملازمان سلطان، که رساند این دعا را؟ | که به شکر پادشاهی، ز نظر مران گدا را» بعد از آن آقایی این بیت را با عنوان «حافظ پارسی» می‌خواند: «که به نزدیک شهنشه ببرد پیام ما را | که به پاس پادشاهی ز درت مران گدا را»

آقای امینی در گفت‌وگو با خبرنگار انصاف نیوز درباره‌ی این ویدئو گفت: «نه فقط این مورد بلکه دیوان دیگری هم چاپ شده است که ص و ض را از آن حذف کرده‌اند یا انواع ث با سین نوشته شده است.»

انتقاد استاد دانشگاه از گفتن درود به جای سلام

این مدرس ادبیات در پاسخ به انگیزه‌ی افراد برای این کار گفت: «برخی از اشخاص کم‌سواد و استادان اهل خودنمایی فکر می‌کنند که یک زمانی زبان فارسی‌مان عاری از لغت‌های غیرفارسی بوده است.

اگر زبان فارسی زبان سعدی، فردوسی، حافظ، عطار و سنایی نیست، پس چیست؟ زبان ما زبانی است که به جای سلام می‌گویند درود؟ اگر تکیه‌ی زبان فارسی به شاهنامه، مثنوی و تاریخ بیهقی نباشد، تکیه‌اش به چیست؟

این استاد دانشگاه درباره‌ی انتقادش نسبت به کاربرد درود به جای سلام توضیح داد: «کدام پدر و مادری صبح به بچه‌اش به جای سلام می‌گوید درود؟ این ادا نیست؟ اینکه به فارسی می‌گویند پارسی!
هیچ ایرانی از میان این ۸۰ میلیون نفر، به‌طور طبیعی از پدر و مادرش نشنیده که بگویند «پارسی صحبت کن»

«دیوان حافظ به زبان فارسی نمونه‌ای از ادا و تخریب است» | «ارشاد روی موارد سیاسی حساس است»

امینی گفت: «دیوان حافظ به فارسی هم نوعی ادا و هم تخریب است. مثل این می‌ماند که کسی در نقش جهانِ اصفهان کاشی‌کاری‌های قبلی را از جا بِکند و کاشی‌های جدید نصب کند! یعنی تخریب میراث فرهنگی. استادانی که حافظ را تصحیح کردند یک کلمه از خودشان نگذاشته‌اند اما چطور بعضی‌ها به خودشان اجازه می‌دهند با آثار بزرگان این‌طور برخورد کنند؟

نمی‌دانم آیا این کتاب‌ها مجوز گرفته‌اند یا نه اما این را می‌دانم که فقط روی موارد سیاسی حساس هستند. بقیه‌ی چیزها آزاد است و این خیلی بد است. انگار می‌گویند: «فقط پا روی دم سیاست نگذار اما هر کاری خواستی بکن! در حالی که سیاست گذراست، ولی فرهنگ همیشگی و ماندگار است. آدمی که دیروز قهرمان سیاسی بوده امروز ممنوع‌التصویر یا متهم و منفور می‌شود. سیاست اعتبار ندارد، فرهنگ است که اعتبار دارد.»

اسماعیل امینی: به چه حقی شعر دیگران را عوض می‌کنند؟

امینی در واکنش به این گزاره که شاید برخی‌ها بگویند دارید حافظ و سعدی را مقدس می‌کنید یا خیلی سخت می‌گیرید، گفت: «فرض کنید شعر معاصر باشد، فرقی ندارد. اصلا آیا کسی حق دارد کلمات شعر دیگری را تغییر بدهد؟ مگر کسی می‌تواند اثر دیگری را مخدوش کند؟ هر کسی می‌خواهد خودش شعر بگوید، نباید شعر دیگری را عوض کند.

این کارها تحریف و تخریب زبان فارسی هستند. آثار بزرگان را دستکاری کردن مثل دشمنی با زبان فارسی و نابود کردن آن است. مثل اینکه ستون‌های تخت‌جمشید را اره کنیم! وقتی می‌گوییم ایرانی هستیم، بخشی‌اش شعر سعدی و حافظ و عطار و تاریخ بلعمی است. این آثار هستند که زبان را می‌سازد.»

معادل‌سازی برای اسم‌ها

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا موارد مشابه دیگری هم در اینستاگرام وجود دارند گفت: «کسانی هستند که برای واژه‌های رایج و حتی برای اسم‌ها معادل‌سازی می‌کنند. مثلا می‌گویند اسم بچه را نگذارید محمد، بگذارید ستوده. نگذارید حسن بگذارید نیکو.

به‌هرحال اجداد ما اسم‌هایی مثل علی، رضا، محمد و… داشته‌اند. اگر اینها را برداریم و ترجمه کنیم چه می‌ماند؟»

«فرهنگ بی‌صاحب است» | «به جای دعا کنید می‌گویند انرژی مثبت بفرستید!»

امینی در پاسخ به این سوال که افراد با چه هدفی تغییراتی ایجاد می‌کنند گفت: «به نظرم شاید بعضی‌هایشان از دشمنان ایران دستمزد می‌گیرند. منظور از «دشمنِ ایران کسانی هستند که با مبانی فرهنگ ما دشمن‌اند و قصد تخریب دارند. برایشان فرقی ندارد قرآن کریم باشد یا شاهنامه. مسئله دشمنی با مبانی فرهنگی و زبانی است. منظورم از دشمن، کسانی هستند که با زبان و فرهنگ ما مشکل دارند.»

امینی در ادامه اضافه کرد: «گاهی برخی تکیه‌کلام‌ها را تغییر می‌دهند. مثلا به جای خداحافظ می‌گویند مراقب خودتان باشید. این موضوع اول از بی بی سی شروع شد حالا به تلویزیون خودمان هم رسیده است. یا به جای خدا برکت بدهد می‌گویند از خرید شما متشکریم. درحالی‌که آن کلمه‌ها هویت زبانی دارند.

پدر و مادر ما می‌گفتند خداحافظ اما امروز بعضی‌ها به جای آن می‌گویند بدرود. شخص به جای اینکه بگوید دعایت کردم، می‌گوید برایت انرژی می‌فرستم! مجری‌های تلویزیون بارها گفته‌اند برای تیم ملی انرژی بفرستید. اما انرژی یعنی چه؟ انرژی بحث فیزیک است، ربطی به معنویت ندارد. من در خانه نشسته‌ام، چگونه باید انرژی به استادیوم بفرستم؟

اینها خرافاتی هستند که کسی هم به آن رسیدگی نمی‌کند چون فرهنگ بی‌صاحب است اما سیاست صاحب دارد. کافی است بگویید سلف سرویس فلان وزارتخانه طور خاصی است. بعد ببینید چند نفر سراغتان می‌آیند.»

نقد استاد دانشگاه نسبت به آموزش و پرورش

امینی در پاسخ به این سوال که آیا خود مردم می‌توانند پشتوانه‌ای برای حفاظت از فرهنگ باشند گفت: «نه لزوما. برای اینکه مردم مشغول زندگی روزمره هستند.

از طرف دیگر در مدرسه‌ها می‌بینیم که بچه‌ها مطلب نمی‌نویسند. خواندن و نوشتن حذف شده است. در نتیجه کسانی را می‌بینیم که در دانشگاه نمی‌توانند درست بنویسند و صرفا یاد گرفته‌اند تست بزنند و مربع پر کنند. مثلا بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر کسی به جای زمان بگوید تایم، لابد انسان برتری هستند.»

او در جواب این سوال که چطور می‌شود از این تخریب جلوگیری کرد؟ گفت: «به‌نظر من باید ذهنیت‌مان را تغییر دهیم. لازم بود جلوی نادان‌هایی را بگیریم که با عربی و ترکی ضدیت داشتند. باید شفاف‌سازی کنیم. پیش آمده است که در صفحه‌ی شخصی‌ام آیه‌ی قرآن می‌گذارم و می‌نویسند زبان بیگانه ننویسید.»

«برای تشخیص آفساید وقت دارند ولی برای زبان فارسی نه»

امینی درباره‌ی تمایز کلمه‌ی تایم و کلمه‌های عربی گفت: «هزار و سیصد سال زبان فارسی همین‌طور بوده است. تایم و… در آثار بزرگان وجود نداشته است که بخواهیم کلمه‌ی عربی را با انگلیسی مقایسه کنیم.

تلویزیون برای هر چیزی وقت دارد. برای یک گلی که آفساید بوده یا نبوده است گاهی هفت–هشت ساعت برنامه می‌سازند. اما برای زبان فارسی وقت ندارند؛ هیچ برنامه‌ای در تلویزیون درباره‌ی زبان و فرهنگ وجود ندارد. اگر هم باشد در حد سه چهار دقیقه است.»

گفت‌وگو با نویسنده‌ی کتاب «حافظ به زبان پارسی»

احمد زاغی حسین‌زاده، پزشک و جراح پلاستیک است و به خبرنگار انصاف نیوز گفت که سرگرمی‌اش از دبیرستان تا امروز ادبیات بوده است. برگرداندن دیوان «حافظ به زبان پارسی» پنج سال و «برگرداندن گلستان به پارسی» دو سال زمان برده است. گفت‌وگوی زاغی حسین‌زاده با خبرنگار انصاف نیوز را در ادامه می‌خوانید.

«زبان پارسی بدون واژگان عربی گنگ نیست»

زاغی حسین‌زاده «حافظ به زبان پارسی» را «ترجمان» دانست و در جواب این گزاره که زبان فارسی از گذشته واژگان عربی داشته است و نباید آن را تغییر داد، گفت: «متاسفانه این دیدگاه باعث شده است که بسیاری از مردم فکر کنند زبان پارسی بدون واژگان عربی گنگ و لال می‌شود.

مثلا پان‌ترک‌ها می‌گویند زبانی به نام پارسی وجود ندارد و فارسی عربی به علاوه ترکی است. بسیاری از مردم گمان می‌کنند بدون واژگان عربی نمی‌توانیم سخن بگوییم. درصورتی‌که این‌طور نیست.»

او درباره‌ی انگیزه‌اش برای «بازگردانی حافظ به پارسی» گفت: «من خواستم بگویم هم می‌توان به پارسی سخن گفت و هم شعر و سرود گفت. اگر حافظ و سعدی می‌خواستند می‌توانستند بدون یک واژه‌ی بیگانه بسرایند. قصدم این بود که بگویم این کار شدنی است.»

«تخریب نیست نوعی توانمندی است»

او درباره‌ی اینکه برخی منتقدان این کار را نوعی «تخریب» دانسته‌اند گفت: «تخریب زمانی است که فقط این برگردان پارسی به جای دیوان حافظ باشد و کسی هم به دیوان حافظ دسترسی نداشته باشد. وقتی دیوان حافظ به جای خودش است، تخریبی اتفاق نیفتاده است و فقط برگردانی به پارسی بدون آلودگی از واژگان بیگانه است.»

او «خودنمایی» کردن به واسطه‌ی این کار را نوعی «برچسب زدن» دانست و در ادامه گفت: «چنین برچسبی را می‌زنند تا کسی ناتوانی‌هایی خودشان را به چالش نکشد. به‌هرحال برگرداندن حافظ به پارسی توانمندی است.»

«دیوان حافظ به جای خود برگردان پارسی هم به جای خود»

«جایگاه بزرگ حافظ و سعدی مشخص است. اینکه چرا فردوسی بیش از ۹۰ درصد شاهنامه را به پارسی گفته است ولی سعدی یا حافظ بیشتر از پنجاه درصد واژه‌های عربی به کار بردند، باید درباره‌اش گفت‌وگو کرد اما از اینکه بوستان و گلستان واژگان عربی زیادی دارد، نمی‌توان نتیجه‌گیری کرد که فارسی توانایی ندارد.»

مولف کتاب «حافظ به زبان پارسی»: توانایی زبان پارسی را نشان داده‌ام

او در پاسخ به این سوال که چرا باید در شعر شخص دیگری دست برد گفت: «این دست بردن نیست. دیوان حافظ و سعدی سر جای خودشان هستند و کسی هم نگفته که این‌طوری بهتر است بلکه فقط برای این است که توانایی زبان پارسی را به همه نشان دهیم. من به پارسی شعر گفته‌ام و چاپ هم شده است. 

خیلی‌ها می‌گویند شدنی نیست که دیوان حافظ به پارسی باشد اما خواستم این دیدگاه را به چالش بکشم که برگرداندن دو شاهکار بی‌همانند دیوان حافظ و گلستان سعدی به پارسی هم شدنی است. پس می‌شوند مولانا و بقیه‌ی شعرها را هم به پارسی برگرداند.»

این علاقمند به زبان فارسی در ادامه درباره‌ی ارزش افزوده‌ی این کار گفت: «واژگانی در زبان پارسی داریم و آنها را به کار نمی‌بریم و از واژگان بیگانه وام می‌گیریم که کار اشتباهی است. لازم است از همان واژگان خودمان استفاده کنیم.»

چرا واژگان بیگانه را بهتر می‌شناسیم؟

او درباره‌ی رواج واژگان «پارسی» بین مردم بعد از انتشار دیوان «حافظ به زبان پارسی» گفت: «نیاز به فرهنگ‌سازی از سوی سردمداران کشور دارد و باید آن را از سال نخست دبستان جا بیندازد. ما این روند را به اندازه‌ی توانایی خودمان آغاز کردیم و اگر دیگران بخواهند می‌توانند آن را ادامه دهند.»

زاغی حسین‌زاده درباره‌ی اینکه زبان به شکل فعلی چه مسئله‌ای دارد که نیاز به تغییر آن و فرهنگ‌سازی داشته باشد گفت: «اشکالی ندارد. ولی سوال این است که ما چرا باید واژگان بیگانه را بهتر از واژگان خودمان بشناسیم؟»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۲ Comments

  1. باسلام
    بر فرض محال زمانی نظرات را تأیید می‌کنید که دیگر خبر از داغی خواهد افتاد پس بی‌زحمت این ستون دیدگاه را بردارید تا امثال بنده زحمت نوشتن به خود ندهند!
    باتشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا