سه فراز از زندگي حسين فريدون
روزنامه شرق نوشت: حسین فریدون به «چشم و گوش برادر» یا «مرد در سایه دولت» شهرت دارد. ششم شهریور ١٣٩٢ بود که از برادر حکم گرفت: «نظر به مراتب تعهد، توان اجرائی و سوابق مدیریتی جنابعالی، بهموجب این حکم بهعنوان «دستیار ویژه رئیسجمهور در امور اجرائی» منصوب میشوید». حکمی که از همان زمان صدور، انتقادها و اتهامهایی را برای فریدون بهدنبال داشت و اضطرابهایی را برای روحانی تا ایام رقابتهای انتخاباتی در اردیبهشت امسال و روزهای بعد از پایان انتخابات. محمدباقر قالیباف، بیستوسوم اردیبهشت در يكي از برنامههاي تبليغاتي خود، برادر روحاني را به «تعیین مدیران بانکها» متهم كرد، اتهامي که فریدون آن را نادرست دانست و در نامهای به رئیس سازمان صداوسیما خواستار آن شد که شبکه دو سیما زمانی را برای پاسخگویی به او اختصاص دهد؛ درخواستي كه بیپاسخ ماند. او زاده سرخه در ١٨ کیلومتری غرب سمنان در سال ١٣٤٢؛ برادر کوچک و دستیار ویژه روحانی است. او در اوایل پیروزی انقلاب، فرماندار نیشابور بود و بعدها به فرمانداری کرج رفت. جنگ که به پایان رسید، هشت سال سفیر ایران در مالزی بود؛ او بعدها يكي از اعضای هيئت نمايندگي ايران در سازمان ملل متحد در نیویورک بود. بعد از پایان كار دیپلماتيك، مشاور برادرش در مرکز تحقیقات استراتژیک شد و تا مهر ۱۳۹۲ در این مقام باقی ماند.
آغاز دورهای جدید
وقتی روحانی در انتخابات خرداد ١٣٩٢ پیروز میشود، دوره جدیدی برای فریدون آغاز میشود؛ شیریني پیروزی شيخ ديپلمات همراه با تلخکامی فشار بر خود؛ مخالفان روحاني، فریدون را به اسفندیار رحیممشایی در دولت محمود احمدینژاد تشبیه میکنند. از حضور در مجامع رسمی تا نشستن در ردیف صدر جلسات هیئت دولت و هرجا بدون برادر میرفت، چشم او بود؛ از حضور در مراسم ترحیم، افتتاحیه، عیادت از بیماران و تودیع و معارفه مسئولان تا حضور در میان تیم هستهای ایرانی. دستیار ویژه رئیسجمهور، در میانه مذاکرات هستهاي، در اسفند ١٣٩٣ به تیم هستهای میپیوندد و تا پایان مذاکرات و انعقاد برنامه جامع اقدام مشترک، در جلسات مذاکرات هستهای ایران و ١+٥ حضور دارد. وزارت امور خارجه، علت حضور او را «انجام مشورتها و هماهنگیهای لازم در طول مذاکرات» ذکر میکند. شايع بود كه فریدون در این مذاکرات – براي مصونماندن هيئت ايراني از خطر شنود مكالمات – گزارش مذاکرات را به گویش سرخهای، مستقیم به حسن روحانی اطلاع میدهد؛ اما با همین حضور، منتقدان روحانی را در مخالفت خود جدیتر میکند و صلاحیت حضور فریدون را در این مذاکرات زیر سؤال میبرند.
باران اتهامها شروع ميشود
او اين روزها كمتر در كنار برادر ديده ميشود؛ از همان زمان حضور در دولت، اتهام دستداشتنش در فساد مالی از سوی چهرهها و رسانههای اصولگرا به سویش سرازیر میشود. حامیان دولت میگفتند هدف از این اتهامات، سیاسی و حمله به رئیسجمهور است و منتقدان روحانی او را متهم میکردند كه رئیسجمهور با حمایت از برادرش مانع از اجرای عدالت میشود. تأسیس صرافی هنگام حضور در دولت، ماجراي حقوقهاي نجومی، متهمشدن به دستداشتن در انتصاب مدیرعامل بانک رفاه کارگران، پرونده مدیرعامل پیشین بانک ملت، نحوه تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه شهید بهشتی و ماجراي زیان سه هزار میلیارد تومانی بورس تهران، ازجمله اتهامات ریزودرشتی است که در یکی، دو سال گذشته علیه او مطرح شده است. جواد کریمیقدوسی، عضو جبهه پایداری هم آن زمان ادعاي عجيب دیگری را مطرح ميكند: «حسین فریدون در نهاد ریاستجمهوری با تقلید صدای روحانی، خود را بهجای رئیسجمهوری معرفی کرده و دستور میدهد». یا به نقل از محمدجواد ظریف گفته است: «او (ظریف) میخواسته «خط قرمزهای رهبری» را رعایت کند، اما فریدون، با آرنج به پهلوی ظریف میزده و میگفته «زود رد شو». دامنه انتقاد به فریدون به مجلس شورای اسلامی میرسد؛ ۴۶ نماینده اصولگراي مجلس شورای اسلامی ۱۵ دی ١٣٩٥ در نامهای به روحانی از او میخواهند برادرش را بهخاطر فساد مالی به قوه قضائیه معرفی کند؛ اما فریدون ساکت نیست و جوابیهای را خطاب به علی لاریجانی، رئیس مجلس ارسال میکند. یک بار هم پرونده تحصیل او در مقطع دکترای دانشگاه شهید بهشتی از سوی نمایندگان مجلس مطرح میشود. این خبر را محمدجواد ابطحی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، در ٢٢ آذر ١٣٩٥ اعلام ميكند.
سياست بعد از فريدون
حالا فریدون احضار شده و هنوز سكوت برادر درباره او نشكسته است؛ او سکوت کرده یا براي پرهيز از تنشآلودكردن فضاي سیاسی ناگزير از سکوت است. سكوت و حمايتنکردن روحاني از فريدون همان چیزی است که تندروها اگرچه در ظاهر خواهانش بودند، اما به نظر نميرسد برايشان واقعا خوشايند باشد. آنان بهدنبال بازكردن جبههاي تازه و افزايش تنش هستند و آرامش روحاني در برابر رسيدگي قضائي به پرونده برادرش قطعا اين فرصت را از آنان ميگيرد.
انتهای پیام