مشکلات عجیب یک عضو هیات علمی در وزارت علوم
یک عضو هیات علمی دانشگاه ایلام که دچار مشکلاتی اداری شده است، در یادداشتی مفصل به آن پرداخته و نوشته است: «مشکل ما با معیوب بودن سیستم اداری و بی مسوولیتی عدهای به اصطلاح مدیر و مسوول در وزارت علوم و بهویژه دانشگاهی مانند ایلام است.
متن کامل یادداشت دکتر «محمد نقدی» که به انصاف نیوز ارسال شده در پی میآید:
ماجرایی که من در نامه سرگشاده اول نوشتهام و حدود چهار و نیم سال پیش هم مشابهاش را نگاشتم، نماد و بروز بی کفایتی و بی خاصیت بودن نظارت و پاسخگویی و احترام و نظم و وقت شناسی و قانون در سیستم آموزش عالی است که از پذیرش بی ضابطه دانشجو و بی ارزش کردن علم و دانش و مدرک و دانشگاه و پذیرش و بیرون آمدن عدهای از آن، از جمله به اصطلاح اساتیدی که بسیاری کوچکترین اعتقاد علمی و سبک و اصل و اصول و اخلاق و شخصیت علمی و سادهترین معیارهای آکادمیک جهانی را نداشته و ندارند تا روندهای خاص و بروکراسی و بسیاری قوانین سلیقهای و مبهماش و تا بسیاری مدیران نالایقش، هر کدام داستانی مفصل و تلخ و دردناک است.
در نامه اولیهام مختصری از داستان را تعریف نمودم و اکنون هم به بسیاری جزئیاتش وارد نمیشوم و از منظر دیگر به قضیه میپردازم. خیلی ساده، بنده تقاضای تبدیل وضعیتی را بیش از یک سال قبل از پایان دوره کاری قبلی که نزدیک دو سال پیش بود، بهطور رسمی و مکتوب چندین بار ارائه نمودم. با توجه به اینکه بورس و بومی و با تخصص لازم و مشغول به کار در آن محیط و شرایط دیگر لازم و کافی موجود، به دلایل شخصی و سلیقهای تاکنون کار اداریام را انجام ندادهاند و هیچ! انتظار پاسخگویی، شفافیت، نظم و قانون را داشته و دارم. معطل کردن به دلایل غیرقانونی، رفتارها و تصمیمات سلیقهای، مبهم، غیرمکتوب و زورگویانه مهمترین اعتراض من بوده است. در حدود شش سال پیش نیز با وضعیت مشابهی مواجه شدم و داستانش را تا مقداری میتوانید در [لینک]، همراه با ویدیوی از آن در آن زمان، مطالعه نمایید؛ ادامه آن داستان تاکنون مفصل است که بعداً آن را میگویم و البته در ویدیوی پیوست مختصری از آن را نیز بیان نمودهام. خوب است بگویم که این ماجرا در واقع دنباله همان ماجرای پنج سال پیش است! این نیست که به بنده مورد یا مسئله جدیدی منتسب کرده باشند بلکه بهانهشان همان بحثهای پنج سال پیش است! به عبارتی مشکل از من نیست مشکل از این مسوولان خاص دانشگاه ایلام بوده و بهویژه اکنون هست که مسائل منقضی شده گذشته را بهانه سلایق شخصی خود علیه من نمودهاند. در واقع، بنده سه دوره رییس دانشگاه را در ایلام و تقریباً سه دوره مدیریت وزارتخانه را با رفت و آمد برای شکایت و پیگیری تجربه کردم و در نتیجه باید بگویم که با کمال تأسف اوضاع همه تقریباً مثل هم بوده و هست و سیستم آموزش عالی کماکان برپایه روابط شخصی سخیف و سبکهای معیوب و روزمرگی و سطحی نگری و تصمیمات آنی و کوته نظرانه و مدیران کم و بیش مثل هم، اغلب نالایق، میگردد و بس؛ و تفاوتی خاص بین دولت به اصطلاح “مهرورزی” با “تدبیر و امید” ندیدهام و بلکه دولت به اصطلاح تدبیر و امید بیشتر زیر سؤال است که با چنین وزارتخانه و سیستم معیوبتری از قبل، حداقل در دانشگاه ایلام، از اعتماد امثال بنده در رأی دادن به خود سوء استفاده هم نموده است.
در شش سال گذشته مراجعه به وزارتخانه، بی احترامی حتی منشی یک مدیر به مراجعه کننده و هیات علمی را نه تنها با خودم بلکه با دیگران هم دیدم. کارمندی که برای کاری کوچک، بنده را بیش از هفت بار از ایلام به وزارتخانه در تهران کشاند و مدیر کل دفتر نظارتش که به جای تنبیه کارمند متخلف، من شاکی را تهدید به اخراج و چه و چه میکرد! به کارمندان قسمت پاسخگویی جذب مرکز که نه تلفن را درست جواب میدادند و نه در مراجعه حضوری رفتار و برخورد و پاسخ مناسبی میدادند؛ به آن همه نامه و شکایت و اعتراض که نوشتیم و کسی به اصطلاح فحشی هم نثارمان نکرد! به آن همه وقت و انرژی و عمر که در وزارتخانه و رفت و آمد و اعصاب خرابی گذراندیم و درعمل آخرش با دو نامه در چند دقیقه کاری را انجام دادند! در دانشگاهی که همه کار خود و افراد خانواده و دوستان و هم باندیهای کوچک خود را به سرعت انجام و کسی مانند من که کوچکترین انتقادی به آنها میکرده و میکند را به بدترین وضع سرکوب مینمودند / مینمایند. بدون هیچ نامه و نوشتهای به زور کار را پیش میبردند! از دانشگاه برو بیرون! و وقتی نامه کتبی خواستم به انتظامات متوصل شدند و البته این ماجرای اسفند سال ۱۳۹۱ و درست همان روزی است که وزارت علوم نامه تأیید من را به دانشگاه ایلام فرستاد و آنها چند ساعت قبل از آن اتاقم را تخلیه و کلیدش را تعویض و تابلویم را برداشته بودند. شش ماه هم مقاومت کردند و نامه وزارتخانه را قبول ننمودند و این هم از دولت مهرورزی بود و دانشگاه بی صاحب و بی هویتی به نام ایلام که معلوم نیست کی خود را به آن متعلق میداند و آیا اصلاً کسی / مسوولی واقعاً دلش میسوزد که آنجا رشد و پیشرفتی کند!؟
سال ۱۳۹۲ دولت جدید روی کار آمد و جو وزارتخانه، بعد از ۸ سال مهرورزی، کمی عوض شد. همان زمان با پیگیریهایم، از وزارتخانه به دانشگاه فشار آوردند و کار من انجام شد و من مجدداً به دانشگاه مراجعه و کارم را از سر گرفتم. اوضاع کمی عادی شد و جو چنان شد که با آمدن هیاتی به دانشگاه زمزمه تغییر مسوولانش بود و بنده هم پیشگام مبارزه و صحبت علیه جو موجود در حضور هیاتی از وزارت علوم که برای بررسی اوضاع دانشگاه آمده بودند، بودم! همانهایی که در آنجا باز هم خود را به کناری زدند، بعداً با زیرکی پست و مقام به دست آوردند و علیرغم وعدههای همان افراد و چنان و چنان! بعد از رسیدن به مقامات شامخشان حتی دشمن و سمپاشی کننده علیه ما هم شدند. اینان همان فرصت طلبانی بودند که بیشترین استفاده از جو بنفش را نمودند و باز هم با بی تدبیری، امثال من به عنوان افراد مستقل و منتقد را در حاشیه قرار دادند و بسیار امیدوارمان نمودند به اینکه انشاءالله چیزی عوض نشده است! چند دوست و آشنا و رفیق رفتند، چند دوست دیگر که تنها در خصلتهای شخصی اندکی با آنها متفاوتند، آمدند! وعدههای پست و مقامشان به ما پیشکش، کاری نمودند که روی برادران مهرورز و عدالت محور را نیز از ته سفید کردند!
در این میان خوب است بدانید دانشگاه ایلام کوچک و در زمره دانشگاههای درجه سوم در تقسیم بندی کشوری است و مثلاً سه دانشکده آن در یک ساختمان است و علوم پایه آن کمتر از دو راهروی کوچک است و همه هم را تقریباً میشناسند و لذا خوب است این سوء تفاهم به وجود نیاید که اینجا مثلاً همانند دانشگاه تهران بزرگ و به اصطلاح دانشگاه است! و یا اینکه ما همدیگر را نمیشناسیم! بلکه اغلب خوب میشناسیم! و این هم آفتی شده است؛ چرا که ممکن است یک سلام نکردن و ابراز ارادت به مدیری والامقام و بسیار شایسته، کار اداریت را مدت نامعلومی به عقب بندازد!
باری! با تثبیت خودشان در سمتهایشان، دیدیم نه! همچنان جو رفیق بازی و هم قبیلهای و دوستان و آشنایان خود را به این و آن منصوب نمودند و کارشان را بهخوبی انجام دادن، رایج است! نه فکر و تغییر و شعارهای بزرگ و عالی قبل! همانهایی که قبل از آن دوست و رفاقت و تعریف و تمجید مینمودند رفتار و انتظاراتشان عوض شد! با این جو هم تقاضای وضعیت جدید کاری نمودیم. انتظار اولیه این بود که در زمان مناسب و قانونی کار انجام شود؛ اما متاسفانه اکنون به یقین دریافتهام که مسوولانی بسیار بی قانونتر، با گفتار و رفتارهای سلیقهایتر و بلکه بدتر، بر مبنای معیارهای شخصی / سلیقهای مانند دوستی و رفاقت و روابط پشت پرده و سفارش و قبیله گرایی کار افراد را انجام میدهند؛ و در این میان رییس دانشگاه ایلام به طریق دیگری با ما برخورد نمود! انتظارات شخصی و سلیقهای! شما باید چنان شوید و چنین شوید تا کارتان را انجام دهیم! پیچاندن و فرستادن به اینطرف و آنطرف! برای اینکه پنج سال پیش حرف بی سندی در مورد شما زده شده است باید چند باره مجازات شوید! تعهد بدهید! حرف میزنید باید جایگاهتان را مشخص کنید! باید پسر خوبی شوید! باید تغییر کنید! چرا متفاوت رفتار میکنید! و گفتههای مشابه. دلیل این انتظارات چیست؟ کاشکی یکی به ما با دلیل و استدلال و مدرک بگوید! البته مدرک و دلیل نمیخواهد چون سلیقه شخصی چند نفر فرد نابالغ فکری و کوته نظر اینطور میخواهد. در همین حال دختر فلان رییس و فلان آقای باب دل و خانم فلان مسوول و فلان کس مرتبط به بهمان کس و دوستان و آشنایان، بازهم صاحب پست و مقام و منزلت شدند! و من منتقد و کسی که آرزو و امید پیشرفت دانشگاه و منطقهاش دارد و بسیاری شاخصهای دیگر از جمله علمی عالی، باز هم چنان شد! با خود گفتیم / تصور میکردیم که با آرمش و آرام آرام در دانشگاه و جامعه کار میکنیم و سعی به پیشبرد افکار مؤثر خود بر میآییم؛ ولی مگر میگذارند؟ اینان از ریشه حمله میکنند! اینها کسی را که به فکر درست کردن خانهاش باشد، خانه خراب میکنند! اینان اغلب خودشان را قبله عالم در محیطهای که هستند، میدانند و تا اینها هستند کسی نباید بجنبد! اینها مدیران بالیاقت و شایسته ما هستند! و سابقه هم دارند!
شکایت کردیم به وزارتخانه علوم! فکر کردم شاید فقط دانشگاه ایلام از خراب شدگی بیرون نیامده است! اما دیدم نه، وزارتخانه بدتر و بی خاصیت تر شده است! بیش از ۱۰ بار مراجعه در مدت حدود یک و نیم سال و شاید بیش از ۲۰ ملاقات با مسوولان مربوطه، برای من آشکار ساخت که این سیستم خراب شده تر از آن است که به این زودیها اصلاح شود. پسرعموی جناب رییس جمهور، چند سمت مهم در وزارتخانه دارد و از قضا من هم با آن قسمتها (مشاور وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی و مدیر کل دفتر بازرسی و ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایت) بیشترین سروکار و چندین بار با ایشان و معاونشان ملاقات نمودهام. علیرغم اذعان چند باره به تخلف، در عمل هیچ نکردند! چندین ساعت و روز معطلی برای ملاقات؛ افراد زیادی که برای مشکلات مشابه مراجعه میکنند و همه شاکی و نالان از بی قانونیهای مفرط در آموزش عالی و بی خاصیت بودن و عدم قاطعیت این چنین مدیرانی. معاون ارزیابی و نظارت و امور استانهای جذب مرکز، مرا به عنوان مرد مبارز صدا میزد و برایم درد دل مشترک مینمود! درحالیکه من برای شکایت به ایشان مراجعه نموده بودم! چندین بار ماجرایم را برای مسوولان دفتر جذب مرکز گفتهام و در هر بار مراجعه دوباره میپرسیدند! رییس جذب مرکز را چهار بار ملاقات کردم و یک بار هنگامی که کمتر از دو دقیقه از قبل برای ملاقات در دفترش وقت گرفتم، در حین صحبت کوتاه من خوابش برد! اغلب کارمندان آن بخشها، نه با چهره حتی با فامیلی من را می شاسند! کارمند قسمت پاسخگویی با پرخاشگری میگفت وظیفه من پاسخگویی به شما نیست! آن دیگریش نامهها را گم کرده بود! و ۱۰ ماه پس از شکایت، دو خط نامه به دانشگاه فرستاده بودند! رییس دانشگاه پاسخ داده بود مغالطه آمیز! اعتراض کردم؛ اما مگر قرار است بررسی و پیگیری یا بازرسی شود!؟ تقاضای بازرسی از دانشگاه ایلام را از مدیر کل وزارتی برای چندین بار نمودم؛ میگفت چشم! ولی به قول معاونش، ایشان همین طور آدمها را میپیچاند و میچرخاند! و به قول کارمندی در همان قسمت که گفت تا حالا کم کسی دیدهام بیاید اینجا و این افراد کار قانونی آنچنانی برایش بکنند! معاون آن مدیر امروز پس از صحبتی طولانی حضوری و خنده و شوخی با شما میگفت فردا بیا به سرانجام برسانیم کار را! فردا میرفتید، منشیاش میگفت گفته نمیخواهد شما را ببینید! آیا به نظر شما این افراد سالم هستند؟! تلفنی میکردند که جناب رییس دانشگاه، کار را انجام بده جان خودت! رییس هم میگفت چشم، فردا! و میگفتند برو، گفته فردا انجام میشود! اگر نشد برگرد! فردا که چه عرض کنم یک سال بعد هم انجام نشد! برمی گشتی و میگفتی الان چه! گفتند شکایت کن! گفتم بیش از یک سال پیش شکایت کردهام! و همین شکایتم باعث شده که انجام کارم در دانشگاه متوقف شود الان می گویی دوباره شکایت کنم؟ به کی آنوقت!؟ میگفت به دفتر فلان و دیگر اینجا نیا، برو پیش فلانی! و این یعنی هیچ مطلق و یعنی سیستم خراب شده معیوب. بازهم یک عالمه نامه ثبت شده در دبیرخانهها و نتیجه هیچ! اصلاً مگر کسی میخواند؟ برای کسی مهم است مگر! مهم رسیدن به قدرت و مقام است و بعد از آن کسی کارت ندارد هر چه کنی! بهجز منفعت و کار و امور شخصی و رفاقتی، کسی مگر کار کسی را انجام میدهد؟ و البته حیف که بنده معتقد به چنین سبکهایی نبوده، نیستم و نخواهم بود و اگرنه کار ما هم لابد زود انجام میشد! پس از دو سال آمدن و رفتن و چرخانده شدن در وزارتخانه، میگویند بگذار کارت را انجام دهند، دندان روی جگر بگذار! تسلیم شو! گفتم پس دو سال من شکایت کردم و آمدم و رفتم و عذاب کشیدم، یعنی کشک؟! یعنی به قول رییس فخیمه دانشگاه، این خود زنی است! اگر این راه میدانستیم پس بهتر بود به آن خراب شده به نام وزارت علوم نمیآمدیم که نه تنها حقی نگرفت بلکه بدترش هم کرد! و این است از معانی وزارت علوم در دولت تدبیر و امید نیز!
در داخل مثلاً دانشگاه وضعیت سخیفتر از این حرفهاست! آدمهای خاصی را مدیر / مسوول قسمتهای خاصی میکنند! معلوم نیست بر چه مبنایی! همان شخص شروع به سوء استفاده از وضعیت میکند و حتی در ارائه درس هم مشکل ایجاد میکند! رییس و بعضی دیگر می گویند چرا شما از ما تشکر نمیکنی! که کارت را داریم انجام میدهیم! و کمکت میکنیم! می گویم شما وظیفه قانونیات را انجام بده کمکت را نگهدار برای خودت! خودشان کار را در عرض چند دقیقه خراب میکنند و سپس برای اصلاح همان خرابی سه سال زمان و عمر تو را تلف میکنند و از آنطرف باید تشکر کنی!؟ این تشکرگاه را کاشکی ما قبلتر و زودتر مییافتیم! و البته لابد برای دو سال قطع حقوق و بی پاسخی و بی قانونی واضح و بی احترامی و قرار دادن افراد مشکل دار و نالایقی در بالای سر تو، باید هم از آنها تشکر کنی! بهر حال ملک شخصی است بعضی جاها و این سمتها هم که به این راحتی به دست نیامده اند! اربابی گفتهاند، رعیتی گفتهاند! باید تبعیت کرد! حرف متفاوت و انتقاد؟! این رویه متفاوت است؟! مثل همه باش! تشکر کن! دلیل و استدلال و حرف منطقی یعنی چه! نظرمان است! حالا اینجا دانشگاه نیست، نباشد!؟ اصلاً آیا باید در دانشگاه نظم و قانون و مقررات و پاسخگویی و احترام و دلیل و استدلال و منطق باشد؟! اخلاقیات یعنی چه؟! خودت و منافعت را بچسب و اگر کسی کوچکترین تضاد منافع باهات پیدا کرد اگر توانستی خردش کن! این یعنی پیشرفت و دلسوزی برای جامعه و مردم! این یعنی دانشگاه و پایگاه علمی! اصلاً کی گفته است علم یعنی دلیل و استدلال! و اخلاق و قانونمندی و نظم! مگر به زوراست!؟ نمیشود! خودمانیم، خدا را شکر که اغلب دانشگاههای این مملکت و بخصوص از ایلام بیرون از شهر و محل زندگی مردم و ارتباط با جامعه هستند؛ میترسم نکند خوبیها و اخلاقیات بسیاری به مردم سرایت کنند! میگویی سلام علیکم! میگویند چرا آن طوری دیگر نگفتید و یا چنان رفتار تکمیلی هم ننمودید! حالا اگر سلام نکنی که کارت چند سال گیر میکند! اگر انتقاد کنی که شاید به ظاهر آزادی و لکن در عمل نه! آیا دانشگاه محل برگزاری همایشهای تبلیغاتی و نمایش و یا خبرگزاری و پایگاه خبری است!؟ الحمدالله که دانشگاه ایلام چنین نیست!؟ متعلق یا برای دل شخص یا اشخاص خاصی هم نیست! از فرد خاصی هم تعریف نمیشود و گفته کسی هم هایلایت نمیشود! همهاش بحث علمی و نشر علم و دانش و مطالب علمی است.
این محیط پر از اخلاقیات و نه ظاهریات است! با افرادی چند سال در محیطی بودهاید با صلح و صفا و روابط معمولی؛ همینکه عدهای میفهمند از نظر اداری مشکلی برایت درست شده است به نظاره و مترصد مینشینند که با کوچکترین فرصت به زعم خودشان ضربهای دیگر به تو بزنند! امروز سلام علیکم و به به و چه چه مینمایند! فردا پشت سرت دنبال ضربه زدن هستند! البته کلاً کسی پشت سر کاری نمیکند! همه چیز شفاف و از پشت شیشه معلوم است! شیشه نازک است خیلی و دودی هم نیست البته! وقتی حتی اندکی قدرت دارید عزیزید! کمی آنطرفتر نه! “تضاد منافع” که اصلاً وجود ندارد! همه منافع مشترک و هویت جمعی دارند! مگر میشود کسی برای خودش چیزی بخواهد! تا وقتی کسی دیگر هست، او در اولویت است! چیزهای کوچک که سهل است، همه برای هم جان میدهند! برای منطقه و وطنشان دل میسوزاند و حرص و جوش جمع و پیشرفت و ترقی دارند و ابراز نگرانی و دغدغه مندند اغلب! البته منظورم خدای ناکرده دغدغههای مادی که نیست! و آنهم که اصلاً برای خودشان و شخصی نیست! معنویات هم که همه مملو از آنند و در عمل معتقد کامل به همه چیزهای خوب! سوء تفاهم نشود انشاءالله! اما چه حیف، که جامعه با غالب این جمع کم ارتباط است! هر چند بعضی کمی نزدیکتر به جامعه خدمت میکنند و کسب و کارهای قانونی دیگرای به نام دانشگاه چی و چی را دارند و به آن دکانها هم میروند نه!
می گویید نامه بدهید و بنویسید تصمیمتان را و امضاء کنید! مگر همه چیز قانونی نیست؟! تازه در محیط آکادمیک و گرانیکاه علم استانیم! میگویند چشم و فوراً کتباً مینویسند و مسوولین امضا میکنند و تکلیفتان روشن است! اصلا معطلی و بلاتکلیفی وجود ندارد! عمر و زندگی همه ارزشمند است حالا ممکن است عدهای کمی ارزشمندتر باشند! قانون و نظم که اصلاً حرفش را نزنید که نمونه ندارد! آنقدر دقیق و منظماند و قانونمندی هست که آدم از شوق میخواهد آنی پرواز کند! کسی که دنبال بهانه و مچ کسی را گرفتن نیست! همه خوشبختانه بلند نظر و بلند فکرند! مسائل جزئی که اهمیت ندارند هر چند ممکن است در اینکه چی جزئی و چی غیر جزئی است نظر معدودی متفاوت باشد! کسی دنبال ضربه زدن به دیگری که گفتم نیست! قانون هم اجرا میشود و همه مسوولین هم شایسته و بی نقصند و ماییم که مشکل داریم! آزادگی و مردانگی هم زیاد است خدا را شکر! ظلمی به کسی شود همه حمایت میکنند و اصلاً مگر کسی هست که از مسوولی زورگو جانبداری کند! از این مهمتر اصلاً در این محیط، مسوولان اصل خوبیاند و ظلم و زور و اجحافی به کسی رو داشته نمیشود که اعتراضی باشد! اصول اکادمیک در دانشگاه که نگو! اصلاً آکادمی علوم جهانی باید اینجا باشد! از نمونههایش همین موارد فوق! اصلاً اصول آکادمیک چیست؟ معیارها و اصول همه برپایه علم و دانش و در تراز جهانی است! شایستگیها در انتصابات! که بیداد میکند؛ کسی هم با رابطه و سفارش کارش را جلو نمیبرد! قانون هم برای همه یکسان است و به یک گونه اجرا میشود! سیستم اداری بهطور اتوماتیک و خوب تنظیم و روان کار میکند! مگر اینکه کسی بخواهد این روان بودن را خراب کند! اینقدر فضا خوب و جو علمی است و هم اندیشی علمی و تبادل افکار و آراء داریم که نمیدانیم پس از فراغت از کار علمی کافی چه کنیم! اصلاً فکر مشغولی غیرعلمی نیست! نامه و شکایت هم که اصلاً لازم نیست بنویسید! شما کار علمی خود را انجام بده با فراغت کامل! که خیلی کسان هم خوشبختانه نمیدانند اصلاً در چه فاز و سطحی است! فکر و تفسیر بعضی از شما، تدریس فیزیک پایه است! خوب کسانی هستند که آن را خوب تدریس کنند! و …. در کل همه چیز خوب است و ما چه قدر خوشبختیم!!
و… در آینده نزدیک، در صورت لزوم، به تفصیل بیشتری در مورد بعضی مسائل و مدارک ذکر شده در نامه اول صحبت مینمایم و البته در ویدیویی بهصورت داستانوار و مختصر ماجرا و مسائل در شش سال گذشته و بخصوص سه سال اخیر را بازگو نمودهام به هدف روشنگری و اینکه قضاوت مناسب / درستی از طرف بینندگان و شنوندگان گرامی صورت گیرد. در ضمن اینکه وبلاگی را نیز به همین منظور راه اندازی نمودهام و قسمتهای از داستان را در آن آوردهام.
دکتر محمد نقدی، ۱۵/۰۷/۱۳۹۵، ایلام
انتهای پیام
با سلام اگر منتشر می کنید من هم مستندات و نامه نگاریهایی در وزارت علوم دارم که متاسفانه همه بی پاسخ مانده است و از همه بدتر شرایط بحرانی وزارت علوم دولت اصلاح طلبان که میدان جنگ می باشد در صورت چاپ همین جا اعلام نمایید تا رایتان بفرستم
بله، ایمیل کنید