دستگاه قضا و افكار عمومي
محمد مهاچری، فعال رسانهای اصولگرا درباره حکم دستگاه قضایی درباره پرونده سعید مرتضوی در «اعتماد» نوشت:
١- قاعدتا هيچكس از زنداني شدن همنوعش خوشحال نميشود و اگرچه بنا به مصالح عمومي چارهاي جز مجازات مجرم و خاطي نيست، ولي اعمال همين مكافات تاسفبرانگيز است. حس من درباره آقاي سعيد مرتضوي نيز خارج از اين دايره نيست.
٢- اما اين احساس من در بسياري از مردم وجود ندارد. دليلش هم رفتار آقاي مرتضوي است. او در حرفزدنهايش طوري با دستگاه قضايي برخورد ميكرد كه اگر در دوران رياست خود او، متهمي با چنين ادبياتي سخن ميگفت قطعا از دام قهر او نميجست. به همين دليل شايد نتوان به شهرونداني كه از صدور حكم زندان براي او غصه نميخورند، خرده گرفت.
٣- به گمانم مرتضوي تنها يك فرد نيست. نماينده يك روش است؛ روشي كه در برههاي از تاريخ سياسي اخير كشورمان، با استناد به قاعده «النصربالرعب» ميخواست شيوه حكمراني خاصي را در جامعه نهادينه كند. مثلا در نيمه دوم دهه ٧٠ او در كسوت قاضي دادگاه مطبوعات، اقدام به توقيف روزنامههاي زيادي كرد. من از علم حقوق چيزي نميدانم اما به عنوان يك روزنامهنگار، حكم آقاي مرتضوي را دستكم در برابر برخي از نشريات ميپسنديدم، اما همان موقع هم ميفهميدم حتي كار درست را نبايد با شيوههايي كه جامعه نميپسندد، اجرا كرد. به عنوان نمونه، توقيف نشريات به استناد قانوني كه دهها سال پيش از آن تصويب شده بود و براساس آن «قلم» به موازات دشنه و خنجر، آلت جرم تلقي ميشد، خوشايند نبود.
٤- شرايط سياسي دوراني كه آقاي مرتضوي در سمت رييس دادگاه مطبوعات و بعد از آن دادستاني تهران فعاليت ميكرد، به او قدرتي فراتر از يك قاضي و دادستان بخشيده بود. احساس مطلقالعنان بودن، تنها مقام عصمت يا نزديك به آن را از خطا بازميدارد. بزرگ كردن او توسط برخي جناحهاي سياسي از او مقامي غيرپاسخگو ساخته بود و همين باعث سقوط او شد.
٥- برخوردهاي آقاي مرتضوي با پرونده جرايم و تخلفاتش، چه در كهريزك، تامين اجتماعي و… تعبير- «قانوندانهاي قانونشكن» را- كه رهبر معظم انقلاب به مناسبتش بدان اشاره كردند- تداعي ميكند. قطعا فردي چون او، به عنوان فردي كاركشته كه سوراخسنبههاي قانون و ماده و تبصرههايي را كه ميتوان از آنها به عنوان گريزگاه استفاده كرد، ميشناسد. او حتي كارهاي غيرقانوني -لااقل يك موردش كه در جريان يكشنبه سياه مجلس كشف شد- مانند استراقسمع را انجام داد و هرگز ازآن اعلام ندامت هم نكرد. آيا قوه قضاييه در جريان محاكمه او، كاملا گريزگاههايي را كه به آن اشاره شد، بسته بود؟
٦- در مورد حكم زندان آقاي مرتضوي به جرم معاونت در قتل يكي از قربانيان كهريزك صراحتا اعلام شد كه قاضي، با اعمال تخفيف، حكم حبس او را از ٥ سال به ٢ سال تقليل داده. نميدانم درباره تخلفات مالي او هم چنين تخفيفي داده شده است يا نه اما اميدوارم دستگاه قضايي براي اين تخفيف، به افكار عمومي پاسخي درخور بدهد.
٧- و دست آخر اينكه كاش آقاي مرتضوي به جاي اينكه از ورودي مخصوص و به همراه محافظ و دور از چشم مردم به دادگاه تردد كند، صريح با خبرنگاران روبهرو ميشد، حرف ميزد و به پرسشهاي آنها جواب ميداد. هنوز هم دير نشده تا داديار اجراي احكام براي زنداني كردن او اقدام نكرده، ميتوان اميدوار بود مردي كه عمر قضايي-اجرايي-سياسياش را به پاي احمدينژاد ريخت در جمعي كه روزنامهنگاران و حقوقدانان حضور دارند، بنشيند و با آنها گپي بزند. اميدوارم مرتضوي زنداني نشود، اما اگر چنين شد، خاطره اين جلسه ميتواند تلخي دوران حبس را براي او كمتر كند.
انتهای پیام