رهبری: فقر و تبعیض را باید ریشه کن کرد (+صدا)
همزمان با سیزدهم رجب و خجسته سالروز میلاد مولی الموحدین حضرت علی (ع)، هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم بویژه مردم استان ایلام امروز در حسینیه امام خمینی (ره) با آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
به گزارش انصاف نیوز به نقل از khamenei.ir، رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با تبریک سالروز میلاد حضرت امیرالمومنین علی (ع) به برخی فضائل غیر قابل شمارش آن حضرت اشاره کردند و با بیان چهار سرفصل مهم دوران زندگی ایشان از جمله هدف والای حضرت علی (ع) در دوران حکومت، برای تأمین سعادت واقعی مردم در کنار پیشرفتهای مادی، تأکید کردند: یکی از درس های آن حضرت بمنظور تامین سعادت واقعی جامعه، تلاش در جهت بهبود معیشت و حل مشکلات اقتصادی مردم است که این هدف در شرایط فعلی از راه برنامه ریزی صحیح برای فعال کردن ظرفیت های بی شمار داخلی و تکیه بر استعدادهای جوان کشور امکان پذیر است.
آیت الله خامنه ای افزودند: در چنین شرایطی است که کشور از لحاظ مادی، روحی و اخلاقی، اعتبار بین المللی، عزت و اعتماد به نفس ملی پیشرفت خواهد کرد و از فخر و منّت دشمنان خارجی رها خواهد شد.
ایشان سخنان خود را با تقسیم بندی فضائل قابل درک حضرت علی (ع) به چهار سرفصلِ «مقامات معنوی»، «مجاهدتها و فداکاریها»، «سلوک فردی و اجتماعی و حکومتی»، و «هدف آن حضرت برای مردم» در دوران حکومت، آغاز کردند و درخصوص مقامات معنوی امیرالمومنین (ع) گفتند: مقامات معنوی آن حضرت همچون مقام توحیدی، مقام عبادت، مقام تقرب به خدا و مقام اخلاص، به مانند اقیانوسی عمیق است که بسیاری از ابعاد آن ناشناخته است و علما و انسانهای بزرگ نیز از شناخت آن اظهار عجز کرده اند.
رهبر انقلاب اسلامی درخصوص مجاهدتها و فداکاریهای حضرت علی (ع) از زمان پذیرش اسلام و مقاطع حضور در مکه، هجرت، حکومت پیامبر (ص) در مدینه، و دوران بعد از رحلت پیامبر اسلام و سپس قبول خلافت، خاطرنشان کردند: امیرالمومنین علی (ع) در تمام این دورانها، در اوج قله فداکاری و مجاهدت بود به گونه ای که هر انسانی را متحیر می کند.
آیت الله خامنه ای یکی از بی نظیرترین ابعاد شخصیتی حضرت علی (ع) را سلوک فردی، اجتماعی و حکومتی آن حضرت برشمردند و افزودند: امیرالمومنین (ع) در زمانیکه حاکمی بزرگ و مقتدر و دارای کشوری بسیار پهناور و ثروتمند بودند، همچون یک انسان مستمند، در خانه ای محقر، زندگی و برای اقامه حق و عدل و جاری شدن حکم الهی، ایستادگی می کردند و کارهای بسیار بزرگی انجام می دادند.
ایشان چهارمین سرفصل از زندگی حضرت علی (ع) را هدف والای آن حضرت برای مردم، در دوران حکومت بیان کردند و گفتند: امیرالمومنین (ع) این هدف والا را رساندن مردم به بهشت و نقش آفرینی در زمینه های فکری، روحی، قلبی و حیات اجتماعی مردم بیان می کنند که مسئله ای بسیار مهم و از وظایف اصلی حاکم اسلامی است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برخی مطالب که وظیفه حکومت اسلامی برای رساندن مردم به بهشت را زیر سؤال می برند، تأکید کردند: وظیفه اصلی حاکم اسلامی رساندن مردم به سعادت واقعی است که البته این، به معنای تحمیل و زور نیست بلکه با توجه به تمایل فطرت انسانها به سعادت، باید زمینه ی کمک و راهنمایی و تسهیل رسیدنِ به این هدف والا فراهم شود.
آیت الله خامنه ای افزودند: اگر جامعه اسلامی از نظر مادی و پیشرفتهای علمی و صنعتی و روابط اجتماعی و عزت و شرف ملی و بین المللی در اوج باشد اما زمان مرگ و ورود به آن دنیا، لحظه روسیاهی انسان ها باشد، جامعه به سعادت واقعی نرسیده است.
ایشان یکی از راههای زمینه سازی برای رسیدن مردم به سعادت واقعی را، تلاش به منظور بهبود معیشت مردم و ریشه کن کردن فقر، بیکاری، شکاف طبقاتی و تبعیض دانستند و خاطرنشان کردند: امروز به لطف خداوند مسئولین به دنبال حل مشکلات اقتصادی مردم هستند اما باید فکرها را منسجم کرد و راه درست را تشخیص داد.
رهبر انقلاب اسلامی، اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و تکیه بر توان و استعدادهای داخلی را راه صحیح حل مشکلات اقتصادی برشمردند و تأکید کردند: هر جا که ما بر ابتکار و استعداد جوانان با انگیزه، مومن و مخلص تکیه کردیم و آنها را ارج نهادیم، چشمه های جوشان پیشرفت پدیدار شد که پیشرفتهای هسته ای، دارویی، سلولهای بنیادی، نانو تکنولوژی و برنامه های صنعتی دفاعی نمونه های عینی این واقعیت هستند.
آیت الله خامنه ای گفتند: با توجه به این حقایق و واقعیات است که می توان جمله امام (ره) که می فرمودند: «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» را درک کرد.
ایشان افزودند: اگر ظرفیت های داخلی را فعال کنیم و بر توان داخلی متمرکز شویم، آمریکا و قدرت های دیگر توانایی هیچ غلطی را اعم از نظامی و غیرنظامی نخواهند داشت و نخواهند توانست ملت ایران را با فشار زمین گیر کنند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: قدرتها بدانند که ملت ایران به زانو در نخواهد آمد زیرا ملت ایران، ملت زنده ای است و جوانان کشور در حال حرکت در مسیر صحیح هستند.
آیت الله خامنه ای با اشاره به برخی نگاههای محدود و غیرواقعی به جوانان کشور و تمرکز بر معدود ناهنجاریهای موجود خاطرنشان کردند: هنجار عمومی ملت ایران و جوانان، هنجاری دینی و علاقه مند به اسلام و قرآن و معنویت و میهن و ملیت است و این موضوع را هیچگاه نباید نادیده گرفت.
ایشان گفتند: جوانان کشور ما، جوانهای خوبی هستند و باید تلاش کنیم تا این جوانان، خوب بمانند و در مسیر صحیح به پیش روند و برای آینده کشور مفید واقع شوند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود از ایستادگی و افتخار آفرینی های مردم، علما و نخبگان استان ایلام در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی از جمله دوران دفاع مقدس تجلیل کردند.
قبل از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین لطفی نماینده ولی فقیه و امام جمعه ی ایلام با تبریک میلاد مسعود حضرت امیرالمومنین امام علی (ع) گفت: مردم غیور ایلام در طول دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با رشادت و غیرت همراه نظام بوده و افتخارآفرینی کرده اند.
وی با اشاره به نقش اثرگذار جوانان ایلامی در عملیات افتخار آفرین «مِیمَک» در دوران جنگ تحمیلی افزود: دستاورد این پیروزی غرور آفرین زمینه ساز روحیه بخشی به رزمندگان اسلام و تداوم فتوحات بعدی در دفاع مقدس شد.
امام جمعه ی ایلام با بیان ظرفیت های عظم استان از جمله منایع غنی نفت و گاز و زمین حاصلخیز گفت: اگر در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی، برنامه ریزی لازم برای استفاده ی حداکثری از ظرفیت های اقتصادی استان صورت پذیرد، استان ایلام می تواند به قطب اقتصادی کشور تبدیل شود.
متن کامل سخنان
بسماللهالرّحمنالرّحیم(۱)
الحمدلله و صلّى الله على رسوله و ءاله الأطهرین الأطیبین. خوشامد عرض میکنم به شما برادران و خواهران عزیز که این مسیر طولانى را طى کردید و لطف کردید و روز عیدِ ما را به معناى واقعى کلمه با قدوم خودتان عید کردید. امیدواریم که خداوند متعال به برکت مولود این روز، الطاف معنوى و مادّى خود را بر سر ملّت ایران و بخصوص شما برادران و خواهرانى که از ایلام تشریف آوردید، نازل بفرماید و شماها را مشمول لطف و هدایت ویژهى خود انشاءالله قرار بدهد. همچنانکه در گذشته هم در مورد ایلام و مردم ایلام – عشایر و شهرنشین و همه و همه – دانستیم و از نزدیک دیدیم، الطاف الهى شامل حال شما مردم بوده است؛ چه در دوران دفاع مقدّس و چه بعد از آن تا امروز؛ مجاهدتها، ایستادگىها، مقاومتها، وفادارى عمومى و همگانى، چیزهاى کوچکى نیست؛ براى مجموعههاى مردمى، اینها افتخار است و بحمدالله شما این افتخارات را داشتهاید و دارید و خواهید داشت. و بدانید – بخصوص شما جوانهاى عزیز – که این کشور متعلّق به شما است، آیندهى آن مال شما است؛ شما هستید که باید شانههاى تواناى خودتان را بدهید زیر بار این مسئولیّت بزرگ، همچنانکه جوانهاى دیروز اینکار را کردند و از شرف ملّى، از استقلال کشور، از دین و ایمان و هویّت ملّى خودشان، دفاع کردند که یکى از مظاهر مهمّ آن همین مردم ایلام هستند. من از نزدیک فداکارىهاى مردم را دیدم؛ در همان سال ۵۹ و ۶۰، در آن دورانهاى دشوار، همهى مردم – زن و مرد – در صحنه بودند، همکارى میکردند، و برجستگان و نخبگانِ مردم استان شما و منطقهى شما هم پیشاپیشِ مردم حرکت میکردند؛ امروز هم قضیّه همان است. و خب امیدواریم که خداى متعال کمک کند و توفیق بدهد به مسئولان که آنها هم به سهم خودشان، وظائفى را که دارند، بتوانند بنحو کامل انجام بدهند که البتّه در این صدد هستند، دنبال بازکردنِ گرههاى مشکلاتند؛ باید همکارى کرد، همه کمک کنند که این کار انجام بگیرد.
دربارهى امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) سخن زیاد گفته شده است، لکن همهى حقیقت هنوز گفته نشده است. آنچه از فضائل امیرالمؤمنین (سلام خدا بر او) تاکنون بر زبانها و قلمها جارى شده است، همهى فضائل امیرالمؤمنین نیست، بخشى از آن است. از قول نبىّ اکرم نقل شده است که فرمود: برادرم على، فضائلى دارد که «لا تُحصى»(۲) – قابل شمارش نیست – یعنى انسانها قادر نیستند این فضائل را بشمرند؛ یعنى فوق درک و عقل و فهم بشر معمولى است؛ این امیرالمؤمنین است. خب، ما احتیاج به الگو داریم، احتیاج به اسوه داریم، [پس] با این نظر به امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) نگاه کنیم. به نظر این حقیر، در چند سرفصل باید زندگى امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را مورد ملاحظه قرار داد؛ چه اهل قلم و تحقیق و چه ماها که میخواهیم دربارهى مسائل امیرالمؤمنین مطالعه کنیم و فکر کنیم. چهار سرفصل به نظر بنده در اوّل فهرست قرار میگیرد که من اجمالاً یک اشارهاى میکنم.
یک سرفصل عبارت است از مقامات معنوى امیرالمؤمنین – مقام معرفتِ توحیدى امیرالمؤمنین، مقام عبادت او، مقام تقرّب او به خدا، مقام اخلاص او – که اینها چیزهایى است که عمق آن و کُنه(۳) آن واقعاً از دسترس ماها خارج است. بزرگان از علما، از شیعه و سنّى، حتّى غیر مسلمان، در مقابل این بخش از شخصیّت امیرالمؤمنین همه اظهار عجز کردهاند؛ بس بلند و والا و مشعشع، این بخش در چشم هر بینندهاى جلوه میکند؛ نمیتوانند، قادر نیستند ابعاد آن را درک بکنند؛ این یک بخش. ابنابىالحدید – عالم سنّى معتزلى – وقتى یکى از خطبههاى امیرالمؤمنین را که مربوط به توحید است نقل میکند در نهجالبلاغه، میگوید که جا دارد ابراهیم خلیلالرّحمن افتخار کند به وجود یک چنین فرزندى؛ از نسل ابراهیم این همه انبیا بهوجود آمدند؛ [امّا] این را در مورد امیرالمؤمنین فقط میگوید؛ میگوید جا دارد که ابراهیم خلیلالرّحمن به این فرزند خود بگوید: تو سخنانى در توحید بیان کردى در جاهلیّت عرب، که من در جاهلیّت نَبط، نتوانستم این سخنان را بیان کنم و نتوانستم این حقایق را ابداع کنم. (۴) گوینده، عالم سنّى معتزلى است. این یک بخش و یک سرفصل از زندگى امیرالمؤمنین است که ابعادى ناشناخته دارد؛ واقعاً اقیانوس عمیقى است.
یک بخش دیگر، بخش مجاهدتهاى امیرالمؤمنین است که این مجاهدتها و فداکارىها، اوج قلّهى فداکارى است. آنچه امیرالمؤمنین از فداکارى براى اسلام، براى دین، براى حفظ جان پیغمبر، براى حفظ دین پیغمبر، براى شرف و عظمت امّت اسلامى انجامداد، واقعاً جهادهاى فوق طاقت بشرى است. از دوران کودکى، از اوّلى که پیغمبر را بهعنوان مربّى خود شناخت و در دامان پیغمبر رشد پیدا کرد و اسلام را در کودکى پذیرفت، در همهى آن دوران سخت سیزدهسالهى مکّه، بعد در ماجراى بسیار دشوارِ هجرت به مدینه، بعد در دوران دهسالهى حیات مبارک پیغمبر در مدینه و آن جنگها و آن فداکارىها و آن گرفتارىها، در همهى این دورانها، این انسان یک انسانِ ایستادهى بر اوج قلّهى فداکارى است. بعد از رحلت پیغمبر هم همینجور: صبر امیرالمؤمنین، فداکارى بود؛ اقدامهاى او، فداکارى بود؛ همکارىهاى او، فداکارى بود؛ قبول خلافت، فداکارى بود؛ کارهایى که در دوران کوتاه خلافت انجام داد، یکى پس از دیگرى فداکارى بود. کتاب فداکارىهاى امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به تنهایى یک کتاب طولانى و پر حجمى براى هر بینندهاى است، انسان را واقعاً متحیّر میکند. اینقدر انسان بتواند با عزم راسخ در راه خدا، جان خود، حیثیّت خود، توانایىهاى خود، شئون خود، همه را تقدیم کند! تصوّر آن از عهدهى بنده و امثال بنده خارج است. این هم یک سرفصل از زندگى امیرالمؤمنین که خود، کتابهاى مفصّلى میشود.
سرفصل سوّم، سلوک امیرالمؤمنین در دوران حکومت است؛ چه سلوک شخصى، چه سلوک اجتماعى و حکومتى. سلوک شخصى، زندگى زاهدانهى على در دوران حکومت و قدرت [است]. یک کشور پهناور عظیمى در ید قدرت امیرالمؤمنین بود؛ از اقصاى شرق، تا مصر، تا آفریقا – این منطقهى عظیم – همه دولت اسلامى و تحت حکومت امیرالمؤمنین بود؛ این حاکم بزرگ و مقتدر، با این کشور پهناور و ثروتمند، زندگى شخصىاش، سلوک شخصىاش، مثل یک انسان مستمند و بینوا بود؛ با یک لباس زندگى بکند، نان جو و خشک غذاى او باشد، از همهى لذّات مادّى پرهیز کند؛ طورى که خود او خطاب به همراهان و همکاران و دولتمردان زمان خود میفرمود: اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلى ذلِک؛ (۵) شماها نمیتوانید؛ راست هم میگفت، هیچکس نمیتواند؛ واقعاً این عجیب است که زندگى شخصى امیرالمؤمنین در دوران حکومتش اینجورى باشد – در یک خانهى محقّر زندگى بکند؛ زندگى معیشتى او در حدّاقل، مثل یک انسان مستمند و بینوا و فقیر [باشد] – و به اینهمه کار بزرگ بپردازد. و سلوک اجتماعىاش، اقامهى حق، اقامهى عدل، ایستادگى براى اِنفاذ(۶) حکمالهى؛ واقعاً هر عقلى حیران میشود در مقابل اینهمه عظمت و اینهمه قدرت. این چه انسانى است؟ این غیر از مقامات معنوى است؛ سلوک سیاسى [است]. سیاستمداران دنیا و حکّام عالم چهجورى زندگى کردند؟ امیرالمؤمنین چهجورى زندگى کرد؟ این هم یک سرفصل مهمّى است که دیگر تا امروز نظیرى نداشته است و نخواهد داشت؛ زهد امیرالمؤمنین و سلوک شخصى او و عبادت او در دوران اقتدارش. به امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام) عرض کردند که یا بن رسولالله! شما چرا اینقدر به خودتان سختى میدهید، فشار مىآورید، اینجور عبادت میکنید، اینجور زهد میکنید، اینجور روزه میگیرید، اینجور گرسنگى میکشید؟ امام سجّاد گریه کرد، فرمود: آنچه من میکنم، درمقابل آنچه جدّم امیرالمؤمنین میکرد چیست؛ کار من کجا، کار او کجا! یعنى امام سجّاد، سلوک عبادى و زاهدانهى خود را در مقابل سلوک زاهدانه و عبادى امیرالمؤمنین کوچک میشمارد؛ این خیلى مهم است. این هم سرفصل سوّم.
سرفصل چهارم، آن هدفى است که امیرالمؤمنین نسبت به مردم، در دوران حکومت داشته است که نکتهى بسیار مهمّ و اساسى است. بنده میخواهم اندکى روى این نکته تکیه کنم. امیرالمؤمنین فرمود: اگر از من اطاعت کنید، من شما را به بهشت میرسانم. عبارت امیرالمؤمنین در خطبهى نهجالبلاغه این است؛ میفرماید: فَاِن اَطَعتُمونى فَاِنّى حامِلُکُم اِن شاءَ اللهُ عَلى سَبیلِ الجَنَّة؛ فرمود اگر آنچه من میگویم، گوش کنید و عمل کنید، من شما را به بهشت خواهم رساند، انشاءالله؛ وَ اِن کانَ ذا مَشَقَّةٍ شَدیدَةٍ وَ مَذاقَةٍ مَریرة؛ (۷) اگرچه این کار، بسیار دشوار است، بسیار سخت است، تلخ است. این حرکت، حرکت کوچکى نیست، حرکت آسانى نیست؛ این هدف امیرالمؤمنین [است]. رساندن انسانها به بهشت، هم در زمینهى فکرى مردم، [هم] در زمینهى روحى و قلبى مردم، [هم] در حیات اجتماعى مردم، نقش مىآفریند. من از این جهت روى این تکیه میکنم که گاهى شنیده میشود کسانى در گوشهوکنار وقتى صحبت از هدایت و راهنمایى و بیان حقایق دینى و مانند اینها میشود، میگویند آقا، مگر ما موظّفیم مردم را به بهشت برسانیم؟ خب بله؛ بله، همین است. فرق حاکم اسلامى با حکّام دیگر در همین است: حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقیقى و اُخروى و عقبائى برسند؛ [لذا] راهها را باید هموار کند. اینجا بحثِ زور و فشار و تحمیل نیست؛ بحثِ کمک کردن است. فطرت انسانها متمایل به سعادت است، ما باید راه را باز کنیم؛ ما باید کار را تسهیل کنیم براى مردم تا بتوانند خودشان را به بهشت برسانند؛ این وظیفهى ما است، این کارى است که امیرالمؤمنین بار آن را بر دوش خود گرفته است و احساس وظیفه میکند که مردم را به بهشت برساند.
جامعهى اسلامى جامعهاى است که اگر از لحاظ جنبههاى مادّى به اسلام عمل بکند، بدون تردید در قلّه قرار خواهد گرفت؛ از لحاظ علم، از لحاظ صنعت لازم، از لحاظ معیشت، از لحاظ روابط اجتماعى، از لحاظ عزّت و شرف دنیائى و عمومى و ملّى و بینالمللى در اوج قرار میگیرد؛ امّا این همهى کارها نیست، همهى هدفها نیست. اگر زندگى ما در دنیا زندگى خوبى باشد، امّا لحظهى مرگ ما لحظهى بدبختى و روسیاهى ما باشد، چه فایده دارد؟ امام سجّاد (علیهالسّلام) در دعاى صحیفهى سجّادیّه میفرماید: اَمِتنا مُهتَدینَ غَیرَ ضالّینَ، طائِعینَ غَیرَ مُستَکرِهین؛ (۸) میگوید پروردگارا! من را درحالى از دنیا ببر و بمیران که هدایتیافته باشم، گمراه نباشم؛ من را درحالى از دنیا و از این نشئه ببر که من با طوع و رغبت به آنطرف بروم. چه کسى با طوع و رغبت از این گذرگاه عبور میکند؟ آن کسى که به آنطرف خاطرجمع است. دیدید جوانهاى ما – جوانهاى آنروزِ شما – در میدانهاى جنگ، چگونه بىمحابا وارد عرصههاى خطر میشدند؛ [در] همین عملیّاتهایى که ذکر کردند(۹) – چه در منطقهى ایلام، چه در منطقهى خوزستان، چه در منطقهى استانهاى غربى – این جوانها کجاها رفتند؛ چهکارها کردند؛ مرگ را تحقیر کردند؛ خطر را کوچک شمردند؛ [چون] دل اینها با حقایق آشنا شده بود. انسان وقتى آنطرف را ببیند، آن نعمت را ببیند، از آنطرف خاطرجمع باشد، راحت زندگى میکند، راحت فداکارى میکند، راحت بر مشکلات صبر میکند، راحت قدم در وادىهاى خطر میگذارد و پیش میرود؛ مسئله اینجا است.
ما اگر بخواهیم در مقاصد دنیوى هم پیروز بشویم، بایستى ایمان خودمان را، اعتقاد خودمان را، عمل خودمان را، براى آنسوى مرز مردن تقویت کنیم. امیرالمؤمنین میفرماید من میخواهم مردم را به بهشت برسانم؛ این وظیفهى ما است. نهى از منکر باید بکنیم، امر به معروف باید بکنیم، وسائل عمل خیر و حسنات را در کشور فراهم کنیم، وسائل شُرور و آفات را از دسترسها برداریم؛ این وظائف مسئولین حکومت است.
از جملهى چیزهایى که مردم را به بهشت نزدیک میکند، بهبود معیشت مردم است؛ کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا. (۱۰) جامعهاى که در آن فقر باشد، بیکارى باشد، مشکلات معیشتىِ غیر قابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعیض باشد، شکاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ایمانى پیدا نمیکند. فقر، انسانها را به فساد میکشاند، به کفر میکشاند؛ فقر را باید ریشهکن کرد. کار اقتصادى، فعّالیّت اقتصادى باید بهطور جدّى در برنامههاى مسئولین قرار بگیرد، که خب امروز بحمدالله مسئولین دنبال این چیزها هستند. فکرها را باید منتظم کرد، راه را باید درست تشخیص داد، درست باید حرکت کرد.
ما عرض کردیم «اقتصاد مقاومتى»؛ اقتصاد مقاومتى یعنى ما اگر به نیروى داخلى، به ابتکار جوانها، به فعّالیّت ذهنها و بازوها در داخل، تکیه کنیم و اعتماد کنیم، از فخر و منّت دشمنان خارجى، خودمان را رها خواهیم کرد؛ راه درست این است. معناى اقتصاد مقاومتى این است که ما نگاه کنیم، ظرفیّتهاى بىپایانى را که در داخل هست جستجو کنیم، شناسایى کنیم، با برنامهریزى درست و صحیح این ظرفیّتها را فعّال کنیم، این استعدادها به کار گرفته بشوند. من یکى دو روز پیش گفتم در یک دیدارى؛ (۱۱) هرجایى که ما به ابتکار و استعداد جوانانمان تکیه کردیم، آنجا ناگهان مثل چشمهاى جوشید، شکوفا شد؛ در قضایاى مربوط به مسائل هستهاى، در قضایاى مربوط به مسائل دارویى، در درمانهاى گوناگون، در سلّولهاى بنیادى، در نانو، در این برنامههاى صنعتىِ دفاعى، هرجایى ما سرمایهگذارى [کردیم] و به این نیروى جوان و علاقهمند و مؤمن و بااخلاص داخلى تکیه کردیم و به او ارج نهادیم، کارمان پیش رفت؛ خب، به این برسیم. مسائل اقتصادى هم همینجور است؛ ظرفیّتهاى اقتصادى باید فعّال بشود؛ این راه پیشرفت کشور است. آنوقت کشور، هم از لحاط مادّى و اقتصادى، هم از لحاظ اعتبار بینالمللى، هم از لحاظ عزّت ملّى و اعتمادبهنفس ملّت ایران، و هم از لحاظ معنوى و اخلاقى و روحى پیشرفت خواهد کرد. این راهى است که امیرالمؤمنین در مقابل ما قرار داده است. آنوقت با نگاه به این حقایق است که میفهمیم اینکه امام فرمودند: «آمریکا هیچ غلطى نمیتواند بکند» (۱۲) یعنى چه. آمریکا را از باب مثال گفتند؛ بله، آمریکا هیچ غلطى نمیتواند بکند – کمااینکه تا امروز هم نتوانسته است – قدرتهاى دیگر هم همینجور؛ آنها هم هیچ غلطى نمیتوانند بکنند. این غلطى که نمیتوانند بکنند، فقط غلط نظامى نیست، بهمعناى جامعِ کلمه، هیچ غلطى نمیتوانند بکنند؛ نمیتوانند ملّت ایران را زمینگیر کنند؛ نمیتوانند ملّت ایران را عقب نگه دارند؛ نمیتوانند فشار را بر ملّت ایران بنحوى وارد بکنند که بهخیال خودشان ملّت ایران را بهزانو دربیاورند؛ ملّت ایران بهزانو درنخواهد آمد. خدا را شکر میکنیم که ملّت ما زنده است؛ خدا را شکر میکنیم که جوانان ما در راه درست حرکت میکنند. یک عدّهاى وقتى نگاهشان به جوانها مىافتد، نمونهها و گونههاى معدود ناهنجار را مىبینند؛ بله، ناهنجارى هم هست – نه اینکه نیست – ما هم اطّلاع داریم؛ امّا این هنجارِ عمومىِ ملّت ایران و جوانان ما، هنجار دینى است؛ هنجار علاقهمندى به دین و میهن و اسلام و قرآن و معنویّت و ملّیّت و مانند اینها است؛ این را نباید از یاد برد و فراموش کرد. جوانهاى ما بحمدالله جوانهاى خوبى هستند. از جملهى وظائف ما این است که کمک کنیم این جوانها خوب بمانند و خوب پیش بروند و انشاءالله براى کشورشان بخوبى و کمال، مفید واقع بشوند.
امیدواریم که خداوند متعال روح مطهّر امام بزرگوار را از ما راضى کند. امیدواریم که خداوند متعال قلب مقدّس ولىّعصر (ارواحنا له الفدا) را – که روح عالم امکان، امروز او است – از ما راضى کند، خشنود کند، ما را مشمول دعاى آن بزرگوار قرار بدهد و انشاءالله شهداى عزیز ما را با پیغمبر محشور کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) اقشار مختلف مردم ایلام بهمنظور تجدید میثاق با آرمانهاى نظام و رهبرى، تحت عنوان «کاروان میثاق با ولایت» به حسینیهى امام خمینى رحمهالله آمده بودند.
۲) بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۲۲۹
۳) حقیقت
۴) شرح نهجالبلاغه، ج۷، ص۲۳
۵) نهجالبلاغه، نامهى ۴۵
۶) اجرا کردن
۷) نهجالبلاغه، خطبهى ۱۵۶
۸) صحیفهى سجّادیّه، دعاى ۴۰
۹) حجّتالاسلام والمسلمین سیّدمحمّدتقى لطفى (امام جمعهى ایلام و نمایندهى ولىّفقیه در استان) در گزارش خود به نقش و حضور مردم ایلام در عملیّاتهاى مختلف، از جمله فتح میمک، عاشورا، نصر۲، نصر۴، فتحالمبین، محرّم، والفجر، ۱ والفجر۳، والفجر۵، والفجر۶، عاشورا۲ و کربلاى۱ اشاره کرد.
۱۰) بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۴۷
۱۱) بازدید از دستاوردهاى نیروى هوافضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى (۱۳۹۳/۲/۲۱)
۱۲) صحیفهى امام، ج۱۰، ص۵۱۶
انتهای پیام