«مسجد» که میگفتند، این بود؟!
گزارشی از وضع داخلی ساختمان مجاور تئاتر شهر
یک دهه پیش وقتی جمعی از اهالی تئاتر از تصرف پارکینگ تئاتر شهرشان برای ساخت مسجد اعتراض و شِکوه سر دادند، فکرش را هم نمیکردند که ساختمانی در کنار تئاتر شهر قد علم کند که نه تنها طبق وعدهها مسجد نشده، بلکه انگار بیشتر به درد برگزاری درآمدزا و تجاری مجالس ختم و پذیرایی و همایش میخورد.
به گزارش ایسنا، ۱۴ سال قبل کلنگ احداث یک مسجد به جای پارکینگ تئاتر شهر در مجاورت این بنای زیبای فرهنگی پایتخت زده شد و زور و قدرت صاحبان این پروژه آنقدر زیاد بود که اعتراض هنرمندان و حتی تاکید بر وجود خطر برای بنای تاریخی تئاتر شهر و ایجاد ترک در یکی از سالنهای آن هم راه به جایی نبرد. اما حالا بعد از گذشت سالهای طولانی و صرف میلیاردها تومان پول بیتالمال، نه تنها آنچه ساخته شده باعث تعجب میشود، بلکه حرف از این است که ساخت مسجد در موقعیت کنونی کار درستی نبوده؛ چراکه نه تنها چند مسجد در همین منطقه وجود دارد، بلکه شرایط جغرافیایی چهارراه ولیعصر (عج) هم وجود چنین بنایی را نمیطلبد.
ساختمان پرحاشیهی مجاور تئاتر شهر که در حال حاضر نام «مسجد و مجتمع فرهنگی و مذهبی ولیعصر (عج)» روی آن حک شده است، قرار بود مردادماه امسال افتتاح شود تا دستپخت چند سال کار دورهی شهرداری محمدباقر قالیباف رونمایی شود. این در حالی است که در آن مقطع حرف و حدیثهای زیادی دربارهی کاربری و متولی آن شنیده میشد؛ تا جایی که یکی از افراد مشغول در شهرداری که از پروژه تا حدودی هم اطلاع داشت به خبرنگار ایسنا گفت که این ساختمان پس از افتتاح در اختیار مردم قرار داده میشود؛ تا برای برگزاری همایش، برنامههای فرهنگی و جشن مورد استفاده قرار گیرد و الان که داخل ساختمان دیده شده، کاملا مشخص است که این گفتهها خیلی هم نادرست نبودند.
البته دوران مدیریت قالیباف در شهرداری تهران دیگر پس از 12 سال ادامه پیدا نکرد و الان با توجه به اینکه وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمان شروع به ساخت مسجد عضو شورای شهر تهران است و تاکید دارد که طرح از پیش طراحی شدهای را با عنوان «تکیه شهر» برای این مکان میتوان پیاده کرد، شاید باید چشمانتظار تصمیم مدیران جدید شهری باشیم.
اما از اینها گذشته نکتهی قابل توجه در ساختمانی که الان تقریبا رو به تکمیل نهایی است، فضاسازی داخل آن است که کاملا تایید میکند آنچه در مکاتبات اداری به عنوان «مجتمع فرهنگی و نمازخانه» قید شده صحت داشته و برنامهریزی شده بود؛ چراکه از همان بدو ورود فضاهایی دیده میشود که به دلیل وجود ستونهای بزرگ به سختی بتوان استفادهی بهینه از آنها کرد و تعجبآورتر از همه، دو گوشه در دو طبقهی این ساختمان است که با جاکفشیهای قرارداده شده در کنار آن و البته گفتهی یکی از حاضران در ساختمان، برای اقامهی نماز در دو بخش جداگانهی زنانه و مردانه تعبیه شده است.
این ساختمان که هنوز معلوم نیست با وضع فعلی آن را باید چه نامید، چند کتابخانه و یک مخزن دارد که در آنها هم اول از هر چیز ستونهای قطور جلب توجه میکنند.
این مکان دو بخش جالب توجه دیگر هم دارد که طبق گفتهی یکی از همان حاضران در ساختمان برای اجرای تئاتر ساخته شده؛ در حالی که هیچ کدام از ملاحظات یک سالن تئاتری در آن لحاظ نشده است به طوری که نه چیدمان صندلیها برای تماشای تئاتر مناسب است و نه سِن، عمق لازم را برای طراحی یک صحنهی تئاتر دارد، به همین دلیل بیشتر شبیه همین سالنهایی است که در برخی مسجدها برای برگزاری مجلس ختم احداث میشوند و با توجه به نام «مسجد و مجتمع فرهنگی و مذهبی» که روی بنا ثبت کردهاند و سالن غذاخوری بزرگی که درست روبروی همین سالن مثلا تئاتر ساخته شده اصلا دور از ذهن نیست که اینجا همان کاربری تجاری مراسم ختم و همایش را داشته باشد.
با این حال اگر حتی هیچ کدام از این حدس و گمانها هم درست نباشد، قطعا هر کس که از پیشینهی ساخت این مکان آن هم به جای پارکینگ مجموعهای همچون تئاتر شهر خبر داشته باشد، پس از یک دور زدن چند دقیقهای در این ساختمان با خود میگوید که نتیجهی صرف حدود 50 میلیارد تومان پول و این همه جار و جنجال این شده؟! چرا در هر طبقه و گوشهای از این ساختمان اینقدر فضای پِرت و بیهوده وجود دارد؟ چرا اگر حتی در حالت خوشبینانه قصد دلجویی از تئاتریها وجود داشته، برای ساخت سالن، از اهل فن نظرخواهی نشده؟! چرا پارکینگی که به بهانهی ساخت مسجد از بین رفت به دو تکهی کوچک نمازخانه محدود شده؟! و صدها چرای دیگر که باید متولیان و مهندسان و مدیرانی به آنها پاسخ دهند که تصمیم به اجرای چنین پروژهای گرفتند و محوطهی تئاتر شهر را که پس از برداشته شدن حصارها از حضور مداوم دستفروشان و اراذل و آدمهای غیرفرهنگی رنج میبرد، به این حال و روز انداختند.
اما با وجود همهی ضعفها و ایراداتی که این ساختمان دارد و قطعا یک متخصص بهتر دربارهی آن میتواند اظهار نظر کند، تنها نکته در حال حاضر وجه مثبت این مکان پارکینگ سه طبقهی آن است که برای آن هم با وجود برخی مشکلاتی که دارد، باید امیدوار بود که لااقل در اختیار تئاتر شهر قرار گیرد تا با توجه به نبود پارکینگ، خِیری از ساختمانِ به اجبار ساخته شده به هنرمندان و تماشاگران این مجموعه برسد.
البته این جدا از تاکید احمد مسجدجامعی – عضو شورای شهر تهران – در اختتامیهی جشنوارهی نمایشهای آیینی و سنتی است که اظهار کرد، با توجه به طرحهای قبلی میتوان این محل را به «تکیه شهر» تبدیل کرد تا مکانی مثل تکیه دولت در تهران برای برپایی نمایشهایی آیینی ایجاد شود.
حالا که یک روز تا شروع سیوششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر باقی مانده به این نکته هم باید اشاره کرد که اگر مدیریتی صحیح براساس خرد جمعی و منافع مردمی، هنری و شهری اتخاذ میشد شاید الان همین ساختمان با توجه به نزدیکی به تئاتر شهر که به نوعی کانون جشنواره است، میتوانست محل مناسبی برای برپایی گردهماییها، پنلها، اجراهای خارج از صحنه و حضور مهمانان داخلی و خارجی جشنواره باشد.
* لازم به توضیح است که با توجه به نبود نور کافی، برخی عکسها کیفیت لازم را ندارند و همچنین عنوانهای ذکر شده برای آنها براساس گفتهی یکی از حاضران در ساختمان نوشته شده است.
انتهای پیام