سکولاریسم نتیجهی عملکرد ضعیف حکومت مذهبی
/ یادداشت دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی /
«ایمان جعفری»، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «بر شاخه نشسته بن نبریم!» نوشت:
1. تئوکراسی به معنای حکومت مذهبی است و یک شیوهی خاصی از حکومت است که قدرت مطلق سیاسی حکومت، در دست عالمان دینی و یا روحانیون است.
در چنین حکومتی، روحانیت وظیفهاش تفسیر و اجرای احکام و فرامین الهی است و مذهب اصلیترین تعیین کنندهی خط و مشی ادارهی جامعه است. تئوکراسی اولین بار در قرن اول میلادی مطرح شد و ویژگیهای حکومت یهودیان را مشخص میکرد.
حکومت یهودیان در هیچکدام از سه نوع دولت شناخته شدهی یونانیان، یعنی پادشاهی، اشرافی و آنارشیسم قرار نمیگرفت و بدین علت تئوکراسی به عنوان چهارمین شکل حکومتی تفسیر شد.
شکلهایی از تئوکراسی در مسیحیت نیز وجود دارد که میتوان به شکلی از آن که حاکم تنها در برابر خدا مسوول است و باید از او اطاعت مطلق کرد، اشاره کرد. کلیسا با توسل به این موضوع، مدعی بود که از طرف خدا بر مردم حکومت میکند و مدتها بر اروپا اعمال قدرت میکرد.
شکل تئوکراسی در اسلام با مسیحیت، تفاوت دارد. از منظر قرآن، فرمانی جز فرمان خدا وجود ندارد در نتیجه هیچ فردی حق قانون گذاری ندارد و نمیتواند فرامین خدا را تغییر دهد. از این جهت باید منشأ تمامی قوانین جامعه، اسلام باشد و افراد فقط در دایرهی قوانین الهی میتوانند دست به قانون گذاری بزنند.
علاوه بر اینها، در اسلام در اصل حاکم خداست و قوانین از فرامین الهی بوجود میآیند ولیکن در مسیحیت حاکم فرد است و مبنای وضع قوانین نیز فرد یا افراد هستند و آن فرد به هیچ فرد دیگری پاسخگو نخواهد بود؛ بر خلافِ اسلام که حاکم اسلامی حق این موضوع را ندارد که به هر نحوی که دلخواه اوست، حکومت کند.
2. با توجه به ظهور تئوکراسی در مقاطع و ادیان مختلف و همچنین با شکلهای متفاوت، برای آن ۴ نوع ترسیم شده است
الف) هایروکراسی:
هایرو کراسی به معنای حکومت مقدس میباشد و به حکومت پیشوایان دینی میگویند. میتوان از حکومت پیامبر اسلام در صدر اسلام به عنوان نمونه نام برد.
ب) تئوکراسی شاهی:
نوعی از تئوکراسی است که در آن مفهوم نمایندگی از سوی خدا برجسته شده است. میتوان به حکومت سلیمان نبی اشاره کرد.
ج) نوع سوم در واقع به مفهوم آخرالزمان و در واقع اعتقاد به حکومت خدا در آینده است.
د) تئوکراسی کلی یا عمومی:
این نوع از تئوکراسی به معنای حکومت قانون خدا میباشد. این نوع از تئوکراسی میتواند تئوکراسی شاهی و هایروکراسی را هم نیز شامل گردد چون هدف نهایی در آنها نیز اجرای قانون خداست.
3. با سقوط رژیم پهلوی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی، میتوان این ادعا را کرد که شیوهای از تئوکراسی در ایران پیاده شده است و میشود. در واقع نظام جمهوری اسلامی، زمینههای اجرای احکام الهی را بهوجود آورد.
این جمله از امام راحل، این موضوع را به خوبی بیان میکند: «این نهضت و انقلاب، همهی اینها مقدمهی این است از برای اینکه اسلام پیاده بشود.»
از نمونههای بارز چرخهی بزرگ این نظام تئوکراتیک، میتوان به نظارت فقهای شورای نگهبان بر قوانین وضع شده توسط نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مبنی بر این موضوع که قوانین تصویب شده، مخالفتی با اسلام نداشته باشد، اشاره کرد.
4. رأی بالای ۹۸.۲ درصدی به نظام مقدس جمهوری اسلامی، بیانگر این موضوع است که مردم به دنبال احیای دین و ارزشهای دینی بودهاند و به خواست و تصمیم خود، این نظام را مستقر ساختهاند و این نظام نه از دل نظامیان یا بیگانگان، بلکه از دل خود مردم بوجود آمده است.
اگرچه در زمان رفراندوم، گروههایی از جمله چپها، رفراندوم را به علت نبودن گزینهی دیگری غیر از جمهوری اسلامی تحریم کردند ولیکن واقعیت این است که اگر گزینهی دیگری هم وجود داشت، با توجه به جو آن زمان، باز هم جمهوری اسلامی با رأی بالایی انتخاب میشد.
5. از ۱۲ فروردین ۵۸، سالها میگذرد و چیزی به چهل ساله شدن درخت انقلاب باقی نمانده است. درختی که از همان ابتدای شکلگیری تاکنون، بسیاری از کشورها و ابرقدرتها و… با اقداماتی چون کودتا، جنگ تحمیلی، تحریم و فشارهای اقتصادی، قصد قطع و ریشهکن کردن آن را داشتند ولیکن سال به سال تنومندتر و ریشه دارتر شد و شاید مهمترین دلیل آن هم پشتوانهی مردمی آن است.
همان مردمی که ۹۸.۲ درصد به آن آری گفتند و بارها و بارها در میادین سختی چون جنگ تحمیلی، این موضوع را به خوبی نشان دادهاند که از تصمیم خود پشیمان نیستند.
6. امروزه جمهوری اسلامی با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند که اصلاً قابل توجیه نیست و بعضاً این مشکلات با ماهیت نظام اسلامی در تضاد است.
یکی از آن موضوعات، بحث بانکداری در جمهوری اسلامی است که آیت الله جوادی آملی بغض میکند و آنرا ربا و جنگ با خدا میخواند ولیکن کمتر مسوولی به آن توجه میکند و در پی اصلاح آن است.
یکی دیگر از مشکلات، مشکلات اجتماعی و فقر و حاشیه نشینی و گورخوابی و طویله خوابی است که شایستهی نظام اسلامی نیست و نمیتوان این جامعه را به سمت جامعهی ایده آلی که آمادهی ظهور حضرت مهدی است، پیش برد.
شهید بهشتی دراین باب میفرماید که «بالا بروید یا پایین بیایید، اصلاً قرآن را برسر جامعهای پهن کنید، مادام که در آن جامعه در یک سو گرسنه بیچاره از سرما لرزان وجود دارد، و از سوی دیگر متنعمان برخوردار از همه چیز، این جامعه لجن است. تمام چهرهاش را هم که با قرآن بپوشانید باز لجن است.»
7. اخیراً اعتراضاتی در کشور شکل گرفت که تحلیلهای فراوانی از آن شنیدهایم. اعتراضاتی که در آن پرچم ایران به آتش کشیده شد و بر ضد جمهوری اسلامی، شعارهایی داده شد.
شهید مطهری در زمان پهلوی گفته بود که اگر دنیا در هر شبانه روز، نیم ساعت وقت در یک رادیو به ما بدهد، ما با منطق کل دنیا را مسلمان میکنیم.
امروز دهها شبکه، اعم از رادیویی و تلویزیونی در اختیار داریم ولیکن حتی در اعتمادسازی به مردم خودمان به مشکل خوردهایم و شاهد موج ناامیدی در بین مردم بوده و هستیم و جالبتر اینکه تمامی مشکلات به پای اسلام نوشته میشود و تئوکراسی را زیر سؤال میبرد و آن را بیکفایت جلوه میکند و شعار دنیایی آباد و آخرتی دل شاد را تبدیل به یک شوخی میکند.
زیر سؤال رفتن تئوکراسی و نوشته شدن مشکلات کشور به پای اسلام، این لزوم را ایجاد میکند که مسوولین کشور از مقامامات عالیرتبه و روسای جمهور تا فرماندارها و بخشدارها و… اشتباهات خود را قبول کنند و پاسخگوی مشکلات فعلی باشند.
غرب هم همینگونه به سمت سکولاریسم حرکت نکرد و کلیسا هم همینگونه به عقب رانده نشد! شاید عملکرد ضعیف تئوکراسی در غرب باعث شد که امروزه سکولاریسم در آنجا مطرح باشد!
انتهای پیام
مشکل این است که برای سکولاریسم معنایی غلط فرض کرده ایم و آن را معادل مخالفت با دین گرفته ایم. در صورتی که سکولاریسم به معنای جداسازی سیاست و دیانت است. حضرت آیه الله العظمی بروجردی (ره) مرجع بزرگ تقلید شیعیان جهان نیز معتقد به این جداسازی بود و آن را برای حفظ کیان اسلام واجب می دانست.
تا انجایی که به نظر من میرسد ایشان اسلام طالبان را ترسیم کرده اند
سلام،
یک نمونه در تاریخ نشان دهید که حاکمیت ایده ئولژیک – مذهبیو غیرمذهبی و ضد مذهبی – عملکرد درستی داشته باشد ؟
شرکت مردم در جنگ و انتخابات برای کشورشان ایران است نه مهر تایید بر همه سیاستهای نظام. تا زمانی که امکان نقد وجود ندارد و حاضر به پذیرش اشتباهاتش نباشند. […] نارضایتی در پی دارد
شرکت مردم در جنگ و انتخابات برای کشورشان ایران است نه مهر تایید بر همه سیاستهای نظام. تا زمانی که امکان نقد حکومت وجود ندارد و حکومت حاضر به پذیرش اشتباهاتش نباشد. دیگر نوع حکومت مهم نیست. نارضایتی در پی دارد