رقص و دف با قرآن در دولت کیهان
روزنامهی اصولگرای «کیهان» در شمارهی روز پنجشنبه با تیتر «پرده از چهره نفاق افتاد / هجوم هماهنگ مدعیان اصلاحات به ارزشهای اسلامی»، به ماجرای رقص چند دختر بچه در همایش شهرداری تهران پرداخت. انصاف نیوز این متن را به همراه متن دو خبر مربوط به دولت اصولگرای احمدی نژاد منتشر میکند که کیهان مهمترین حامی روی کار آمدن آن دولتها در سالهای 1384 و 88 بود.
حمل قرآن را رقص خانمها؟
سال 1378، سایت جهان، از رسانههای اصولگرا دربارهی اتفاقی در دولت اصولگرای احمدی نژاد نوشت: «در همايشی در سالن اجتماعات برج ميلاد به ميزباني سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري برگزار شد، اتفاقي افتاد كه در كشور بي سابقه بود. هنگام شروع مراسم و قبل از تلاوت قرآن، 12 خانم با لباس محلي دف زنان روي سن آمدند و در حالي كه قرآن را در سيني گذاشته بودند، به حالت ريتميك قرآن را به قاري تحويل داده و سن را ترك کردند و سپس قاري مراسم (که از قاریان مشهور کشور می باشد) شروع به تلاوت قرآن کرد. پس از پايان تلاوت قرآن، دوباره این افراد به همان صورت روي سن آمدند و در حالي كه دف ميزدند قرآن را تحويل گرفته و سن را ترك کردند».
«اجرای رقص در ميان برنامه ناگهاني بود»
خبرگزاری فارس در سال 1385 در خبری با این تیتر، گزارش دولت وقت دربارهی حضور معاون احمدی نژاد در مراسمی در ترکیه که زنانی ترک در حضور او رقصیده بودند، نوشت:
«اسفنديار رحيم مشايي در متن شكايت خود از آقايان سعيد ابوطالب و عماد افروغ نوشت: اجراي رقص در ميان برنامه رسمي كه در آن حضور داشتم ناگهاني بود و پس از آن مجلس را ترك كردم. به گزارش اداره كل روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، اسفنديار رحيم مشايي معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري پيرو شكايات خود از مسئولان سايت ايرانيوز و سعيد ابوطالب با توجه به مطالب منتشر شده در خبرگزاريها، سايتها و روزنامهها در يكي دو روز گذشته، شكايت ديگري را از آقايان سعيد ابوطالب و عماد افروغ خطاب به دادستان محترم عمومي و انقلاب تهران ارسال كرد.
بخشهايي از اين شكوائيه چنين آمده است: از مدتها پيش آقاي سعيد ابوطالب به همراه آقاي عماد افروغ كه موضع مخالف اين دو با دولت جناب آقاي دكتر احمدينژاد آشكار است پيوسته در جهت تضعيف عملكرد اينجانب به نشر اكاذيب پرداختهاند. كه به نظر ميرسد دليل اين امر موفقيتهاي اين سازمان در ايجاد تحول در برنامههاي ارزشمند حفاظت از ميراث فرهنگي و بويژه تحرك جدي و آشكار در توسعه صنعت گردشگري كشور ميباشد و اكنون هم با سوءاستفاده از بخشي از يك مراسم رسمي كوشيدند نشان دهند كه اينجانب در يك مراسم خصوصي رقص شركت كرده و ساحت مقدس دولت خدمتگزار و نظام جمهوري اسلامي را مخدوش كردهام از همين رو آقاي ابوطالب CD گزيده را به مسئول سايت ايرانيوز داده و از وي خواسته است نسبت به پخش يك خبر كذب و واقعه دروغين اقدام نمايد و به او اطمينان داده است كه به هيچ وجه نگران عواقب اين كار نباشد و گفته است كه از حمايت مجلس برخودار است و اصولاً با انتشار اين خبر جعلي و جوسازيهاي بعدي فرصتي براي دفاع مشايي باقي نخواهد ماند. در رابطه با فيلم پخش شده و CD مربوطه نكاتي چند حائز اهميت است كه نشان ميدهد اين افراد تا چه اندازه بيتقوايي كردهاند:
1. ابتدا كوشيدهاند وانمود كنند كه بنده در يك جشن (پارتي) و مراسم رقص خصوصي شركت كردهام.
2. آنان پس از انتشار خبر دروغ مذكور با پيامهاي كوتاه (SMS) به همه افراد اثرگذار رسانهها براي انعكاس خبر دروغ مذكور از آنان درخواست كردند كه به اين كار مبادرت ورزند و با سرعت نسبت به نشر آن اقدام نمايند.
3. با اين اظهارات تلاش ميكنند اندازه نمايشگاه گردشگري كشورهاي اسلامي را كه در آن دهها كشور از جهان اسلام و از جمله جمهوري اسلامي ايران شركت كرده است به اندازه يك جشن خصوصي و محدود تنزل دهند. براي روشن شدن بيشتر مسئله لازم است به عرض برسانم كه اين نمايشگاه – كه عنوان آن به خوبي روشنگر است به عنوان يكي از برنامههاي تعريف شده ذيل اجلاس كميته دائمي همكاريهاي اقتصادي و بازرگاني سازمان كنفرانس اسلامي (كومسك) (25-22) نوامبر 2005- (1004) آذرماه 1384) (تركيه – استامبول) در روز چهارم آذرماه افتتاح گرديد.
4. متأسفانه بيتقوايي تا بدان حد بوده كه در انتشار CD و خبر جعلي چنين وانمود كردند كه مجلس اساساً مجلس رقص بوده است. اما همانطور كه عرض كردم بعداً و با روشن شدن حيله مذكور در بيان كوشيدهاند ضمن اصرار بر حضور اينجانب در مراسم رقص و به بهانه مديريت اجرايي تورساب ( به عنوان بخش خصوصي) حقيقت را قلب و اينجانب و دولت را متهم سازند.
5. اينجانب به دعوت وزير فرهنگ تركيه كه گردشگري نيز در حوزه مأموريت ايشان است به عنوان ميهمان ويژه وي به تركيه سفر كردم، اگر چه ايشان در زمان برگزاري اجلاس مذكور به دليل شكستگي دست در آنكارا ماند و قادر به سفر به استانبول نشد و در سفر چند ماه گذشته به ايران و در ملاقات از بنده به همين خاطر عذرخواهي كرد.
6. اما برخلاف آنچه آقايان ابوطالب و افروغ به دروغ گفتهاند در مراسم افتتاحيه نمايشگاه گردشگري كشورهاي اسلامي علاوه بر چند وزير جناب آقاي ابراهيم اوغلو دبيركل سازمان كنفرانس اسلامي حضور داشت كه در فيلم پخش شده در كنار اينجانب ديده ميشود. ايشان در اين مراسم علاوه بر مسئولان گردشگري تركيه سخنراني كرد.
7. اما درباره ماجراي رقص و آنچه در CD نشان داده شده است: اينجانب از محتواي برنامه اطلاعي نداشتم كه در حين اجراي برنامه ناگهان با اجراي رقص مواجه شدم. موضوع را به طور انتقادي به آقاي ابراهيم اوغلو گفتم. ايشان وانمود كرد كه اين مسئله مهم نيست و به نظرم گفت كه اين يك رقص عرفاني (سماع) است. به هر حال لازم بود كه در ادامه مراسم رقص در مجلس حضور نداشته باشم و همين كار نيز انجام شد.
8. گويا آقايان كه بعد از برملا شدن مكرشان دستپاچه شده بودند به ضعف حافظه دچار شدند آنان از سويي تلاش ميكنند نشان دهند كه جلسه خصوصي بوده است و از طرفي ميگويند ايشان در اين مراسم روبان پاره ميكند و اين معنايش اين است كه به عنوان يك مقام مسئول در جلسه شركت كرده است؟ بنده به عنوان معاون رئيس جمهوري اسلامي ايران و به عنوان ميهمان ويژه دولت تركيه در حاليكه شهردار استانبول (يكي از مهمترين مديران در نظام تركيه) در كنار بنده حضور داشته است، نمايشگاه را افتتاح كردهام.
9.اين آقايان براي آنكه ضعف و سستي اين افترا را بپوشانند و آن را به جامعه تحميل كنند گفتهاند كه ايشان (يعني بنده) در اين مسائل (يعني خلاف شرع) مسبوق به سابقهام! اينهم اتهام ديگري است كه اين آقايان بايد به آن پاسخ دهند و از دستگاه قضايي مصرانه درخواست ميكنم كه به همه اين اتهامات واهي رسيدگي كند. شايد بنده خود به اين معنا مقصر بودهام كه به خاطر مصالح نظام و حفظ حرمتها در گذشته نسبت به اتهامات و جفاها سكوت اختيار كرده و از شكايت صرفنظر كردهام. اما اكنون كه يقين دارم اين يك اقدام سازمان يافته از سوي بعضي طراحان پشت صحنه و معركهگرداني برخي افراد ضعيفالحال و كم ظرفيت براي بدنام كردن رئيس جمهور فداكار و دولتي خدمتگزار است برخود واجب دانستم كه در مقام دفاع از حيثيت و آبروي خود و مالاً اعتبار و آبروي دولت اقدام نمايم. زمان حقيقت را بيش از پيش روشن خواهد كرد».
متن کیهان در روز پنجشنبه
متن پنجشنبهی کیهان با تیتر «پرده از چهره نفاق افتاد / هجوم هماهنگ مدعیان اصلاحات به ارزشهای اسلامی» در پی میآید:
مدعیان اصلاحات که پیش از این از اعتقاد خود به جمهوری اسلامی و خط امام سخن میگفتند با گذشت زمان ماهیت حقیقی خود را نشان داده و در عمل مخالفت خود با ارزشهای اسلامی را نشان دادند.
« حجاب اسلامی » ذیل عنوان « حجاب اختیاری » ، برگزاری مراسم لهو و لعب از سوی شهرداری تهران و اذعان یکی از محکومین فتنه به عدم اعتقاد این جریان به «جمهوری اسلامی » را بایستی در این راستا مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد.
در روزهای گذشته برخی مدعیان اصلاحات در چندین جبهه به مقابله صریح با ارزشهای اسلامی پرداخته و این تقابل آنان در روزنامههای زنجیرهای و برخی مراسمات خاص که از سوی شهرداری تهران برگزار شد نمود یافته است.
تقابل با احکام صریح اسلام از جمله ضرورت رعایت حجاب به عنوان نص صریح قرآن که با بهانه اجباری نبودن حجاب از سوی مدعیان اصلاحات مطرح شده و این مدعیان برای اثبات نظر ضد اسلامی خود به دنبال یافتن کدهای موید هستند را در این راستا میتوان بررسی کرد.
این جریان به بهانه مخالفت با حجاب اجباری به گفته علی مطهری نماینده تهران به دنبال برهنگی هستند، آنان چون نمیتوانند نظر صریح خود را همان گونه که بدان معتقد هستند علنی سازند آن را در پوششی از الفاظ و کلمات پنهان کرده و به خورد مخاطبین میدهند.
از سوی دیگر در مراسماتی که از سوی منتسبان به این جریان برگزار میشود صراحتا هیچ التزامی به ارزشهای اسلامی دیده نمیشود از جمله در همایش بانوان شاغل در شهرداری تهران چند دختر روی سن رفته و مقابل شهردار تهران شروع به رقصیدن میکنند و نجفی آنها را تشویق کرد!
در جشن ابتذال برج میلاد چه گذشت؟!
در همایش بانوان شاغل در شهرداری تهران چند دختر روی سن رفته و مقابل شهردار تهران شروع به رقصیدن میکنند و نجفی آنها را تشویق کرد و گفت: معتقد به سهمیهبندی جنسیتی نیستم. روز سه شنبه در سالن همایشهای برج میلاد مراسمی با عنوان «جشن بانو» به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) برگزار شد که شهردار تهران، فاطمه راکعی مدیرکل امور زنان، شیخ معاون شهردار و برخی دیگر از مسئولان شهرداری حضور داشتند.
در بخشی از این همایش که عمدتا با سخنرانیهایی با موضوعات جنسیتی همراه بود، عدهای از دختران به رقص و انجام حرکات موزون در حضور مردان حاضر در سالن مبادرت کردند.
بر اساس مستندات موجود که در عکس و فیلم این مراسم مشهود است محمدعلی نجفی شهردار تهران در این مجلس حضور داشته و در پایان مراسم رقص، این افراد را تشویق میکند.
به گزارش فارس این حرکت شهردار تهران بازتاب گستردهای در فضای مجازی داشته و به همین دلیل برای پیگیری اصل موضوع با درویشپور مدیرعامل برج میلاد، شجاعپوریان معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران و چند تن از مسئولان مربوطه تماس گرفته شد تا جویای ماجرا باشد اما هیچ کدام حاضر به پاسخگویی نشدند.
یکی از کارکنان شهرداری که فیلم و عکس این مراسم را ضبط و منتشر کرده در حال حاضر به شدت از سوی مسئولان شهرداری تحت فشار قرار گرفته است.
گفتنی است شهردار تهران پس از بازتاب نامناسبی که از این همایش در فضای مجازی ایجاد شده در کانال تلگرامی خود واکنش نشان داد و در ابلاغیهای خطاب به معاون امور اجتماعی و فرهنگی و رئیسسازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بااشاره به برنامه هنری اجرا شده در مراسم روز بزرگداشت مقام زن در برج میلاد اعلام کرد: «توجه به ارزشها و رعایت شئونات در اجرای برنامهها ضروری است. ما معتقد نیستیم که اسلام دین عزاست، اسلام دین شادی،نشاط و زندگی است اما باید شئونات و چارچوبها در شادی هم رعایت شود و این خود یک هنر است و همه همکارانم موظف هستند در اجرای برنامههای فرهنگی و هنری نسبت به این مهم دقت لازم را داشته باشند.»
وقتی اولین خشت بهشت کج گذاشته شد!
در شهریور ماه سال جاری و پس از انتخاب نجفی به عنوان شهردار تهران «کیهان» در گزارشی به این مسئله پرداخته و خواستار رعایت «خط قرمز فتنه» در انتخاب مدیران شد.
در بخشی از این گزارش آمده بود: «اساسا نجفی برصندلیای نشسته که مقدمات قانونی و صلاحیت اکتساب آن را ندارد! موضوع خیلی هم قدیمی نیست، 8 سال قبل، در گرماگرم فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، نجفی در اردویی بود که به تعبیر رهبر انقلاب،کشور را به لبه پرتگاه سقوط میبردند! او البته خودش را خاموشکننده آتش فتنه معرفی میکند اما ماجرا به این سادگیها هم نبود و خود آقای نجفی و صدالبته دستگاههای امنیتی به خوبی از واقعیت ماجرا باخبرند.»
نجفی اعلام کرده بود پس از نماز جمعه 29 خرداد همان سال، وی در هیچ راهپیمایی شرکت نکرده است اما با یک جستوجوی مختصر معلوم شد عکسی از وی در فضای مجازی منتشر شده که وی را میان تجمعکنندگان مقابل دانشگاه شریف نشان میدهد!
صداقت، البته کف شرایط برای احراز یک پست مدیریتی کلیدی در ایران است که برخی از مواضع نجفی مخدوشکننده آن است.
ماجرا واقعا فراتر از یکی دو حضور تحریکآمیز بود. نجفی به همراه معصومه ابتکار،در سختترین روزهای فتنه انگیزی فتنهگران به خانه کشتهشدگان حوادث فتنه میرفت و رسما آنها را به آشوب و اعتراض علیه نظام اسلامی دعوت میکرد.
به گفته برخی نمایندگان مجلس نهم در جریان سرکشی به خانوادههای آسیب دیده و داغدار از فتنهانگیزیها، آنها اظهار میکردند که پیش از این دیدار، نجفی و ابتکار در منزلشان حضور یافته صراحتا اعلام میکردند «ما نماینده موسوی و کروبی هستیم، چرا شما مدعی شهدایی که دادهاید، نمیشوید؟!» او البته ادعا کرد این سرکشیها در قالب ماموریت شورای شهر تهران بوده،اما رئیسوقت شورا،این ادعای دروغ را تکذیب کرد و برگی دیگر حاکی از عدم صداقت نجفی را آشکار کرد.
این پیشینهها باعث شد نجفی در دولت یازدهم از راهیابی به ساختمان وزارت آموزش و پرورش بازبماند.
استعلام پرماجرا
در آن گزارش تصریح شد که «وقتی اسم نجفی از بین اسم چند زن و مرد اصلاحطلب و هم سن و سال خودش برای شهرداری تهران انتخاب شد، مقرر شد که وزارت کشور حکم شهرداری او را صادر کند. این امر افزون بر رای اعضای شورای شهر، نیازمند یک مقدمه ساده دیگر هم بود و آن چیزی نبود جز استعلام از وزارت اطلاعات. فرایندی که با توجه به اهمیتش، نهایتاً طی چند ساعت خاتمه مییافت. یعنی وزیر کشور در نامهای از وزیر اطلاعات میخواهد نظرش را درباره محمدعلی نجفی برای تصدی سمت شهرداری تهران اعلام کند و چون شهر تهران مهم است و نباید لحظهای بدون مسئول بماند، منطقی است که بلافاصله وزیر اطلاعات دستور تهیه پاسخ را بدهد و طبیعتا پس از چند ساعت، پاسخ آماده میشود.»
اما کار نجفی بالا گرفت! چند ساعت به چند روز بدل شد و پاسخی نیامد! حتی برای شهرداری تهران سرپرست هم انتخاب شد، اما پاسخ نرسید! فشارها بالا گرفت! در پرونده نجفی چه چیزی بود که مانع پاسخ مثبت میشد!؟ آیا همان تک برگ سال 88 مانع بود و به مسئول با وجدان پرونده، اجازه نمیداد بیتوجه به آن برگه، پاسخ بدهد!؟ آیا اوراق دیگری هم در پرونده بود که دست او را لرزانتر میکرد!؟ کسی چیزی نمیگوید اما هرچه بود، نامهای امضا نشد تا فشارها بالا گرفت و… بالاخره حکم صادر شد!
امروز و با گذشت زمان هرچند اندک، روشن شده است که نجفی علاوهبر صلاحیتهای سیاسی و امنیتی صلاحیتهای اخلاقی لازم که او را مقید به ارزشهای اسلامی نشان میدهد را نیز ندارد، نجفی از سویی در مراسم خلاف شرع شرکت کرده و به مراسم خلاف شرع نظارت و مرتکبین این عمل خلاف را تشویق میکند و پس از بالا گرفتن ماجرا میخواهد که همگان به قیود شرعی ملتزم باشند و این عدم صداقت را به عیان نشان میدهد.
ابتذال اخلاقی در برنامه بهظاهر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی کاشان!
البته این تنها شهرداری تهران نیست که در مراسمات خود قیود و ضروریات اسلامی و شرعی را زیرپا میگذارد ، در دانشگاههای زیرمجموعه وزارت علوم نیز حکایت همین است!
شب ۷ اسفندماه مراسمی به ظاهر فرهنگی در دانشگاه علوم پزشکی کاشان برگزار میشود که با حاشیههایی بینظیر در ابتذال همراه بوده است. در این مراسم که انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی کاشان برگزار کرد، ابتدا «ش س» شعری با محتوای جنسی و مبتذل میخواند و در ادامه مسائلی روی داد که « کیهان » به خاطر حفظ حدود اسلامی و اخلاقی قادر به بیان جزئیات آن نیست.
همچنین اجرای آهنگهای مبتذل به همراه رقص و پایکوبی از دیگر بخشهای این مراسم بود.
به جمهوری اسلامی معتقد نیستیم!
مصطفی تاجزاده از متهمین فتنه گفته است: «اکثر اصلاحطلبان اعتقادی به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه ندارند، از گذشته پشیمانند و معتقد به برجام منطقهای هستند!»
تاجزاده گفته است: «مشروطهخواهان واقعبینانهتر از ما روی انقلاب اسلامی عمل کردند، آنها سیاست را میفهمیدند و با اینکه امکان تشکیل حکومت اسلامی داشتند، این کار را نکردند میدانستند حکومت اسلامی تشکیل دادن یعنی زدن زیرآب دین. من الان، آن اعتقاد گذشته را به جمهوری اسلامی ندارم. ما دههها، اعتقادی از جمهوری اسلامی دفاع میکردیم. الان فقط سیاسی دفاع میکنم. چون آلترناتیوی ندارد یا آلترناتیوش بدتر از خودش است، دفاع میکنم نه اینکه به آن اعتقاد دارم نه ما خیلی خطاها کردیم که باید الان اصلاحش کنیم… ما نباید حکومت اسلامی تشکیل میدادیم و باید همان سنت مشروطه را ادامه میدادیم… از این منظر یکی از بزرگترین اشتباهات ما این بود که ولایت فقیه را در قانون اساسی آوردیم.
من در سال 85 یا 86 در حزب مشارکت بین دوستان خودمان گفتم ما باید شعار آزادی حجاب بدهیم الان آن است که رقیب راهحلهایمان را هم بپذیرد. راهحل ما هم خیلی روشن است دو تا چیز هم بیشتر نیست؛ راهحل ما در داخل باز کردن فضاست و در خارج هم این است که به سرعت برویم به سمت برجام منطقهای.
پیش از این و در آذر ماه 1393 عیسی سحرخیز مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد دولت خاتمی نیز اذعان کرده بود بسیاری از اصلاحطلبان برخلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به امام خمینی ندارند.
آنچه روشن است آنچه که امثال تاجزاده و صادق زیباکلام میگویند بسیاری از مدعیان اصلاحات نیز به دنبال آن بوده و بدان معتقد و ملتزم هستند ولی برای ورود و نفوذ در نهادهای حساس تصمیمگیر و تصمیمساز نیاز به دورویی و عدم صداقت و در یک کلام نفاق دارند.
آنان بایستی خود را ملتزم به جمهوری اسلامی نشان دهند با اینکه نیستند تا بتوانند در برخی از نهادهای حساس حضور داشته و کارشان را انجام دهند!
فتنه 88 این جریانات را رسوا کرد ولی برخی هنوز به خط قرمز فتنه اعتقاد ندارند و ملتزم به این نیستند که باید مدیرانی در نهادهای حساس مسئولیت بگیرند که ملتزم به جمهوری اسلامی بوده و به اسلامی بودن آن اعتقاد داشته باشند.
به دنبال رفیق برای رفتن به جهنم!
مدعیان اصلاحات چنانچه در ابتدای این گزارش به آن اشاره شد برای مخالفت خود با حدود و ارزشهای اسلامی از جمله ضرورت رعایت حجاب به دنبال پیدا کردن کدهایی هستند که نظرات آنان را تائید کند، آنان در این راستا به تحریف تاریخ و انتساب دروغ به بزرگانی چون امام خمینی(ره) ، آیتالله طالقانی و شهید بهشتی نیز دست زدهاند.
یکی از این شخصیتها با انتساب خلاف واقع به امام خمینی(ره) گفته است: امام خمینی به شهید مطهری گفتند من هم موافق حجاب اجباری نیستم ولی آنقدر بر من فشار آوردند که گفتم باید در «ادارات» حجاب رعایت شود!
سخنان امام خمینی(ره) درباره ضرورت رعایت حجاب آنچنان صراحت دارد که انکار آن واقعا نیاز به بیشرمی فراوان دارد و اینکه کسی مدعی شود امام خمینی(ره) با آن صلابت و قاطعیت که رژیم مورد حمایت شرق و غرب را از اریکه قدرت به زیر کشید و ابرقدرتها را از ایران بیرون کرد تحت تاثیر یا فشار این و آن احکام اسلام را بیان کرد مضحکتر از آن است که بخواهیم به آن پاسخ دهیم ولی در این مجال به بخشی از بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی در این رابطه میپردازیم و میگذریم.
امام خمینی(ره) در 15 اسفند 1357 در جمع علما و روحانیون حوزه علمیه قم تاکید میکنند: «الان وزارتخانهها – این را میگویم که به دولت برسد، آنطوری که برای من نقل میکنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند؛ زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن باحجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند.»
آیتالله طالقانی نیز پس از اعلام نظر صریح از سوی امام درباره ضرورت رعایت حجاب طی سخنانی که برخی روزنامههای آن برهه به تحریف آن پرداختند به صراحت تاکید کرد «حجاب ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص صریح قرآن است. آن قدری که قرآن مجید بیان کرده، نه ما میتوانیم از حدود آن خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند.»
شهید بهشتی و شهید مطهری نیز به ضرورت رعایت قوانین اسلامی قائل و ملتزم بودند، مراجعه به سخنان این شهیدان موید آن است که آنان به ضرورت التزام همه مسلمانان و شهروندان جمهوری اسلامی به قوانین اسلام معتقد بودند و این مهم در سخنان و نوشتههای آنان موجود است.
علیرغم اینکه روزنامههای زنجیرهای در شمارههای دیروز خود مدعی شدند که شهید بهشتی مخالف ضرورت حجاب و به گفته آنان «حجاب اجباری بوده است» مراجعه به مستندات نشاندهنده دروغ بودن ادعای زنجیرهایها است.
شهید آیتالله بهشتی میگویند: «براي اينكه بقيه انسانها حاكم بر هوايشان بمانند، بايد بكوشيم محيط هم طبيعي باشد كه از در و ديوارش انگيزه فساد نبارد و به محض اينكه ما خواستيم محيط را از اين آلودگيها پاك كنيم خود به خود مقداري از آزاديها گرفته ميشود.»
در بخش دیگری از اظهارات شهید بهشتی در این رابطه میخوانیم: «اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادي فرياد براي آزادي هم برآوريد درست، اما خانم مسلمان در كوچه و خيابان كه ميآيي لباس و پوشش شما ساده باشد، اندامهاي بدن و موي سر شما پوشيده باشد، آنچه با پوشش ساده نه دل فريب و سخن گفتن و نحوه برخورد با اين و آن و طرز راه رفتن همه آنها هم با وقار و سنگين و متين باشد، درخور پاكدامني بانوي والا قدر مسلمان پيوسته به خدا باشد، خوب در اينجا اگر اين را به او گفتند و شنيد بازهم آزادي او حفظ شده چون خودش آزادانه شنيده اما اگر نخواست آزادانه بشنود بگويد اين چيزهايي كه شما میگوئید خوب است ولي من دلم ميخواهد نيمه برهنه از خانه بيرون بيايم، با آرايش تمامعيار در خيابان ظاهر شوم! در اينجا نظام اسلامي با او چه كند؟ آزادي او را حفظ و رعايت كند و به او بگويد آزادي خانم؟ ما حرف خودمان را به شما زدهايم، شما ميخواهي گوش كن يا گوش نكن آزاد هستي؟ گوش كردي خوشا به سعادتت گوش نكردي عذابش دامن خودت را ميگيرد؟ نخير در آنجا ما نهي از منكر ميكنيم در اين صورت خود به خود مقداري از آزادي اين خواهرها را از دستش ميگيريم.»
شهید آیتالله بهشتی در ادامه میگوید: «تو اي خانم! بنشين با خودت بينديش در درونت چه انگيزهاي هست كه تو را وا ميدارد به جاي پوشش با كرامتي كه اسلام براي تو در نظر گرفته است ميخواهي بدون اين پوشش به خيابانها و كوچهها بيايي؟ آيا خودآگاه يا ناخودآگاه در اعماق روحت خودنمايي و ميل به خودنمايي و نمايش دادن خويشتن در برابر ديدگان ديگران تو را به اين گناه وا نميدارد؟ و اگر تو نتوانستي اين تمايل و يا جهل يا هر چيز را در خودت مهار كني و دوباره خواستي اينگونه بيرون بيايي بايد به شما بگویم كه جامعه ما چنين وضعي را در محيط اجتماعياش تحمل نميكند.»
علاقهمندان میتوانند برای مطالعه متن کامل بیانات شهید بهشتی در این زمینه به کتاب «جاودانه تاريخ، انتشارات روزنامه جمهوري اسلامي، ج 4، ص194 تا 198» مراجعه کنند.
انتهای پیام
این قدر بهانه یی ندارند که به بهانه گیریهای سخیف و فاقد منطق روی آورده اند!؟ درتآخیر صدور حکم آقای نجفی که مدیری قوی و معتقد است و مدبر و در این مدت کوتاه دست به شفاف سازی در امارت و حیاط خلوت مدیران جهادی زده است، و گلوگاه های فساد را کنترل کرده است، شماها و امثالهم نقش داشتید و همه را ضد دین و نظام معرفی می کنید!!
با اتکا به رحمت الهی و قدرت مردم ،سیاست های اصلاحی و مدبرانه در شهرداری وشورا به بار خواهد نشست و البته به غیر از 12سال قبل شورا و شهردار منتخب اکثریت مردم زیر تیغ انصاف های شما خواهد بود ولی با صدای بلند باید گفت زنده باد مخالف من!
اون دولت دولت امام زمان (عج) بود برادر!