هر ماه یک بحران؛ تلخترین حوادث ۹۶
سال ۱۳۹۵ سال تلخی بود که خیلی از هنرمندان سینما را از ما گرفت و در حالی به پایان رسید که مردم هنوز از حادثه تلخ سوختن ساختمان پلاسکو داغ بودند. اما بازهم در پایانیترین روزهای سال ۹۵ خبر درگذشت هنرمندان تمامی نداشت. کار به جایی رسیده بود که همه دعا میکردند این سال هرچه زودتر تمام شود، اما کسی نمیدانست چه روزهای بدتری در انتظار ما خواهد بود.
به گزارش فرادید؛ سال ۱۳۹۶ در حالی آغاز شد که همه آرزو میکردند سال خوب و شیرینی باشد، اما متأسفانه به یکی از تلخترین و پرحادثهترین سالهای اخیر تبدیل شد.
فرودین؛ واژگونی اتوبوس مسافربری سبزوار
سیام فروردین سال ۹۶ اولین حادثه تلخ رقم خورد و آن واژگونی اتوبوس مسافربری سبزوار بود. ۱۲ نفر به دلیل واژگونی اتوبوس که در کیلومتر ۲۵ جاده سبزوار- شاهرود رخ داد، کشته شدند. این اتوبوس با ۳۰ مسافر از مشهد عازم اصفهان بود و بعد از پیگیریها مشخص شد که تغییر مسیر ناگهانی کامیونی که در جلو اتوبوس در حال حرکت بوده است، باعث تصادف و واژگونی اتوبوس شده بود. این حادثه باوجود اینکه داغ بزرگی بود، اما سر و صدای زیادی برپا نکرد.
اردیبهشت؛ معدن یورت
هنوز یک ماه از اولین حادثه نگذشته بود که روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، خبر رسید طی انفجاری در معدن زغالسنگ یورت ۴۳ معدنچی جان باختند. روزهای داغ و سخت به سرعت گذشت و کسی هیچ امیدی به زنده ماندن معدنچیان نداشت. ۶ ماه پس از این حادثه و در ۱۵ آبان ماه ۱۳۹۶، رئیس کل دادگستری استان گلستان اعلام کرد براساس جمعبندی گزارش کمیته حقیقتیاب، مقصر حادثه کارفرما بوده است. این معدنچیان در عمق ۱۳۰۰ متری در فضای مملو از گاز مونواکسید کربن و متان گرفتار شده بودند. مدیر کل جمعیت هلال احمر استان گلستان عصر همان روز اعلام کرد که نیروهای امدادی تنها توانستهاند به عمق ۸۰۰ متری برسند. آنهم در شرایطی که نیروهای امدادی نیز دچار گازگرفتگی شده و به عنوان مصدوم از تونل معدن خارج شدند.
خرداد؛ حمله تروریستی به مجلس
داغ معدن هنوز سبک نشده بود که صبح روز ۱۷ خرداد خبری در فضای مجازی دست به دست شد مبنی بر حضور نیروهای مسلح در مجلس شورای اسلامی و حرم امام خمینی (ره). در این حمله که در ایران پس از حضور پدیده داعش در دنیا بی سابقه بود، ۲۲ نفر (۱۷ قربانی و ۵ مهاجم) کشته و حدوداً ۵۲ نفر زخمی شدند.
این حملات حدود ساعت ۱۰: ۳۰ با حمله به ساختمان مجلس آغاز شد. گروه دوم حدود ساعت ۱۰: ۴۰ وارد حرم امام راحل شدند. این حملات نخستین حملهی داعش در خاک ایران بود و اولین حملهی تروریستی در تهران در بیش از یک دهه و نخستین حملهی بزرگ در کشور ایران از زمان بمبگذاری ۱۳۸۹ در زاهدان محسوب میشد.
ارتش ایران علیرغم آماده باش وارد این عملیات نشد. در پی این فاجعه و دستگیری این افراد مشخص شد آنها از مردم کردنشین ایران بودند که به داعش پیوستند. این اتفاق خشم ملی را برافروخت و بسیاری از مردم آن را محکوم کردند.
اما آنها تنها چند فرد فریبخورده و در دام افتاده بودند و این نمادی از تمام مردم کرد ایران نبود؛ بنابراین در همان زمان روزنامه وقایع اتفاقیه تیتری به زبان کردی منتشر و همراهی مردم ایران با کردها را اعلام کرد. سپاه پاسداران ایران برای انتقام این حملات در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۷ مواضع داعش در استان دیر الزور، واقع در شرق سوریه را هدف حمله موشکی قرار داد.
باز هم خرداد؛ آتنا اصلانی
فاجعه تلخ دیگری که در خرداد ماه اتفاق افتاد با خبر گم شدن دختر بچه ۷ ساله پارس آبادی آغاز شد، اما به سرانجامی وحشتناک رسید. ۲۸ خرداد آتنا اصلانی توسط فردی به نام اسماعیل جعفرزاده معروف به اسماعیل رنگرز کشته شد. او در کنار بساط دستفروشی پدر آتنا مغازه داشت و آتنا زمانهایی که کنار بساط پدرش بود، برای استفاده از دستشویی یا خوردن آب به مغازه رنگرزی او میرفت. او مردی ۴۰ ساله بود که آتنا و پدرش را از مدتها قبل میشناخت و برای او نقشه کشیده بود. همچنین، به گفتهی دادستان اردبیل، انگیزه او از این کار اذیت و آزار جنسی بوده است.
جنازه دختر معصوم در زیرزمین خانه این مرد در حالی پیدا شد که آثار شکنجه و تجاوز به او مشهود بود. با بررسی دوربینهای مداربسته مشخص شد که آتنا در محدوده مغازه قاتل ناپدید شده است، اما لحظه ورود او در هیچ دوربینی به ثبت نرسیده بود. در این زمان اسماعیل به عنوان مظنون دستگیر و جهت بازجویی روانه زندان شد. منزل او مورد بازرسی قرار گرفت، اما پلیس از وجود پارکینگی که قاتل در مکانی نزدیک در اختیار داشت باخبر نبود. به گفته برادر قاتل، او از زندان با همسرش تماس گرفت و خواست که نسبت به امحا مواد مخدر نگهداری شده در پارکینگ اقدام نماید.
همسر اسماعیل رنگرز پس از پیدا کردن بشکهای که جسد در آن قرار داشته و بوی تعفن میداده، برادر قاتل را در جریان قرار میدهد و او نیز جسد را از درون بشکه کشف میکند و به پلیس خبر میدهد.
اسماعیل رنگرز در اعترافات خود گفت: «دو سه روزی بود که با دیدن آتنا و طلاهایش وسوسه شده بودم. روز حادثه به مغازهام آمد که آب بخورد و، چون کسی آنجا نبود، به طرفش رفتم. خواستم نقشهام را اجرا کنم، اما او شروع کرد به فریاد زدن. برای همین دستم را روی دهانش گذاشتم و وقتی به خودم آمدم که دیگر نفس نمیکشید. ترسیده بودم و جسدش را داخل ساکی گذاشتم و آن را به پارکینگ بردم و در بشکهی پلاستیکی مخفی کردم تا سر فرصت در محلی خلوت رها کنم؛ اما چند روز بعد بهعنوان مظنون دستگیر شدم و رازم فاش شد.» او بعد از این ماجرا به سه قتل دیگر هم اعتراف کرد؛ و در صبح ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ درملأعام اعدام شد. آتنا در ۲۱ تیر ۱۳۹۶، با حضور جمعیتی انبوه در پارسآباد مغان به خاک سپرده شد.
تیر؛ بنیتا خردسال
صبح روز ۲۹ تیر خبر دیگری در فضای مجازی منتشر شد که اعلام کردند در منطقه مشیریه تهران سرقت خودرویی اتفاق افتاده که طفل ۸ ماههای در آن بوده است. پدر این کودک ماشین را با سوئیچ روشن روی آن در خیابان رها کرده بود که ماشین توسط دو نفر به سرقت رفت. پدر این طفل ۸ ماهه به رغم تلاشهایی که برای توقف خورد کرد موفق نشد و ماشین و فرزندش به سرقت رفتند.
از همان روز در فضای مجازی اعلام کردند هر کس سرنخی از این کودک و ماشین دارد به پلیس آگاهی یا خانواده او اطلاع دهد.۶ روز بعد در داغترین روزهای سال بدترین خبر ممکن منتشر شد جنازه این کودک در حالی که از تشنگی و گشنگی و گرما جان داده بود در ماشین در منطقهای دیگر پیدا شد. بعد از پیدا شدن این ماشین و جسد بنیتا خیلی سریع مسببان این فاجعه بازداشت شدند.
بازداشتشدگان به پلیس گفتند: «زمانی که وارد اتوبان شدیم صدای گریههای بچه را شنیدیم. از دیدن بچه شوکه شده بودیم و کاری از دستمان برنمیآمد. به سمت پاکدشت رفتیم و در منطقه قیام دشت ماشین را در کنار خیابانی نگه داشتم. مهدی همانجا مقداری از وسایل ماشین را برداشت و جدا شد. من و دخترکی که نمیدانستم اسمش چیست به سمت مامازند رفتیم و خودرو را در کنار خیابانی رها کردم و به خانه یکی از دوستانم رفتم.»
خانواده بنیتا برای یافتن دخترشان در روزهای پس از سرقت خودرو تلاش بسیاری کردند. شماره تماسهایشان را به در و دیوار زده و فضای مجازی را با عکسهای بنیتا کوچولو پر کرده بودند. در این مدت با احساسات خانواده دخترک به شدت بازی شد. پدربزرگ بنیتا میگوید: «وقتی شماره تلفن در فضای مجازی و کوچه و خیابان پخش شد، صدها نفر تماس گرفتند و هرکسی چیزی میگفت. در این مدت حتی ما به کوههای پشت مشیریه هم رفتیم، اما هیچ ردی از بچهمان پیدا نکردیم.»
خانواده بنیتا برای پیدا کردن دخترشان حتی نزد رمال هم رفته بودند. زن رمال هم با دیدن چهره به هم ریخته پدر و مادر جوان، پول هنگفتی از آنها گرفت و گفت: «بچه صحیح و سالم است و تا چند روز دیگر برمیگردد. اما وقتی بچه پیدا شد باید اسمش را عوض کنید».
داغ این فاجعه به قدری سنگین بود که همه برای همدردی با این خانواده دست به دعا برداشتند و هر کاری میتوانستند برای آنها انجام دادند. این طفل بی گناه ۵ مرداد ۱۳۹۶، روز پنجشنبه در امامزاده «ابراهیم و اسماعیل» شهر ری با حضور جمعیتی انبوه و اندوهگین از مردم به خاک سپرده شد. این در حالی بود که بدن این طفل به شکل وحشتناکی از بین رفته بود و اطرافیان به مادر این طفل اجازه دیدن فرزندش را ندادند.
پس از این اتفاق خانواده بنیتا خواهان انجام هشدار بنیتا در ایران شدند که نمونهای از هشدار آمبر در امریکا برای کودک ربایی باشد. در حال حاضر راننده رباینده ماشین به اعدام محکوم شده، اما هنوز حکمش اجرا نشده. در خبرها اعلام شد که خانواده بنیتا ماشین و خانه را فروختند و از آن محله نقل مکان کردهاند.
اول شهریور؛ واژگونی اتوبوس دانشآموزان هرمزگانی
یک ماه از حادثه مرگ بنیتا گذشته بود که دوباره ایران داغدار فرزندانش شد. در اتوبوس دانشآموزان هرمزگانی که اول شهریورماه سال جاری واژگون شد ۹ دانشآموز کشته و ۳۴ نفر نیز مصدوم شدند. این اتوبوس حامل دانشآموزان دختر هرمزگانی در حوالی قلعه بیابان بخش رستاق داراب فارس عضو تشکیلات سازمان دانشآموزی بود که باهدف شرکت در اردوی ملی فرزانگان راهی شیراز شده بودند. بر اساس گزارشهای اولیه پلیسراه استان فارس، خستگی و خوابآلودگی راننده علت واژگونی اتوبوس حامل دانشآموزان هرمزگانی بوده است.
شهریور؛ سقوط اتوبوس مسافربری پل جاجرود
شهریور، اما پیش از پایانش دوباره داغ تصادف دیگری را رقم زد. براثر سقوط اتوبوس مسافربری در پل جاجرود در ۲۱ شهریورماه ۱۱ تن از هموطنان کشته و ۲۷ نفر نیز بهشدت مصدوم شدند. در این حادثه یک دستگاه اتوبوس بینشهری با ۳۹ مسافر در مسیر حرکت به سمت یکی از شهرهای شمالی، به دلایل نامعلومی از مسیر اصلی منحرف و به دره سقوط کرد.
مهر؛ اهورا
مهرماه دوباره داغ فرزند دیگری بر دل مردم ایران گذاشته شد. در این فاجعه که یکی از تلخترین حوادث کودک آزاری سالهای اخیر بود یک ناپدری که با فرزند همسر صیغهایاش در خانه تنها بود به شکل وحشیانهای به این پسر ۲ سال و ۸ ماهه تجاوز کرد و از شدت ضرب و شتم این طفل از دنیا رفت. ۲۲ مهر، اهورا بر اثر این اتفاق مرگ مغزی شد و در بیمارستان پورسینای رشت جان سپرد.
با اعلام مرگ اهورا به پلیس ناپدری ۲۷ ساله او به نام میثم دستگیر شد و پس از انکار اولیه، سرانجام به قتل و کودک آزاری اعتراف کرد. پرونده در چرخه رسیدگی فوقالعاده قرار گرفت و سرانجام جلسه محاکمه در غیاب مادر اهورا و با حضور پدر مقتول و وکیلش در سالن اجتماعات دادگاه کیفری یک استان گیلان برگزار شد. پس از بررسی مشخص شد مادر کودک در زمان حادثه خانه نبوده و پدر کودک نیز مدعی شد به دلیل ممانعت همسر سابقش، به مدت دو ماه کودک را ندیده است.
متهم پس از دستگیری، اعتراف کرده است روز حادثه، اهورا در حال بازی بود که شیطان در من نفوذ کرد و او را اذیت کردم. اهورا گریه کرد و من سرش را به دیوار کوبیدم. وقتی دیدم از حال رفته به او آب دادم، اما خون بالا آورد.» نماینده دادستان افزود: «آثار صدمه در سر، گوش، صورت، چانه و… اهورا مشخص بود. متهم هیچگونه سابقه بیماری نداشت و در زمان حادثه هم مشروب مصرف نکرده بود. به دلیل جریحهدار شدن احساسات عمومی درخواست اعدام در ملأعام متهم را دارم.» جالب اینجاست که این قاتل خود از همسر سابقش دختری دقیقاً همسن این کودک داشته است. حکم اعدام او نیز صادر شده و درمرحله اجرا است.
آبان؛ واژگونی اتوبوس مسافربری در محور سوادکوه
تصادف دیگری در شامگاه ۱۵ آبان ماه سال جاری، اتفاق افتاد که در آن یک دستگاه اتوبوس مسافربری که از تهران به مقصد گرگان در محور سوادکوه در حال تردد بود در منطقه دوگل سوادکوه در درهای به عمق ۱۵ متر داخل رودخانه واژگون شد که ۱۳ نفر کشته و ۱۶ مجروح برجای گذاشت. رئیس پلیسراه استان مازندران در نخستین گمانهزنیها، نقص فنی را احتمال واژگونی و سقوط اتوبوس تهران – گلستان به دره در محور سوادکوه اعلام کرد، زیرا، بررسی اولیه نشان میداد که کنترل اتوبوس از حدود یک کیلومتر قبل از وقوع حادثه از دست راننده خارجشده بود و این احتمال نقص فنی خودرو را افزایش داد.
آبان؛ زلزله کرمانشاه
بعد از آن فاجعه تلخ دیگری رخ داد. شامگاه ۲۱ آبان زلزلهای به بزرگی ۷ ٫ ۳ ریشتر در نزدیکی ازگله، استان کرمانشاه در نزدیکی مرز ایران و عراق در ۳۲ کیلومتری جنوب غربی شهر حلبچه عراق ایران اتفاق افتاد. تلفات این زلزله بسیار زیاد بود به طوری که تعداد کشتهها در ایران به ۵۷۴ نفر رسیده است، بنا بر گزارشها ۹ ٬ ۳۸۸ نفر نیز مصدوم شدهاند. بیشترین آمار کشتهها و زخمیها از شهرهای قصر شیرین، سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی گزارش شدهاند.
بر اثر این زلزله منازل دچار خسارتهای مالی شدهاند. مرکز درمانی سرپل ذهاب نیز تخریب شده. این زلزله در استانهای انبار (غرب عراق)، اربیل و سلیمانیه و موصل (شمال عراق) احساس شده و برخی مناطق پایتخت عراق، بغداد، نجف و کربلا را نیز لرزاند. این زلزله قویترین زلزله در دهههای اخیر در بغداد به شمار میرود. بعد از این فاجعه سیل کمکهای مردمی به این منطقه سرازیر شد و مردم به هر شکلی که امکان داشت به هموطنان خود کمک کردند. اما امروز با گذشت ۴ ماه از زلزله هنوز بسیاری از مردم در چادرهایی زندگی میکنند که با بارش باران بر سرشان خراب میشود و خیلیها در اثر سرما جان خود را از دست دادند.
آذر؛ زلزله تهران
شوک زلزله کرمانشاه برای مردم ایران بسیار زیاد بود، اما هیچکس تصور نمیکرد بعد از سالها تهران جوری بلرزد که مرد شب را در خیابانها سپری کنند.۲۹ آذر درست زمانی که مردم برای شب یلدا آماده میشدند زلزلهای به بزرگی ۵.۲ ریشتر در مرز استانهای تهران و البرز در ملارد رخ داد. مردم که تجربه تلخی زلزله بم و کرمانشاه را داشتند به سمت خیابانها هجوم بردند و اکثراً شب را در پارکها و اماکن عمومی گذراندند.
از طرف دیگر پمپبنزینها به شدت شلوغ شد و این در حالی بود که در آن هفته تهران به دلیل شدت آلودگی هوا تعطیل اعلام شده بود و تا شب قبل از زلزله از مردم درخواست میشد از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند و ماشینها را به خیابان نیاورند. این زلزله بار آلودگی هوا را چند برابر کرد. ۶ دیماه هم پسلرزه زلزله ۵.۲ سیام آذر بار دیگر مردم را به شدت ترساند. در ساعت ۵۴ دقیقه بامداد ۶ دیماه پس لرزه ۴.۲ ریشتری با عمق ۱۲ کیلومتری رخ داد که پس لرزه زمین لرزه ۵.۲ ریشتری هفته قبل در تهران بود.
دی؛ کشتی سانچی
همین که بار زلزله سبک شد در تاریخ ۱۶ دیماه خبر جدیدی رسید که نشان میداد ایران قرار نیست رنگ آرامش را به خود ببیند. کشتی فله بر چینی حامل ۶۴ هزار تن گندم در سواحل شانگهای به نفتکش ایرانی سانچی که حامل بیش از ۱۳۰ هزار تن میعانات گازی بود، برخورد کرد. در این حادثه، نفتکش سانچی با ۳۰ تبعه ایرانی و دو بنگلادشی دچار حریق و انفجارهای سنگین شد که کار امدادرسانی در منطقه را با مشکل مواجه و در برخی مواقع ناممکن کرد. سرانجام، در ۲۴ دیماه خبر جان باختن همه کارکنان و غرق شدن تانکر نفتکش ایرانی «سانچی» اعلام شد.
بررسیهای کارشناسی در این زمینه باهدف تعیین بروز علل واقعه هنوز در دست اقدام است. از روز ۱۶ دیماه که این اتفاق رخ داد دوباره ایران ملتهب شد و خانوادهها در سازمان کشتیرانی تجمع کردند، وزیر کار به منطقه اعزام شد، اما تنها با تماس تلفنی خبر از مرگ این هموطنان داد. شهر در تب و داغ میسوخت و کسی باور نمیکرد دریا نتواند جلوی آتش و سوختن کشتی را بگیرد. اما سرانجام پس از ۸ روز انتظار کشتی سانچی زیر آب رفت و مرگ همه افراد تأیید شد.
بهمن؛ سقوط هواپیما
زمانی که به نظر میرسید دیگر فاجعهای برای رخ دادن نمانده ناگهان صبح روز ۲۹ بهمن هواپیمایای تی آر به مقصد یاسوج ساعت ۸ صبح از فرودگاه مهرآباد تیک آف کرد و حدود ۵۰ دقیقه بعد به دلیل شرایط جوی به کوه دنا برخورد کرد. تمام مسافران و خدمه این پرواز کشته شدند. این هواپیما حامل ۶۰ مسافر، ۲ مهماندار، ۲ نفر امنیت پرواز و دو نفر خلبان و کمک خلبان بود. زمانی که در خبرها اعلام شد هواپیما از رادار خارج شده هر فکری به ذهن مردم رسید مگر اینکه مجدداً فاجعه مرگباری رخ داده باشد.
همه دعا میکردندای کاش هواپیما سالم باشد، اما دزدیده شده باشد، ای کاش سالم باشد، اما در جایی درو از دید فرود آمده باشد. اما متأسفانه هیچ خبری جز نابودی کامل هواپیما صحت نداشت و تیمهای امداد به منطقه اعزام شدند، اما شرایط بد جوی باعث شد آنها نیز با تأخیری چند روزه بتوانند به ارتفاعات صعود کنند. عملیات جستجو آغاز شد و سرانجام تکهپارههای هواپیما و اجساد پیدا و به پایین منتقل شد. تا کنون ۱۶ جسد با آزمایش دی انای شناسایی شدند و باقی عملیات به بعد موکول شد.
سال ۹۶ را میتوان در تاریخ به نام تلخترین سال در دهه ۹۰ ثبت کرد. سالی که هر ماه آن پر از داغ و حسرت و ماتم بود. سالی که هر ماه آن ملت سیاهپوش و عزادار بودند. حالا تنها ۹ روز تا پایان سال باقی مانده، خانوادههای زیادی داغدارند و امسال عید نخواهند داشت و مردم زیادی در کرمانشاه خانهای برای آغاز سال نو ندارند. اگر این ۹ روز باقی مانده از سال فاجعه دیگری رخ ندهد میتوان پرونده شومترین سال دهه اخیر را همینجا بست.
* در آخرین روزهای اسفند یکی از هنرمندان قدیمی ارمنی سینما لووان هفتوان سر صحنه بازی دچار ایست قلبی شد و درگذشت.
انتهای پیامهر ماه یک بحران