خرید تور نوروزی

«شُهرتوکراسی» | علی نصری

به گزارش انصاف نیوز به نقل از سایت دولت بهار، «علی نصری» در فیسبوک نوشت:

در چند سال‌ اخیر، در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله ایران٬ یک لایه ی جدیدی میان «مردم» و «نهادهای سیاسی» ظاهر شده که امکان «مشارک سیاسی» مستقیم مردم را بیش از گذشته مخدوش‌ کرده است. این لایه متشکل از قشری است که «شهرت» خود را در حوزه‌های دیگر کسب می‌کنند و سپس آن را در عرصه سیاست خرج می‌کنند. افرادی که به صرف «مشهور» بودن به آسانی وارد رقابت‌های انتخاباتی می‌شوند و جای افراد متخصص را در نهادهای سیاسی می‌گیرند. این روند به تدریج فرهنگ و مسیر «دموکراسی» را به سمت «شُهرتوکراسی» سوق می‌دهد.

در آمریکا، این پدیده – به شکل جدی – از «رونالد ریگان» (Ronald Reagan) آغاز شد که از حرفه هنرپیشگی پا در عرصه سیاست گذاشت و تا مقام ریاست جمهوری ایالات متحده نیز صعود کرد. وقتی از او پرسیدند «چطور یک هنرپیشه می‌تواند رئیس جمهور شود؟» پاسخ داد «چطور یک هنرپیشه می‌تواند رئیس جمهور نشود؟!»
بعد از او هنرپیشگان، ورزشکاران حرفه‌ای، مُجریان‌ برنامه‌های تلویزیونی و چهره‌های جنجالی زیادی مانند «جسی ونتورا» (Jesse Ventura) و آرنولد شوارتزنگر (Arnold Schwarzenegger) و «دونالد ترامپ» (Donald Trump) با استفاده از سرمایه شهرتشان وارد سیاست شدند و در روند و فرهنگ و فضای سیاسی این کشور تاثیر مهمی گذاشتند.

در ایران نیز شُهرتوکراسی به سرعت در حال رشد و شکل‌گیری است. این رشد در حدی است که به محض این که فردی دارای اندکی شهرت می‌شود فوراً از او می‌پرسند «آیا قصد نامزد شدن در انتخابات بعدی را نداری؟». حسین رضازاده٬ الهام چرخنده٬ جواد خیابانی٬ همگی روزی به این سوال پاسخ دادند.

اما چرا «شُهرتوکراسی»‌ یک انحراف از دموکراسی است؟

۱- در شهرتوکراسی معیار فقط «شهرت» است. حتی «محبوبیت» و «منفوریت» افراد اهمیت ثانویه دارد. همین که یک نفر «توجه» زیادی به خود جلب کند – ولو از راه جنجال‌آفرینی یا تحریک عواطف عمومی – کافی است تا نامزد مناسبی برای عرصه سیاست محسوب شود. او می‌تواند در فرصت مناسبی حتی توجه ناشی از نفرت را تبدیل به یک سرمایه مهم سیاسی کند. پدیده «دونالد ترامپ» در آمریکا بیانگر همین واقعیت است. در چنین فرهنگی «جلب‌توجه» – به جای جلب رضایت مردم – مهم‌ترین ابزار سیاسی می‌شود.

۲- افرادی که شهرت خود را در حوزه دیگری کسب می‌کنند و بعد وارد رقابت‌های انتخاباتی می‌شوند٬ از همان ابتدا – و قبل از این‌که برنامه‌های سیاسی٬ توانایی‌ها و افکار خودشان را به جامعه عرضه کنند – جمع کثیری از «طرف‌داران» خود را به میدان می‌آورند و رقابت‌ انتخاباتی را مختل می‌کنند. مثلاً اگر «تتلو» بخواهد وارد انتخابات بشود٬ ۱ میلیون «تتلی» بی‌چون و چرا به او رای خواهند داد.

۳- افراد مشهور که وارد عرصه سیاست می‌شوند با «وجه» هنری / ورزشی / جنجالی خود به میدان می‌آیند و نه وجه واقعی‌شان. کمپین انتخاباتی آرنولد شوارتزنگر در انتخابات فرمانداری کالیفرنیا عمدتاً بر اساس شخصیت‌ها و جملات فیلم‌های معروفش بود. طرفدارانش به جای «Governor» او را «Governator» بر وزن «Terminator» می‌خواندند.

۴- در «شُهرتوکراسی»٬ شخصیت‌های مشهور – به دلیل این‌که خودشان تجربه٬ تخصص و توانایی لازم در عرصه سیاسی، اقتصادی و جامعه‌شناسی ندارند – تبدیل به «نماد خارجی» جریان‌هایی می‌شوند که در پشت آن‌ها قرار می‌گیرند. آن‌ها در واقع تبدیل به «سخنگو»٬ «توجیه‌کننده» و «سپر» میان تصمیم‌گیران واقعی و مردم می‌شوند.

در این برهه حساس که نیاز مبرهنی به جلب نیروهای متخصص و کاردان در عرصه سیاست و مدیریت کشور داریم٬ رشد نظام و فرهنگ «شُهرتوکراسی» می‌تواند بسیار مخرب باشد. نیاز ما به افرادی است که از راه کاردانی‌شان در سیاست مشهور می‌شوند و نه کسانی که از راه شهرت سیاستمدار.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا