خرید تور نوروزی

دو یادداشت در دفاع از مراسم عمامه گذاری احمد خمینی

«سید محمود صادقی» در یاداشتی در سایت جماران با عنوان «سید احمد خمینی ، عمامه گذاری و عقده ای که باز نمی شود» نوشت:

1. سید احمد خمینی، «نتیجه» آیت الله العظمی امام خمینی (قدس سره) و فرزند آیت الله سید حسن خمینی در روز نیمه شعبان در حسینیه جماران در جلسه ای مختصر، لباس روحانیت بر تن کرد و عمامه بر سر نهاد؛ طلاب علوم دینی بنابر سنت پیوسته و جاری حوزه های علمیه، با اتمام لمعتین به جامه مقدس روحانیت ملبس می شوند و سید احمد که قریب به شش سال پیش پای در این راه نهاده، در متابعت از این سنت قدم برداشته و در پایان جشنی که به مناسبت میلاد امام عصر (عج) در حسینیه جماران برگزار شد، به دست مبارک یکی از فحول اساتید حوزه، حضرت آیت الله سید علی محقق داماد، و با حضور جمع کثیری از دوستان خود و ارادتمندان بیت امام به این کسوت در آمد (نگارنده این سطور نیز در زمره مدعوین به مجلس بوده است که توفیق حضور در آن را نیافت).

2. در نگاه نخست، خبر معمم شدن سید احمد خمینی، اهمیت چندانی ندارد؛ سید احمد چنان که گذشت در یک سنت رایج حوزوی پس از طی مرحله ای از تحصیل علوم دینی به این جامه ملبس شده است؛ لیکن پس از رسانه ای شدن این اتفاق میمون، رسانه های مختلف به این خبر واکنش نشان دادند؛ از بی بی سی فارسی تا خبرگزاری های خردِپای داخلی، تا اشخاص حقیقی که حق اظهار نظر در همه مسائل را برای خود مفروض می دارند، در این باره سخنی به حمایت یا واکنشی به کنایت ابراز کرده اند.

3. هر که اندک ارتباطی با فضای رسانه ای کشور داشته باشد، نیک و در می یابد که موضوع این هجوم رسانه ای به خبر معمم شدن سید احمد خمینی، شخص سید احمد نبوده و در پس این های و هوی رسانه ای، برنامه ای دیگر دنبال می شود. نکته ای که در اواخر اسفند سال گذشته و در جریان دیدار سید احمد از سایت آستان نیز تکرار گردید و جمعی از رسانه ها، به بهانه نشستن ایشان بر صندلی و گوش دادن به توضیحات دست اندرکاران سایت، هجمه وسیعی را علیه ایشان سامان دادند.

4. نکات مطرح شده در باب مراسم عمامه گذاری سید احمد خمینی نیز جالب توجه است؛ “اینکه احمد با «غرور» بر صندلی نشسته و مرسوم آن است که طلاب در مقابل اساتید زانو می زنند”، “حضور برخی میهمانان”، و…، همه و همه بهانه هایی است که مستمسک این هجمه واقع شده است و الحق و الانصاف که در فضای ملتهب رسانه ای کشور، چه بهانه های نیکی فراهم آمده است؟!

با تأسف باید گفت که بسیاری منتقدان حتی الفبای سازمان روحانیت و رفتارهای حاکم بر آن را نمی شناسند و زبان به نقد می گشایند که این البته مرض وبی حاکم بر رسانه های کشور است و امید درمان نیز در آن نیست. انتقاد به حضور برخی افراد در این مجلس نیز اصلاً ارزش پاسخ گفتن ندارد؛ زیرا آنکه خود را به خواب زده، با داد و بیداد و فریاد و … بیدار نمی شود.

اما نکته قابل ذکر درباره زندگی آیت الله سید حسن خمینی همان شفافیت حاکم بر زندگی ایشان است. نکته ای که خود ایشان در همین روزها با عنوان «اتاق شیشه ای» از آن یاد کرده اند؛ در حقیقت بیت امام در تمام این سالها در همین اتاق شیشه ای سکونت دارند و همه رفتارهای ایشان، در مرئی و منظر همگان است و هیچ چیز پنهانی درباره ایشان وجود ندارد. برادران خمینی تا آنجا که مقدور ایشان است، بدون محتسب و پاسبان در کوچه و خیابان قم گام بر می دارند و آنها که ایشان را می شناسند، به راحتی به ایشان دسترسی دارند.

نکته جالب درباره مراسم عمامه گذاری سید احمد، در اصطلاح «لاکچری» بودن آن است و ای کاش همه مراسمات لاکچری، همین گونه باشد؛ بر روی زیلو، کنار میزی که یک پارچه سفید (اتو نشده) بر آن نهاده اند و یک جلد کلام الله مجید!

5. برای هر پدری که به این راه باور دارد و فرزندان خود را به گام نهادن در این راه تشویق می کند، روز عمامه گذاری فرزند، روزی منحصر به فرد است و شادی آن روز برای وی، با هیچ مقیاسی به سنجش در نمی آید و این نکته ای است که در چهره خندان استاد عزیز ما در روز عمامه گذاری فرزند، به وضوح قابل مشاهده بوده است و به اعتقاد این حقیر روح بلند و ملکوتی امام راحل عظیم الشأن (که همواره نوادگان خود را به این راه تشویق می کردند) نیز در روز عمامه گذاری سید احمد خمینی در بشاشت و شادی بوده است.

6. نگارنده این سطور، دست کم از سال 1389 در دروس خارج فقه و اصول و بعضی مباحث علمی خصوصی آیت الله سید حسن خمینی توفیق حضور داشته است؛ در این سالها، بارها و بارها، در مناسبت های مختلف، با فرزند مهتر ایشان، سید احمد خمینی برخورده ام. به عنوان یک پدر که خود فرزندی طلبه هم سن با سید احمد دارد، وی را شخصیتی مؤدب، با اخلاق و متواضع دیده ام؛ جوانی با استعداد و خوش رو که همراه با دروس سخت و دقیق حوزوی، تحصیلات رایج دبیرستان را هم، با همت و پشتکار پشت سر می نهد و تلاش وی از این باب تحسین بر انگیز است.

در پایان این وجیز ضمن آرزوی سلامتی و تندرستی و طول عمر برای آیت الله سید حسن خمینی، توفیقات روز افزون جناب حجه الاسلام سید احمد خمینی را از ذات مقدس حق درخواست می کنم و استجابت دعای خوبان و حق طلبان عالم را در حق وی از آن ذات مقدس مسئلت دارم و نیز امید آن دارم که راه بلند و پر آوازه خمینی کبیر در وی تداوم بیابد.


یادداشت دوم

سید سراج الدین موسوی هم در یادداشتی با عنوان «برادران تسنیم لطفا به توصیه امام خمینی توجه کرده و در سیاست دخالت نکنید» در این سایت نوشت:

امروز خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه به بهانه ی عمامه گذاری سید احمد خمینی به این موضوع پرداخته و با هجمه تمام عیار به بیت امام ، چند توئیت را انتخاب کرده و در این باره داد سخن داده است.

نمی دانم حسادت عامل این نوشته است یا ترس از اقبال مردم به بیت امام؟! خدا امام را بیامرزد که پیش بینی کرده بودند که در آینده انتقام ایشان را از فرزندان امام می گیرند.

اینکه از یک جلسه بسیار ساده که در تمام بیوت مراجع سابقه دارد، بتوانند چنین هجمه ناجوانمرادنه ای را سازمان دهی کنند البته جای تعجب دارد، ولی تعجب بیشتر آنجاست که گروهی به نام دفاع از امام به بیت امام حمله می کنند که همه هویتشان نقض صریح وصیت نامه امام است.

راستی اول باید از ایشان پرسید که مگر امام به صراحت تمام،  سپاه را از حضور در سیاست داخلی و پرداختن به مناقشات داخلی باز نداشته اند؟ کدامین نیاز باعث شده است که آبروی مجاهدت های سپاه خرج نزاع های سیاسی شود؟ مگر رهبر معظم انقلاب به تکرار، تأکید نکرده اند که وصیت امام برای همه لازم اجراست؟ شما که وجودتان نقض دستور امام خمینی است، به دنبال دفاع از امام هستید؟ همه حقوقی که می گیرید به سبب اینکه وجودتان در تقابل با وصیت امام خمینی است محل شبهه است.

آیا وقت آن نرسیده که یکبار از خود بپرسید چرا هر جا نفعتان نباشد، از وصیت امام خارج می شوید؟

نویسنده پا را از این هم بالاتر نهاده و به حرم امام جسارت کرده و خود را در مقام مدعی ساده زیستی نشانده است و یک بار از خود نپرسیده که هزینه های  مضاجع متبرکه توسط دوستان شما به چه سبب انجام می شود؟! آیا جز این است که این ها برای مردم و گسترش فرهنگ اسلامی است؟ و اساسا مگر نماد های هویت ملی مربوط به شخص خاصی است که باید تاوان آن را کسی خاص بدهد؟

مجلسی ساده تر از جلسه عمامه گذاری سید احمد خمینی قابل تصویر نیست ولی آیا از خود پرسیده اید که مگر فرزندان دیگر امام و یا فرزندان رهبر انقلاب  و دیگر مراجع در مراسم عمومی معمم شده اند که ایشان باید چنین می کرد؟ مگر ده ها بار فرزندان بزرگان در منزل یا بیت خود مراسم نگرفته اند و با دعوت از مراجع به لباس روحانیت درنیامده اند؟ مگر فقط این سید احمد بوده که روی صندلی نشسته است؟ عقده گشایی هایی که از مراسم سالگرد امام با به هم ریختن مراسم شروع شد و بعد با یک سیاست نا نوشته بین افراطیون و ضد امام ها، ادامه یافت تا بیت امام را اشرافی جلوه دهد، تا کجا ادامه خواهد یافت؟!

راستی از کجای آن حسینیه،  اشرافیت را استفاده کرده اید؟ آیا جز این است که محبوبیت این سید عزیز حسد نویسنده را برانگیخته تا به نام امام، انتقام امام را از فرزندانش بگیرد؟! نویسنده این مقاله تقصیر ندارد و از امام خبر ندارد ولی آیا کسی نیست که به آنها بگوید تا همین امروز این رهبر انقلاب است که بالاترین احترام را به بیت امام می گذارد. آیا این رسم ادامه یافته ی ایشان است؟

نویسنده ی این گزارش که گویی کینه ای عمیق از یادگاران امام دارد،  به چه جرأت انگ تشریفاتی را به این مجموعه متوجه می کند، در حالی که این مراسم در حسینیه امام که ساده ترین مکان در انقلاب اسلامی است برگزار شده است؟

حقیقتاً خبرگزاری تسنیم چه فرقی با رسانه های ضد انقلاب دارد که با بزرگنمایی و دروغ پردازی سعی در تخریب شخصیت بیت امام دارد؟

شرم از روح بلند امام نمی کنید که به دروغ یک مراسم بی آلایش را فقط با هدف تخریب بیت امام به گونه ای دیگر جلوه می دهید؟! یک بار دیگر متن خود را بخوانید و ببینید که چه مقدار بی ادب و بی انصافانه داد سخن داده اید! اما مطمئن باشید دشمنی با بیت امام گریبان شما را خواهد گرفت و بیراهه ای را که شروع کرده اید به سرانجام نمی رسانید. سخن های دیگری هم هست که شاید در آینده بازگویم.

خدا از سر تقصیرات همه بگذرد، اما گویا آن مجموعه بزرگتر ندارد!

اعتراض به رانت خمینی بودن نوه و نتیجه

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. عوض اینکه به وضع مملکت برسید همه بیکار و بی پول و تورم داره بیداد میکنه شما هم از خودتون هی بیانیه صادر کنید و سلفی بگیرید

    1. من اینرا قبلا گفته بودم کلیه این هیاهوها بی علت نیست هم عوامل مشکوک وهم مباشران نااگاه انان (یکیش حمله به خودرودکتر ظریف)ومجموعه دیگر از مسدود شدن تلگرام تا………همه وهمه اش منحرف نمودن مردم از علل این نابسامانی هاست…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا