خرید تور تابستان

«تفسیر ’حق کشتیرانی مساوی‘ به ’سهم ۵۰ درصدی از خزر‘ بسیار شاعرانه است»

فریدون مجلسی، دیپلمات و کارشناس مسائل سیاست خارجی می‌گوید: کنوانسیون رژیم حقوقی خزر برای من به عنوان یک کارشناس راضی کننده بود. زیرا من ۲۵ سال است مقاله می‌نویسم و یادآوری می‌کنم که این توهمات ۵۰ درصدی باید کنار گذاشته شود. چنین چیزی در هیچ قراردادی هرگز وجود نداشته.

مجلسی در گفتگو با خبرنگار «انتخاب»، در پاسخ به این سوال که آیا کنوانسیون رژیم حقوقی خزر برای ایران راضی کننده بود؟ گفت: برای من به عنوان یک کارشناس راضی کننده بود. زیرا من ۲۵ سال است مقاله می‌نویسم و یادآوری می‌کنم که این توهمات ۵۰ درصدی باید کنار گذاشته شود. چنین چیزی در هیچ قراردادی هرگز وجود نداشته. کلمه «استفاده مشاع» و اصولا کلمه «مشاع» بین ایران و روسیه در هیچ قراردادی وجوی نداشته و مبانی تخیلی و توهمی ۵۰ درصد از بن بی جا بوده و مملکت را ۲۵ سال با همسایگان خود اگر نگوییم در خصومت، دست کم در بلاتکلیفی قرار داده و مانع از بهره برداری درست از دریای خزر شده و مانع از مبارزه با آلودگی‌های زیست محیطی دریا شده است.

او ادامه داد: دریایی بوده بین ایران و روسیه که بر اساس قرارداد ترکمنچای که حتی جزیره آشوراده نزدیک ساحل مازندران هم در تصرف روسیه قرار گرفت، ما هیچ حقی روی آن دریا نداشتیم. بعد قرارداد بستند گفتند ماهیگیری کنیم، اما حتی ماهی را هم باید به روسیه بدهیم و عبور و مرور کشتی‌ها در قسمت وسط دریا انجام شود.

این تحلیلگر مسائل بین الملل افزود: در قرارداد ۱۹۴۰ هم تکلیف این کشتیرانی را قدری را روشن‌تر کردند و گفتند ده مایل آب ساحلی داریم که متعلق به شماست و در آنجا هم باید کشتی‌ها پرچم شما را بزنند. خارج از آن هم به طور مساوی حق کشتیرانی دارید. یعنی همان طور که روسیه حق دارد، ایران هم دارد. مبنا کردن و تفسیر این موضوع به این شکل که نصف دریا متعلق به ماست، خیلی تفسیر شاعرانه و ایرانی است. مثل اینکه ما ادعا کنیم کره ماه متعلق به ما ایرانی هاست، چون بیشتر از همه درباره آن شعر گفته اند و همه شاعران ما از هزار سال پیش گفته اند‌ای ماه چه زیبا شده ای… منطق ۵۰ درصد از این نوع منطق هاست.

او ادامه داد: وقتی کشوری می‌گوید ۵۰ درصد، سپس می‌گوید حالا که ۵۰ درصد نشد، ۲۰ درصد بدهید، یعنی خودش هم می‌داند که این ادعا بیجا بوده. تکلیف هر کشوری را قرارداد‌های حقوق دریا مشخص کرده و آن استفاده سنتی هم که ما هیچ وقت نداشتیم، یک حقوق مکتسبه‌ای ایجاد کرده.

مجلسی افزود: ما یک نسبتی ساحل داریم و ۹ برابر هم بقیه ساحل دارند. قرار گرفتن در این قسمت ساحل ما هم اتفاقا طوری است که بیش از ده درصد دریا به صورت تقسیم بندی حقوقی بین المللی نصیب ما خواهد شد. زیرا اگر یک خط مستقیم از بندر آستارا تا حسینقلی در نزدیکی گرگان بکشیم، مثلثی ماوراء آن به ایران تعلق خواهد گرفت.

این تحلیلگر مسائل بین الملل درباره طرح روسیه برای تقسیم کف دریا و آزاد بودن سطح آن گفت: همین کاری است که ما در خلیج فارس انجام دادیم. ما هم در خلیج فارس یک آب ساحلی داریم و در بقیه آن تقسیم بندی کردیم و خط کشیدیم که از روی آب به صورت فرضی تا کف دریا می‌رود. در آنجا قطر چاه گاز خود را می‌زند واین طرف خط ایران چاه گاز خود را می‌زند. عربستان و کویت هم به همین ترتیب. گهگاهی اختلافاتی در محاسبات ریاضی و هندسی پیش می‌آید که آن هم مرجع رسیدگی دارد. دیگران هم استفاده خودشان را می‌کنند. ما این وسط فقط چندین سال خودمان را معطل کردیم.

او افزود: پیشنهاد کرده بودم که اگر نمی‌توانید و خجالت می‌کشید که مردم بگویند ۵۰ درصد آب را دادند از این نوع تبلیغات، موضوع را به یک داوری بین المللی در لاهه بسپاریم و نتیجه را بپذیریم. کارشناسان هم حقوق دریایی بین الملل و حقوق سنتی دریای خزر بین همسایگان را که زمانی ایران و شوروی بوده و الان ۵ کشور شده اند، و همین طور کنوانسیون اخیر را جلو می‌گذارد و تقسیم بندی می‌کند و به ما هم سهم حقه متناسب با سواحل خودمان را می‌دهد. اصل این است که بتوانیم به کف دریا برویم و بهره برداری کنیم و با کشور‌های مهم دنیا روابط داشته باشیم و از نفت و گازی که سمت ما هم هست، اما کمی گودتر است بهره‌مند شویم.

مجلسی درباره ادعای رجب صفروف درباره سهم ۵۰ درصدی ایران هم گفت: او شوخی کرد، به پوزخند گفت و مسخره کرد. جلسه را هم پس و پیش گفت و ۱۹۹۵ را ۱۹۹۶ گفت. می‌خواست بگوید شما آمدید گفتید ۵۰ درصدی بعد خودتان به ۲۰ درصد کاهش دادید، که البته آن هم بی معنی و بی پایه است. کشوری دو برابر ما ساحل دارد چرا باید با ما مساوی سهم ببرد؟ مگر بچه ابتدایی هستند؟ صفروف گفت: شما که ۲۰ درصد رضایت دادید، بیایید چانه بزنید و مطابق حقتان ببرید.

این تحلیلگر مسائل بین الملل ادامه داد: روسیه هم زمانی ادعای بهره برداری مشاع می‌کرد. چون قدرت داشت و لجش گرفته بود که این کشور‌ها از حیطه امپراطوری او خارج شده بودند. چون در بخش آن‌ها نفت بو و می‌گفت: «انا شریک». آمده بود که مشاعش کند وسهمی هم اگر شد به ایران بدهد، اما آمده بود امتیاز بگیرد و گنار بود و با ایران کاری نداشت.

او تاکید کرد: مسئله صحیح این است که توسعه طلبانه و به خوردن حقوق دیگران فکر نکنیم.

مجلسی درباره نحوه تقسیم منابع نفتی خزر هم اظهار داشت: هرکسی در سهم خودش. یعنی هر سهمی که حقوق بین الملل تعیین می‌کند مثل خلیج فارس که در آنجا قطر ۲۰ سال است از منابع مشترک می‌برد، اما ما تکنولوژی و توانایی و ارتباطات را نداریم، به پای قطر نرسیده ایم. حالا چند سالی است که قدری بهتر داریم کار می‌کنیم. این دیگر یک موضوع خدادادی است و به ما ربطی ندارد. مگر ترکیه نفت ندارد و مارداریم باید بیاید و ادعای سهم کند؟ ضمنا در بخش ایران به قدر کافی اکتشاف صورت نگرفته؛ گودی بیشتر دارد و قدری پرهزینه‌تر است؛ تکنولوژی آن هم بیشتر آمریکایی است که با ایران رابطه ندارد و اجازه هم نمی‌دهد دیگران آن تکنولوژی را بیاورند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. جناب مجلسي، صراف شوخي کرد!!؟ الان اين حرف شما جدي است؟ اين حرف شما الان بيشتر شبيه شوخي و پوزخند به فهم و درک ملت است تا حرف صفراف!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا