خرید تور تابستان

ولی شبیه به «امداد غیبی» و «معجزه» بود

عبدالله شهبازی، تاریخ پژوه، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

من اهل تظاهر به دین و معنویت و این چیزها نیستم. اگر اعتقادی و باوری دارم، درست یا غلط، برای خودم است. در بحث‌ها هم سعی می‌کنم حرفم مستند و عقل‌پسند باشد، یعنی قابل محک زدن برای هر کسی با هر باوری،‌ و متوسل نشوم به تعابیر دینی و استفاده از آن‌ها به نفع نظراتم. اگر بخواهم، تبحر و سوادش را ندارم.

ولی در این چهل ساله چیزهایی دیده‌ام که خیلی ‌عادی نیست. این مدیریت فشل باید همان دهه اول انقلاب مملکت را تحویل می‌داد به مدعیان و می‌رفت دنبال کارش. نظرات بعضی مدیران زمان جنگ را که الان آدم می‌بیند، و «نبوغ»شان را در ۶۰- ۷۰ سالگی، که باید سنین بلوغ و پختگی و نظریه‌پردازی و انتقال تجربه به نسل جدید باشد، حیران می‌شود که اینان در ۲۰- ۳۰ سالگی چگونه جنگ و مملکت را اداره می‌کردند.

امام راحل معنویت و اخلاصی داشت که به تنهایی موتور انقلاب و نظام بود. این اخلاص و معنویت را، که در آدم اعتماد و یقین به موفقیت ایجاد می‌کرد، در منش و رفتار رهبری می‌بینم. البته دلم می‌خواهد که خیلی چیزها عوض شود و خیلی کارها بشود در جهت کارآمد کردن اوضاع. ‌ولی نمی‌شود. در مقابل، آن اخلاص را که می‌بینم ‌یقین پیدا می‌کنم که روزی خواهد شد و نباید ناامید بشوم و ببرم.

در این سال‌ها اتفاقات عجیب و غیرعادی کم نبوده. وقتی رفتیم سوریه برای حفظ تمامیت ارضی این کشور، کسی موفقیت ما را پیش‌بینی نمی‌کرد. به عکس، بسیاری از داخلی‌ها، حتی در میان چهره‌های برجسته نظام، مخالف بودند و دستکم متلکی می‌گفتند. ولی خب، دیدیم که شد. موفق شدیم و خیلی عجیب بود.

همین چند ماهه دو نمونه دیدیم: یکی ماجرای خاشقچی که اتفاق خیلی غیرقابل محاسبه‌ای بود. نمی‌خواهم شور کنم قضیه را، ولی شبیه به «امداد غیبی» و «معجزه» بود. دیگری، هو شدن تلویزیون ایران اینترنشنال، و به تبع آن بی‌بی‌سی فارسی و منوتو، و متلاشی شدن تیم قوی رسانه‌ای که جمع کرده بودند و برنامه‌های بزرگی داشتند.

فکر می‌کنم سیاست فقط همین محسوسات و حساب و کتاب‌های عادی نیست. یک چیزهایی هم هست که در محاسبات‌مان درک نمی‌کنیم.

ایران اینترنشنال

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا