در ستایش گفتوگوی سرنشینان یک قایق
یادداشت رسیده به انصاف نیوز با امضای محفوظ دربارهی مناقشهی اخیر برخی اصلاح طلبان و محمود واعظی رییس دفتر رییس جمهور در پی میآید:
طی هفتههای اخیر، افکارعمومی شاهد انتقادهای فزاینده طیفی از اصلاحطلبان علیه رییس دفتر رییسجمهور هستند. این انتقادها واکنشی است به سخنان واعظی که دو نکته بیان کرده بود: اول، قدردانی از همکاری اصلاحطلبان برای پیروزی روحانی در هر دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ و تأکید بر اینکه هر دو پیروزی انتخاباتی مرهون ائتلاف با هیچ گروهی نبوده است. به تعبیر وی «ائتلاف در ادبیات سیاسی به این معنی است که ما بنشینیم قول و قرار بگذاریم که دولت را چطوری تشکیل بدهیم، چند نفر از اینطرف و چند نفر از آنطرف در دولت باشند. چه مقدار سهم وزیر و چه مقدار سهم استاندار دارند. پس ما چنین ائتلافی با هیچ گروهی نداشتیم، نهتنها با اصلاحطلبان بلکه با اعتدال و توسعه نیز چنین ائتلافی نکردیم»؛ دوم، پرهیز از ائتلاف اصلاحطلبان تندرو و باز به گفته واعظی، «ما هم اصولگرای تندرو داریم که به ما انتقاد میکنند و هم اصلاحطلبان تند داریم که به ما انتقاد دارند و ما هیچگاه با این جماعت ائتلاف نکردیم والان هم همین را میگویم؛ بنابراین نه با اصولگرای تند و نه با اصلاحطلب تند هیچ ائتلافی نداشتیم».
در نقد تلاطم به وجود آمده در مناسبات اصلاحطلبان و رییس دفتر رییسجمهور ذکر چند نکته ضروری است:
1 – مواضع واعظی با قواعد علم سیاست و الزامات رقابتهای سیاسی ناهمخوان نیست. دربارهی «ائتلاف انتخاباتی»، راهبران و چهرههای شاخص اصلاحطلب پیش و قبل از هر دو انتخابات 92 و 96 بارها تأکید کردند که حمایت آنان از روحانی باهدف کسب امتیاز و سهیم شدن در پیامدهای پیروزی نیست بلکه در میان گزینههای «موجود»، روحانی را «برترین نامزد» در چارچوب تأمین منافع ملی میدانند که قادر است چشمانداز روشن آینده را برای ایرانیان ترسیم کند؛ بنابراین جلسه یا مذاکرهای برای شکلگیری «ائتلاف» به معنای رایج سیاسی آن تشکیل نشد و رایزنیها برای یافتن راهکارهای همافزایی انتخاباتی بود و پس از هر دو انتخابات هم اصلاحطلبان با نگرشی ملی از بیان هرگونه مطالبه، انتقاد یا گلایهای بابت احراز مناصب اجرایی خودداری و ضمن تأکید بر همکاری با رییسجمهور منتخب هر دو دوره، استراتژی خود را «حمایت انتقادی» از وی اعلام و در مقام عمل نیز به این استراتژی پایبند ماندند.
2 – تأکید بر پرهیز از ائتلاف با «تندروها» اعم از «اصولگرا و اصلاحطلب» همسخن غریبی نیست. شعار محوری رییسجمهور «اعتدال» است و ذات اعتدال با تندروی، سازگار نیست. فراتر از این، قاطبه اصلاحطلبان هم با تندروهای درون و برون اردوگاهی مرزبندی محکم و آشکاری دارند؛ پس مشخص است که مخاطب رییس دفتر رییسجمهور، کلیت جناح اصلاحطلب و فعالان شاخص آن نیست و البته به دلیل فضای آمیخته به سوظن و بدخوانی فعالیت سیاسی در ایران، شایسته بود واعظی با مفهوم بندی شفاف و گویای صفت «تندرو»، از کژخوانی یا سوءاستفاده عدهای از سخنانش پیشگیری میکرد تا همانکه در ذهن داشت با کمترین «ضریب انحراف» به افکار عمومی منتقل شود.
3 – واقعیتها و الزاماتی که به همافزایی اصلاحطلبان و اعتدالیها از سال 92 به اینسو منجر شد، نهفقط کمرنگ و محو نشده بلکه تشدید نیز شده است. پنجه در پنجه افکندن با ترامپ مهاجم و طیفی از اصولگرایان که در کمین سوءاستفاده از فشارهای اقتصادی برای زمین زدن دولت و برپایی دولتی اقتدارگرا نشستهاند، ضرورتهایی است که تداوم همگامی اصلاحطلبان و اعتدالیها را دوچندان کرده است زیرا پیروزی اصولگرایان تندرویی که جز به حذف رقبا نمیاندیشد و تابع قواعد رقابت مردم سالارانهِ نیست، هم مغایر دغدغههای دلسوزان میهن و هم مخالف مصلحتهای اصلاحطلبان و اعتدالیهاست؛ بنابراین، در چنین وضعیت سرنوشت سازی که هر دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا، سرنشینان یک قایق هستند، سوراخ کردن قایق، آنهم به دلیل پارهای سو برداشتها، برندهای نداشته و فرجام تیره «باخت – باخت» را برای همگان رقم خواهد زد.
4 – کارآمدترین راه رفع سو تفاهمها، گفتوگوی رودرروی اصلاحطلبان و اعتدالیهاست تا ضمن بیان دیدگاههای خویش، مسیر همافزایی را هموارتر سازند و از منافع ملی و مصالح گروهیشان صیانت کنند. اصلاحطلبان و اعتدالیها همواره منتقد «ضعف گفتوگو» در سپهر سیاسی ایران بوده و تأکید داشتهاند که ریشه اغلب مشکلات کشور در «گریز از گفتوگو» نزد فعالان سیاسی است و حتی با اصرار از رقبای اصولگرای خویش دعوت کردهاند که سر میز گفتوگو حاضر شوند و به سخن گفتن با یکدیگر از تریبون رسانهها اکتفا نکنند؛ بنابراین، انتظار مردم از منادیان اصلاًح طلب و اعتدالی «گفتوگو» آن است که مقدمات دیالوگی صریح و سازنده را آماده کنند و ضمن شنیدن نکته نظرهای طرف مقابل و بیان دیدگاههای خویش، بستر تقویت همافزایی را با حفظ هویت، برابری و احترام متقابل مهیا سازند.
5 – اصلاحطلبی، نه یک شعار بلکه استراتژیی است که اثبات اعتقاد به آن، پیششرطهای عدیده دارد که کاربرد ادبیات اصلاحطلبانه از مهمترین آنهاست. سوای چهرههای شاخص اصلاحات که به دلیل درک دقیق موضع رییس دفتر رییسجمهور از موضعگیری علیه وی اجتناب کردند و جدای از اصلاحطلبانی که نقدهای هرچند تند خود را با ادبیات سنجیده بیان کردند، معدودی از اصلاحطلبان، زبان نقد خود را به اتهام زنیهای نامستند بزرگ و در مواردی به طنز و تهمت و توهین آمیختند که این تخطی از الزامات گفتمان اصلاحطلبی از چشم افکار عمومی دور نماند.
انتهای پیام
بیچاره منافع ملی ، با آن متولیان و این حامیان !!