دربارهی نشست ورشو
ایسنا در مطلبی دربارهی نشست ورشو نوشت: قرار بود بزرگترین اجماع جهانی بعد از جنگ جهانی دوم باشد و آمریکا با تمام آبرویش و با پروپاگاندای رسانهای گسترده به میدان آمده بود تا یک گام بلند به سوی پروژه انزوا و براندازی نظام ایران بردارد، کوه ترامپ اما موش زایید و آن انزوایی که برای ایران در نظر گرفته بود گریبان خودش را گرفت.
بیست و یکم دی ماه بود که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در مقابل خبرنگاران حاضر شد تا خبر برگزاری “بزرگترین اجماع جهانی” علیه ایران در ورشو را اعلام و بر اساس برنامهای که در ذهن داشت جهان را علیه ایران متحد کند اما این بار در بر روی پاشنه دیگری چرخید و بیش از هر چیزی به نشست انزوای آمریکا بدل شد.
پس از سر و صداهای رسانهای آمریکاییها در هفتههای گذشته، بالاخره نشست دو روزه لهستان از چهارشنبه آغاز شد اما ترامپ و پمپئو حتی فکرش را هم نمیکردند که تا این حد منزوی باشند و حتی متحدان اروپاییشان به آنها پشت کنند. آمریکا برای برگزاری آبرومند این نشست سنگ تمام گذاشته بود؛ سفرهای آمادهسازی و لابیهای آشکار و پنهان، تبلیغات گسترده و حضور مقامات ارشد دولت از وزیر خارجه گرفته تا مایک پنس، معاون رئیس جمهور و جارد کوشنر، داماد و مشاور ویژه ترامپ نشان دهنده میزان اهمیت نشست لهستان برای کاخ سفید بود.
وقتی معاون رئیس جمهور آمریکا میزبان یک نشست سیاسی با این گستردگی تبلیغات است، معمولاً از مدعوین انتظار میرود در سطح مقام دوم حکومت و یا دست کم وزیر خارجه خود در نشست حاضر شوند اما در ورشو از ۶۰ کشور دعوت شده تقریباً ۳۰ کشور در سطح وزیر به لهستان رفتند که قریب به اتفاق آن ۳۰ کشور نیز از کشورهایی با درجه اهمیت پایین در سطح روابط بینالملل به شمار میآیند. همه کشورهایی که امضایشان پای سند برجام است (به جز انگلیس) وزیرخارجه به این نشست نفرستادند؛ در این بین فرانسه و آلمان از همان ابتدا رسماً اعلام کردند که وزیر خارجه نمیفرستند و در سطح نماینده در نشست حاضر خواهند شد. جرمی هانت وزیر خارجه انگلیس هم که به لهستان رفته تاکید کرده که تنها برای شرکت در یک نشست حاشیهای درباره یمن راهی ورشو شده است. چین هم که با بیاعتنایی از کنار داد و بیدادهای آمریکا گذشته و روسیه نه تنها در این نشست حاضر نشد بلکه از زبان لاوروف وزیر خارجه هم انتقادهای تندی علیه این شوی تبلیغاتی آمریکاییها که آن را “نشستی از پیش شکست خورده” خواند، مطرح کرد.
در این بین تنها کسانی که از نشست ورشو حمایت کردهاند، همانهایی هستند که انتظاری بیش از این هم از آنها نمیرفت. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل یکی از کسانی بوده که از زمان اعلام برگزاری نشست توسط پمپئوبیصبرانه منتظر تشکیل آن بوده و بارها به شکل رسمی و یا در قالب توئیت اعلام کرده که در نشست حاضر خواهد بود و سخنرانی خود را به ایران اختصاص خواهد داد. امارات و عربستان نیز وزیر خارجه به این نشست فرستادند. البته در میان عربها کشورهایی مانند قطر، کویت و عمان هم وزیر خارجه به ورشو فرستادهاند.
نشست ورشو قرار بود ضربهای مهلک بر جایگاه منطقهای و بینالمللی ایران باشد اما تنها وزن واقعی آمریکا برای ایجاد کمپین جهانی علیه ایران را به رهبران کاخ سفید گوشزد کرد؛ رهبرانی تنها تر از همیشه و سیاست خارجی کم فروغتر از همیشه. در این بین آنچه که این سیاست خارجی کم فروغ آمریکا را بیش از پیش نمایان کرده، سفرهای اخیر مقامات کشورمان به منطقه است که نشان داده ایران نه تنها منزوی نیست بلکه نقش و جایگاه منطقهای خود را پرقدرتتر از همیشه دنبال میکند؛ سفر اخیر محمد جواد ظریف به لبنان که با استقبال گرم مقامات لبنانی واقع شد، دیدار علی لاریجانی از ژاپن و نشست سران ایران، روسیه و ترکیه درسوچی که قرار است فردا برای پیگیری حل و فصل بحران سوریه برگزار شود، نه تنها بویی از انزوا نمیدهد که نشان میدهد ایران میتواند به خوبی در مقابل تکهای سیاسی آمریکا پاتکهای مؤثری پیاده کند.
شکست آمریکا در برگزاری یک نشست موفق پیش از آغاز کنفرانس ورشو هم آشکار شده بود تا جایی که هم مقامات کاخ سفید و هم لهستان به عنوان میزبانان نشست پس از اینکه با بازخورد منفی جامعه جهانی مواجه شدند، با مانور بر روی مطالبی چون “برقراری ثبات در خاورمیانه” و اینکه “ایران محور نشست ورشو نیست” تلاش کردند انتظارات را از این نشست کاهش دهند. گفته میشود که در پایان نشست ورشو به جای صدور بیانیه رسمی که نیازمند امضا و موافقت کشورهای شرکت کننده با بندهای مندرج در بیانیه است، قرار است به یک سند که توسط میزبانان یعنی آمریکا و لهستان تنظیم شده، اکتفا شود شاید بار این شکست سبکتر شود.
کاخ سفید بر روی نشست ورشو حساب ویژهای باز کرده بود؛ بعد از کش مکشهای طولانی با متحدان اروپایی بر سر برجام، لابیهای گسترده برای ایجاد شکاف میان ایران و دیگر کشورها و توطئه برای ایجاد شکاف در داخل ایران، ترامپ و تیمش نشست لهستان را فرصت مغتنمی برای پیشبردن پروژه براندازی خود میدیدند و یقیناً در این میان شنیده شدن برخی صداهای مخالف و سازهای ناکوک از داخل ایران هم در ایجاد چنین تصوری برای آمریکاییها بیتأثیر نبوده است که وقت آن است با حساسیت بیشتری در آن تأمل شود.
انتهای پیام