چرا بستن تنگه هرمز اشتباه است؟
رضا نصری، حقوقدان بینالملل و کارشناس مسائل سیاست خارجی در مورد برخی از تحلیل ها مبنی بر این که ایران در برابر تلاش آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفتش باید اقدام به بستن تنگه هرمز کند، گفت: در اینکه ایران قادر است تردد در تنگه هرمز را مختل کند تردیدی نیست اما در شرایط کنونی نباید اقدام به بستن تنگه هرمز کند.
رضا نصری در گفتو گو با ایسنا در پاسخ به این سوال که آمریکاییها اعلام کردهاند هدفشان از لغو معافیتهای تحریمی نفت، رساندن صادرات نفت ایران به صفر است آیا آنها میتوانند با توجه به شرایط کنونی بازار نفت به این خواسته دست پیدا کنند؟ تصریح کرد: موفقیت آمریکا در به صفر رساندن فروش نفت ایران بستگی به متغیرهای متعددی دارد. تحقق این هدف بستگی به این دارد که بازار نفت، حتی با مداخله عربستان و امارات، چگونه به لغو معافیتها پاسخ دهد؛ پاسخ ایران به این اقدام به چه کیفیت باشد؛ تأثیر روانی و واقعی این اقدام بر قیمت بنزین در آمریکا چگونه باشد؛ دولتهای ذینفع – به ویژه چین و هند و ترکیه – چه واکنشی به این اقدام نشان دهند و مناسبات دوجانبه ایران با این کشورها چه تأثیری بر واکنشهای آنها داشته باشد؛ سازوکارها و کانالهای ویژهٔ مالی – مانند اینستکس – چگونه در این شرایط وارد عمل شوند؛ و راهها و کانالهای «غیر رسمی» چطور در مدیریت این وضعیت ایفای نقش کنند.
وی افزود: در هر حال، از چند ماه پیش که انجام این اقدام پیشبینی شده بود، همه مقدمات مقابله با آن از جانب دولت پایهریزی شده و اکنون باید دید در عمل چطور به کار خواهد آمد. به طور کُلی، هم ایران تجربهٔ دور زدن این قبیل موانع و تحریمها را دارد و هم دولت آمریکا دارد با این قبیل اقدامات نسنجیده، نامتعارف و غیرضروری، کاسهٔ صبر جامعهٔ جهانی را لبریز میکند. در نتیجه، پیادهسازی این طرح آن طور که دستگاه تبلیغاتی آمریکا اعلام میکند راحت و بی درد سر نخواهد بود.
این حقوقدان بینالمللی در پاسخ به این پرسش که راهکارهای قانونی پیش روی ایران در برابر این تصمیم چیست؟ عدهای پیشنهاد بستن تنگه هرمز را مطرح کردهاند نظرتان در مورد این ایده چیست و آیا اساساً ایران میتواند چنین کاری انجام دهد گفت: در شرایط فعلی، جریان تندرو در واشنگتن، برای تشدید اقدامات خود علیه ایران به شدت نیازمند ایجاد اجماع و ائتلاف در سطح بینالمللی است. آنچه تاکنون مانع این اجماعسازی شده، خونسردی ایران و پایبندی آن به منشی متکی بر درایت سیاسی، دیپلماسی، دعوت به تعامل، حقوق بینالملل و اعتدال بوده است. در واقع، هیچ دولت، حزب، جریان سیاسی یا شخصیتی در غرب نمیتواند افکار عمومی کشورش را مثلاً قانع کند که اقدام نظامی علیه چنین کشوری ضروری است؛ یا لازم است برای مهار چنین دولت قانونمندی (که سازمانهای بینالمللی از عملکرد درست آن گواه میدهند) به قول خودشان «پول و خون» هزینه کنند! به همین خاطر هم هست که جریان تندرو در واشنگتن – همانطور که از آخرین توئیت ترامپ پیداست – تمام نیروی خود را معطوف به این کرده که ایران را از مسیر درایت و طمانینه خارج سازد و تهران را به سمت خروج از برجام و برخی واکنشهای تند و عصبی ترغیب کند.
نصری ادامه داد: قرار دادن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی، لغو معافیتهای نفتی، طرح لغو معافیتها هستهای (که همکاری دولتها در فردو و اراک را میسر میکند) و اقدامات تحریکآمیز مشابه، همگی در همین راستا قابل تحلیل است. در نتیجه، حالت ایدهآل این است که ایران بتواند – با حفظ منش کنونی و بدون تشدید فضا – به تدریج در چارچوب توافقات منطقهای و فرامنطقهای، در حد ممکن، تأثیر تحریمها را کاهش دهد تا هم با همکاری سایر دولتها پایههای یک «اقتصاد منهای دلار» را تحکیم کند، هم با گذر زمان به انقضای محدودیتهای مندرج در برجام نزدیکتر شود و هم احیاناً شرایط مناسبتری در آمریکا برای امتحان راهحلهای سیاسی مهیا شود.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی افزود: در اینکه ایران قادر است تردد در تنگه هرمز را مختل کند تردیدی نیست. حتی لازم است ایران همواره نشان دهد «همه گزینههایش» روی میز است و در شرایط خطیر از هیچ اقدامی برای حفظ شیرازه کشور و پاسداری از منافع ملی دریغ نخواهد کرد. اما این اقدام در شرایط کنونی – در حالی که دولتهای جهان در حال جست وجوی راهحل برای مهار تحریمهای آمریکا هستند – اقدامی غیر ضروری است. اگر این اقدام الان صورت بگیرد، احتمالاً اولین واکنش جامعهٔ جهانی تصویب یک قطعنامه فصل هفتمی در شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود که در آن – طی یک ضرب الاجل – از ایران خواسته خواهد شد به این اقدام پایان دهد. به عبارت دیگر، بسیاری از دولتهایی که امروز در کنار ایران ایستادهاند، در آن زمان در کنار آمریکا علیه ایران موضع خواهند گرفت و ناگزیر شرایط دلخواه تندروهای واشنگتن را ایجاد خواهند کرد. توسل به اقداماتی از قبیل بستن تنگه هرمز – که مستقیماً مسئولیتپذیری دولت ایران را در پی دارد – فقط در شرایط اضطراری و استثنایی قابل ارزیابی است.
نصری در پاسخ به این سوال که برخی این اقدام اخیر آمریکا را نقض حقوق بشر مردم ایران میدانند نظر شما در این ارتباط چیست؟ اظهار کرد: حقوق بشر فقط محدود به حقوق سیاسی و مدنی نیست. حق سلامت، حق کار در شرایط مناسب، حق مسکن، حق امنیت و حق برخورداری از استاندارد مناسب زندگی اجزا تفکیکناپذیر مجموعه «حقوق بشر» هستند. هرکس بگوید «مدافع حقوق بشر» است ولی همزمان در جهت تخریب اقتصاد و این دسته حقوق اساسی مردم ایران گام بردارد یا مانند بسیاری از مدعیان، مستقیم یا غیرمستقیم از تحریم و «سیاست فشار حداکثری» حمایت کند، قطعاً خود «ناقض» حقوق بشر است.
وی در همین راستا افزود: اما در کنار مباحث فنیِ حقوقی، تحریمهای آمریکا در ایران به درستی «تروریسم اقتصادی» نیز خوانده شده است. ابتداییترین تعریف تروریسم عبارت است از «توسل غیرقانونی به خشونت و ارعاب علیه شهروندان غیرنظامی، به منظور وادار ساختن یک دولت به همراهی با یک هدف سیاسی». اینکه در فضای عمومی این سؤال مطرح شده که مگر سیاست «فشار حداکثری» دولت آمریکا چیزی غیر از این است، اتفاق جالبی است که لازم است در محافل رسانهای و دیپلماتیک پیگیری است.
انتهای پیام