خرید تور نوروزی

تئاتر شهر: شهر بی‌دفاع

ایران آرت نوشت: خبر عادی بود اما غیرقابل هضم؛ شنبه شب در محوطه تئاتر شهر در یک نزاع تیراندازی شد، ماموران مستقر در پارک دانشجو وارد ماجرا شدند و پس از خلع‌سلاح فرد مسلح، به دلیل تجمع مردم، تا رسیدن نیروهای کلانتری، متهمین به داخل تئاتر شهر هدایت شدند!!!!

کل ماجرا عادی است چرا که هر روز از این دست اخبار تیراندازی و نزاع در خیابان‌ در اقصی نقاط جهان و نیز ایران شنیده می‌شود، اما نکته غیرقابل هضم مکان وقوع آن است “محوطه تئاتر شهر؟” و عجیب‌تر آنکه هر روز از مجاور این مکان هنری و پارک دانشجوی کنارش، اخبار نزاع تن به تن، اخیرا دعوای گروهی اراذل با چاقو و… شنیده می‌شود که به مبارکی تیراندازی هم به آن اضافه شد.

به خاطر دارم دور زمانی که کودک بودم، منزل ما در همان حوالی بود و غروب‌ها به همراه پدر یا مادر و سه‌چرخه‌ای که داشتم برای بازی به همین محوطه می‌آمدم؛ در آرامش کامل، نه مزاحمی و نه مزاحمتی؛ هر چه بود خانواده بود و رفت‌وآمد هنرمندان و مردمانی که برای تماشای نمایش می‌آمدند. اکنون پس از گذشت 50 سال با تمام ادعایی که دارم از مترو که خارج می‌شوم سر به پایین به سرعت خود را به ساختمان تئاتر شهر می‌رسانم و حتی برای رفتن به تالار وحدت تا حد ممکن از ضلع شمالی خیابان انقلاب تردد می‌کنم چرا که ضلع غربی پارک ناامن است و ضلع شرقی آن شرم‌آور.

حداقل تا جایی که در یادم هست طی سه دهه گذشته بارها بحث پاک‌سازی و ایمن‌سازی منطقه پارک دانشجو و محیط پیرامونی آن مطرح شد، کم سروصدا شد و سپس، یادم تو را فراموش. در دوران وزارت ارشادی آقای خاتمی که دکتر منتظری تصدی ریاست مرکز هنرهای نمایشی را بر عهده داشت، طرحی مطرح شدن مبنی بر ایجاد منطقه جشنواره از تالار وحدت تا تئاتر شهر (تقریبا با همین مضمون)؛ ایجاد هتل و سالن‌های نمایشی و آموزشگاهای هنری و حتی برای آن بودجه‌ای در مجلس تصویب شد؛ از تمامی آن طرح فقط سردر تالار وحدت ماند و تالار حافظ و یک آموزشگاه موسیقی در ضلع شمالی تالار وحدت.

چند سال بعد نیز طرح دیگر مطرح شد مبنی بر ایجاد یک منطقه فرهنگی در همه محدوده و ایجاد غرفه‌های دائمی فرهنگی در بستر پارک دانشجو؛ این طرح با این بهانه که که امکان تامین امنیت برای چنین محدوده‌ای ممکن نیست و نیز ممکن است موجب ترویج نوعی بی‌بندوباری شود مورد مخالفت برخی محافل قرار گرفت و سپس کل صورت مسئله پاک شد. و اکنون آن منطقه دیگر نه فرهنگی است و نه امنیت دارد.

چندی پیش نیز، در همان دوران مطرح شدن ساخت ورودی و خروجی ایستگاه مترو در برابر تئاتر شهر درخواست‌هایی برای فرهنگی کردن منطقه و انتقال دگرباشان ضلع شرقی و محوطه پارک و دست‌فروشان ضلع غربی به میان آمد ولی با تمامی وعده‌های داده شده نه تنها اراده‌ای برای عمل دیده نشد بلکه ضلع جنوبی این ساختمان فرهنگی در اثر ساخت‌وساز یک مجتمع فروریخت، ضلع غربی پاتوق دائمی دست‌فروشان شد، ضلغ شرقی به مکانی خاص برای افراد خاص مشهور شد و اکنون ضلع شمال محلی شده است برای چرخ‌دستی‌های جگرکی و جوجه‌کبابی و بساط چای؛ و همچنان دریغ از حضور خانواده‌ها چرا که امنیتی وجود ندارد.

حال این پرسش اهالی تئاتر پررنگ‌تر از همیشه مطرح است: آیا هنرمندان تئاتر و مراجعه‌کنندگان به تئاتر شهر مسبب ایجاد ناامنی هستند؟ چرا محوطه بیرونی تئاتر شهر و پارک دانشجو به چنین ورطه‌ای افتاده است؟ اگر اتمسفر فرهنگی این محوطه گسترش می‌یافت چنین روزهایی رقم می‌خورد؟

به گمانم تیراندازی شنبه شب زنگ خطر دیگری را به صدا درآورده است: خانواده‌ها از این مکان فرهنگی دورتر می‌شوند و دل نگران فرزندان خود خواهند شد که به تئاتر شهر می‌روند؛ به طبع تئاتر از نظر سخت‌افزاری و امکانات کم بضاعت ما، فقیرتر خواهد شد. اکنون که سالن‌های نمایشی دیگری نیز پیرامون تئاتر شهر بنیان گذاشته شده است، پاک‌سازی و ایمن‌سازی این منطقه از اشخاص نامعلوم و معلوم‌الحال بیش از پیش اهمیت دارد که دیرتر از این خسارت جبران‌ناپذیری خواهد داشت؛ شاید در برخی مناطق به‌اصطلاح جرم‌خیز چنین اتفاقاتی عادی به نظر برسد (که توجیه خوبی نیست البته) اما در اماکن فرهنگی به‌ویژه محلی چون محوطه تئاتر شهر و محیط پیرامونی آن غیرقابل هضم است. در همه جای دنیا اماکن فرهنگی را گسترش می‌دهند تا بر اهالی تاثیر مثبت گذاشته و موجب ارتقاء فرهنگی شود؛ امیدواریم اینجا نیز چنین شود تا شایسته نام پارک دانشجو و قلب تئاتر پایتخت، تئاتر شهر شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا