مزدک و نجفی؛ «پوکرفیس»های دوران ما
مصطفی داننده در «عصر ایران» نوشت: بعضی انسانها «پوکر فیس» هستند. یعنی چهره شخص هیچ حالتی را منتقل نمی کند و طرف مقابل نمی تواند حسی از آن دریافت کند. هر زمان ما در روابط مختلف (اجتماعی، خانوادگی، شغلی و تجاری) حالتی داشته باشیم که طرف مقابل نتواند پیامی از چهره مان بخواند، پوکر فیس هستیم.
بسیاری از ما شاید فکر میکنیم این آدمها همیشه در زندگی در یک خط هستند و هیچ فراز و فرودی ندارند. آدمهایی که مثلا همیشه کت و شلوار به تن دارند، به اندازه خوشحال و ناراحت میشوند و کار اشتباهی در زندگی نمیکنند.
یک سری آدم معمولی که نه موفق کامل هستند و نه شکست خورده ناکام. هیچوقت از چهره آنها نمیشود فهمید از روند اتفاقاتی که در حال رخ دادن است خوشحال هستند یا نگران و مضطرب.
بگذارید از آدمهایی که میشناسیم و این روزها بسیار خبرساز شدهاند برایتان مثال بزنم.
چهره محمد علی نجفی را در زمان وزارت، حضور در شهرداری، در هنگام قتل و حضور در دادگاه با هم مقایسه کنید. صورت او در تمام این دوران ها به یک شکل است. آرام همراه با یک لبخند ریز.
مزدک میرزایی گزارشگر تلویزیون که عزم فرنگ کرده است، چهرهای یخی داشت بدون هیچ واکنشی.
علی پروین سرمربی سابق پرسپولیس را یادتان هست. وقتی تیماش گل میخورد و یا گل میزد، چهره پروین به یک شکل بود، بدون هیچ واکنش خاصی.
این چهرهها باعث میشود تا ما فکر کنیم، آنها هیچ وقت حق اشتباه ندارند یا اصلا نمیتوانند اشتباه کنند. واقعا چه کسی فکر میکرد، یکی از آرامترین سیاستمداران ایران دست به قتل بزند. آنهم قتل همسرش. شاید اگر قرار بود فهرستی 100 نفر از سیاستمداران ایرانی که ممکن است دست به قتل بزنند را ردیف کنیم، محمد علی نجفی در آخر فهرست قرار میگرفت.
چه کسی فکر میکرد، مزدک میرزایی با آن چهره یخی و جاه طلبی که هیچگاه نداشت، اینگونه عزم لندن کند و همه را انگشت به دهان بگذارد که، «اِاِاِ مزدک رفت لندن؟»
آن قتل و این مهاجرت، یک درس بزرگ برای همه ما داشت.
اول اینکه آدمها را بر اساس چهره قضاوت نکنیم. آدمها میتوانند برای سالها از یک ماسک خاص استفاده کنند. اصطلاح پوکر فیس از بازی پوکر گرفته شده است. از مهم ترین ترفندها در این بازی این است که هر بازیکن نگذارد دیگران با توجه به حالت چهره اش متوجه نوع کارت هایی که در دست دارد بشوند.
دوم اینکه باید از آدمها انتظار هر کاری را داشته باشیم. یک انسان آرام میتواند قتل شود و یک انسان شرور هم میتواند یک خیر بزرگ باشد.
اگر ما به این نتیجه برسیم که انسان توانایی انجام هر کار خیر و شری را دارد، دیگر از اتفاقات اطرافمان شوکه نخواهیم شد.
انتهای پیام