گزارش مراسم نکوداشت حاج شیخ علی آقا نجفی کاشانی
«کسانیکه به خدا تکیه میکنند، نیازی به غوغاسالاری ندارند»
سی و سومین سالگشت درگذشت عالم و مفسر قرآن، آیتالله حاج شیخ علی آقا نجفی کاشانی شامگاه جمعه 18 مرداد ماه، با حضور رییس اداره ارشاد، معاون سیاسی فرمانداری کاشان، امام جمعهی شهر و جمعی از اساتید دانشگاه در مسجد میرنشانه کاشان، برگزار شد.
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، آیتالله عرب، استاد حوزههای علمیه کاشان یکی از سخنرانان این مراسم بود که گفت: تأکید مرحوم نجفی در نوشتهها و بیاناتش، توحید محوری اخلاق است و پرهیز از ریب، نفاق، دروغ و دورویی.
عرب گفت: باید از ویرایش شخصیتها بپرهیزیم و هر شخصیتی را با هر دیدگاهی که دارد، بررسی کنیم. به نظر من در تفسیر مرحوم آیتالله نجفی، تأکید بر تلازم عینی و عملی «کتاب» و «عترت» به چشم میخورد. در اینجا به دو سخن اشاره میکنم که اولی مایه هدایت و دومی نامبارک هستند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «انّی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» و پس از چندی بعضی گفتند: «حسبُنا کتاب الله». این دو جمله با هم جمع نمیشوند و ظاهراً گویا از اول توطئهای بوده است برای عترت زدایی. بههرحال کوششی که فقیهان در فقه با وسواس تمام انجام میدهند تا احادیث صحیح و مستند را از غیر آن، پالایش کنند، این تلاش را مرحوم آیتالله نجفی در تفسیر خود داشت؛ یعنی سعی کرد روایات صحیح را در تفسیر خود داخل کند. متأسفانه مجموعه کاملی از دو نوبت تفسیر کامل قرآن ایشان در دست نیست که اگر بود، اگر نگوییم بینظیر، کمنظیر بود.
«گاهی برای نیم ساعت تفسیر، ۸ ساعت مطالعه میکرد»
سید جواد بهشتی نیز در این مراسم به ایراد سخن پرداخت و گفت: درباره تفسیر مرحوم آیتالله نجفی به دو نکته اشاره میکنم: نکته اول پیوند تفسیر قرآن و مسجد است. تفسیر در جاهای مختلفی گفته میشود ولی از آغاز اسلام با مسجد گره خورده بوده است. در حال حاضر حدود 70 هزار مسجد در کشور داریم که تفسیر قرآن در کمتر از دو هزار تا از آنها انجام میگیرد.
نکته دوم، ختم قرآن از ابتدا تا انتها بود: «چرا در احادیث داریم که همهی قرآن را و با همین نظم بخوانید؟ زیرا در این کتاب به همه ابعاد و زوایای زندگی، چه در دنیا و چه آخرت، چه مادی و چه معنوی، چه اخلاقی، چه سیاسی و چه خانوادگی پرداختهشده است و شایسته است که بهطور جامع و کامل به قرآن پرداخته شود». ایشان در ادامه صحبتهایش با اشاره به معنای متفاوت «تلاوت»، «قرائت» و «ترتیل»، مراد از «تلاوت» قرآن را همین نظم در خواندن قرآن داشتن و از ابتدا تا انتها خواندن و توجه همزمان به قالب و محتوا، برشمرد. پایان بخش صحبتهای بهشتی، اشاره به حدیثی از امام علی (ع) بود که فرمودهاند: «خداوند، آیات کتابش را به هفت شکل نازل فرمود: امرها، نهیها، تشویقها، توبیخها، قصهها، مثلها و جدلها». ایشان با اشاره به این سخن حضرت امیر، چهار شکل اول را از نظر امروزی، تبلیغ مستقیم و سه تای بعدی را تبلیغ غیرمستقیم دانسته و گفت: «فهم کامل این شکلها، نیاز به پژوهش گسترده در قرآن و معارف دارد و وقتی کسی درگیر اینها شود، آنگاه پیچیدگیهای قرآن را بهتر میفهمد. مرحوم آیتالله نجفی، به من میگفت گاهی برای نیم ساعت تفسیر در مسجد، هشت ساعت مطالعه میکنم».
«کسانیکه به خدا تکیه میکنند، نیازی به غوغا ندارند»
آیتالله محمدعلی مهدوی راد، قرآنپژوه برجسته حوزه علمیه، سخنران اصلی این مراسم بود که بُنمایه تمام مکتبها، ازجمله دین اسلام و معارف نبوی و علوی را علم و آگاهی و اندیشهوزی و فرزانگی دانست و گفت: در قرآن میخوانیم « إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم» یعنی تقوا یک ارزش دینی است یا در عبارت « فضل الله المجاهدين»، ارزش جهاد نزد «خدا» تأکید شده است، اما قرآن وقتی به علم می رسد، « هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ» تأکیدی بر این نیست که حتماً خداوند سبحان باید بگوید که علم و آگاهی لازم است، بلکه علم و اندیشه و فرزانگی، همگانی است؛ و لذا در ادامهاش هم هست که « إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ» یعنی خردورزان میدانند که علم مهم است. برای همین است که امام علی (ع) فرمود علم، سلطه و قدرت است؛ هر کس یا هر جامعهای به علم دست پیدا کرد، به قدرت و سلطه هم دست پیدا میکند و اگر نداشت، توسری خواهد خورد. مرحوم آیت الله نجفی، علم و فرهنگگستر از سر آگاهی بود.
او دومین نکته درباره شخصیت آن مرحوم را داشتن «اخلاص» عنوان کرد و گفت: «آن چیزی که درباره شخصیت آیت الله نجفی شنیدهام و در آثارش خواندهام، اخلاص ایشان بوده است؛ به تعبیر مترجمان کهن «یکتویی»؛ یعنی اینکه کارهای من، عمل من، گفتار من، قلم من و تمام آن چه وجود انسان را شکل میدهد، همه، یک «تو» [درون] داشته باشد و آن هم «خدا» باشد. به معنای دیگر، انسان باید آزادگی داشته باشد، از وابستگیها رها باشد، خدایی باشد؛ و مرحوم نجفی حقیقتاً اینطور بوده است؛ و آرامش این شخصیت، به همین دلیل خدایی بودن اوست. آنانی که به خدا تکیه میکنند، نیازی به غوغاسالاری ندارند. شما ببینید، مرحوم نجفی در عُرف مردم، «حاج شیخ علی آقا» خوانده میشد، نه آیت الله، نه آیت الله العظمی، نه حجت الاسلام والمسلمین و… و ایشان رها از همه القاب بود.
سومین نکتهای که آیت الله مهدوی راد درباره مرحوم آیت الله نجفی بدان اشاره داشت، این بود که بر اساس فهم من، این عالم بزرگ، جلوه و تجسم عینی عمل صالح بود. به گفته این قرآنپژوه: دانش باید تکیه بر خدا داشته باشد وگرنه گاهی جز گمراهی نتیجهای نخواهد داشت و علم آنگاه مهم است که برای خود و دیگران، راهی در مسیر تاریکی ها باز کند و بر این اساس، عمل انسان یا «فاسق» است یا «حسَن» و یا «صالح»؛ عمل فاسق که مشخص است؛ عمل حسَن، عملی است که در مسیر خدا و جامعه و کار نیک است ولو کنندهی آن یاد خدا را هم نداشته باشد؛ و عمل صالح، عمل نیکی است که خاستگاهش خدا باشد؛ فلذا در قرآن، هرجا صحبت از عمل صالح است، در کنارش «ایمان» قرار دارد. و وقتی به شخصیت و آثار مرحوم نجفی توجه کنیم، میبینیم که ایشان، حرکتش، گفته هایش، نوشته هایش و زندگی اش همه رنگ و بوی خدایی دارد. ایشان به خاطر خدا، همه عنوان های حوزوی از جمله آیت اللهی، حوزه، درس خارج، بیت و اندرونی و بیرونی را رها میکند و به کاشان و میان «ناس» میآید؛ زیرا احساس میکند رضایت و خواست خدا در این است. ویژگی دوم عمل صالح این است که باید در ضروریترین، فوریترین و کارآمدترین زمان ممکن انجام شود. در خطابهای از امام باقر (ع) داریم که سورهی عصر دربارهی امام علی (ع) نازل شده است؛ بدین معنی که مصداق اعلای سوره عصر، امام علی (ع) است. یعنی علی بن ابیطالب، مصداق عینی عمل صالح است. وقتی [بعد از رحلت پیامبر] آمدند پیش امام علی (ع) که چرا قیام نمیکنی، فرمود الان وقتش نیست؛ یعنی عمل صالح باید در وقت خودش انجام شود؛ به تعبیر امام علی (ع)، کسی که نمیداند کاری را در چه وقتی انجام دهد، مانند کسی است که دانهای را در شورهزار بیفکند که ثمرهای نخواهد داشت. آیت الله نجفی هم کارهایش خدایی بود و هم میدانست که چه موقعی، چه کاری را انجام دهد و من این ویژگی را یعنی مصداق عمل صالح بودن، یکی از نمودهای آیت الله نجفی میدانم.
استاد تفسیر قرآن در حوزه و دانشگاه، در پایان این سه نکته، به برخی دیگر از ویژگیهای اخلاقی مرحوم آیت الله نجفی، مانند تواضع و همراهی و همدلی با مردم اشاره مختصری کرد و گفت: هرکس دانشش الهی باشد، اولین ثمرهاش فروتنی است.
بخش پایانی صحبتهای آیت الله مهدوی راد، درباره شیوهی تفسیری مرحوم آیت الله نجفی بود و در این باره به 3 نکته اشاره کرد. نکته اول اینکه تفسیر ایشان، تفسیر قرآن به قرآن و آن هم به صورتی عجیب بوده است. مرحوم علامه طباطبایی گفته است که تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر اهل بیت است و من آن را احیا کردم. مرحوم نجفی نیز، همچون علامه طباطبایی، در تفسیر قرآن به قرآن، قوی کار کردهاند. نکته دومی که آیت الله مهدوی راد درباره شیوه تفسیری مرحوم حاج شیخ علی آقا نجفی کاشانی، بیان داشت «تفسیر قرآن به روایات و سنت» بود. به گفته ایشان آیت الله نجفی در تفسیر به روایات و سنت، به شدت غربالکننده است؛ هم سند روایت را با دقت بررسی میکند، هم محتوای آن را به قرآن عرضه میکند، هم سنت قائمه و خردمندی و تاریخ مسلّم را بررسی کرده و سپس روایت را نقل میکند و هر روایتی را به راحتی نمیپذیرد». و سومین نکتهای که آیت الله مهدوی راد درباره تفسیر مرحوم آیت الله نجفی بدان اشاره داشت، این بود که «نوع تفسیر آقای نجفی، هدایتگرانه بود. گاهی مراجعه ما به قرآن فنی است ولی اگر بخواهیم با قرآن، انس هدایتپذیرانه داشته باشیم، نیاز به سواد چندانی نداریم؛ زیرا قرآن «هدی للناس» است؛ و اگر ما فیلسوفانه مینویسیم، باید هدایتگرانه هم بنویسیم و تفسیر آیت الله نجفی اینگونه بود.
آیت الله مهدوی راد در پایان اظهار امیدواری کرد که: همه آثار در دسترس مرحوم آیت الله نجفی، در قالب مجموعهای کامل و جامع، و با قالب شکیل و امروزی منتشر گردد که در این صورت به طور قطع، بر میراث مکتوب تفسیری ما افزوده خواهد شد؛ زیرا برخی از تفسیرهای ایشان کمنظیر و در مواردی بینظیر است.
این برنامه با همکاری دفتر تنظیم و نشر آثار آیتالله نجفی کاشانی، گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه کاشان، موسسه احیای فرهنگ کاشان، هیئتامنای مسجد میرنشانه و کانون فرهنگی امام حسین (ع) مسجد میرنشانه برگزار شد.
انتهای پیام
اتقیکم نه اتقاکم…..