خرید تور نوروزی

خودکشی خیابانی، اعتراضی به قیمت جان

کتایون آزاد، انصاف نیوز: بعد از خودسوزی سحر خدایاری، دختر آبی، حواشی بسیاری حول این موضوع به وجود آمد اما یکی از مهمترین موضوعاتی که کمتر به آن توجه شد، افزایش خبرهای جنجالی با موضوع خودکشی در میان جمع یا به اصطلاح خودکشی خیابانی بود. در چند ماه گذشته اخبار خودکشی در خیابان و ملا عام افزایش پیدا کرده است، همانطور که در هفته گذشته فردی در مقابل وزارت دفاع اقدام به خودکشی کرد.

خودکشی در ایران باشیبی ملایم در حال افزایش است و خودکشی‌های خیابانی نیز درصدی از این افزایش را به خود اختصاص داده است. در شش ماه اول سال 98 در حدود 47 اقدام به خودکشی در ملا عام صورت گرفته است که تعداد کمی از آن منجر به مرگ فرد خودکشی کننده شده است.

به گزارش انصاف نیوز در حدود 80 درصد از این تعداد به وسیله‌ی سقوط از پل‌های هوایی و خودرو اقدام به این عمل کرده‌اند و در موارد دیگر هم در موقعیت‌هایی مانند پریدن مقابل مترو، سقوط از جرثقیل، حلق‌آویز کردن و غرق شدگی در رودخانه‌ها اقدام به خودکشی کرده‌اند. از این تعداد 22 خودکشی مربوط به سه ماه ابتدای سال و 25 خودکشی مربوط به سه ماه دوم سال 98 که خودسوزی دختر آبی نیز یکی از پر حاشیه‌ترین‌های آن بود، است.

در این میان اما افراد شاهد خودکشی نیز واکنش متفاوتی به این نوع مرگ نشان می‌دهند. در برخی از خودکشی‌ها شاهد این هستیم که افراد حاضر در محل، به کمک فرد خودکشی کننده می‌روند و سعی می‌کنند او را از خودکشی بازدارند اما در مقابل برخی افراد نیز نگاه تفریح‌گونه به این نوع مرگ دارند و در مقابل آن با شوخی و تمسخر به دنبال اتمام آن هستند.

انصاف نیوز در این گزارش به دنبال بررسی این نوع خودکشی از نظر قانون و افزایش تمایل به این گونه خودکشی باتوجه به افزایش اخبار مبنی بر آن است، به همین منظور در ادامه پیمان عطار، وکیل پایه یک دادگستری عطاالله محمدی، روان شناس، منیژه نوید نیا و احمد بخارایی، جامعه شناس و عضو انجمن جامعه شناسان ایران درباره این موضوع نظر داده‌اند.

خودکشی ناموفق جرم است

اقدام به خودکشی درملا عام به عنوان نوعی مزاحمت برای آسایش افراد محسوب می‌شود که در همین راستا ماده 618 قانون اساسی بیان می‌کند: «هر کس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد به حبس از سه ماه تا یک سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.»

پیمان عطار، وکیل پایه یک دادگستری در رابطه با حکم قانونی خودکشی چنین می‌گوید: «با توجه به اینکه قوانین کیفری ایران بیشتر مقتبس شده از فقه شیعه می‌باشند و سایر موارد از قوانین کیفری کشور‌های اروپایی برداشت شده است، خودکشی و اقدام به خودکشی در فقه شیعه یکی از گناهان کبیره محسوب می‌شود. اگر فرد گناهکار مورد شناسایی حاکمان شرع و نهادهای انتظامی قرار گیرد، گناه کبیره مستوجب مجازات تعزیری بر اساس مقررات شرعی خواهد بود.

خودکشی هم به این دلیل که گناه کبیره محسوب می‌شود و ظلم به نفس اعم از آسیب رساندن به بدن و روان و جان توسط خود شخص است، بر اساس نظر فقها، کسی که اقدام به خودکشی کند اما اقدامش منجر به قتل نفس نشود مستوجب مجازات تعزیری است.»

از سوی دیگر قانون در رابطه با انجام فعل حرام در ملاءعام در ماده‌ی 638 می‌گوید: «هر کس علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی کند علاوه بر کیفر عمل، به حبس از 10 روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌شود.»

عطار درباره تشویق به خودکشی می‌گوید: «برای برخی از جرایم نظیر جرایم امنیتی یا اخلاقی و تشویق به این جرایم، مجازات پیش‌بینی شده است اما برای اقدام به خودکشی قانون سکوت کرده است و حکمی را پیش بینی نکرده است.»

جامعه‌ی امروز، جامعه‌ی دیده شدن است

منیژه نومیدنیا، جامعه‌شناس و عضو انجمن جامعه‌شناسان جوان درباره‌ی رواج این نوع خودکشی می‌گوید: «فضای امروز جامعه‌ی ما طوری شده است که هر

کاری انجام می‌دهیم برای دیده شدن است، به همین دلیل خودکشی‌ها از داخل منازل به خیابان‌ها آمده است. ما با پست‌گذاری در اینستاگرام و تلگرام می‌خواهیم که دیگران این پست را ببینند و به نوعی نظر بدهند در صورتی که درگذشته در جمع کوچکتری از افراد این مساله را بازگو می‌کردیم.

امروزه فضای مجازی باعث شده است در هر چیزی این خواست هم باشد که مخاطب بیشتری را به خود جلب کند، به نظر می‌آید خودکشی‌ها هم به همین روال است. وقتی که خودکشی به ملاءعام می‌آید، تعداد بیشتری متوجه اعتراض یا آسیب‌پذیری به وجود آمده می‌شوند و تاثیرپذیری و تاثیرگذاری هم بیشتر خواهد شد.

علاوه بر دیده شدن، افراد نیاز به تاثیرگذاری بیشتری نیز دارند، در حقیقت می‌خواهد دیده شود تا بتواند سریع‌تر پاسخ بگیرد. به نوعی آن مشکل و مساله‌ای که باعث خودکشی شده است با صدای بلندتری اعلام شود تا مرجع آن پاسخ سریع‌تری را به آن بدهد. این یک مساله‌ی جهانی است. در هر جای جهان اگر مطلبی در سطح جهانی بازگو شود، تاثیر گذاری بیشتری نیز پیدا می‌کند.»

خودکشی خیابانی یک نوع فریاد کمک خواهی است

عطاالله محمدی، روان شناس و عضو مرکز مشاوره دانشگاه تهران درباره‌ی گرایش افراد به خودکشی خیابانی می‌گوید: «این نوع خودکشی، نوعی فریاد کمک خواهی است و می‌توان این افراد را نجات داد، چون کسی که تصمیم به خودکشی صد درصدی داشته باشد پیش چشم دیگران این کار را نمی‌کند، بلکه این نوع کار نوعی کمک‌طلبی است، به دلیل مشکلات روانی و دیگر مشکلات افراد است که واکنشی که به آن نشان می‌دهند با آسیب زدن به خود است. این آسیب زدن ممکن است به صورت خط انداختن روی دست و پا و خودزنی باشد که بتوانند خود را آرام کنند.»

محمدی درباره‌ی واکنش افراد در قبال خودکشی در میان عموم و در پاسخ به این سوال که آیا خودکشی خیابانی برای مردم عادی شده است می‌گوید: «عادی نشان دادن این مسایل می‌تواند یکی از تاثیرات دنیای مجازی باشد ولی بیشتر مردم در مقابل چنین حوادثی آسیب روانی می‌بینند که ما به آن اضطراب بعد از یک استرس بزرگ می‌گوییم. دیدن خودکشی افراد که بیشتر آن‌ها جوان هستند باعث یک استرس بزرگ می‌شود.

وقتی یک فرد در ملاءعام خودکشی می‌کند، واکنش به این خودکشی دو نوع است، مداخله‌ی متخصصانه و پیشگیری و جلوگیری از خودکشی و دیگری بینندگانی که نمی‌دانند چه کار کنند. دسته‌ی دوم هم می‌خواهند به نوعی به آن فرد کمک کنند اما راهش را نمی‌دانند. عادی‌سازی و حساسیت‌زدایی از این مساله به نوعی از تاثیرات فضای مجازی و پخش تصاویر و ویدیو‌های مربوط به آن است.»

خودکشی خیابانی، پیام بزرگی که شنیده نشده

احمد بخارایی، جامعه شناس و استاد دانشگاه پیام نور درباره‌ی خودکشی می‌گوید: «ما در موضوع خودکشی به سه مساله باید توجه کنیم. ابتدا فکر به خودکشی است که به سراغ بسیاری از افراد می‌آید. خودکشی مساله‌ی ناگهانی نیست، قطعا مراحل قبلی در یک جامعه قابل مطالعه است که در نهایت به خودکشی برسد. بعد از فکر خودکشی، تهدید به خودکشی است؛ یعنی افراد خودکشی را از فکر به زبان تبدیل می‌کنند و آن را بازگو می‌کنند. بعد از تهدید به خودکشی، اقدام به خودکشی است که این اقدام ممکن است به مرگ منجر شود یا فرد نجات پیدا کند.

هرچه فکر به خودکشی جدی‌تر باشد، تهدید به خودکشی هم جدی‌تر می‌شود و اقدام به خودکشی بیشتر به سمت مرگ سوق پیدا می‌کند. وقتی اقدام به خودکشی به خودکشی منتهی می‌شود، نوع خودکشی اهمیت پیدا می‌کند. مثلا فردی که خودسوزی می‌کند، می‌خواهد در ملاءعام خودکشی کند تا پیام بزرگی را به مردم اعلام کند، این فرد در خودکشی جدی بوده است. فکر به خودکشی ناشی از عناصری بوده است که با یکدیگر تضاد داشتند و حل شدنی هم نبوده است.

تهدید به خودکشی هم جدی بوده است اما صدای آن را نشنیده گرفته‌اند که در نهایت به جانگذازترین حالت یعنی خودسوزی اقدام به خودکشی می‌کند و اگر هم نجات پیدا کند ممکن است به طرزی باشد که بدتر از نبودنش است به ویژه در خانم‌ها. خودسوزی‌ای که در ملا عام است، یک پیام بزرگی دارد که در جامعه شنیده نشده است.»

بخارایی در ادامه می‌گوید: «چندی پیش دو دختر جوان به خاطر بازی نهنگ آبی از پل خودشان را پرت کرده‌اند. این مساله با خودسوزی ماهیت متفاوتی دارد اما اینجا موضوع هویت‌یابی هم مطرح می‌شود که ما در این زمینه با مشکل مواجه هستیم که این جوان نتوانسته است در شبکه‌های حقیقی و رسانه‌های بیرونی واقعی هویت خود را پیدا کند، رسانه‌ای مانند صدا و سیما یا مطبوعات یا یک سازمان فرهنگی مانند آموزش و پرورش نتوانسته ماهیتی که آن جوان به دنبال آن بوده را به او بدهد.

یک فرد در سنین 14-15 سالگی به دنبال چندین نوع ماهیت است. ماهیت جوانی، ماهیت گروه ولی همه‌ی این ماهیت‌ها اگر با اختلال رو به رو شود، چیزی مثل نهنگ آبی اتفاق می‌افتد و فرد برای پیدا کردن ماهیت وارد یک شبکه مجازی می‌شود و در نهایت فکر می‌کند که اگر از آن پیروی کند جامعه حرفش را می‌شنود و به این وسیله ماهیت خود را پیدا کرده است.

چه دختری که در عشقش شکست خورده است، چه کسی که با خانواده‌اش مشکل دارد و یا مسایل از این دست همه به مسایل اجتماعی مربوط می‌شود. به نوعی با این کار می‌خواهد صدای این فرد را بشنوند. فرد با خودکشی در ملا عام می‌خواهد صدایش راحت‌تر و سریع‌تر و بدون فیلتر به گوش دیگران برسد، دیگرانی که ممکن است خانواده، مبلغ دینی یا جامعه باشد.
نرخ خودکشی در کشور ما نصف آمار خودکشی در دنیا است. در دنیا در هر صد هزار نفر دوازده نفر خودکشی می‌کنند ولی در ایران این آمار شش نفر است اما در این آمار بسیاری از خودکشی‌ها محاسبه نمی‌شوند. ما به دلیل فرهنگی که داریم و نمی‌خواهیم مردم در زندگی ما دخالت کنند، ما را مقایسه کنند، به ما انگ بزنند و ما را شکست خورده قلمداد کنند؛ فرهنگ تظاهر در ما ریشه دواند. به همین خاطر با اینکه آمار نرخ خودکشی شش نفر در هزار نفر است اما ممکن است نرخ واقعی خودکشی دوبرابر این تعداد باشد.»

بخارایی همچنین افزود: «ما ده برابر نرخ خودکشی، اقدام به خودکشی داریم که ده درصد از آن ممکن است موفق باشد و 90 درصد نجات پیدا کند. جامعه از خانواده در قالب جامعه‌ی کوچک شروع می‌شود تا قوم و قبیله و تا سطح کلان روی این مساله تاثیرگذار هستند.
فلان نهاد اطلاعیه یا ابلاغیه به صداوسیما و جراید می‌دهند تا خبری مانند خودکشی دختر آبی بولد نشود. به نوعی مشت نشانه‌ی خروار است، در حقیقت این نوع نگاه که از سطح خرد تا کلان وجود دارد باعث می‌شود، بسیاری از خودکشی‌ها پنهان بماند.»

بخارایی درباره‌ی تغییر رفتار مردم در قبال این نوع خودکشی می‌گوید: «این تغییر رفتار مردم در واکنش به خودکشی دو علت دارد. یک اینکه این خودکشی‌ها برای مردم دیگر تازگی ندارد. علت این تازه نبودن این است که بسیاری از افراد در کشور به خودکشی فکر می‌کنند و کسی که این فکر از ذهنش عبور کرده باشد راحت‌تر می‌تواند این مساله را درک کند و انگار با فرد همذات‌پنداری می‌کند و برایش عادی می‌شود و انگار خودش در خودکشی قرار دارد و مساله را قبول می‌کند.

علت دیگرش آن است که درون ما حس دیگرخواهی و جمع‌خواهی ضعیف است. درحقیقت فرهنگ ما یک فرهنگ فردگرایانه است. از نظام سیاسی تا نظام فرهنگی همینطور است. این نگاه فردمحوری و خودخواهانه هم در کنار علت اول تاثیرگذار خواهد بود. اگر نگاه دگرخواهانه در جامعه باشد، وقتی دیگری می‌خواهد از دنیا برود، فرد احساس می‌کند خودش از دنیا می‌رود.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. واقعا از این باصطلاح تحلیل ها حالتان بهم نمیخورد؟؟؟؟؟وقتی جوانی نخبه امکانات تحصیل برایش فراهم نباشد واگر هم با جان کندن وسه شیفته کارکردن پدرش دوران تحصیلاتی راهم بگذراند وبعد هم نه کاری نه زندگی ای ونه تشکیل خانواده ای……….بجزناامیدی واحساس پوچی و وو چه کارکند؟؟؟؟؟تحصیلش سهمیه …شغلش سهمیه و و و و……وقتی ندارددست به انتحارمیزند……

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا