خطای 4200 تومانی
محسن جلالپور، تحلیلگر اقتصادی و رییس سابق اتاق بازرگانی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «خطای 4200 تومانی» نوشت:
دولت دوازدهم این روزها دو خطای بزرگ مرتکب شده است که به گمانم ابعاد مخرب این دو خطا از تحریم و ناآرامیهای اخیر هم بیشتر است؛ یکی تداوم سیاست ارز 4200تومانی و دیگری سرکوب قیمتها.
وقتی رئیس جمهور میگوید: «در بودجه سال 99 برای تامین کالاهای اساسی ارز 4200 تومانی در نظر گرفته شده است.» یعنی اینکه دولت قصد دارد بیش از 10 میلیارد دلار دیگر از منابع کشور را با قیمت ۴۲۰۰ تومان بذل و بخشش کند. این در حالی است که اکثر تحلیلگران و اقتصاددانان با دیدگاههای مختلف اقتصادی تاکید کردهاند که این سیاست کاملا خطاست.
به نظرم ارز 4200تومانی چند نتیجه ناگوار به دنبال داشته است:
اول اینکه باعث شکلگیری طبقه جدیدی از واردکنندگان شده که اکثراً فاقد رگ و ریشه در تجارت هستند. البته این در ذات خود ایرادی ندارد اما موضوع این است که واردکنندگان جدید، اغلب دارای روابط سیاسی هستند و به نوعی نورچشمی سیاستمداران به شمار میروند.
دوم اینکه باعث توقف فعالیت تجار شناسنامه دار شده است.
سوم اینکه تشدیدکننده فساد در نظام اداری و فضای کسبوکار بوده است.
و در نهایت اینکه به اسم فقرا توزیع شده اما در عمل کام همان طبقه نوظهور را شیرین کرده است.
تجار بزرگی را میشناسم که یک عمر مواد اولیه و کالاهای استراتژیک وارد کشور کردهاند اما دیگر تمایلی به ادامه کار ندارند. آنها میگویند بدون ارز 4200تومانی قادر به رقابت در بازار نیستند و با ارز 4200تومانی هم جزو متهمان اقتصادی به حساب میآیند، پس از فعالیت اقتصادی کنار میکشند چون نمیخواهند یک عمر آبرو و اعتبارشان را که ذره ذره به دست آوردهاند، بر باد دهند.
چرا باید کاری کنیم که بنگاهها و کارآفرینان، رقابت برای دستیابی به رانت ارز ترجیحی یا دیگر رانتها را جایگزین رقابت برای بهرهوری کنند. این اصلاً اتفاق خوبی نیست؛ فعال اقتصادی را در وضعیتی قرار میدهیم که یا باید در صف دریافت ارز 4200تومانی بایستد و در حالی که اصلاً راضی نیست، همه عواقب آن را بپذیرد یا اینکه منصرف شود و کلاً فعالیتهای خود را متوقف کند.
جهان پر است از تجربه سیاستمدارانی که ابتدا قصد داشتند برای مردم دنیای بهتری بسازند؛ اما در نهایت با سادهانگاری مسائل و نادیده گرفتن تجربه دیگران و بیتوجهی به یافتههای علمی، زندگی را بر خود و دیگران سخت کردند. نمیخواهم بگویم نیت خیر پشت این ایدهها نیست اما خیلی از این ایدهها در عالم واقعیت جز تشدید فقر و نابرابری نتیجهای بهدنبال ندارد.
انتهای پیام