مذاکره، آری یا خیر
علیرضا ایمانخانی، دانش آموختهی علوم سیاسی، در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
در هیاهوی توجه مطلق جامعه به مسائل مرتبط به آشوب بنزینی و هیجانات جامعه، اتفاق مهم دیگری در عرصهی بین الملل افتاده که کمتر مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است. یک زندانی آمریکایی به نام وانگ با یک دانشمند به گروگان گرفته شدهی ایرانی معاوضه شدند و ترامپ نیز از ایران تشکر و عنوان کرد که این معاوضه نشان داد که راه مذاکره بسته نیست.
حال اگر صحبتهای چند روز پیش حسن روحانی مبنی بر بسته نبودن باب مذاکره با آمریکا به شرط لغو تحریمها را به این اتفاق پیوست کنیم، ظاهرا به این نتیجه میرسیم که دو طرف در حال فرستادن پالسهایی از رضایت به انجام مذاکره هستند.
چند سال بعد از تحریمهای کمرشکن، آمریکا، دو طرف به میزانی از بلوغ سیاسی رسیدند که با واقعیتها کنار بیایند. ترامپ و تیمش به این نتیجه رسیدند که نظام ایران، با این تحریمها فرو نمیپاشد. اروپاییها تمایل چندانی به تبعیت محض فرامین سیاسی آمریکا ندارند. روسها، در حال نشان دادن خودشان هستند و چینیها هم دشمن آینده و حداقل دنبالهرو نیستند. اعراب خلیج فارس جرات ریسک درگیری ندارند و آرزوی آرامش منطقه را دارند.
و اما در طرف مقابل، مسوولان ما هم متوجه شدند که تحریمها واقعا کمر شکن است. جامعه دیگر تاب ادامهی وضع موجود اقتصادی را ندارد. از منظر دیدگاه مردم کف جامعه نیز دیگر مشکل اصلی همین مشکل اقتصاد سیاسی تعریف شده و ضعف مدیریت و اختلاس و ارتشا، بحث فرعی است و اذعان دارند با وجود پاکدستترین مدیرها هم با این تحریمهای کمرشکن راه به جایی نخواهیم برد.
اروپا، و روسیه، در تصمیمات اقتصادی جرات مقاومت در مقابل نظرات تنبیهی ترامپ را ندارند و اقتصاد مبتنی بر واردات محور بودن آمریکا دهان تمام شرکتهای خصوصی را بسته و با وجود عدم پذیرش لوایح مربوط به fatf، اروپا بهانهی جدیدی برای عدم همکاری با ایران پیدا کرده است تا با این روند کل معاملات اقتصادی ایران در سال آتی قفل شود.
شواهد و قرائن نشان میدهد که به سه دلیل احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات دور بعد بسیار بالاست:
اول، رشد بسیار بالای، اقتصاد آمریکا و رضایتمندی جامعه از این وضعیت رفاهی و اقتصادی و رضایت جامعهی سفید پوست آمریکا و نئوکانها از اقتدار و هژمونی ترامپ برای آمریکا.
دوم، نبودن رقیب قدرتمند دموکرات در جبههی رقیب که احتمالا به برنی سندرز رضایت دهند. سندرز اخلاق مدار، پیرمرد سوسیالیستی که بیان محکمی ندارد و معمولا جامعهی آمریکا رغبتی بالایی برای این دست نامزدها ندارد و از طرفی، سندرز متعلق به چپترین حلقهی دموکراتها تعلق دارد ولی، حلقهی حاکم کنگره و از جمله نانسی پلوسی متعلق به لایهی میانهرو هستند.
سوم، سابقهی تاریخی پیروزی دولتهای حاکم، (غیر از چند مورد استثنایی از جمله کلینتون…) به لطف، بستههای تشویقی، معمولا دولت حاکم پیروز دور دوم انتخابات هستند.
پس قمار انتظار برای شکست ترامپ، بسیار خطرناک است. جامعه در بحران بنزین نشان داد تاب شوکهای اقتصادی را نداشته و دولت هم چارهای غیر از اتخاذ سیاستهای انظباطی و انقباظی ندارد. البته، جامعهی ایران تا حالا هم انصافا تا امروز نجیبانه، صبر کرده و زجر کشیده و به آینده امیدوار مانده است.
حال که این معاوضهی زندانی یا زندانیان که در سپهر سیاسی عرفی است برای شروع مذاکرهی اتفاق افتاده، به عقیدهی نگارنده سال قبل از انتخابات بهترین سال برای گرفتن امتیاز برای شروع مذاکره است و امیدواریم پشیمانی از دست دادن زمان اوباما را تکرار نکنیم.
ما هم اعتقاد داریم ترامپ زورگوست، آمریکا ظالم است، ولی مردم هم اعتقاد دارند چرا بار مبارزه با این ظالم زورگو بر دوش فقط مردم ایران باشد و دیگران از سفرهی این یانکی بهرهمند شوند. فراموش نکنیم به اقرار خود روسها آنها متحد استراتژیک ما نیستند و نخواهند بود زیرا رقیب اصلی گازی آنها برای اروپای معتاد به گاز روسها هستیم و اروپاییها هم به خاطر حساسیت روی مسائل اومانیستی و حقوق بشری تا ابد با ساختارهای مذهبی ما کنار نخواهند آمد.
پس بدانیم در این جنگ متحدی نخواهیم داشت. سفرهی مردم ایران بارزترین چشم انداز آینده باید باشد و منافع ملی.
انتهای پیام
ان شاءالله حتما آری
رفراندوم که برای تعیین فرم لباس تیم ملی نیست ! برای همین مواقعه دیگه. خدا رحمت کنه گنجانندگانش رو در قانون اساسی ( با وجود بی استفاده افتادنش) و خدا رحمت کنه امام خمینی رو که یه استفاده ای هرچند کم ازش کرد.