خرید تور نوروزی

اعتراضات دی ۹۶ چگونه آغاز شد و تندروها چه نقشی داشتند؟

/درگفت‌وگو با مهدی عبایی و ناصرآملی/

زهرا منصوری، انصاف نیوز: دو فعال مشهدی، یکی ناصر آملی، درباره‌ی اعتراضاتی که از ۷ دیماه ۹۶ در مشهد کلید خورد، می‌گوید «مخالفان می‌خواهند دولت زمین‌گیر شود؛ قبل از دی ماه 96 در خطبه‌های نماز جمعه علیه دولت حرف‌هایی زده می‌شد و مستندات آن هم موجود است». از سوی دیگر مهدی عبایی معتقد است در دی ماه 96 اصولگرایان فراخوان اعتراض در میدان شهدا را منتشر کردند اما کنترل اعتراضات از دست آن‌ها خارج شد و شعارها سلطنت طلبانه شد.

دو سال از اعتراضات دی ماه 96 می‌گذرد، یکی از ویژگی‌های این اعتراصات گستردگی آن بود؛ از مشهد شروع شد و سریعا به بخش‌های دیگر کشور تسری پیدا کرد؛ جنس اعتراضات دی ماه 96 با دیگر اعتراضات در ایران متفاوت بود و برخی آن را شورش پابرهنگان و دیده نشدگان تعبیر می‌کنند. این اعتراضات خودجوش و بدون سازماندهی بود.

علی مطهری نماینده‌ی مجلس درباره‌ی اعتراضات دی ماه 96 گفته بود: «منشا اعتراضات دیماه درون حکومتی بود چرا که یک عده برای ضربه زدن به دولت این اعتراضات را به راه انداختند اما به سرعت کار از دست‌شان در رفت و منافقین و سلطنت‌طلبان فوری از آن بهره‌برداری کردند.» [ایسنا، اردیبهشت ۹۷]

درباره‌ی اعتراضات دی ماه 96 و چگونگی آغاز آن و همچنین نقش مخالفان دولت در شکل‌گیری این اعتراضات که بسیاری منشا آن را شهر مشهد می‌دانند، انصاف نیوز با دو فعال اصلاح طلب از مشهد گفت‌وگویی کرده است که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید:

حسینه‌ای که در اختیار تندروهاست

ناصر آملی فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه از نظر من اعتراضات سال 98 اگر چه از نظر شکلی با دی ماه 96 شباهت داشت اما به صورت ماهیتی با یکدیگر تفاوت دارند، به انصاف نیوز گفت: «اعتراضات در سال 96 چند ماه پس از انتخاباتی که 24 میلیون نفر در آن شرکت کردند، علاوه بر آن هم مشکل حادی در کشور وجود نداشت رخ داد و اعتراض توده‌ای و یا محرومان هم نبود؛ در واقع علتی هم نداشت. لذا در آن شبه شورش و یا شورشی که از مشهد آغاز شد و به دیگر شهرها سرایت کرد، عامل بیرونی آن را می‌توان آشکارا تحلیل کرد و شواهدی هم که در مشهد وجود داشت، آنها را اثبات می‌کرد. شواهد در مشهد هم این بود که بخشی از جریان تندروی محافظه‌کار که مشهد حیاط خلوت آن است، قبل از اعتراضات دی‌ماه 96 تحرکاتی را در مشهد شروع کرده بودند.

در مشهد حسینیه‌ای وجود دارد که در اختیار تندورها است، چند چهره‌ی شاخص هم دارد که آشکارا از طریق ضبط کلیپ‌های تهدیدآمیز و سخنرانی‌ تحرکاتی انجام می‌دهند. حتی مستندات آن هم موجود است. سعی کردند مردم را به خاطر کاری که شهردار مشهد در خیابان شیرازی انجام داد؛ به خیابان‌ها بیاورند تا اعتراض کنند.

در ماجرای دی ماه 96 مدارک و اسنادی مجازی‌ای هم وجود دارد که آن‌ها آشکارا مردم را دعوت به اعتراض کردند؛ آنها با این انگیزه که مردم را علیه دولت بشورانند، بازی را شروع کردند؛ یعنی اعتراضات با تندورها آغاز شد اما بعد، از دست آنها خارج شد و شعارها به سمت کل حکومت نشانه رفت. اما در سال 98 که نزدیک به یک و سال نیم از آغاز تحریم‌ها گذشته است و فشار تحریم‌ها بر دولت و مردم بیشتر شده و مشکلات و بحران‌های اقتصادی تشدید شده است، طبیعی است برروی دهک‌های پایین فشار اقتصادی بیشتری وارد می‌شود، این‌بار هم شواهدی است، جریان مقابل اعتدالیون و دولت دست کم خشنودی خود را از اعتراضات نشان دادند؛ حتی دو تا صفحه‌ی مجازی را دیدم که منتسب به دو تا از سازمان‌های به اصطلاح انقلابی بود، در آنجا نوشته بود در چین مردم  در اعتراض به گرانی بنزین اتومبیل‌های خود را در بزرگراه‌ها خاموش کردند و بدین شکل اعتراض کردند.

در حالی که مردم ما به جای اعتراض کیسه فریزر برمی‌دارند و به پمپ بنزین می‌روند؛ البته آن سازمان مربوطه نمی‌پذیرد که صفحات برای آن‌ها است. عجیب است سازمانی به این پرقدرتی ادعا می‌کند این صفحات ربطی به آن ندارد؛ بعد اگر یک کسی در فضای مجازی یک جمله‌ای بنویسد؛ روز بعد به سراغش می‌آیند. پس دست کم در داخل گروهی تقریبا از شروع این اعتراضات ابراز رضایت کردند؛ از خارج از کشورها هم آمریکایی‌ها تحریم را آغاز کردند و اسراییل و عربستان هم که کار خود را می‌کنند.

از آنها توقعی نداریم اگرچه بر آتش این تحریم‌ها افزودند اما اینبار می‌توان به مردم حق داد؛ زیرا آنها چه کار دارند که چه عواملی موجب این بحران است؛ آنها می‌خواهند زندگی خود را داشته باشند. یک زندگی بی‌دردسر و بدون دغدغه‌ای برای خود فراهم کنند اما می‌بینند این امکان برای‌شان وجود ندارد و طبعا وقتی بستری وجود دارد برای اعتراض به خیابان می‌آیند. نکته‌ی دیگری که  اعتراضات سال 96 را با 98  متفاوت می‌کند، نحوه‌ی مواجهه‌ی سنگین با آن بود؛ از طرفین ادعاهای زیادی شنیده می‌شود و هرکدام تقصیر را گردن دیگری می‌اندازند.

من مستنداتی درباره‌ی این‌ ادعاها در اختیار ندارم. اگرچه تحلیل دارم؛ نمی‌توانم ادعایی کنم تا فردا در دادگاه پاسخگو باشم. اما این حوادث منجر به کشته شدن تعداد قابل توجهی از شهروندان ایرانی شد و یک شوک بزرگی برای مردم ایران ایجاد کرد. ببینید! جریان مقابل دولت از این حوادث تا قبل از موضع‌گیری رهبری استقبال کرد و تا پیش از آن هم از اعتراضات دفاع و حتی مردم را تحریک می‌کردند؛ اما پس از موضع‌گیری رهبری دیگر فیتیله را پایین کشیدند و طور دیگری وارد این بازی شدند. این تفاوت‌های این دو واقعه در این دو سال بود.»

او درباره‌ی اینکه آیا در اعتراضات دی ماه 96 اتاق فکری برای اعتراضات وجود داشته است، گفت: «بله؛ البته براساس شواهد برای من این قطعیت وجود دارد و برای دیگری شاید این یقین حاضل نشده است زیرا من لحن مخالفان دولت را در مشهد دیدم. یعنی کسانی که به صراحت می‌گویند انتخابات کلید دروازه‌ی ورود دشمن است، وقتی چنین تعبیری را درباره‌ی یک ستون از دو ستون حکومت بیان می‌کنند، این نشان می‌دهد اینها با نهادهای انتخاباتی ماهیتا و مصداقا مخالف بودند. مدارک و شواهدی وجود دارد که آنها مردم را تحریک می‌کردند و می‌گفتند آخر کار این دولت است؛ دولت باید برود و حتی من شنیدم چند نفر از آن‌ طیف هم بازداشت شدند؛ کمااینکه این باند احمدی نژادی‌ها وقتی این اعتراضات بسط پیدا کرد، گفتند فلان فرد از دوستان ما بازداشت شده است؛ یا مثلا یک فردی از انجمن به اصطلاح عدالتخواه که زمان اعتصاب کامیون‌دارها رفت و با اعتصاب کننده‌ها گفت‌وگو کرد. ببینید! اینجا سوییس و فرانسه نیست که افراد معمولی این کارها را انجام دهند؛ احتمالا این دانشجو یک حاشیه‌ی امنیتی دارد که به خودش این جرئت را می‌دهد. او اگرچه بازداشت شد اما زود رها شد؛ از آن طرف اگر یک اصلاح طلب یا یک نیروی به غیر از اصولگرا یک عبارت کوتاهی را در شبکه‌های اجتماعی خود بنویسد، به سرعت به سراغ آنها می‌آیند و اکنون ببینید که چگونه با کارگران اعتصاب کننده برخورد می‌کنند؟

آقای بخشی و قلیان به 5 سال به زندان محکوم شدند؛ من کاری ندارم که آن‌ها کار درستی انجام می‌دهند یا نه. عرض بنده این است این برخوردهای دو گانه دم خروس آن‌ها را آشکارا در معرض دید همگان قرار می‌دهد؛ این طیف اصولگرا وقتی اقدامی می‌کند، چیزی متوجه‌ی آن‌ها نمی‌شود؛ چند روز پیش آقای زید آبادی مقاله‌ای را نوشتند و در آن نوشته بودند دوره‌ی دولت خاتمی که او را بازداشت کردند؛ به او گفته بودند چرا علیه دولت خاتمی صحبت کرده‌ای؟ در حالی که این‌ها آشکارا در نماز جمعه علیه دولت صحبت می‌کنند؛ مثلا همین امام جمعه بیرجند اخیرا صحبت‌هایی کرده که اگر این حرف‌ها را کسی دیگر  بزند، دمار از روزگار آن در می‌آورند.

ظاهرا خیلی عجله دارند تا کار این دولت زودتر به اتمام برسد و زمین‌گیر شود؛ دست‌کم از رفتارهای آنها این برداشت می‌شود؛ می‌خواهند برای ریاست جمهوری سرپرستی را بگذارند و انتخابات را همانطوری که دوست دارند برگزار کنند. یک فردی در مشهد وجود دارد، من اسم او را نمی‌برم زیرا نمی‌خواهم به شهرتش افزوده شود؛ از طیف بسیار تندور و حتاک  است؛ ایشان به طور آشکار مردم را به مواجه شدن با دولت تحریک می‌کرد. یک حسینیه‎ای کاملا در اختیار آنها است؛ مثل دخمه‌ای که در شهرری در دولت آقای خاتمی در اختیار آنها بود،حتی اسناد و شواهدی در این زمینه داریم؛ از حیث قضایی و کیفری اسناد قابل اتکایی نیست و وقتی آنها را مطرح کنیم، ممکن است طرف بگوید من فراخوان اعتراض داده‌ام اما درگیری خیابانی کار من نبوده است.

از آنجایی که این آقایان حریم امنیتی امنی دارند، پس می‎توانند از خود دفاع کنند و دست ما هم به جایی بند نیست؛ در هفت آسمان هم یک ستاره‌ی فضایی نداریم تا از ما مراقبت کنند؛ این ادعا را نمی‎توان به صورت مستند و قابل دفاع آماده کنیم، لذا شواهدی  وجود دارد و دلالت می‌کنند دست‌هایی از بیرون این جریان را ایجاد کرده‌اند و وقتی نتیجه‌‌ی آن معکوس شد، عقب کشیدند؛ باز هم تاکید می‌کنیم آمدن به کف خیابان را کار درستی نمی‎دانم اما به مردمی که نمی‎دانند در پشت پرده چه خبر است و از طرفی فشارهای هولناک اقتصادی به آنها وارد می‌شود، به آنها حق اعتراض می‌دهم و مردم هم ابزاری ندارند که اعتراض کنند.»

اصولگرایان از مردم خواستند در میدان شهدای مشهد تجمع کنند

مهدی عبایی فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت‌وگو با انصاف نیوز می‌گوید: «اعتراضات در جوامع حتما باید ریشه‌های اجتماعی داشته باشد؛ یعنی صرفا به دلایل فردی اعتراضات در جامعه اتفاق نمی‌افتد. در سال ۹۶ هم چنین ریشه‌هایی برای بروز اعتراضات وجود داشت؛ گرانی، تورم و رکودی در جامعه احساس می‌شد.

بنابراین احتمال بروز این اعتراضات وجود داشت. از طرفی هم رقبای سیاسی اصلاح طلبان به فکر زمین‌گیر کردن دولت بودند، زیرا در آن شرایط فکر می‎کردن، اگر این اعتراضات را به سمت  دولت بکشانند شاید بتوانند دولت را متقاعد کنند تا گرایش  آن به سمت اصولگرایی باشد. در مجلس هم طرح استیضاح آقای روحانی آماده بود. زمینه‌ی کار هم  متاسفانه در مشهد کلید زده شد. در هفته‌ی قبل از اعتراضات دی ماه هم در نماز جمعه تحرکاتی دیده می‌شد و زمینه‌هایی ایجاد شد تا در همان نمازجمعه مردم به نسبت به فشار اقتصادی و گرانی اعتراض کنند. در روز بعد سایت و کانال‌ها بویژه در مشهد فراخوانی را که صادر شده بود منتشر کردند؛ در واقع فراخوانی داده شد تا مردم برای اعتراض به میدان شهدا مشهد بیایند.

البته دعوت کننده فراخوان برای اعتراضات مشخص نبود که از کجاست. در واقع دعوت کننده اولیه مشخص نبود؛ یعنی اصولگرایان فقط از مردم خواستند تا در مقابل شورای شهر در صحن میدان شهدا اعتراص خود را به گوش برسانند. جمعیت اولیه در میدان شهدا در ابتدا حدودا 50 نفر خانم‌های محجبه‌ای بودند و از ظواهر آنها مشخص بود وابسته به کدام طیف هستند، در ایتدا شعارها هم غلیظ نبود؛ فقط درباره‌ی گرانی بود؛ اما در این میان یک اتفاقی افتاد که وضعیت تغییر کرد.

پلیس مانع از ورود اتوبوس‌ها به میدان شهدا شد تا به حجم معترض‌ها اضافه نشود. وقتی این اتفاق افتاد، جمعیتی که صرفا از آنجا گذر کردند یا از اتوبوس پیاده شدند، در ظرف نیم ساعت به جمع معترضان پیوستند؛ جمعیتی حدودا دو هزار نفر در آنجا گرد هم آمدند. دیگر جنس شعارها تغییر کرد و آن اقلیت پنجاه  تا  150 نفری که در ابتدا فقط خانم‌ها بودند و بعد کسانی هم به آنها اضافه شدند؛ جنس  شعارهای آنها اصولگرایی بود؛ پس از مدتی  اعتراضات از دست آنها خارج شد و وضعیت تغییر کرد و شعارها دیگر فقط علیه دولت نبود و بیشتر علیه نظام  و دعوت از سلطنت طلبان برای آمدن به میدان بود. شعار «رضاشاه روحت شاد» سر دادند؛ دیگر جنس شعار مردم مثل زمان انقلاب و پس از آن نبود؛ بلکه سلطنت طلبانه بود. مشخص بود که کار از دست رقبای اصلاح طلبان خارج شده بود؛ آمد نیوز به این فراخوان پاسخ مثبت داد و در کانال خود بسیار در این زمینه فعالیت کرد و علاوه بر آن کانال‌ها و شبکه‌های اجتماعی در خارج از کشور هم فعال بودند. ریشه‎ی آن اعتراضات اقتصادی بود و اینکه دولت به خواست و مطالبات مردم پاسخگو نیست.

اما وقتی اعتراصات ادامه پیدا کرد، اقشاری که فشار اقتصادی بر روی آن‌ها نبود، به دلایل دیگری در اعتراضات شرکت کردند؛ اعتراضات دی ماه 96 مثل آبان ماه 98 نبود؛ فشار اقتصادی پا برهنگان و حاشیه نشین‌ها را به خیابان‌ها آورد تا اعتراض کنند؛ شعارهای آبان ماه ریشه در گرسنگی داشت‌.

در سال ۹۶ چنین شرایطی نبود؛ فقط برخی از شعارها ریشه در گرانی داشت اما از برخی از شعارها استفاده‌ی سیاسی می‌شد، اصولگرایان می‌خواستند این شعارها دائما علیه دولت باشد اما شکل دیگری شد. در نماز جمعه‌ها و خطبه‌ها تحرکاتی بود، شعارهایی علیه دولت داده می‌شد؛ می‌گفتند مردم معترض هستند، همان جمعیت نماز جمعه کسانی که به انصار حزب الله معروف هستند، از نماز جمعه بیرون آمدند و شعارهایی علیه دولت دادند.

خطبه‌ها را تقریبا همه‌ی کانال‌ها منعکس کردند،کانال‌های اصلاح طلب هم منتشر کردند زیرا آنها هم نسبت به برخی از آن مسایل که در خطبه‌ها مطرح می‌شد، اعتراض داشتند. کانال‌های اصولگرا هم می‌خواستند از آن شعارها استفاده‌ی سیاسی کنند.  همان شعارهایی که در نماز جمعه سر داده شد در میدان شهدا هم، بر روی پلاکاردها نوشته بودند. اجماع همه هم این است که حرکت اولیه در دی ماه 96 صرفا علیه دولت بود و بعد از آن از دست اصولگرایان خارج شد و شعارها دیگر قابل کنترل نبود.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا