بازسازی آگاهانه رویدادها
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «بازسازی آگاهانه رویدادها» دربارهی مواجههی رسانهها با اعتراضات در آمریکا نوشت:
اعتراضهای اخیر در شهر مینیاپولیس ایالت مینهسوتا آمریکا به دلیل کشته شدن شهروندی رنگینپوست به دست پلیس برای مرتبهای دیگر بیطرف نبودن و جانبدارانه بودن نگاه رسانهها را در جای جای دنیا به نمایش گذاشت. وقوع همین اتفاقات در دنیای امروز نشان میدهد رسانهها دقیقا همان تصویری را منعکس میکنند که قدرتطلبان و صاحبان قدرت قانونی از آنها توقع دارند.
رسانههای وابسته به بودجه دولت در هر کجای جهان که باشند آنچه را منعکس میکنند که مد نظر دولت وقت باشد. بیدلیل نیست که انتصاب مدیران مشاغل مرتبط با حوزه رسانه و کانالهای اطلاعرسانی وابسته به دولتها با نهایت در نظر داشتن نگاه سیاسی و سنجش میزان وفاداری به شخص رییس دولت وقت انتخاب میشوند. طی چند روز گذشته رسانههای نزدیک به دولت آمریکا و به صورت خاص صدای آمریکا به جای پرداختن به حوادث چند روز گذشته ایالت مینهسوتا به پخش برنامههایی تفریحی اقدام کرده است. برنامههایی مانند چیدمان منزل، چگونه مبلمانهای خانه را تهیه کنیم، خطوط تولید کارخانهها در آمریکا، تغذیه و… گویا برای این شبکه اطلاعرسانی آنچه در حال حاضر برای سایر خطوط خبری مهم است، از اهمیت برخودار نیست. از همینرو ما به صورت آگاهانه با خبر و برنامههایی روبرو میشویم که متعلق به رویدادهای جهان است به غیر از پرداختن به بنیانها و ریشههای اندیشه نژادگرایی، ضایع شدن حقوق رنگین پوستان و پررنگ بودن نگاه نژادپرستی در میان نیروهای پلیس آمریکا. رویهای که در میان سایر بنگاههای اطلاعرسانی مانند بیبیسی، خبرگزاری اتحادیه اروپا و… میببنیم. آنان نیز به فراخور رویدادها و موضعگیری دولتهای وقت به یک خبر اهمیت غیر معقول داده و یا آن را فاقد تجزیه و تحلیل بیشتر برمیشمارند.
تکرار عبارتهایی مانند «رسانه مستقل» و بدون وابستگی به بودجه دولتها و اشخاص سیاسی بیش از هر موضوعی انعکاس همین وابستگی است؛ به عبارت خیلی مشخصتر، رسانهها دقیقا همان رسالتی را در حوزه اطلاعرسانی برای خود تعریف میکنند که خود ناقض آن و در جهت خلاف آن حرکت میکنند. به عنوان مثال، طی چند روز گذشته و پس از شکلگیری اعتراضات رنگپوستان در آمریکا اکثر رسانههای آمریکا معترضان را آشوبطلب، برهم زننده نظم شهر، غارتگران، مدافعان بینظمی و عبارتهای مشابه خواندند. در واقع خطاب کردن یک گروه و جمعیت با عنوان خاص مقدمه و زمینهسازی برای سیاستهای روزهای بعد از سوی قدرتهاست. هنگامهای که رسانههای نزدیک به قدرت مردم معترض را آشوبطلب و خشونتطلب معرفی میکند تردیدی نیست که قدرت قانونی نمیتواند در مقابل این جمعیت سکوت اختیار کند و دست به سرکوب گسترده نزند، بازداشت بیش از 60 معترض در آمریکا بازتاب این نوع اطلاعرسانی است. در واقع رسانههای نزدیک به قدرتها در حال ترسیم تصویری برای عموم شهروندان میباشند که طالبان قدرت خواهان آن هستند، به صورت مشخص رسانهها اذهان شهروندان را به ترتیبی ساماندهی میکنند که پس از برخورد با معترضان، بازداشت و زندانی کردن آنان نه تنها انتقادی از سوی شهروندان به دستگاه قدرت صورت نگیرد بلکه شاهد همراهی و همدلی با سرکوب کنندگان باشیم و این همه را رسانهها انجام میدهند. آنان بودجهای را از دولتها دریافت میکنند و دقیقا در بزنگاههای مهم و براساس همان بودجه تصویرهای جهان واقعی را در راستای خواستههای قدرت پردازش میکنند.
رسانهها منعکس کننده تصاویر و رخدادها نیستند، آنان هر تصویری را و هر چند بیاهمیت پردازش میکنند، با دستکاری اخبار، نشر یادداشتها یکسویه، تهیه عکس و فیلمهایی از دریچه نگاه خود و… جهانی را ترسیم میکنند که متعلق به خودشان است.
تیتراول، دوم و سوم اکثر رسانهها انعکاس خواستهها و گفتههای اهل سیاست و قدرت است. کمتر با یادداشت و خبری روبرو میشویم که وضعیت واقعی دنیای امروز را ارایه داده باشد. رسانههای امروز ارایه کننده تصویر دستکاری شده جوامع هستند، تصویری که به رویدادها شباهت دارد ولی نمای تمام عیار همان رویداد نیست.
انتهای پیام